خرید تور تابستان

حاج آقا نقویان انصراف داد

حجت الاسلام ناصر نقویان با انتشار متنی اعلام کرد که از نامزدی در انتخابات شورای شهر تهران انصراف داده است.

به گزارش انصاف نیوز، متن تلگرامی آقای نقویان در پی می آید:

ما آزموده ايم در اين شهر بخت خويش/ بيرون كشيد بايد از اين ورطه رخت خويش “حافظ”

به اصرار دوستان عزيز و كاردان، براي ورود در شوراي شهر تهران، عليرغم ميل و توانم ثبت نام نمودم.

تصور دوستان اين بود كه بنده با رويكرد فرهنگي و تجربه علمي بتوانم در جايگاه شوراي شهر تهران، در پيشبرد اهداف فرهنگي اين كلان شهر كمكي بنمايم.

با همين انديشه، پس از انتشار خبر ثبت نام در خبرگزاريها و شبكه هاي مجازي، سيل تماسهاي دوستان و آشنايان شروع شد.

ديدارهاي متعدد و پيشنهادهاي گوناگون جهت كمك و مساعدت براي تبليغات و يا ورود در فلان ليست و جناح و گروه آغاز گرديد.

دوستان پاىِ كار هم بيكار ننشسته و جهت تهيه خوراك براي شبكه هاي مجازي، دست بكار تهيه كليپ ها و مصاحبه هاي تبليغاتي شدند.

اما، مشكل اول، تأمين بودجه و هزينه اين فعاليتهاي اوليه تبليغاتي بود، به نحوي كه براي همان مبالغ اوليه ي چند ميليوني با مشكل مواجه شديم كه مي بايست از دوستان و عزيزاني كه مايل به اين لطف هستند، كمك و مساعدت دريافت كنيم، وليكن در همان گام نخست، مواجه با برخي پيشنهادهاي كاسب كارانه شديم.

مشكل مهم ديگر اينكه، بنده از روزي كه كمي خود را شناختم در هيچ حزب و جناحي وارد نشده بودم. و به زعم خود اين را بهتر و به آزادگي نزديكتر مي ديدم. اكنون اما، ورود در ليست هاي در دست تهيه از سوي جناح ها و احزاب سياسي، ناگزير مي نمود و براي بنده كه ذاتا فراري از اين امور بودم، كاري بس شاق و غير قابل عمل بود.

اگر چه بسياري از افرادي كه در هر دو حزب معروف هستند را انسان هايي شايسته و دلسوز مي دانم.

چرا كه در مكتب اسلام به ما آموخته اند كه اولا براي احراز مسؤوليتهاي اجتماعي و سياسي ، نبايد پا پيش گذاشت بلكه بايد منتظر ماند تا خود مردم يا بزرگان قوم به اصرار و الحاح از كسي بخواهند و اين طوق خدمت را بر گردنش بگذارند و ثانيا اگر هزينه اي هم براي اين كار لازم است را بايد از بيت المال پرداخت تا كسي كه بناي خدمت و كمك دارد وامدار هيچ فرد و گروهي نشود اما حيف كه…

مشكل اصلي تر آنكه بسياري از بزرگان و دلسوزان وقتي با اين خبر مواجه شدند از سر شفقت و خيرخواهي، و با شناختي كه از اين طلبه كوچك داشتند ، اينجانب را به شدت از اين كار نهي فرموده و انجام اين كار را براي بنده خوش عاقبت نمي ديدند.

از سوي ديگر با اطلاعاتي كه در اين ايام كوتاه دريافت كردم متوجه شدم ورود در اين گونه جايگاه هاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي ، انساني معزّم و اراده اي مستحكم لازم دارد تا با عزمي پولادين در مقابل زياده خواهي ها و احيانا حرام خواريها بايستد و دامن خود را نيز از آلوده گي ها پاك نگه دارد ولي اين طلبه حقير در خود چنين عزم و اراده اي نمي ديدم.

از سوي ديگر با تأمل دريافتم كه براي بنده بهترين شغل و اشتغال همين معلم بودن است كه سعي مي كنم آن مقام رفيع را با هيچ عنوان و پست ديگري عوض نكنم كه:

هر آنكه كنج قناعت به گنج دنيا داد
فروخت يوسف مصري به كمترين ثمني

در پايان اين انصرافيه، ذكر اين نكته را البته ضروري مي دانم كه اين مشكلات، مربوط به ضعف مال و حال اينجانب بوده و به هيچ وجه نسبت به عزيزاني كه با قوت و قدرت، پا در عرصه خدمت نهاده اند كمترين جسارتي را وارد نمي دانم.

باري، بدينوسيله انصراف خود را از ادامه نامزدي در شوراي شهر تهران اعلام مي نمايم.

و از همه دوستان عزيز و نازنيني كه تا اينجاي كار، زحمت كشيده و خالصانه كمك و مساعدت فرموده و يا آمادگي خود را براي محبت و لطف ابراز نمودند از صميم قلب سپاسگزاري مي نمايم و از خداي مهربان براي اين شهر و مردم مظلومش ، سياستي كارگشا و سياستمداراني كاردان و نيك نفس مسألت مي كنم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. مرد مرد ! از مردان نیک روزگار! از نوادر مستغنی! شیر مادر حلالت! نمی دانستم نامزد شده ای. اما چه سعادتی که بهنگام عزت از دامگه بازار مکاره دنیاگرایان بیرون کشیدی! بعضی ها چه ها که نمی کنند برای سوار شدن بر توسن مراد!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا