شورای شهر باید به جایگاه پارلمان شهری برسد
روزنامه آرمان: دکتر محسن مهرعلیزاده معاون رئیسجمهور، رئیس سازمان تربیت بدنی دولت اصلاحات و یکی از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری سال۸۴ بود که امروز خود را کاندیدای شورای شهر تهران کرده است. این در حالی است که از ایشان به عنوان یکی از گزینههای جدی شهرداری تهران نیز نام میبرند. به همین دلیل و برای تحلیل آرایش سیاسی انتخابات ریاستجمهوری و همچنین مهمترین چالشها و فرصتهای پیش روی شورای شهر تهران با ایشان گفتوگو کردیم. مهرعلیزاده معتقد است: «این احتمال وجود دارد که رقبای انتخاباتی آقای روحانی در فضای انتخاباتی تلاش کنند با شعارهای پوپولیستی فضا را علیه آقای روحانی جلوه بدهند و آرای خاکستری را به سمت خود جذب کنند. در نتیجه شاید مهمترین چالش آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری چالش پوپولیسم از سوی رقبای ایشان باشد. این در حالی است که با بالا رفتن سطح آگاهی مردم و تاثیرگذاری شبکههای اجتماعی میتوان به این مساله امید داشت که شگردهای پوپولیستی در نهایت به نتیجه نرسد و آقای روحانی دوباره به ریاستجمهوری دست پیدا کنند». در ادامه متن گفتوگوی دکتر مهرعلیزاده با «آرمان» را از نظر میگذرانید.
ارزیابی شما از آرایش سیاسی انتخابات ریاستجمهوری چیست؟
شرایط انتخابات ریاستجمهوری تاکنون به شکلی بوده که جریانهای مختلف سیاسی اعم از اصلاحطلبان و اصولگرایان در حال برنامهریزی و تدوین استراتژی برای حضور موثر در انتخابات بودند. از یک طرف اصلاحطلبان در حال برنامهریزی برای چگونگی حمایت از آقای روحانی و ادامه مسیر اعتدالی در مدیریت کشور هستند و از سوی دیگر اصولگرایان با سازوکارهایی مانند «جمنا» تلاش کردهاند در انتخابات ریاستجمهوری به اجماع نهایی برسند. با این وجود حضور آقای رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری باعث به وجود آمدن فضای دوقطبی بین ایشان و آقای روحانی خواهد شد. این در حالی است که با ثبت نام آقای احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری تاحدودی آرایش سیاسی انتخابات حالت غیرقابل پیشبینی به خود گرفته است. به همین دلیل باید منتظر ماند و مشاهده کرد که شورای نگهبان چه تصمیمی درباره آقای احمدینژاد خواهد گرفت. نکته مهم در زمینه انتخابات ریاستجمهوری این است که مسئولان برگزاری انتخابات، صداوسیما و همچنین جریانهای سیاسی باید تلاش کنند میزان مشارکت مردم را در انتخابات افزایش بدهند تا انتخابات با مشارکت بالا و حضور گسترده مردم انجام شود. تجربه تاریخی نشان داده در هر زمانی که مردم حضور گستردهتری در انتخابات داشتهاند، کشور نتیجه مطلوبتری به دست آورده است.
احتمال حضور چند کاندیدای اصولگرا در مقابل آقای روحانی در انتخابات زیاد است و ممکن است از این وضعیت در مناظرات انتخاباتی به قصد فشار بر روحانی استفاده کنند. به نظر شما استراتژی آقای روحانی در مناظرات چگونه باید باشد؟ آیا ایشان به کاندیدای پوششی در کنار خود نیاز ندارند؟
در شرایط کنونی عقل سیاسی حکم میکند که آقای روحانی تنها در انتخابات حضور پیدا نکند و در کنار ایشان کاندیدای پوششی نیز حضور داشته باشد. حضور کاندیدای پوششی در کنار آقای روحانی علاوه بر اینکه میتواند فشار اصولگرایان را در مناظرات انتخاباتی نسبت به آقای روحانی کمتر کند، این کارکرد را نیز دارد که گفتمان اصلاحات و ماهیت اصلاحگرانه آن بیشتر برای مردم تشریح و تبیین شود. نکته دیگر اینکه تفاوت حضور آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوی سال۹۲ با انتخابات سال۹۶ این است که عملکرد چهار سال گذشته ایشان مقابل مردم قرار دارد و همین مساله میتواند در سرنوشت انتخابات تاثیر مثبتی داشته باشد. اگر آقای روحانی بتواند به خوبی دستاوردهای دولت خود را در چهار سال گذشته برای مردم تبیین کند و افکار عمومی را متوجه این نکته کند که چه میراثی از دولت احمدینژاد به ارث برده و در مقابل توانسته چه اقداماتی را برای ساماندهی به وضعیت آسیب دیده گذشته انجام دهد، میتواند پیروزی خود را در انتخابات قطعی کند. درباره موضوع کاندیدای پوششی نیز مشورتهایی در جریان اصلاحات صورت گرفته و اصلاحطلبان در حال بررسی این موضوع هستند که در کنار آقای روحانی چه فرد یا افرادی در انتخابات حضور پیدا کنند. با این وجود تا این لحظه جریان اصلاحات وارد مصادیق انتخاب افراد نشده و در این زمینه هنوز هیچ تصمیم نهایی اتخاذ نشده است.
به نظر میرسد آقای رئیسی گزینه نهایی اصولگرایان باشد و اصولگرایان در حال طراحی استراتژیای هستند که ایشان بتواند در انتخابات تاثیرگذار باشد. به نظر شما آقای رئیسی در فضای انتخابات ریاستجمهوری با چه چالشها و فرصتهایی مواجه خواهد بود؟
آقای رئیسی در ابتدا با دو چالش مهم مواجه خواهد بود. نخست اینکه ایشان بیش از آنکه با فضای سیاسی کشور آشنایی داشته باشند و یک سیاستمدار باشند، یک حقوقدان هستند که بیشتر عمر خود را در مقامهای قضائی سپری کردهاند و در نتیجه ایشان مانند آقای روحانی که سابقه زیادی در سپهر سیاسی ایران دارند دارای تجربه سیاسی نیست. چالش دوم آقای رئیسی ناشناخته بودن ایشان برای مردم و افکار عمومی است. آقای رئیسی برای اولین بار است که خود را در معرض آرای مردم قرار میدهد و مردم هنوز با دیدگاهها و افکار ایشان آشنایی ندارند. در نتیجه ایشان باید در مرحله اول دیدگاهها و افکار خود را برای مردم تشریح و تبیین کند و منتظر باشد که واکنش مردم را نیز به دیدگاهها و برنامههای خود مشاهده کند. مساله دیگری که در این زمینه اهمیت دارد آینده سیاسی آقای رئیسی است. آقای رئیسی باید این نکته را در نظر داشته باشد که با حضور خود در انتخابات ریاستجمهوری، آینده خود را به این انتخابات گره زده است و شکست یا پیروزی در این انتخابات در آینده سیاسی وی تاثیر مستقیم خواهد گذاشت. در نتیجه کسانی که موضوع آینده سیاسی آقای رئیسی را مطرح میکنند و در این زمینه احساس نگرانی میکنند، به نکته مهمی توجه میکنند. بدون شک رقابت انتخاباتی آقای روحانی و آقای رئیسی بیش از آنکه رقابت دو فرد باشد، رقابت دو جریان سیاسی اصلاحطلب و اصولگراست که تمام ظرفیتهای خود را در جهت حمایت از این افراد تجمیع کردهاند.
عملکرد آقای روحانی در چهار سال گذشته با چه نقاط ضعفی همراه بوده که این نقاط ضعف میتواند دستاویزی برای حمله اصولگرایان به ایشان در فضای انتخاباتی باشد؟
آقای روحانی در ابتدای روی کارآمدن با چالش بزرگ نابسامانیهای دولت قبل مواجه بود و به همین دلیل مجبور بود برای ساماندهی به آسیبهای باقیمانده از دولت قبل از حمایت همه نهادها برخوردار باشد. از سوی دیگر آقای روحانی تلاش کردند ایران را از انزوای بینالمللی خارج و تلاش کنند تحریمهای بینالمللی را از بین ببرند. به همین دلیل از راه مذاکره و گفتوگو شش قدرت جهانی را پای میز مذاکره کشاندند و در نهایت نیز موفق شدند با توافق هستهای تحریمهای بینالمللی را از بین ببرند. به نظر من برجام مهمترین دستاورد دولت آقای روحانی بود که تاثیر زیادی در فضای سیاسی و اقتصادی از خود برجا گذاشت. با این وجود دولت آقای روحانی در برخی مسائل داخلی دارای انسجام لازم نبود و نتوانست عملکرد قابل توجهی در این زمینه از خود نشان بدهد. این در حالی است که مخالفان دولت نیز با بزرگ کردن این نقاط ضعف تلاش کردند عرصه را بر دولت تنگ کنند تا دولت نتواند با تمرکز و انرژی بیشتری مشکلات مردم را حل کند. شاید مهمترین این مسائل نیز دغدغههای معیشتی مردم بود که دولت آقای روحانی میتوانست عملکرد بهتری در این زمینه داشته باشد.
آیا عملکرد آقای روحانی در چهار سال گذشته به شکلی بوده که بخشی از آرای خاکستری که مطالبات خود را برآورده نشده میداند به سمت آقای رئیسی گرایش پیدا کند؟
خیر، به نظر من چنین اتفاقی نمیافتد. با این وجود اگر هم این اتفاق رخ بدهد بسیار جزئی و اندک خواهد بود و در سرنوشت انتخابات تاثیرگذار نخواهد بود. در شرایط کنونی اغلب اقشار جامعه از عملکرد کلی دولت آقای روحانی رضایت دارند و براین باور هستند که آقای روحانی بهرغم برخی کاستیها در مسیر صحیح مدیریتی حرکت کرده و در این زمینه نیز تمام تلاش خود را به کار برده است. با این وجود این احتمال وجود دارد که رقبای انتخاباتی آقای روحانی در فضای انتخاباتی تلاش کنند با شعارهای پوپولیستی فضا را علیه آقای روحانی جلوه بدهند و آرای خاکستری را به سمت خود جذب کنند. در نتیجه شاید مهمترین چالش آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری چالش پوپولیسم از سوی رقبای ایشان باشد. این در حالی است که با بالا رفتن سطح آگاهی مردم و تاثیرگذاری شبکههای اجتماعی میتوان به این مساله امید داشت که شگردهای پوپولیستی در نهایت به نتیجه نرسد و آقای روحانی دوباره به ریاستجمهوری دست پیدا کنند.
اصولگرایان قصد دارند علاوه برآقای رئیسی از گزینههای دیگری نیز در کنار ایشان استفاده کنند. به نظر شما این گزینهها چه کارکردی در انتخابات خواهند داشت؟
به نظر میرسد اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ تمرکز بیشتری نسبت به انتخابات گذشته پیدا کردهاند و در تجمیع نیروهای خود موفقتر عمل کردهاند. بدون شک یکی از دلایل این مساله این است که برخی گزینههای اصلی اصولگرایان مانند آقای قالیباف وآقای رضایی به صراحت عنوان کردهاند که در انتخابات شرکت نمیکنند و به همین دلیل کار برای تصمیمگیری اصولگرایان راحتتر از گذشته شده است. از سوی دیگر ورود آقای رئیسی به انتخابات باعث شده که بسیاری از طیفهای اصولگرا تلاش کنند روی ایشان اجماع کنند و به همین دلیل چند دستگی در این جریان کمتر از گذشته شده است. با این وجود به نظر میرسد گزینههای دیگر جریان اصولگرا که در انتخابات حضور پیدا میکنند، در نهایت به سود یک گزینه که به احتمال زیاد آقای رئیسی خواهد بود کنارهگیری میکنند. به همین دلیل آقای رئیسی تنها رقیب جدی آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوریخواهد بود. در عین حال برخی از گزینههای اصولگرا تنها برای کسب شهرت و محبوبیت در انتخابات حضور پیدا میکنند تا بتوانند از این شهرت و محبوبیت خود در انتخابات بعدی استفاده کنند.
به نظر شما برنامهریزی اصولگرایان برای انتخابات ریاستجمهوری به شکلی است که به شکست آقای روحانی منجر شود؟
اصولگرایان با تمرکز بیشتری نسبت به انتخابات گذشته در این انتخابات شرکت کردهاند. با این وجود این تمرکز به معنای این نیست که قدرت اصولگرایان به اندازهای باشد که بتوانند آقای روحانی را با عقبه اجتماعی خود شکست بدهند. با این وجود یکی از اهداف اصولگرایان پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری و شکست آقای روحانی است. در شرایط کنونی اصولگرایان به این نتیجه رسیدهاند که حتما نیاز نیست به یک هدف یعنی به دست آوردن ریاستجمهوری فکر کنند و اگر شرایطی پیش بیاید که بتوانند در ردههای دیگر نیز حضور داشته باشند، میتواند برای آنها تاثیرگذار باشد. به نظر میرسد برخی از افرادی که انتظار میرفت در انتخابات حضور پیدا کنند و در نهایت از حضور در انتخابات انصراف دادهاند، به دنبال این هستند که در دولت بعدی برخی از منصبهای مهم و کلیدی دولت را به دست بگیرند.
دیدگاه شما درباره ثبت نام آقای احمدینژاد در انتخابات بهرغم توصیه علنی رهبر معظم انقلاب چیست؟ این اقدام وی چه پیامدهایی برای ایشان خواهد داشت؟
به نظر من ثبت نام آقای احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری یک اقدام نسنجیده و خلاف تمامی شئونات بود. احمدینژاد بااین اقدام، خود را نزد مردم بیاعتبارتر از گذشته خواهد کرد. به نظر میرسد احمدینژاد به دنبال باقیمانده جریان خود در فضای سیاسی کشور است و به همین دلیل از هر حربه و وسیلهای استفاده میکند تا در فضای سیاسی کشور باقی بماند. احمدینژاد برای رسیدن به این هدف خود به جای اینکه از راههای معقول و منطقی مانند تشکیل حزب استفاده کند، به نظر میرسد که به دنبال ایجاد چالش در کشور است.
پایگاه رای آقای روحانی نسبت به سال۹۲ ریزش داشته یا با رویش همراه بوده است؟
به نظر من پایگاه رای آقای روحانی هم ریزش داشته و هم با رویش همراه بوده است. به هر حال برخی عملکردهای دولت آقای روحانی با برخی کاستیها همراه بوده است که ممکن است این کاستیها سبب گرایش آرای خاکستری به سمت رقیب ایشان شود. از سوی دیگر برخی اصلاحطلبان و اعتدالگرایان که انتظارات زیادی از آقای روحانی در زمینههای مختلف داشتند ممکن است به دلیل اینکه سقف مطالبات آنها برآورده نشده در دیدگاههای خود نسبت به حمایت از آقای روحانی تغییراتی ایجاد کرده باشند. با این وجود این تغییر دیدگاهها به دلیل اینکه در گروه الیت و نخبه جامعه صورت گرفته به بدنه اجتماعی حامی آقای روحانی سرایت نکرده و به همین دلیل نمیتواند تهدیدی جدی برای آقای روحانی در انتخابات به شمار برود. از سوی دیگر پایگاه رای آقای روحانی به دلیل مدیریت معقول و منطقی کشور و همچنین دستاوردهای مهمی مانند برجام نسبت به سال۹۲ با رویش همراه بوده است.پرونده هستهای یکی از مشکلات مهم کشور در دهه اخیر بوده است که همواره برای مسئولان نظام یک دغدغه جدی به شمار میرفت. این پرونده در نهایت نیز باعث تحریمهای زیادی علیه ایران شد و با سیاستهای دولتهای نهم و دهم هزینههای زیادی برای کشور در عرصه بینالمللی از خود برجای گذاشت. با این وجود آقای روحانی با تعامل سازنده موفق شد این پرونده را به یک نتیجه مطلوب برساند. در نتیجه برجام یکی از مهمترین دستاوردهای دولت یازدهم بود که تاثیر بسیار زیادی در فضای سیاسی و اقتصادی ایران از خود برجای گذاشت. از سوی دیگر آقای روحانی تعامل مثبت و سازندهای با دیگر قوا و نهادهای کشور برقرار کرد و نظم و آرامش را پس از هشت سال به مدیریت کشور بازگرداند. به همین دلیل این اقدامات باعث خواهد شد که پایگاه رای آقای روحانی نسبت به سال۹۲ با رویش همراه شود.
هدف شما از کاندیداتوری در انتخابات شورای شهر چیست؟ چرا احساس کردید در شرایط کنونی میتوانید در شورای شهر تاثیرگذار باشید؟
شورای شهر یک جایگاه تعیین کننده و استراتژیک برای تحقق مطالبات شهروندان است و از نقش مهمی در توسعه شهری و بالا بردن کیفیت زندگی مردم برخوردار است. به همین دلیل اگر مجموعه افرادی با تخصصهای ممتاز اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در این جایگاه حساس قرار بگیرند، میتوانند زندگی بهتری را برای شهروندان رقم بزنند. بنده نیز با توجه به سوابق مختلفی که در زمینههای عمرانی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی در سطح ملی و مدیریت استانی داشتهام، احساس کردم که در شرایط فعلی با حضور در شورای شهر تهران که با مشکلات متعددی همراه بوده، میتوانم منشا خدمات تاثیرگذاری برای شهروندان تهرانی باشم. به همین دلیل نیز در انتخابات شورای شهر کاندیدا شدم.
در سالهای گذشته شورای شهر تهران همواره یکی از کانونهای درگیر با حاشیهها و اتفاقات پرسروصدایی مانند پروندههای فساد کلان اقتصادی بوده است. آیا این اتفاقات و ذهنیت مردم نسبت به این مساله کار را برای اعضای جدید سخت نکرده است؟
بدون شک کار در شورای جدید با توجه به اتفاقات گذشته سخت و دشوار خواهد بود. اگر شورای شهر و اعضای آن مستعد ایجاد حاشیه نبودند به هیچ عنوان این همه حاشیه پیرامون شورای شهر شکل نمیگرفت. به نظر من شورای شهر باید جایگاه خود را به پارلمان شهری ارتقا بدهد تا بتواند قوانین مورد نیاز مردم را تصویب کند. برخی جایگاه شورای شهر را با مجلس شورای اسلامی مقایسه میکنند و گمان میکنند شورای شهر از اهمیت کمتری نسبت به مجلس شورای اسلامی برخوردار است. این در حالی است که این چنین نیست و شورای شهر از اهمیت بسیار بالایی در زندگی شهروندان برخوردار است و میتواند به تحقق مطالبات شهروندان بسیار کمک کند.
از شما به عنوان یکی از گزینههای شهرداری تهران نام میبرند. آیا حضور شما در انتخابات شورای شهر به همین دلیل بوده است؟
حضور من در انتخابات شورای شهر به دلیل این بوده که بنده با توجه به تجربیاتم میتوانم در جهت بالا بردن کیفیت زندگی شهروندان تهرانی تاثیرگذار باشم. با این وجود اگر مردم و اعضای شورای شهر از بنده تقاضا کنند، بنده حاضر هستم برای خدمت به مردم هر کاری انجام بدهم. هدف من از حضور، شهرداری تهران نبوده اما در صورت تقاضای مردم به شهرداری تهران فکر میکنم.
انتهای پیام