فتح الفتوح؟! | ابوالفضل نجیب
ابوالفضل نجیب، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
رفع حصر شیخ اصلاحات با استقبال جریان اصلاحات و بخصوص حامیان پزشکیان به مثابه یک دستاورد بزرگ تلقی و به حساب رئیس جمهور ریخته شد. صرفنظر از هر گونه بهره برداری جناحی از این اتفاق، تردیدی نیست که رفع حصر او برای هر انسان آزاده ای که دل در گرو عدالت و آزادی دارد مسرت بخش و روزنه ای امید است برای آزادی سیدحسین و خانم رهنورد.
در این که رفع حصر شیخ می تواند موفقیتی برای پزشکیان محسوب شود تردیدی نیست. اما سوال اینجاست که این اتفاق چه تاثیری در شرایط موجود دارد، و در بوق و کرنا کردن این اتفاق چه دردی از مردم و بحران های موجود داخلی و خارجی درمان می کند. و مهمتر این که انتظارات قاطبه مردم چه نسبتی با رفع حصر شیخ اصلاحات دارد.
شاید چنین موفقیتی در گذشته ای حتی نه چندان دور می توانست یک پیروزی جناحی و سیاسی و چه بسا مایه امیدواری مردم برای حل مشکلات و چالش های اساسیتر محسوب شود، اما در شرایط کنونی و اوضاعی که حتی رئیس جمهور دست های خود را به علامت تسلیم در مقابل اراده گرایان بالا برده و همزمان اعتماد و پیوند حداقلی مردم با رئیس جمهور سلب و قطع شده است، رفع حصر شیخ اصلاحات نه تنها برای مردم درمانده و مستاصل که حتی برای عقلای وضع موجود نه تنها دستاورد محسوب نمی شود، که در خوش بینانه ترین حالت می توان به نوشدارو بعد از مرگ سهراب تعبیر کرد. و در بدترین حالت به اقدامی برای سرپوش گذاشتن بر بحران های موجود و تلاشی مذبوحانه برای بازگرداندن اعتماد از دست رفته کسانی که به احساس غبن و فریب خوردگی و ندامت از بابت حمایت از پزشکیان رسیده اند.
واقعیت این است رفع حصر شیخ اصلاحات در شرایطی حاصل شده که از نگاه برخی وضعیت کشور غرق در بحران به نظر میرسد. آن هم در آستانه سال نو که علی القاعده یکی از دلخوشی های سنتی مردم است. این دلخوشی زودگذر هم امسال با موج گرانی های معیشتی و همزمان افزایش دقیقه ای قیمت دلار و سکه و طلا و… و تهدیدهای تازه ترامپ به کابوسی تبدیل شده که نمی توان پایان نزدیکی برای آن متصور شد.
واقعیت این است برای مردمی که بطور ساعتی و لحظه ای افزایش نرخ دلار با روح و روان آنها بازی میشود و به مرز جنون و استیصال و… رسانده و در برزخ میان زندگی و مرگ و… دست و پا می زنند، آزادی و ماندن شیخ اصلاحات و میرحسین و خانم رهنورد در حصر چه اهمیتی دارد.
انکار نمی کنم که عبور از چالش های اینچنین اسباب ذوق زدگی های سیاسی برای برخی جناح ها و همزمان از حیث نگاه انسانی اسباب خشنودی بسیاری را فراهم می کند، اما در این هم تردیدی ندارم که مطالبه و انتظارات و دغدغه اصلی اکثریتی که به پزشکیان رای دادند و چه کسانی که حاضر به مشارکت در انتخابات نشدند، برون رفت از شرایطی بوده است که در کوتاه مدت و دراز مدت به آینده امیدوار کند. آنچه پزشکیان در طی قریب به یکسال از صدارت خود بر کرسی ریاست جمهوری برجا گذاشته حسرت و دریغ سال گذشته است با این تفاوت که آب پاکی را هم از بابت بی خیال کردن مردم از وعده های داده شده روی دست مردم ریخته است. آنچه طی چند روز گذشته از بابت رفع حصر شیخ اصلاحات از سوی اصلاح طلبان و… رسانه ای شده آنچنان است که انگار پزشکیان فتح الفتوح کرده باشد. غافل از این که پزشکیان قرار بود مردمی را از حصر فلاکت و استیصال نجات دهد که امثال شیخ اصلاحات حتی یک روز آن ها را تجربه نکرده است.
آدم بی انصافی نیستم. رنج زندان و حتی تبعات مضاعف حصر را پیش تر بنا بر آنچه تجربه کرده در یادداشتی با عنوان حصر جهان ناشناخته در حمایت از حصر شدگان در انصاف نیوز همذات پنداری کردم. رنج مردم اما حدیث دیگری است که با هیچ دستاورد و بهانه ای نمی توان معاوضه کرد و سرپوش گذاشت.
انتهای پیام
اقای پزشکیان سخصیتی متشرع و پایبند به قران و نهج البلاغه است و از ایه وفای به عهد و پیمان که در قران امده اگاه است لذا حالا زمان وفادار بودن به وعده های انتخاباتی خودست