تریدینگ فایندر

نگاهی به دفاعیات از سخنان آقای دکتر سریع القلم

کوروش احمدی، دانش‌آموخته‌ی علوم سیاسی دانشگاه پاریس و دیپلمات پیشین ایران در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داد نوشت:

سخنان آقای دکتر سریع‌القلم در مورد اقشار محروم و نقش آنها در مدیریت اقتصاد و سیاست طی روزهای اخیر مورد بحث بوده‌است. برخی در این فاصله کوشیدند تا برای دفاع از ایشان، اصل سخنان ایشان را نادیده گرفته و بر اهمیت نقش “طبقه متوسط” متمرکز شوند و از “گروه‌های نخبه‌ و برخوردار از دانش تجربه جهانی چشم و دل سیر، انضباط فکری و توانایی” سخن بگویند.

منتقدان متهم به “حملات سیاسی مغرضانه و سازمان یافته علیه یک نظر علمی” و بی‌توجهی “به نیاز به نخبگانی کارآمد، شایسته، وطن‌دوست، مسئولیت‌پذیر، مستقل، با تجربه جهانی و آشنا با عقلانیت و حکمرانی مدرن” شده‌اند.” از “چشم و دل سیر” که گزاره‌ای عامیانه و بی‌ارتباط با “نظر علمی” است که بگذریم، در درستی این گزاره‌ها بحثی نیست.

اما سخنان آقای دکتر سریع‌القلم که موجب اعتراض شد، غیر از اینها بود. سخن ایشان با اینکه “فرد در کودکی آیا اتاق خاص خود را داشته یا نداشته” شروع می‌شود. اگر این معیار باشد، در گام اول اقلا 70 درصد مردم ایران از چرخه مدیریتی حذف می‌شوند. بعد ایشان می‌گویند: “کسی می‌تواند وارد سیاست و اقتصاد شود که حداقل از طبقه متوسط باشد.” این سخنی است به غایت نادرست و ضد علمی. آنجا هم که می‌گویند “بعضی وقت‌ها سیاه‌ها و اینها هم درخواست می‌کردند و از طبقات پائین بودند،” سخنی است که اگر در آمریکا گفته شود، به عنوان سخنی نژادپرستانه مورد اعتراض قرار می‌گیرد. با توجه به آن عبارت “حداقل از طبقه متوسط” می‌توان معنی عبارت “هر کسی را نباید اجازه داد که وزیر شود،” فهمید. ایشان همچنین “شناخت دنیا” را به این یا آن “قشر اجتماعی” ربط می‌دهند که گزاره‌ای نادرست است.

لُب کلام ایشان در این فایل صوتی بدون تردید این است که کسانی که محرومیت و فقر مادی داشته‌اند، به درد سیاست و اقتصاد نمی‌خورند. کسانی که این “لُب کلام” را مسکوت گذاشته و در دفاع از این سخنان از مهم بودن طبقه متوسط صحبت کرده‌اند، در واقع مغلطه کرده‌اند. این که طبقه متوسط خوب است و موتور توسعه است و موتور بسط دمکراسی در جوامع است و حاملان اصلی فرهنگ و مدنیت و ادب و هنر اکثرا از این طبقه هستند، محل بحث نیست و همه جریانهای فکری در این مورد اتفاق نظر دارند. موضوع بحث این است که ایشان می‌گوید “کسانی که محرومیت کشیده‌اند لیاقت قرار گرفتن در پست‌های مدیریتی را ندارند.” این سخن نوعی نظام کاستی فاقد تحرک اجتماعی را تداعی می‌کند که حتما ضد علمی است.

قطعا در هیچ کشوری در دنیا خاستگاه طبقاتی افراد را مبنای سمت‌های حکومتی قرار نمی‌دهند. ایشان به عنوان استاد دانشگاه حتما می‌دانند که برای پست‌های مدیریتی و ورود در کارهای دولتی باید ضوابط و قواعدی مبنای کار باشد و هر کس از جهت دانش و توانایی‌های فردی منطبق بر این ضوابط و قواعد بود، باید بتواند ارتقاء موقعیت یابد و این هیچ ربطی به اینکه از کدام طبقه است و محرومیت کشیده یا نکشیده، ندارد. سمت‌های سیاسی نیز باید بستگی به اقبال و رای مردم داشته باشد و تکلیف آنها باید در انتخابات‌های آزاد و منصفانه روشن شود. تکلیف اقتصاد هم که روشن است.

اینکه می‌گویند “ریشه بسیاری از مشکلات امروز ما در طبقه‌ای است که در کشور حاکم است،” نشان می‌دهد که به مشکلات جاری کشور واقف نیستند. مشکلات امروز به خاطر این نیست که طبقه‌ای که در کشور حاکم است، قبلا فرودست بوده است. اولا اکثر افراد موجود از طبقه محروم نیستند. ثانیا ملاک و معیار برکشیده شدن هیچگاه تعلق به طبقه محروم نبوده و معیارهای گزینش و ارتقاء روشن است.

ایشان می‌گویند “کسانی که امروزه تصمیم می‌گیرند اکثرا به دنبال جبران محرومیت‌های گذشته هستند.” معنا و مفهوم این حرف این است که اگر کسانی از طبقه محروم کاره‌ای شوند، به فساد آلوده خواهند شد. این نیز سخنی به غایت ناروا است. دزدی و اختلاس و … بر می‌گردد به اخلاق و خصائص فردی و مهم‌تر از آن برمی‌گردد به شرایط اجتماعی و سیاسی و اداری و میزان حاکمیت قانون.

مفسد شدن فرد هیچ ربطی الزاما به اینکه در بچگی فقیر بوده یا نبوده، ندارد. ما همان قدر دزد از طبقه متوسط و مرفه داریم که از طبقه محروم. جیمز کالاهان که نخست وزیر انگلیس بود و مادرش با رختشوئی بزرگش کرده بود و در پنج سالگی به خاطر فقر ترک تحصیل کرد، یکی از سیاستمداران معتبر و بسیار خوشنام انگلیسی شد. جان میجر هم همینطور. در مقابل، رضاشاه را هم داشتیم که از طبقه محروم بود و وقتی به قدرت رسید، حرص و ولع عجیبی برای تملک املاک مردم داشت. آیا دزد و اختلاس‌گر در بین اشرافیت قاجار و پهلوی کم داشتیم؟ فساد هیچ ربطی به طبقه و قشر اجتماعی و مانند این‌ها ندارد.

آقای دکتر اگر با “طبقه‌ای که الان تو کشور حاکم است” مشکل دارند، این مشکل خود را نباید به نحوی بی‌پایه تئوریزه کرده و به نحوی بغض‌آلود به حدود 60 درصد از مردم این کشور و همه فرودستان عالم تسری دهند. بعلاوه، ایشان برای این تئوری‌سازی هیچ مستند عملی هم جز همان تست ورودی دانشگاه‌شان ارائه نکرده‌اند. برای دفاع از این سخنان نیز نباید پای “طبقه متوسط” و “الیت کارآمد و وطن‌پرست” را پیش کشید. مردم طبقه فرودست هم می‌توانند “الیت کارآمد و وطن‌پرست” بشوند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا