اینجا چراغی روشن است

نعمت الله فاضلی، جامعه‌شناس، در کانال تلگرامی خود نوشت: «در یادداشت های “بوشهر: شهر مهربانی”  نوشتم که به رغم وجود ابربحران ها، زیست جهان ایرانی زنده و سرزنده است و زیر پوست جامعه ایران جهان های موازی خلق شده و می شود که بیان کننده ذهن خلاق و شاد و فعال ایرانی است. این ذهن زنده و شاد بوشهری ایرانی فراگیر است و در مقابل بحران ها مقاومت می کند. این ذهن شاد هم ریشه تاریخی و خیامی دارد هم ریشه در مدرنیته ایرانی.

در حالی که نویسندگان عامه پسند و خالقان ژانر “خلقیات ایرانیان” از ناتوانی و ناسالمی و نادانی و نابهنجاری انسان ایرانی صحبت می کنند و او را موجودی استبدادزده، دین زده، خرافاتی، عقب مانده، دمدمی مزاج، غرب زده، فاقد تفکر انتقادی و ضدمدرن می دانند،  نظریه پردازان دانشگاهی و جامعه شناسان جدی مثل فرزین وحدت معتقدند انسان ایرانی سوژه مدرن خلاق و توانا و فعال است.

این روایت از سوژه ایرانی مدرن طنین زیادی در افکار عمومی ما ندارد و کمتر درباره اش می شنویم. در “اینجا چراغی روشن است” و همین چراغ است که در صد و پنجاه سال اخیر مسیر تحولات ایران را نشان داده است.  مسیر آینده و فردای ایران را هم همین چراغ روشن می کند و روشن نگه می دارد. بگذارید ببینیم فرزین وحدت در این باره به ما چه می گوید.

کتاب “اینه های کج و معوج” (۱۴۰۳) اثر فرزین وحدت را می خوانم. وحدت جامعه شناس برجسته ایرانی در آمریکاست که در دانشگاه های هاروارد و ییل تدریس کرده است. وحدت با کتاب “رویارویی فکری ایران با مدرنیت” و “اخلاق اسلامی و شبح مدرنیته” شناخته شد و آخرین کتابش هم همین “اینه های کج و معوج” است.

در میان جامعه شناسان ایرانی مقیم آمریکا وحدت، اصف بیات، منصور معدل و علی میرسپاسی چهره های درخشان جهانی اند و هر سه می کوشند چگونگی ساخته شدن ایران مدرن را توضیح دهند. وحدت می کوشد ساخته شدن سوژه مدرن ایرانی را تبیین کند. او بر خلاف اغلب محققان باور دارد که سوژه مدرن ایرانی طی تاریخی طولانی از میانه سده سیزدهم تا امروز شکل گرفته است. او انسان ایرانی امروز را مدرن، خلاق، فعال، توانمند و مستقل می داند.

کتاب “اینه های کج و معوج: سینما و تغییرات اجتماعی ایران” (۱۳۹۹) را عسگر قهرمان پور عالی به فارسی ترجمه کرده است. این کتاب ادامه ی تقلاهای فکری وحدت برای نشان دادن سوژه مدرن ایرانی است. این بار او به سراغ سینما رفته و فیلم های بعد از انقلاب ۵۷ را تحلیل می کند.

مدرسه، سینما و ادبیات (رمان و شعر)، شهرنشینی و رسانه ها اصلی ترین سازندگان تخیل جمعی و افق فکری سوژه ایرانی مدرن بوده و هستند. اینها انسان ایرانی سنتی و پیشامعاصر را به انسان ایرانی امروزی تغییر داده اند.

وحدت نشان می دهد فیلم های مارمولک(۱۳۸۲) ، رنگ خدا(۱۳۷۷)، زیر نور ماه (۱۳۷۹)، اینجا چراغی روشن است (۱۳۸۲) و من و زیبا (۱۳۸۹) فهم تازه ای از دین ارایه کردند، فهمی انتقادی و مدرن و مقابل اسلام سیاسی حاکم.

همچنین فیلم های بادکنک سفید (۱۳۷۳) ، من، ترانه پانزده سال دارم (۱۳۸۰)، واکنش پنجم (۱۳۸۲)، اتش بس (۱۳۸۴)، آتشکار (۱۳۸۷)، کافه ترانزیت (۱۳۸۲) و فیلم آینه های رو به رو (۱۳۸۸)  نیز خوانش و روایت مدرن و تازه ای از جنسیت و زنان در ایران ارایه می کنند و نقش سوژگی و عاملیت و خودبنیادی زنان را نشان می دهند. زنان در این فیلم “در برابر پدرسالاری ریشه دار در ایران مقاومت می کنند یا با آن می جنگند…”.

فیلم های بوتیک (۱۳۸۱) و گشت ارشاد(۱۳۹۰) نیز ظهور “فرهنگ جوانان” و مقاومت ” در برابر محدودیت های حکومت” و “تلاش های جمعی به منظور بیان خود” را نشان می دهند. سوژه جوان مدرن که برساخت جامعه ایران است در این فیلم ها دیده می شوند.

وحدت در ادامه تحولات طبقات اجتماعی و سیاسی را حول گسترش سوژه مدرن ایرانی و بازنمایی آنها در فیلم ها را نشان می دهد. ایده وحدت این است که  چگونگی “فرایند شکل گیری سوژگی” را نشان دهد و قرار گیری ایران به قول او در “آستانه مدرنیته” را اعلام کند. اینجا چراغی روشن است و این چراغ چیزی جز همین سوژه مدرن نیست.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا