خرید تور نوروزی

ایرنا؛ بحرالمیت رسانه‌ها!

فرشاد محسن‌زاده، روزنامه‌نگار، در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:

ایرنا یا همان خبرگزاری پارس سابق، قدیمی ترین آژانس خبری رسمی ایران از زمان پیدایشش در سال ۱۳۱۳ که تا اوایل دهه هشتاد با همه نشیب و فرازها  مرجعیت رسانه ای خود را نزد افکار عمومی، مقامات و دیگر رسانه ها حفظ کرده بود دیگر به سختی بتوان گفت کور سوی امیدی از آن برای بازیابی مرجعیت از کف رفته این رسانه دولتی در جریان فضای رسانه ای باشد مگر با رویکرد دانایی محوری،  شجاعت حرفه ای و مدیریت تخصصی.


افول تدریجی ایرنا که همزمان با دولت نهم در ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد از سال ۸۴ در پی تغییرات پیاپی مدیریت عالی و سیاست خبری تک بُعدی و تصلبی حاکم بر این سازمان پدیدار شد این رسانه قدیمی را از چرخه رقابت حرفه ای دور و دورتر کرده به گونه ای که ایرنای امروز از حیث یک رسانه تاثیر گذار از این چرخه بیرون رانده شده است.


البته پیش از این نیز ظهور و زایش رسانه های رقیب متعدد چاپی، خبرگزاری های جدید، سایت های خبری  و رسانه های اجتماعی گوناگون در دولت اصلاحات سبب شده بود تا جامعه مخاطبان کشور از مونوپل رسانه ای ایرنا، صدا و سیما و چندین روزنامه حاکمیتی خارج و به همین سبب ضعف های مکتوم ایرنا نیز نمایان شود اما همچنان محوریت و مرجعیت رقیق شده رسانه ای را داشت.

به هر حال اگر دوره اصلاحات را آشکار سازی آغازین ضعف رسانه ای ایرنا با حضور رقبای حرفه ای مخاطب پسند و صریح القلم در عرصه اطلاع رسانی کشور بدانیم دوره مدیریت بسته مدیران انتصابی وارداتی دولت احمدی نژاد در ایرنا موجب ریزش چشم گیر مخاطبان این رسانه و رانش آن نزد افکار عمومی شد.


این ضعف رسانه ای ایرنا با خروج بخش عمده ای از نیروها از پایانه بازنشستگی در اواخر دولت اعتدال و نیز خالص سازی گسترده نیروهای مجرب توسط جریان جبهه پایداری حاکم بر ایرنا در دولت سیزدهم، مزید بر علت شد به نحوی که امروز نه تنها از مرجعیت رسانه ای ایرنا سخنی به میان نیست بلکه به بحرالمیت رسانه ها زبانزد شده است.


در میان مجمع الجزایر ضعف رسانه ای ایرنا شاید نبود شجاعت و صراحت قلم در این رسانه که همواره بر پایه های لرزان مصلحت و منفعت اندیشی مدیران عالی آن بنا شده بود بیشترین نمود را داشته است.


سیاست کرنش خواهی و خمیدگی قلم در این سازمان خبری بیش از آنکه از نگاه حاکمیتی دیکته شود از سر منفعت جویی مدیریتی نشات گرفته و ای بسا که قلم های به کرنش طلبیده پس از ترک همکاری با این رسانه در رسانه های دیگر قد علم کرده و ذات واقعی خویش را نمایان کردند.


در نوع نگاه کرنش خواهی قلم، چه بسا حاکمیت و ملت به واسطه پنهان خواهی و کتمان کاری سودجویانه مدیران عالی عافیت طلب، یکسان زیان ببینند چرا که اگر حقایق و نقایص بی حب و بغض آنچه که باید می نمود به حاکمان و مردمان انتقال و بازتاب داده می شد یحتمل روزگار مُلک و مَلِک را این محنت نبود.


ایرنای دولت چهاردهم را که این روزها صد روزگی مدیریت جدیدش سپری شده می توان به قضاوت نشست و آنچه که چند ماه پیش بود و انتظار می رفت که اکنون همان نباشد را نمودار کرد.


ایرنا هم مانند سایر سازمان ها و نهادهای به ارث گذاشته مدیران دولت سیزدهم اسب زین شده ادعایی کیهان شریعتمداری نبود “نه زینی و نه اسب پا به رکابی”، اما پس از صد روزگی مدیریت دولت چهاردهمی بر این رسانه را در کارکرد حرفه ای منصفانه بخواهیم به قضاوت بنشینیم فرقی با مدیریت دولت سیزدهمی ندارد، اگر تفاوتی هم باشد در عقبگرد است نه آوانگاردی.


انتظار این بود که مدیریت جدید رسانه رسمی کشور با بازنگری گذشته در تلاش برای باز پس گیری مرجعیت از کف رفته آن بر آید اما آنچه که پیداست در این رسانه قرار است هماره در بر همان پاشنه ناکارآمدی عده ای همیشه مدیر بچرخد.


رسانه ای که داعیه تریبون دولت و صدای رسای ملت را دارد باید رسانه ای پویا، فعال، پیشگام، شجاع، سبکبال، هادی، راهنما، به روز، خط دهنده و دقیقا بازتاب عینی شعار سازمانی خود یعنی “صحت، دقت و سرعت” باشد تا نزد دولتیان، ملت و رسانه های همسو و رقیب باور پذیر جلوه کند.


ایرنای امروز با تک تک این شاخصه ها فاصله معنی داری دارد به گونه ای که نه تنها مرجعیت رسانه ای خود را به رقبای داخلی و خارجی وانهاده اگر تدبیری از سوی مدیریت عالی آن در کارکرد و شیوه عملکرد رسانه ای نشود دیری نخواهد پایید که عنوان رسانه را هم نشاید به آن نامید.


ایرنا امروز نه اینکه دیگر زبان گویای دولتیان در برابر هجمه مخالفان پرمدعا که خود تا دیروز عاملان وضعیت موجود بوده اند، نیست حتی ظن آن می رود برابر آنانی که امروز با ژاژخایی دولت نوپای چهاردهم را عامل این همه نابسامانی می نمایانند عامدانه زبان در کام می گیرد چرا که بسیاری از مدیران عالی و میانی دیروز این رسانه، امروز نیز مجددا بر کرسی های مدیریت آن بازنشانده شدند که نه اعراض بر عملکرد دیروزین خود دارند و نه همرازی و همرهی با امروزیان.


روح قلم زنی در ایرنا و روزنامه وابسته به آن “ایران” پس از پنج ماه از آغاز فعالیت دولت چهاردهم هنوز قرین با دولتیان سیزدهم است، گویی اندک چسبندگی میان این دو رسانه و دولت مستقر نیست.


تجاهل، تغافل و تساهل دو رسانه دولتی ایران و ایرنا نسبت به وظایف خود در قبال تهاجم جریان های تندرو مخالف دولت چهاردهم اگر از روی تعمد نباشد یقینا محل تامل است.


زبان های صم و بکم، قلم های خمیده، اندیشه های پوسیده، اراده های سست و انگیزه های خاص مدیران ایرنا و ایران برابر قلم های ستیزه جویانه، طلبکارانه، هتاکانه و حق واژگونه رسانه های اصولگرایان افراطی و رادیکال که با فرافکنی می کوشند همه نابسامانی های به ارث گذاشته دولت خود را بر شانه دولت چهاردهم بنشانند، کی به گویش، تراوش، سروش در خواهند آمد؟ معلوم نیست. لابد نوش دارو پس از مرگ سهراب!


حمله به ظریف معاون راهبردی رییس جمهور، انتساب ناکارآمدی های دولت سیزدهم با فرافکنی به دولت چهاردهم، انتقاد از ناترازی های انرژی، اقتصادی، پولی و مالی به ارث گذاشته شده، شایعه استعفای رییس جمهور، غائله دانشگاههای شریف و علامه در مناسبت  روز دانشجو امسال، تحمیل اجرای مصوبه عفاف و حجاب به دولت، القای بی کفایتی دولت چهاردهم، مانع تراشی برابر رفع فيلترينگ، سهم خواهی از دولت پزشکیان، سنگ اندازی در حوزه سیاست خارجی، مخالفت با حل موضوع “FATF”، جدال با سیاست تنش زدایی دولت در حوزه روابط بین الملل، تلاش برای نافرجامی برجام و موضوع هسته ای ایران از جمله دهها مسایل مهمی است که در این دوره کوتاه از عمر سپری شده دولت چهاردهم توسط رسانه ها، شخصیت ها و مقامات و رهبران گروه های تندرو اپوزیسیون داخلی بر دولت مستقر در فضای انفعالی و سکوت معنادار رسانه های دولتی بی محابا تاخته می شود و رسانه هایی چون ایرنا و ایران انگار نه دیدن و نه شنیدن! و همچنان نه می بینند و نه می شنوند!

این خاموشی مصلحتی و ناشنوایی تعمدی در حالی است که این دو رسانه دولتی با چند صد نفر عِده و عّده و مدیران پر طمطراق فقط قلم به‌دستان روزهای بزم و شمشیرهای مرصع نقش بسته روی دیوارهای قصر اند.

حال اینکه در وضعیت بحرانی که کشور آشکارا و نهفته در زمینه های گوناگون مبتلابه آن است مدیران عالی و میانی رسانه های دولتی در حالی که باید متناسب با چنین شرایطی مشی مدیریتی رسانه ای ویژه را اتخاذ کنند کبک گونه سر در زیر برف و بلدرچین وار همزیستی با محیط را پیشه کردند.

البته ابتکار عمل شجاعانه از مدیرانی انتظار می رود که دولت نیز در انتصاب آنان از شورای اطلاع رسانی و سیاستگذاران این حوزه تا مدیریت های رسانه های دولتی با ویژگی های برخوردار از دانش و توانایی مدیریتی سازگار در شرایط بحران و دارای خلاقیت و شجاعت در تصمیم سازی ها و اتخاذ سیاست های حرفه ای کارگشا بهره گرفته باشد و از بکارگیری مدیران روزهای بزم اجتناب کرده باشد.

تردیدی نیست در صورت انتصاب مدیران رسانه ای شایسته و توانمند به تکنیک و کارکرد رسانه به همراه پایبندی به گفتمان دولت و شجاعت و هوشمندی در روزنامه نگاری قادر به تبیین گفتمان خود نزد افکار عمومی خواهند بود و آنگاه است که رسانه های دولتی  از حالت انفعالی به موقعیت مطالبه گری در برابر رسانه های دولت سیزدهمی در خواهند آمد.

اما اگر قرار باشد از این پس نیز در دولت چهاردهم در بر همان پاشنه چند ماهه گذشته در رسانه ها و حوزه اطلاع رسانی دولت بچرخد که به دور تسلسل باطل می ماند و مدیریت مدیران دولت قبلی که به موجب اصل “آزموده را آزمودن خطاست” در دولت کنونی تداوم یابد، دیری نخواهد پایید حاصل جمع کارنامه رسانه ای دولت چهاردهم نیز صفر باشد.


مدیریت رسانه ای که علی القاعده با جنس مطالبه گری و پرسشگری و ذات خبر و رسانه، سنخیت و کارکردی دو سویه دارد با روحیه مدیریتی مماشات گونه و محافظه کارانه چندان سر سازگاری ندارد.

این عدم تناسب سبب لنگی کُمیت مدیریت رسانه و بالطبع وادادگی برابر رسانه های زیاده طلب خواهد شد کمااینکه ناکارآمدی و عملکرد غیرقابل دفاع این مدت رسانه های دولتی موجب پیشتازی رسانه های مهاجم و تعویض جایگاه رسانه های دولت سیزدهم با دولت چهاردهم و مقامات سابقی که باید پاسخگو باشند با مقامات‌ کنونی شده است.

از این رو روحیه مدیریت محافظه کارانه با جایگاه مدیریت رسانه ای در حرفه پر تنش روزنامه نگاری که از قضا نیازمند شجاعت هوشمندانه رسانه ای است، سازگار نیست و نتیجه چنین رویکرد مدیریتی در هر رسانه از جمله در ایران و ایرنا جز شکست و رویگردانی مخاطبان نخواهد بود.

مدیریت عالی کنونی ایرنا نیز اگر تارها و بندهای محافظه کاری منفعت جویانه مدیریتی را از فضای این رسانه قدیمی نگسلد و شجاعت عقلانی و حرفه ای را احیا نکند و با اقداماتی در صدد رفع ناتوانی های پنهان شده مدیریت های میانی در پشت مصلحت جویی سازمانی بر نیاید باید در آینده نه چندان دور خاموشی نور کم فروغ چراغ اطلاع رسانی ایرنا را به نظاره نشست.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا