خرید تور نوروزی

هادی سروش: روایت محکومیتِ هر پرچمی قبل از قیام حضرت مهدی(ع) نیاز به بررسی دارد

با توجه به احتمالاتی که در اصالت حدیث و سند و معنای روایت “کل رایة ترفع قبل قیام القائم صاحبها طاغوت” وجود دارد ، نمیتوان در دوران غیبت برای جلوگیری از مبارزات حق طلبانه در مواجهه با ظلم و فساد دستگاه ها و حاکمیت های فاسد بدلیل چنین روایتی، خاموشی گزید! 

حجت‌الاسلام والمسلمین سروش استاد فقه و فلسفه حوزه در درس حوزه خویش بمناسبت دهه فجر و نیمه شعبان به توضیح روایت معروف “هر پرچم قبل از قیام حضرت مهدی مردود است” پرداخت که همواره دست آویزی برای ساکتان از حق خواهی است و عدم فریاد بر علیه ظلم و فساد و خاموشی از مبارزه در راه حق بوده و هست.

به گزارش جماران این مدرس حوزه افزود : یکی از بحث هایی در رابطه با حضرت مهدی (ع) در مورد قیام هایی است که قبل از قیام حضرت مهدی (عج) در میان شیعه شکل گرفته و یا میگیرد.

این بحث قابل توجهی است که بهترین جای آن ؛ طرح در میان فُضلاء گرانقدر حوزه است که ما در جمع شما مطرح میکنیم .

این قیام هایی که قبل از قیام حضرت بقیه الله (عج) در روایات مطرح است و گاهی مورد تایید و گاهی هم مورد ترید و یا مردودیت قرار گرفته که باید با بررسی آنها را مورد مداقه قرار دهیم .

روایت معروف “کل رایة ترفع قبل قیام القائم..”

در این بحث ، یک روایت خوش شانس داریم که  خیلی رایج شده است همه ما شنیده ایم و شیخ کلینی در  کتاب شریف کافی کرده است و بعد از ایشان هم  مشابه آن را در کتاب های دیگر دیده میشود این است؛

امام صادق(ع) مى فرماید: “کلّ رایه ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت یعبد من دون اللّه.”

هر پرچمى پیش از قیام قائم بر افراشته شود صاحب آن طاغوت است که غیر از خدا را مورد عبادت قرار داده است. ( وسائل الشیعه ج ۱۵ ص ۵۲ ، روضه کافی ح ۴۵۲)

در روایت مشابهی از امام باقر(ع) است که مى فرماید: “هر پرچمى پیش از پرچم مهدى(ع) بلند شود پرچمدار آن طاغوت است.” (مستدرک الوسائل ج ۱۱ ص۳۴)

مقدمه اینکه ؛ این حدیث خوش شانس  و معروف شده ، سِرش این است که خیلی ها در طول تاریخ در‌ دوران های ظلم برخی سکوت کردند با توجیه این حدیث بوده و حتی مبارزه را مورد تحریم قرار میدادند با استناد به این حدیث و  می گفتند ؛ آقا هر پرچمی قبل از قیام حضرت ، طاغوت و ضلالت است .

این حدیث با مبنای “اصحاب اجماع” قابل پذیرش است

در مورد سند این حدیث باید گفت که چون “حماد” راوی حدیث است و از اصحاب اجماع است ، ضعف راوی بعدی حسین بن مختار جبران قابل است در غیر اینصورت روایت از استناد و صحت خارج است.

در علم رجال اصطلاح “اصحاب اجماع” داریم که بدین معناست ؛ افرادی هستند، از سه نفر تا ده نفر ، چون در تعدادشان اختلاف است و طبق نظر حضرت استاد ما آیت الله شبیری زنجانی هفت نفر هستند ، بنام اصحاب اجماع که هیچ حدیثی نقل نمیکنند مگر از افراد مورد اطمینان ؛ “العصابه التی لایرون و لایرسلون الا عن ثقه”.

فقه الحدیث یا معنای حدیث

معنای حدیث و یا دلالت حدیث که از آن به “فقه الحدیث” نام برده میشود باید دقت بررسی شود.

در این جا چند تا مطلب داریم؛

اول اینکه کسانی که حدیث شناس هستند مانند شیح حر عاملی در کتاب “وسائل الشیعه” این حدیث را در بابی درج کرده که نام آن باب “خروج به سیف” است . خروج به سیف یعنی قیام مسلحانه و مبارزه خونین ، پس تلقی صاحب وسائل از این حدیث ، معنای قیام با شمشیر و قیام مسلحانه را فرض کرده است.

روشن است که اصل مبارزه و امربمعروف با قیام مسلحانه متفاوت است. در پرچم مبارزه خونین ، قیام شمشیر و سلاح است. بله چنین قیام و انقلابی از نظر این حدیث مردود است. پس “کل رایة” ، رایة و پرچم اسلحه و خون است و نه پرچم دعوت ، نه پرچم امر به معروف و پرچم مبارزه با فساد است .

توجه به حدیث و تعبیر “طاغوت”

مطلب دوم ؛ در روایت تعبیر “طاغوت” آمده است . دو شکل میتوان حدیث را معنا کرد ؛ هر پرچمی قبل از قیام حضرت (عج) طاغوت است . و معنا دیگر به شکل وصفی معنا کنیم ؛ هر پرچم قیامی قبل از قیام حضرت مهدی که در دست طاغوت باشد مردود و متروک است.

به هر دو معنا آمدن کلمه طاغوت که بمعنای طغیان است خودش خیلی مهم است که صاحب آن پرچم بویی از توحید و مسیر نبوت و امامت ندهد مورد رد است.

خلاصه ادعای ما این است ؛ واژۀ «طاغوت» و جمله «یعبد من دون الله» در این حدیث قرینه است که مقصود از «پرچم برافراشته شده پیش از قیام قائم» پرچمی است که در پی جامه عمل پوشاندن به خواسته‌ها و تمایلات شخصی و حزبی و صنفی باشد ، و قیام “لله” و در مسیر هدایتهای انبیاء و اولیاء الهی نباشد.

این معنای روایت را با روایت امام باقر(ع) معنا می شود که تعبیر “رایة ضلاله” مطرح است ؛ «وانه لیس من أحد یدعو الی أن یخرج الدجان إلا سیجد من بیایعه، و من رفع رایة ضلالة فصاحبها طاغوت» ، یعنی ؛ قبل از خروج دجال هیچ کس مردم را به قیام نمی‌خواند مگر این که عده‌ای را پیدا می‌کند که با او بیعت کنند و کسی که پرچم ضلالتی را برافرازد، پرچم دار آن طاغوت است. (روضه کافی ح ۴۵۶)

حدیث شامل قیام های صلح جویانه بر علیه ظلم و فساد نمیشود

مطلب سوم ؛ فهم بزرگان ما از این حدیث است.

بله ، منکر این حقیقت نیستم که برخی از علماء بر اساس این حدیث هر مبارزه بر علیه یک حاکمیتی در دوران غیبت را مردود میدانند و حکم به تقیه میکنند.

اما در مقابل بزرگان مانند امام خمینی و شهید آیت الله مطهری و آیت الله منتظری ، استاد آیت الله جوادی آملی ؛ قیام های بر علیه ظلم و فساد را که با نام و ادعایِ “مهدی” بودن باشد را شامل این حدیث نمیدانند.

عین عبارت استاد مطهری را ملاحظه کنید؛

“حدیث معروفی است که اغلب بر سر زبانها جاری است: کل رایة ظهرت قبل قیام القائم فهو ضلال…

منبریها به این حدیث چسبیده‌‌اند. این حدیث یا مربوط به مدعیان مهدویت (کسی ادعای مهدی بودن و نائب و مامور بودن کند) و قیامهای کلی است ، و یا تقیه است ، و یا جعل است که به نفع بنی‌‌العباس جعل شده، زیرا ما در آثار مسلّم خود داریم که ائمه دین  قیامهای سادات علویین را تقدیس میکرده‌اند. رجوع شود به احوال حضرت موسی بن جعفر، .. 

احتمال جعل این حدیث داده شده

این مطلب استاد مطهری بسیار مهم است که میفرماید؛ اصلا شاید این روایت جعلی باشد و عُمال بنی عباس برای جدا کردن قیام های علویین  از محوریت دین و اهلبیت (ع) و یا سرکوب قیام ها این روایت را جعل کرده باشند.

بعد از شهید استاد آیت الله مطهری ، مرحوم آیت الله منتظری هم احتمال مجعول بودنِ حدیث را داده اند.

معنای حدیث در صورت صحت

در صورت صحت سندی و دلالی حدیث ، یعنی ؛ جعل نباشد و صدور آن بر اساس تقیه نباشد معنای حدیث شامل کسانی است که به عنوان “مهدی” پرچمی را بلند کنند.

امام خمینی تصریح میکند ؛ “بعض روایاتی که وارد شده است بر این امر که هر عَلَمی بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن علم، علم باطل است. آنها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتی باشد، در صورتی که آن روایات [اشاره دارد] که هر کس علم بلند کند با علم مهدی، به عنوان «مهدویت» بلند کند، [باطل است.] (صحیفه امام ج ۲۱ص۳۶)

همین معنا را ایشان سالها قبل از نهضت در کتاب “کشف الاسرار” روایت «کُلُّ رایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیامِ القائِمِ فَصاحِبُها طٰاغُوتٌ یَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللّه ». چنین تبیین نمود ؛ “این احادیث هیچ مربوط به تشکیل حکومت خدایی عادلانه که هر خردمند لازم می داند نیست؛ بلکه … دو احتمال است: یکی، آنکه راجع به خبرهای ظهور ولیّ عصر باشد و مربوط به علامات ظهور باشد و بخواهد بگوید عَلم هایی که به عنوان «امامت» قبل از قیام قائم برپا می شود، باطل است. چنانچه در ضمن همین روایات علامتهای ظهور هم ذکر شده است؛ و احتمال دیگر آنکه از قبیل پیشگویی باشد از این حکومتهایی که در جهان تشکیل می شود تا زمان ظهور، که هیچ کدام به وظیفۀ خود عمل نمی کنند..”

فرمایش حضرت آیت الله جوادی آملی ، تقریر مطلب استادشان امام خمینی است که میفرماید؛  “️آن روایاتی که می گوید هر کس در زمان غیبت قیام بکند، قیامش محکوم به شکست است؛ یعنی هر کسی که مردم را به خود دعوت کند، نه مردم را به ولی عصر (ارواحنا فداه) دعوت بکند! ” انقلاب_اسلامی ” مردم را به ولی عصر دعوت می کند؛ هیچ کس، نه امام (ره) نه ماموم داعیه ای نداشت، هر دو می گویند ما ” امت ولی عصر (ارواحنا فداه) ” هستیم و او امام ماست و مردم را به او دارند دعوت می کنند.”

روایت تشویق شیعه به مبارزه با زیاده خواهی ها معارض روایت “کل رایه” است

مطلب دیگری باید توجه شود این است که روایت “کل رایه ترفع..” مبتلا به معارض است و اگر هیچ جهت منفی در سند و دلالت آن نبود ، وجود روایتی که با مفاد با تنافی دارد و در واقع معارض آن است ، مانع از عمل به آن روایت میشود.

معارض آن روایت ، روایتی است که از امام صادق (ع) در جهت تشویق شیعیان به مبارزه وقیام در مسیر حق و عدالت است .

روایت مورد نظر را جناب فقیه بزرگ ابن ادریس الحلی در کتاب “السرائر” آورده است:

فردی در محضر امام صادق (ع) سخن از قیام به میان آورد و از خروج کسانی پرسید که از اهل بیت قیام می‌کنند، سؤال کرد. حضرت فرمود: “پیوسته من و شیعیانم بر خیر هستیم، تا هنگامی که قیام کننده از آل محمد (ع) قیام کند. چقدر دوست دارم که شخصی از آل محمد (ع) قیام کند و من مخارج خانواده او را بپردازم ؛

لا ازال انا و شیعتی بخیر ما خرج الخارجی من آل محمد و لوددت ان الخارجی من آل محمد خرج و علی نفقة عیاله.” (وسائل ج ۱۵ ص ۵۴ از مستطرفات سرائر ج ۴ ص ۲۴۸)

هیچ روایتی نمی تواند انسان را به بی تکلیفی سوق دهد

امام خمینی بر این باور است که اگر بخواهیم معنای ظاهری این روایت را اخذ کنیم نتیجه اش بر خلاف ضرورتهای اسلام است.

چنین میگوید: “حالا ما فرض می کنیم که یک همچو روایاتی [قیام قبل از ظهور را باطل بداند] باشد، آیا معنایش این نیست که تکلیفمان دیگر ساقط است؟ یعنی، خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن نیست.. (صحیفه امام ج ۲۱ ص۳۶)

جمع بندی

با توجه به احتمالاتی که در اصالت حدیث و سند و معنای روایت “کل رایة ترفع قبل قیام القائم صاحبها طاغوت” وجود دارد ، نمیتوان در دوران غیبت برای جلوگیری از مبارزات حق طلبانه در مواجهه با ظلم و فساد دستگاه ها و حاکمیت های فاسد بدلیل چنین روایتی، خاموشی گزید! و با تمام هدایتهای قرآنی در زمینه بیداری ، امربه معروف و نهی ازمنکر و احقاق حقوق انسانها ، مخالفت نمود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا