خاطرات هاشمی ۲۷ دی سال ۸۰ | از خبر یک آدمربایی تا گیر کردن غذا در گلوی بوش
انصاف نیوز: خاطرات روزنوشت آیتالله اکبر هاشمی در دی سال ۱۳۸۰ را در ادامه میخوانید:
پنجشنبه 27 دی 1380 | 3 ذیقعده 1422 17 ژانویه 2002
«در خاطرات دیروز از نوشتن جلسه هیأت رئیسه خبرگان غفلت شد. آقایان [علی] مشکینی، [ابراهیم] امینی، [سیدحسن] طاهری [خرمآبادی]، [صادق] لاریجانی، [قربانعلی] دُرّی [نجفآبادی] و [محمدرضا] عباسیفرد، ناهار در دفتر من بودند.
دستور کار اجلاس آینده [مجلس خبرگان] را که در اسفند برگزار میشود، تنظیم کردیم. آقای دُرّی درخواست داشت، از قوه قضاییه به خاطر ظلمی که به فرزندش شده، توضیح بخواهم و پرونده را ببینم.
جلسه از نحوه برخورد با مسأله آقای [حسین] لقمانیان، [نماینده همدان] – از بازداشت تا آزادی- انتقاد داشت که اگر مجرم است، چرا به این زودی عفو شد و اگر مجرم نیست، چرا محکوم شد و اگر بنا بود آزاد شود، چرا زودتر اقدام نشد؟
روزنامه کیهان، [در سرمقاله خود به قلم محمد مهاجری با عنوان «یک تهدید شیرین»] از آقای [مهدی] کروبی، [رئیس مجلس]، انتقاد کرده که با علم به اینکه با تقاضای جمعی از نمایندگان، بناست [آقای لقمانیان] عفو بشود، اقدام به قهر و تبلیغات کرده است.
روزنامه آفتاب یزد جواب داده که در لحظهای که آقایکروبی اقدام کرده بود، نامه تقاضای نمایندگان در حال امضا بوده، ولی رسانههای بیگانه آمریکا و انگلیس از اقدام آقای کروبی، تجلیل و تمجید دارند و در جلسه مراسم سالگرد مهندس [مهدی] بازرگان، از عدم تشکر لقمانیان از رهبری ستایش شده و همین رسانهها، نمایندگان را تحریک میکنند که در مقابل تفسیر شورای نگهبان، مقاومت نمایند.
چند روز پیش، خبری پخش شد که در قم، [سید محمد ناظمزاده]، فرزندآقای [سیداصغر] ناظمزاده [قمی] را ربودهاند که اعتراف علیه آیتالله منتظری بگیرند و هیاهو در رسانههای چپ و خارجی روی آن است؛ در حالی که وزارت اطلاعات و [وزارت] کشور، از اصل خبر ابراز تردید میکنند.
امروز در دفتر کوشک کار میکردم. آقای توسلی، یکی از محافظان گفت، دزد به خانه او زده و اسلحهاش را برده است و نیروی حفاظت به خاطر تردیدهایی که پیش آمده، میخواهد او را از تیم محافظان بردارد؛ استمداد کرد.
[جرج بوش]، رئیسجمهور آمریکا، در حال تماشای فیلم ورزشی، غذا در گلویش گیر میکند و بیهوش میشود و از روزی صندلی به زمین میافتد و مجروح میشود، ولی رفع خطر میشود؛ رسانهها هنوز خبر را تعقیب میکنند. بخشی از وقت را صرف مطالعه [کتاب سفرنامه خوزستان] خاطرات [عبدالغفار] نجمالملک در 120 سال پیش به خوزستان، برای بررسی وضع رودکارون و سد اهواز کردم؛ اطلاعات خوبی از مسیر و خوزستان دارد.
امروز سفینه گالیله – مشتریپیما- از فضای اطراف مشتری و اقمارش خداحافظی کرد و مأموریتش پایان یافت به سطح مشتری پرتاب شد که یک هدیه زمین به مشتری باشد. در گزارشها آمده بود، یک مرد 107 ساله که تاکنون مجرد و عزب زندگی میکرده و دیگران فکر میکردهاندکه خواجه است، ازدواج کرده و صاحب چند فرزند شده است.»
منبع: کتاب خاطرات هاشمی در سال ۱۳۸۰؛ «افراط در اختلاف»
انتهای پیام