خرید تور نوروزی

انصراف یک عضو حزب اتحاد: خوردن همزمان از توبره و آخور رسم من نیست

خستم و حوصله اصلاحات گام به گام را ندارم

ریحانه طباطبایی که سال‌ها عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی بود، می‌گوید پنجشنبه‌ی گذشته از ادامه‌ی آن به‌نوعی انصراف داده و نوشته است: هیچ وقت اهل شتر سواری دولا دولا نبودم و خوردن همزمان از توبره و آخور رسم من نیست.

به گزارش انصاف نیوز، او بدون توضیح درباره‌ی علت انتخاب این مقطع زمانی درباره‌ی دلیل این انصراف به سرعت اصلاحات مدنظرش اشاره می‌کند و می‌گوید که «خستم و حوصله اصلاحات گام به گام را ندارم، خستم و درکی از آنچه دستاورد میخواننش دیگر ندارم».

طباطبایی معتقد است: حضور در شورای مرکزی را خیانت به خودم و حزبی که بسیار دوستش دارم میدانم.

متن نوشته‌ی خانم طباطبایی در صفحه‌ی شخصی خود با عنوان «ماجرای بازنشستگی من از سیاست» در پی می‌آید:

از بچگی عاشق سیاست و تاریخ بودم و دلم میخواست یا یک آدم سیاسی معروف و خفن بشم و یا یک روزنامه نگار حسابی
نمیدونم بالاخره شدم یا نه؟ به نظر خودم خیلی فرصت هارو از دست دادم
فرصت های فعالیت بیشتر
کتاب خوندن
باسواد شدن
تاثیر گذار بودن
و….

به هرحال از همان 18 سالگی با خواندن علوم سیاسی وارد دنیای آرزوهام شدم، کارآموزی در ایران فردا را هم شروع کردم و کم کم خبرگزاری سینا و چلچراغ و …طولانیش نکنم، 88 به عشق سیاست و حوادث آن هرطور شده بود کلک پایان نامه رو کندم و فهمیدم من نفسم به نفس اینجا بنداست و خودم را رسوندم تهران و شد تمام آنچه که باید میشد و میخواستم که بشود…

هیچ وقت با وجود زندان و محرومیت و سختی‌هایی که کشیدم ذره‌ای از راهی که انتخاب کردم پشیمون نشدم تا همین امروز که اینجا پشت کانتر نشستم بازهم پشیمان نیستم و صدبارهم برگردم عقب همین مسیر را انتخاب میکنم البته با جبران کم کاری ها و کم خوانی ها و …
اما با تمام این‌ها 5شنبه از حضور در شورای مرکزی حزب اتحاد ملت انصراف دادم و یا به عبارتی نامزد نشدم و در واقع اعلام بازنشستگی سیاسی کردم.

این بدان معنی نیست که سیاست رو دوست ندارم که عاشقشم، اما خب من دیگه آدم ادامه‌ی این مسیر نیستم، مسیری که از دوم خرداد 76 باآن عجین شدم…خستم و حوصله اصلاحات گام به گام را ندارم، خستم و درکی از آنچه دستاورد میخواننش دیگر ندارم…

هر انتخابات با ایمان به اصلاحی ولو کوچک با تمام وجود فعالیت کردم و تمام این سالها بال بال زدم که کمی فقط کمی گره از مشکلات باز شود اما خب نشد که بشه و من دیگر دل کندم ازش، برای همین حضور در شورای مرکزی را خیانت به خودم و حزبی که بسیار دوستش دارم میدانم،
هیچ وقت اهل شتر سواری دولا دولا نبودم و خوردن همزمان از توبره و آخور رسم من نیست

همیشه خودم بودم با تمام آنچه که باور داشتم و دارم.
برای همینم با وجود محبت بسیار زیاد همراهانم مصمم ماندم به اعلام بازنشستگی سیاسی و البته این به آن معنی نیست که در قالب دیگری میخواهم فعالیت سیاسی کنم، چون توان آن را هم ندارم وبرای همین دیگر هیچ کاری نمی‌کنم و مثل میلیون‌ها شهروند نظاره می‌کنم…

و البته روزنامه‌نگار خواهم بود تا زمانیکه بتوانم صدای مردم باشم، و بامزه اینکه من همیشه فعالیت سیاسی را بیشتر از روزنامه‌نگاری دوست داشتم…

و البته در کنار روزنامه‌نگاری، فروشنده‌ای در گوشه‌ای از این شهرم و حالا بخشی از توان و نیرویم را برای این کار گذاشته‌ام که دوستش دارم و در موردش حتما خواهم نوشت…

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا