تریدینگ فایندر

در سودان چە می‌گذرد؟

محمدعلی سوره، دانش‌آموخته‌ی علوم سیاسی، در کانال تلگرامی فراسوی سیاست نوشت: «سودان در دو سال گذشته به صحنه یکی از خون‌بارترین و پیچیده‌ترین جنگ‌های جهان بدل شده است.

کشوری که پس از سقوط عمرالبشیر در سال ۲۰۱۹ امید به آزادی و دموکراسی در آن زنده شده بود، امروز میان دو نیروی نظامی متخاصم گرفتار شده است: ارتش رسمی سودان به فرماندهی عبدالفتاح البرهان و نیروهای موسوم به «پشتیبانی سریع» به رهبری محمد حمدان دقلو، مشهور به حمیدتی. جنگی که در آوریل ۲۰۲۳ آغاز شد، اکنون نه تنها ویرانی گسترده‌ای به بار آورده بلکه در حال تغییر موازنه قدرت در کل شاخ آفریقا و دریای سرخ است.

ریشه این درگیری عمیق‌تر از رقابت شخصی میان دو ژنرال است. از زمان استقلال در سال ۱۹۵۶، سودان درگیر ساختارهای نابرابر قدرت، تبعیض علیه مناطق پیرامونی و ناکامی در ایجاد دولت ملی فراگیر بوده است.

دارفور و کردفان از دیرباز قربانی بی‌عدالتی مرکزگرایی خارطوم بوده‌اند. پس از جدایی سودان جنوبی در سال ۲۰۱۱ نیز، شکاف‌های قومی و اقتصادی باقی ماند و زمینه را برای جنگی تازه فراهم کرد. اکنون دارفور بار دیگر در آتش می‌سوزد و گزارش‌ها از قتل‌عام، تجاوز، و استفاده از گرسنگی به‌عنوان سلاح جنگی حکایت دارند.

سازمان ملل وضعیت کنونی را «بدترین فاجعه انسانی جهان در سال ۲۰۲۵» نامیده است؛ میلیون‌ها نفر آواره شده‌اند و زیرساخت‌های حیاتی فروپاشیده است.

اما جنگ سودان دیگر صرفاً نزاعی داخلی نیست؛ میدان رقابت قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای شده است. امارات متحده عربی از نیروهای پشتیبانی سریع حمایت مالی و تسلیحاتی می‌کند. هدف ابوظبی کنترل مسیرهای تجارت طلا، دسترسی به معادن سودان و نفوذ در سواحل دریای سرخ است. طلاهای استخراج‌شده از دارفور و مناطق غربی سودان، بخش عمده‌ای از پشتوانه مالی حمیدتی را تأمین می‌کند و از مسیر امارات به بازار جهانی می‌رسد.

در مقابل، مصر به‌عنوان متحد ارتش سودان، از البرهان پشتیبانی می‌کند. برای قاهره، امنیت مرزهای جنوبی و کنترل منابع آب نیل حیاتی است؛ مصر بیم دارد که تضعیف ارتش سودان موجب هرج‌ومرج در مرزهایش و تهدید سهمش از آب نیل شود.

روسیه نیز در پی تثبیت جای پایی در سواحل سودان است. کرملین از سال‌ها پیش به دنبال ایجاد پایگاه دریایی در بندر پورت‌سودان بوده و اکنون می‌کوشد با بهره‌برداری از هرج‌ومرج کنونی، نفوذ خود را در این منطقه استراتژیک تقویت کند.

در سوی دیگر، برخی کشورهای دیگر نیز به‌صورت محدود در کنار ارتش سودان قرار گرفته اند. و با ارسال پهپاد و کمک‌های فنی، می‌کوشند نفوذ خود را در دریای سرخ گسترش دهند و در برابر محور امارات ـ عربستان موازنه‌ای ایجاد کنند. این همکاری ها علاوه بر منافع ژئوپلیتیکی، بخشی از سیاست آنها برای تقویت حضور خود در آفریقاست.

به این ترتیب، جنگ داخلی سودان به نبردی نیابتی بدل شده است؛ جایی که طلا، بنادر، منابع آب و جایگاه ژئوپلیتیکی، انگیزه‌های اصلی بازیگران خارجی است. هر طرف خارجی با پشتیبانی از یکی از نیروهای داخلی، عملاً به تداوم جنگ کمک می‌کند و مسیر صلح را دشوارتر می‌سازد. در این میان، مردم سودان بزرگ‌ترین بازندگان این رقابت هستند.

بیمارستان‌ها ویران شده، آموزش متوقف گردیده و میلیون‌ها نفر در شرایط قحطی زندگی می‌کنند. شکاف‌های قومی با نفرت‌پراکنی رسانه‌ای عمیق‌تر شده و امید به آشتی ملی روزبه‌روز کمرنگ‌تر می‌شود.

اگر فشار جدی بین‌المللی برای توقف جنگ و گفت‌وگو میان طرف‌های درگیر شکل نگیرد، خطر تجزیه عملی کشور جدی است. سودان ممکن است به میدان رقابت دائمی میان قدرت‌های منطقه‌ای تبدیل شود و آتش بی‌ثباتی از دارفور تا دریای سرخ گسترش یابد. در چنین شرایطی، تنها راه نجات سودان بازگشت به عقلانیت سیاسی، عدالت اجتماعی و آشتی ملی است؛ امری که بدون مهار دخالت خارجی و اراده واقعی داخلی ممکن نخواهد بود.

سودان امروز چهره‌ای از تراژدی جهان معاصر است؛ ملتی که قربانی جاه‌طلبی ژنرال‌ها، منافع قدرت‌های خارجی و بی‌تفاوتی جامعه جهانی شده است. اگر این جنگ مهار نشود، شعله‌های آتش سودان فراتر از مرزهای آن زبانه خواهد کشید.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا