ظریف، ترانه علیدوستی و همایش وفاق!
اکبر منتجبی، روزنامهنگار، در صفحهی اینستاگرام خود نوشت:
چند روز پیش در یک جمع محدودی از روزنامهنگاران، آقای ظریف دربارهی وفاق و همدلی و همایش وفاق که امروز برگزار شد، سخن میگفت. هر کس نظری میداد. عموما موافق بودند. تا نوبت به من رسید. به ایشان گفتم: یک سئوال از شما دارم. آیا این چند روز گذشته به خانم ترانهی علیدوستی تلفن زدهاید؟ تعجب کرد. همه تعجب کردند که چه ربطی دارد. میدانستم که پاسخ منفی است. اما دوباره تکرار کردم که آیا به ترانهی علیدوستی بابت ممنوعیت از پرواز به شهر قشم زنگ زدهاید که بگوئید: «دخترم من محمد جواد ظریفم، متوجه شدم مشکلی برای شما پیش آمده. میخواستم بگویم تلاشم را میکنم که این مشکل را حل کنم. شاید بشود. شاید نه.»
در ادامه گفتم آقای ظریف وفاق از اینجا آغاز میشود. از این نقطه که شما رویکرد مردم محور را مد نظر قرار بدهید و با آن پنجاه درصدی که رأی ندادند گفتگو را آغاز کنید. مهم نیست که شما بتوانید مشکل خانم علیدوستی و امثال علیدوستی را حل کنید یا نه، اما قطعا پس از تماس شما با آنها، در دلشان اتفاقی رخ میدهد که این دولت نگاهش به ما متفاوت است. وفاق این است. نه بده بستان سیاسی و تقسیم پست با مخالفان دولت. البته آنهم اگر به پیشبرد اهداف دولت کمک کند خوب است وگرنه اگر دولت امتیاز دهد و نتواند برنامههایش را پیش ببرد، باخته است.
آقای ظریف مانند همین عکس، دستانش را گره کرده بود و گوش میداد در ادامه گفتم وفاق از وفق دادن میآید. وفق دادن از نظر من یعنی مصالحه بر سر موضوعات مهم. آیا ما در شرایطی هستیم که در سیاست خارجی با غربیها مصالحه کنیم و به یک بازی بُرد بُرد برسیم؟ آیا به نظر شما در داخل کشور این ظرفیت بوجود آمده است که با آن پنجاه درصد معترضی که در انتخابات شرکت نکردند، بر سر برخی موضوعات پر چالش سازشی صورت بگیرد؟
ظاهر امر چنین نیست. اما آقای ظریف اگر شما فکر میکنید که این ظرفیت ایجاد شده، نه یک روز که میتوانید یک ماه همایش وفاق برگزار کنید. مردم را دعوت کنید و سخن آنها را نیز بشنوید و برای حل مشکلات در بالا چانهزنی کنید. اما اگر چنین ظرفیتی بوجود نیامده است، حتی همین همایش یک روزه هم اشتباه است. زیرا شما مینشینید تا سخنان همنظران خودتان را بشنوید. اما وقتی قرار نیست اتفاقی رخ دهد، ناامیدی افزون میشود. و ما اکنون در مرحله افزودن ناامیدی نیستیم.
انتهای پیام