تاج زاده: خیلی خب! ما تند رفتیم، آقای روحانی که تند نرفت!
سیدمصطفی تاج زاده دربارهی علت پیدا شدن حساسیت نسبت به اصلاحطلبان میگوید: خیلی خب! ما تند رفتیم، آقای روحانی که تند نرفت! نصف کابینه را به اصولگراها داد و جهتگیریاش هم که به قول خودشان از دوم خرداد متمایز است. ۱۸ سال هم نمایندهی رهبری در شورای عالی امنیت ملی بود و صلاحیتش هم بعد از سال ۸۸ تأیید شد. پس چرا دلواپسان اینقدر علیه او و دولتش کارشکنی میکنند؟
قسمت سوم (آخرین قسمت) گفتگوی انصاف نیوز با معاون سیاسی وزارت کشور و مسوول کمیتهی دانشجویی و کارگری شورای امنیت کشور در دولت اول سیدمحمد خاتمی، دربارهی تهاجم به کوی دانشگاه تهران در پی میآید. [لینک به قسمت اول + لینک به قسمت دوم]
انصاف نیوز: در آن سالها از جمله ۷۸ و تا آخر دولت دوم آقای خاتمی بارها موضوع لباسشخصیها مطرح شد و دخالتهایشان بسیار پررنگ بود ولی به این موضوع یا رسیدگی نشد یا به هر نوع باقی ماندند. چرا؟
تاج زاده: برای این که نهاد خاصی پشتشان است. مگر داستان شیراز آقای مطهری را ندیدید؟ معلوم شد که حمله کاملاً سازماندهی شده بود و نیروهایی که به او هجوم بردند، دستور سازمانی داشتند.
انصاف نیوز: در آن سالها چرا اینها علنی نشد؟
تاج زاده: مگر الان وابستگیِ سازمانی مهاجمان به آقای مطهری رسماً اعلان میشود؟!
انصاف نیوز: چرا نمیشود؟
تاج زاده: چند بار رهبری گفته است که من با این برخوردها مخالفم؟ سه بار را حداقل من یادم است. آخرینش همین چند ماه پیش بود که گفت من با این برخوردها مخالفم. چطور شد که میروند درمیاورند که رهبری مثلاً ۱۸۷ بار کلمهی «فتنه» را از تاریخ فلان تا فلان به کار برده است، سپس نتیجه میگیرند که باید حصرها و حبسها و محدودیتهایی را اگرچه غیرقانونی ادامه دهیم. ولی در این مواقع و مواضع حرفهای رهبری برایشان یک بار مصرف میشود! میگویند «برای این ایراد شدهاند که افکار عمومی آرام بشود، ما میدانیم دل آقا یک چیز دیگر میگوید!»
جبهه پایداری در این زمینه مثل فرقه رجوی تحلیل میکند که میگویند رهبری حرفی در ظاهر می زند و حرفی در باطن دارد. به ادعای اینان نیز سخنان رهبری برای آرام کردن مردم ایراد میشود ولی باطن آن همان است که آنها تفسیر میکنند. مثلاً میگویند ما میدانیم که آقا نظرش دربارهی برجام منفی است ولی تحت فشار مجبور است آن را تأیید کند!
به هر رو تا وقتی که نهادی خاص پشت این ماجراست، داستان لباسشخصیها ادامه پیدا خواهد کرد. اگرچه معتقدم سرانجام افکار عمومی چنان آمران و مباشران این تهاجمات را تحت فشار قرار خواهد داد که به فعالیتهای ظاهراً خودسر خود پایان دهند.
انصاف نیوز: در قضایای ۷۸ یک مساله هم هست؛ پرداختن رسانههای خارجی به آن اتفاق. ارزیابی شما از اندازه و تأثیر این عامل چه بود؟
تاج زاده: این سؤال را بازجوها هم پرسیدند که خارجیها دارند قضیه ۸۸ را بزرگ میکنند و از آن سوءاستفاده میکنند. از آنها پرسیدم که اگر الان در آمریکا تظاهرات بشود، آیا ما در ایران بزرگش میکنیم یا نه؟ آیا بعداً ما جنبش وال استریت را برجسته نکردیم؟ مگر در حد مقامات عالی دربارهاش اظهارنظر نکردند؟ آیا میدانستیم که رهبران این جنبش چه کسانی هستند، خواستههایشان چیست، چرا اعتراض میکنند؟ همین که اعتراضی علیه دولت آمریکا بود در ایران به آن پرداختیم و بزرگش کردیم. دفاع از آن اعتراضات هرگز به معنای وابسته بودن معترضان به ایران یا هدایت تظاهراتها توسط جمهوری اسلامی نبود.
انصاف نیوز: خب در سال ۷۸ شما به عنوان یک مسوول تأمین امنیت چقدر برایتان این مساله بود؟ چون میتوانست بر چگونگی کنترل آن اتفاق تأثیر بگذارد.
تاج زاده: همین الان هم اگر اعتراضی مردمی در ایران صورت بگیرد، آنها با همان حجم بلکه بیشتر به آن میپردازند. انتظاری غیراز این از آنها غیرواقعبینانه است. نگران کننده، منطق دلواپسان است که ما غیرقانونی رفتار میکنیم و بگیر و ببند به راه میاندازیم، شما ولی سکوت کنید و مردم نیز اعترض نکنند چون دشمنان از سخنان شما یا اعتراض مردم سوءاستفاده میکنند. ما میگوییم برای ساکت کردن ما و جلوگیری کردن از سوءاستفاده کردن دشمن، به رفتارهای غیر قانونی خود پایان دهید.
ولی اگر منظور شما از لحاظ تأثیر تبلیغات خارجی در داخل است، تأثیر چندانی نداشتند، چون آن اعتراضها منشاء داخلی داشت. البته اگر سخن شما این است که چقدر آن تظاهرات را در سطح جهان مطرح و برجسته کردند، یعنی در مقایسه با تظاهرات مردمی علیه دیکتاتوریهای متحد غرب در خاورمیانه، اعتراضات را در ایران چند برابر بزرگ میکنند، بله این کار را میکنند، چون با جمهوری اسلامی مخالفند و طبعاً هر اعتراض مردمی در درون آن را سعی میکنند در دنیا بزرگ جلوه دهند. اما اگر منظورتان این است که با بزرگ جلوه دادنش میتوانند مهار تظاهرات را دست بگیرند، نه در ۷۸ چنین اتفاقی افتاد و نه در ۸۸.
یکبار یکی از بازجوها گفت که شعار «نترسید نترسید ما همه با هم هستیم» را اول بار «مجاهدین خلق» مطرح کردند. سپس نتیجه گرفت که این نشانهی هماهنگی دو طرف است! گفتم این بزرگترین سند شما برای هماهنگی جنبش سبز با مجاهدین خلق است؟ گفتند بله دیگه، این هم شعارش و شاهدش. گفتم میدانید که مسعود رجوی اولین فردی بود که ۱۲ سال قبل از شما خاتمی را و دوم خرداد را فتنه خواند. منظور او از فتنه این بود که اصلاحطلبان جمهوری اسلامی را نجات دادند و انقلاب را برای حداقل یک نسل عقب انداختند و ما را که اپوزسیون اصلی نظام هستیم تحت الشعاع خود قرار دادند، برای این که جامعه به خاتمی اقبال کرد و مجاهدین خلق را پس زد! خب شما سالها بعد از مسعود رجوی به خاتمی میگویید فتنه! آیا میپذیرید که شما با مجاهدین خلق هماهنگی میکنید؟ و آیا مصباح حاضر است بگوید ما دیگر خاتمی را فتنه نمیخوانیم چون مسعود رجوی ۱۲ سال قبل از ما خاتمی را فتنه نامیده است؟ یا خواهد گفت که ما با رجوی چه کار داریم. از نظر ما شما اصلاحطلبان واقعاً فتنهگرید پس شما را به همین نام میخوانیم!
به هر حال این که مردم اعتراض کنند و گروههای مخالف آن را در بوق و کرنا کنند و حتی بکوشند که به خودشان بچسبانند و ادعا کنند که اساساً ما تظاهرات را راه میاندازیم و اعتراضات را پیش میبریم، طبیعی است. نان اینها در همین است که بگویند این تظاهرات را ما به راه انداختیم، برای این که اگر پذیرفته شود که فلان تظاهرات بزرگ به دعوت بهمان گروه ضد جمهوری اسلامی برگزار شده است، آن سازمان میتواند کمکهای مالی و تبلیغاتی و سیاسی بیشتری را از دولتهای مخالف ایران بگیرد و اعتبار بیشتری نزد آنها و نیز در محافل و سازمانهای بینالمللی پیدا کند. بنابراین هر حرکت اعتراضی در جمهوری اسلامی اتفاق بیافتد اینها سعی میکنند به نام خود ثبت کنند. ولی مردم به اینها کاری ندارند. حرف خود را میزنند و راه خود را میروند.
انصاف نیوز: در مجموع، آیا نحوهی رسانهای شدن ماجرای ۷۸ برای شما یک معضل بود؟
تاج زاده: بزرگترین مشکلمان در حوزهی رسانه در سال ۷۸ صداوسیما بود. در سال ۸۸ هم همین مشکل را داشتیم. درهر دو مقطع صداوسیما نفت میریخت روی آتش. تنها کارش این بود که نشان دهد دست خارجی در کار است و معترضان هم یا مزدور بیگانگانند یا فریب خوردهی آنها. این روش معترضان را عصبانیتر میکرد. صداوسیما اگر اولین بار خود اطلاع رسانی میکرد که عدهای از دانشجویان علیه بستن روزنامهی سلام تظاهرات کردند و گروهی خودسرانه به آنها حمله کردند، یعنی مشابه کاری که شورای عالی امنیت ملی و وزارت کشور و دولت کردند، میتوانست همدلی دانشجویان را جذب کند و فضا را آرام کند. به ویژه اگر میگفت به آن تهاجم رسیدگی میشود و متجاوزان به کوی دانشگاه مجازات خواهند شد.
انصاف نیوز: ضعف صدا و سیما که کاملاً محرز است.
تاج زاده: این نکته را از آن جهت می گویم که رسانههای خارجی موقعی بی اثر میشوند که رسانهی به اصطلاح ملی برای آنها شنونده و بیننده ایجاد نکند. دقت شود که در هر دو مقطع ۷۸ و ۸۸ رسانههای خارجی در داخل هدایت کننده نبودند. نظرسنجی کنید که چند درصد مردم به دعوت رسانههای خارجی تظاهرات کردند و چند درصد آنان به دلیل ضرب و شتم دانشجویان اعترض کردند؟ ببینید که چند درصد به خاطر رادیو آمریکا یا رادیو بیبیسی آمدند و چند درصد به دلیل اعتراض به آن تهاجم وحشیانه؟
انصاف نیوز: خب گزارش آن اتفاق که در شورای عالی امنیت ملی تهیه شد و ادعاهای بعدی مستند، اما از همان زمان به تدریج تاکنون فاصلهای با اصلاحطلبان ایجاد شد. همین چندی پیش سردار جعفری فرمانده سپاه هم به این مضمون گفت که رهبری از همان زمان در مخالفت با اصلاحطلبان چفیه انداخته است. این در حالی است که چند ماه بعد از آن قضایا مجلس ششم با اکثریت اصلاحطلبان تشکیل شد. دو سال بعد آقای خاتمی برای دور دوم تأیید صلاحیت شد و رأی آورد. تحلیل شما چیست؟ چرا از آن زمان حساسیت عجیبی پیدا شد نسبت به اصلاحطلبان؟
تاج زاده: اگر سؤال این است که آیا ما در دورهی اصلاحات اشتباهاتی داشتهایم، من موافقم. اما اگر سؤال این باشد که خطاهای ما شکاف اصلی را ایجاد کردند، نه مخالفم. علت آن است که از همان روزی که آقای خاتمی پیروز شد، شروع کردند هر نه روز یک بار بحران ایجاد کردن برای این که دولت را زمین بزنند تا به قول خودشان دوباره کنترل اوضاع را به دست بگیرند. عین همین روندی که در دورهی دکتر روحانی شاهدیم. ببینید از وقتی دولت یازدهم تشکیل شده است چقدر رسمی و غیررسمی کارشکنی میکنند تا توافق هستهای با بن بست مواجه شود و سپس بگویند که دیدید که شکست خورد، پس هیچ راهی نداریم جز این که با آمریکا سرشاخ شویم. قصد عدهای این است که دوباره تحریمها برگردد و فضا مجدداً امنیتی بشود و آنان بتوانند از این طریق کاسبی کنند.
خیلی خب! ما تند رفتیم، آقای روحانی که تند نرفت! نصف کابینه را به اصولگراها داد و جهتگیریاش هم که به قول خودشان از دوم خرداد متمایز است. ۱۸ سال هم نمایندهی رهبری در شورای عالی امنیت ملی بود و صلاحیتش هم بعد از سال ۸۸ تأیید شد. پس چرا دلواپسان اینقدر علیه او و دولتش کارشکنی میکنند؟ عجیب آن که بزرگترین خطایش را مذاکره با آمریکا میخوانند که یک سال قبل از دکتر روحانی شروع شده بود، منتها مقامات وقت عرضه یا قبول نداشتند که موضوع هستهای را با توافق به سرانجام برسانند ولی روحانی اراده و تدبیر آن را داشت. بنابراین شما از کاری که الان در حال رخ دادن است میتوانید حدس بزنید که در دوم خرداد ۷۶ چه روندی حاکم بود. این معنایش این نیست که دولت دکتر روحانی ایراد ندارد و خطا نکرده و نمیتوانسته است بهتر از این عمل کند و خدمات بیشتری به مردم بدهد. نه! معنای سخن من این است که دلیل این کارشکنیها ضعفهای روحانی نیست. بگذارید صریحتر بگویم، دلیل کارشکنیهای دلواپسان کارهای درست روحانی و دولت او است نه کارهای غلط آنها. اینها در مقابل کارهای درست دولت ایستادهاند. اگر به اشتباهات روحانی و دولتش میتاختند که اکثریت مردم از آنها حمایت میکردند. ما هم یا سکوت میکردیم، یا به استقبال انتقادهایشان میرفتیم.
انصاف نیوز: چه دنیایی است؛ آقای روحانی که آن سخنرانی را در سال ۷۸ داشت، الان رییس جمهور مورد حمایت اصلاح طلبان است.
تاج زاده: تحولاتی که در این دهه افتاده منحصر به آقای روحانی نیست. آیا آقای ناطق نوری، ناطق ۷۸ است؟ آقای هاشمی، هاشمی ۷۸ بود؟ علی لاریجانی در سال ۷۸ پرچمدار مبارزه با اصلاحات بود، امروز مطرود جبههی پایداری است. واقعیت آن است که بسیاری از اصولگراها به حقانیت و ضرورت اصلاحات رسیدهاند، اگر چه انگیزه و اهداف هر کدام متفاوت است.
انصاف نیوز: یک سؤال حاشیهای دربارهی ۷۸. چند روز قبل از توقیف سلام و کوی دانشگاه، خبر آمد که سعید امام خودکشی کرده شد! این قضیه هنوز هم مبهم است.
تاج زاده: این را دیگر از من نپرس! نمیخواهی که دوباره مرا به اوین بفرستی؟!
انتهای پیام
اساساً اولین افرادی که خود را پیروان خط امام نامیدند دانشجویان دو آتشه ای بودند که در سیزده آبان 1358 با هدایت حجت الاسلام سید محمد موسوی خویینی ها پدر معنوی جناح چپ از دیوارهای سفارت آمریکا در خیابان تخت جمشید سابق (طالقانی کنونی) بالا رفتند و دیپلمات های آمریکایی را گروگان گرفتند. جوانان فاتح سفارت خانه سرمست از اعلام قطع رابطه ایالات متحده با ایران به رفتار انقلابی خود می بالیدند و تاب هیچ گله و انتقادی نداشتند. مرحوم مهندس بازرگان را که در پی اشغال سفارت خانه استعفا داده بود از رگبار نسبت های ناروای دانشجویان پیرو خط امام در امان نماند و آیت الله مهدوی کنی که تا پیش از اعلام حمایت حضرت امام(ره) با حرکت دانشجویان موافق نبود مورد هجمه تبلیغاتی شاگردان موسوی خویینی ها قرار گرفت.
جدای از افرادی چون وزوایی، علم الهدی، ضرغامی و… اما ابراهیم اصغر زاده، معصومه ابتکار، محسن مهرعلیزاده، محسن میردامادی، عباس عبدی و محمدرضا خاتمی از جمله چهره هایی بودند که در ماجرای اشغال سفارت آمریکا نقش آفرینی نمودند و وجه شباهت یکایک آنان چپی بودن و تعلق به جناح خط امام بود. اهمیت حادثه سیزده آبان از این جهت بود که به پایان کار دولت موقت به ریاست مهندس بازرگان انجامید و واکنش خصمانه کاخ سفید علیه انقلاب نوپای ایرانیان را موجه و معقول نشان می داد.
شعار “مرگ بر آمریکا” بیش از هر کس از زبان خط امامی ها شنیده می شد و علی اکبر محتشمی پور وزیر کشور دولت دوم مهندس موسوی به مواضع سرسختانه علیه غرب و به ویژه آمریکا معروف بود. جناح چپ مخالفان خود را با برچسب اسلام آمریکایی از گردونه سیاست خارج ساخت؛ سیاسیون منتقد دولت به انزوا کشیده شدند و کلید دروازه مجلس سوم به دست چپی ها افتاد.
لطفا توضیحی درباره تغییر مواضع چپی ها دهه شصت در دهه هفتاد بدین و اینکه چرا شمایی که در تسخیر لانه جاسوسی نقش ایفا کردید و موجب خساراتی به کشور شدید که با تدبیر امام خمینی ختم به خیر شد، به گروه مقابلتان که می گویید آنها به سفارت عربستان حمله کرده اند میتازید ؟؟؟؟؟؟؟
ما منتظر توضیحات شما برای این دگردیسی سیاسی هستیم.
توضیح بفرمایید آمریکا آمریکای دهه 60 نیست یا شما جوانان انقلابی دهه 60 نیستید؟
انصاف با همین مشی بری کم کم بهت اعتماد میکنیم.
اصولگرا ها همه اش را میخواهند ، تازه نصف کابینه که وزارت نفت توش نباشه به چه درد میخورد ؟!