کدام علی؟
فرهاد قنبری، نویسنده، در کانال تلگرامی خود نوشت: «ظهور اسلام و متحدشدن قبایل پراکندهٔ شبه جزیرهٔ عربستان زیر نام یک کتاب و دین و پرچم واحد در اندک زمانی اتفاقاتی را رقم زد که چیزی شبیه معجزه است.
زیر این پرچم واحد قبایل پراکندهٔ سرزمین حجاز که مدام به جان هم میافتادند و هیچگاه هم از سوی دو همسایهٔ قدرتمند (امپراطوری ساسانی و روم شرقی) جدی گرفته نمیشدند به چنان قدرتی دست یافتند که در کمتر از ربع قرن هم سرزمینهای حاصلخیز امپراطوری روم شرقی و هم سرزمینهای امپراطوری ساسانی در ایران را ضمیمهٔ قلمرو خویش کرده و خود به امپراطوری گستردهای بدل شدند که مرزهای آن از مصر و شمال آفریقا تا نزدیکی هندوستان را شامل میشد.
در چنین شرایطی است که امام علی به خلافت میرسد و زمامداری این سرزمین بزرگ و گسترده را بر عهده میگیرد.
۱- مبارزه با رانت و اختلاس:
امام علی بهجای گسترش قلمرو تمام تلاش خود را وقف مبارزه با اشرافیتی شکلگرفته در جامعهٔ نوبنیاد اسلامی کرد. اعراب مسلمان بهواسطهٔ غلبه بر سرزمینهای ثروتمند همسایه بهآنی به غنائم و ثروت گسترده دست یافته بودند و بسیاری از آنها دیگر به آن زندگی ساده و آمیخته با فقر و ریاضت قانع نبودند و داشتن زندگی اشرافی و تجملاتی را حق خویش میدانستند.
امام علی در طول پنج سال خلافت خویش به هیچوجه حاضر به پذیرش چنین الگویی از زندگی اسلامی نشدند و حتی با علم به ایجاد انشقاق در جامعهٔ نوبنیاد اسلامی و به قیمت جنگیدن با دوستان و یاران سابق در مقابل این اشرافیت نوظهور تمامقد ایستادگی کردند.
۲-بودجهٔ عمومی:
پس از گسترش مرزهای قلمرو اسلامی و به دست آمدن غنائم عظیم و انباشت ثروت در جامعهٔ نوبنیان اسلامی، شبکهٔ طبقاتیای از توزیع غنائم شکل گرفته بود که در آن همسران و نزدیکان پیامبر و انصار و مهاجرین تا تازه مسلمانان بهترتیبِ سابقهٔ اسلامی سهم بیشتری از غنائم میبردند. امام علی با علم به اینکه برهمزدن چنین ساختاری بسیاری را به دشمن ایشان بدل خواهد کرد، چنین نظم طبقاتی را برنتافته و سهم مساوی تمام مسلمانان از بیتالمال را به اجرا گذاشت.
۳- زندگی ساده:
امام علی در عصری به خلافت این قلمرو پر از ثروت و پهناور رسیده بود که زندگی پراز تجمل حاکمان امری کاملاً عادی محسوب میشد اما طبق روایات و سخنان بهجامانده ایشان نه تنها به چنین امری مبادرت نورزیدند بلکه هزینهٔ زندگی شخصی خویش را نیز از راه کار و فعالیت اقتصادی به دست میآوردند.
۴- آقازادگی:
امام علی بیش از هزاروچهارصد سال پیش در مقابل آقازادگی و زیادهخواهی آشنایان الگویی ارائه کردند که هنوز که هنوز است شناخت درست آن از توان ذهنی بسیاری از مدعیان خارج است.
۵- کیفیت به جای کمیت:
امام علی به دنبال کشورگشایی و گسترش قلمرو اسلام نرفت. برای ایشان کیفیت مسلمانی اهمیت بسیار بیشتری از گستردگی قلمرو و کمیت مسلمانان داشت. جامعهٔ مسلمان برای ایشان صرفاً یک «عدد» نبود که دغدغهٔ کاهش یا افزایش این عدد را داشته باشد.
۶- آزادی بیان:
در حکومت امام علی که یک قلمرو وسیع و گسترده از اقوام و ملتهای گوناگون را شامل میشد خبری از محافظان و خدم و حشم فراوان نبود و شهروندان به تندترین زبانها به انتقاد از ایشان میپرداختند. امام علی در نهایت بدون هیچ محافظی در مسجد توسط یکی از همین مخالفان سرسخت به شهادت رسید که خود نشان از نگاه متفاوت ایشان به زمامداری و نقش حاکم در جامعهٔ دینی است.
۷- تساهل و مدارا:
منطق امام علی منطق مدارا و تساهل است. ایشان به خوبی به رنگارنگی اقوام و ملتها و فرهنگهای تحت امر خویش آگاهاند و شنیدن برخی تهمتها و توهینها را امر طبیعی و بدیهی برای یک نظام سیاسی تلقی میکنند و در واکنش به درشتگوییها و بدزبانیها، به حبس و حصر و بستن دهانها متوسل نمیشوند.
رفتار و گفتار و منش امام علی در حکومتداری آن هم در جهان خشن و پر از ظلم و جهل و تعصب هزاروچهارصد سال پیش حقیقتاً الگو و مدلی شگرف و بیهمتاست.»
انتهای پیام