بحران زی، بحران سازی میکند | عباس موسایی
عباس موسایی، فعال سیاسی، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
حرکات ِ این روزهای ِ جریان ِ راست ِ افراطی ِ مغلوب در انتخابات ریاست جمهوری، حاکی از آن است که برای به زمین زدن دولت گام بر میدارند. فراتر از آن، بنظر میرسد وحدت و انسجام ملی را هدف قرار دادهاند و بدون ِ درک ِ شرایط ِ حساس ِ کشور و لزوم ِ بازنمایی ِ انسجام در درون، پالس ِ انشقاق را به راستهای افراطی برانداز و طراحان ِ تحریم، انزوا و شکاف ِ ملت و حاکمیت، ارسال میکنند. به میزان ِ استواری ِ پزشکیان بر «وفاق ملی»، علیرغم ِ همهٔ خویشتن داری ها و در اولویت قرار دادن ِ نظم و امنیت ملی، با اولویت قرار دادن ِ مسائل جریانی و باندی، بر طبل ِ نفاق و شقاق میکوبند تا شاکلهٔ نظم ِ امور، گسیخته شود و از سایه نشینی به دولت سازی، نقل مکان کنند.
این مواجهه البته فراتر از دولت، گذر ِ حاکمیت از یکدست سازی به وفاق ملی را هدف قرار داده و از تغییر ِ احتمالی استراتژی ِ نظام ِ حکمرانی به عادی سازی و گشایش در همهٔ سطوح میترسد. شرایط ِ بوجود آمده در عرصههای اقتصادی و نارضایتی عمومی را که بیش از هر چیز ناشی از میدان داری ِ این جریان از ۸۴ تاکنون است را بستری برای بر هم زدن ِ نظم اجتماعی میبیند و در این راستا از هیچ کوششی دریغ نمیورزد. راست ِ افراطی، از دندهٔ چپ و با شعارهای اقتصادی و مذهبی برخواسته تا موتور ِ کوچک ِ اعتراض را برای روشن کردن ِ موتور بزرگ بحران، روشن کند؛ بحران زی، بحران سازی میکند. غافل از آنکه، خشت را به آسیاب میبرند و خاک آرد تحویل میگیرند.
باطل السحر ِ نقشههای شوم، وحدت شکن، ضد ملی و ویران گر ِ این جریان، اما وحدت و انسجام حداکثری ِ ملی و فهم ِ درست ملت و حاکمیت از وضعیت ِ کنونی کشور و لزوم ِ مواجههٔ مسئولانه با مخاطراتی است که کشور و ملت ایران را تهدید میکنند. راست ِ افراطی ِ داخلی اگر مهار نشود، بر بستری که بیش از هر چیز نتیجه و محصول ِ بازیگری و کنشگری خود ِ اوست، ویرانی گری خواهد کرد. این جریان که خود را محصول ِ تعارضات و اختلافات و مدرنیتهٔ بدقوارهٔ ایرانی میبیند، در سال ۸۴ از مسیر ِ سامان دهی پوپولیسم ِ منفی، حاشیهای را علیه ِ متن، سازمان دهی کرده و در مسیر ِ توسعه ستیزی و انزوای ایران، گام برداشته است. اکنون و در شرایطی که ضربات ِ هولناکی بر پیکرهٔ سیاست، اقتدار، توسعه و امنیت ملی، وارد آورده و ظرفیتهای خطرناک و مهلکش، بیش از هر زمانی برای اکثریت ِ ملت و حاکمیت عیان گردیده، برای ِ بر هم زدن ِ نظم عمومی و شکل دادن ِ وضعیتی که دوباره امکان ِ دولت سازی یابد، انشقاق و بحران آفرینی را در دستور کار قرار داده است.
به نظر میرسد، به حکم ِ نتایج و تجربیات ِمیدان داری اینان در ساختار ِ سیاسی کشور، استثناگرایی ِ راست ِ افراطی، امکان ِ ظهور و بروز ِ مجدد در عرصهٔ سیاست و حکمرانی را نخواهد یافت؛ به همان دلایل و ظرفیتهایی که برای ِ ویران گری دارد و به همان درجاتی که شرایط خاص کشور، به انسجام و یکپارچگی و هوشمندی و خردمندی در عرصهٔ حکمرانی نیاز دارد؛ در بیغولهٔ افراطی گری، گوهر ِ منافع ملی، یافت می نشود!
تلاش برای بازیابی ِ موقعیت ِ هژمونیک ِ استثناگرایی ِ خالص ساز، در شرایطی که عادی سازی نیاز ِ مبرم ِ کشور است، بیش از آنکه مقدمهٔ بازیابی استثناگرایی باشد، انذار دهندهٔ سیاست ورزان ِ ملی اندیش برای هم راستایی ِ عقلانیت و احساس ِ مسئولیت ملی است. صبوری و عقلانیت ِ محافظه کارانه و اصیل ِ دکتر پزشکیان در ایستادگی بر وفاق، شرط ِ لازم و اساسی و البته ناکافی برای خنثیسازی ِ تحرکات ِ ضد ملی ِ اینان است. اصرار ِ حداکثری پزشکیان بر وجه ِ حاکمیتی ِ آن، هر چند به نارضایتی در بدنهٔ حامی، انجامیده باشد، اما منطقی و اصولی بودن ِ رویکرد ِ حل ِ مسائلی ِ آن را حتی برای منتقدان، منتفی نمیسازد. اصلاح ستیزی ِ افراطیون، او را بر وفاق و مصالحه ملی استوارتر میکند. به قول ِ لسان الغیب؛
آشنایانِ رَهِ عشق، گَرَم خون بخورند / ناکَسَم گر به شکایت سویِ بیگانه روم.
تقویت ِ وفاق ملی برای تبدیل شدن به «تنها بازی ِ در شهر»، نیازمند ِ ظرفیت سازی های مضاعف از سوی ِ نظام ِ حکمرانی است. مختصات و ماتریس ِ جدید در عرصههای منطقهای و جهانی، منافع و مصالح ملی ایران و تهدیدات و امکاناتی که این تغییر ِ شرایط بوجود آورده است و مخاطرات ِ تضعیف و تخریب ِ پزشکیان و دولت ِ وفاق ملی (در نقش ِ لولای ِ ملت و حاکمیت) ایجاب میکند که وفاق و مصالحهٔ ملی، در گستره / پهنهٔ امکان و ظرفیت سازی ِ مضاعف، غنی سازی شود. این مسیر هر چند سخت و دشوار است و امید به اصلاح از درون، به دلایل ِ گونه گون، با چالشهای روزافزون مواجه میشود، امابه قول سایمون کریچلی، ما در برابر آنچه نیچه «واقعیتِ سفت و سخت» میخوانَد، نه به امید بلکه به «شجاعت در مقابل واقعیت» نیاز داریم.
انتهای پیام