خرید تور تابستان

۱۳نکته درباره خرافات

«رضا بابایی» در یادداشتی در روزنامه‌ی اطلاعات با عنوان «۱۳نکته درباره خرافات» نوشت:

1. هیچ تعریفی برای خرافه وجود ندارد که به معنایی واقعی کلمه، تعریف باشد نه کلی‌گویی. مثلا می‌گویند: خرافه، باور یا رفتاری است که ریشه علمی یا عقلی یا شرعی ندارد. اما کدام خرافه است که نتوان برای آن، توجیهی علمی یا عقلی یا مذهبی یافت؟ هر کدام از علم و عقل و دین، انبوهی شاخ‌ و برگ اضافی دارد که بالاخره سایه یکی از آنها به نحوی بر سر یکی از خرافات می‌افتد.
۲٫ هیچ‌ کس خودش را خرافی نمی‌داند؛ چون تقریبا همه انسان‌ها کمابیش برای هر کاری که می‌کنند، دلیلی دارند. ممکن است ما «دلیل» آنان را علیل بدانیم؛ ولی نظر ما، نظر ما است.
۳٫ هر انسانی از نظر دیگری خرافاتی است. به قول ولتر، مسیحیت به پنج نحله بزرگ تقسیم می‌شود که هر کدام، چهار نحله دیگر را غرق خرافات می‌داند.
۴٫ مبارزه مستقیم با خرافات، چندان نتیجه‌بخش نیست. هم به دلایل بالا و هم به این دلیل ساده که زمینه‌ها و خاستگاه‌های خرافه بسیار بیش از آن است که بتوان همه آنها را شناسایی و نابود کرد. اگر خاستگاه اجتماعی خرافات را هم از میان برداریم، با زمینه‌های روان‌شناختی آن چه کنیم؟
۵٫ یک‌یک زمینه‌های خرافات، مانند فقر و بی‌سوادی و متافیزیک‌گرایی نامعقول، به‌گونه‌ای است که ضد آنها نیز گاهی تولید خرافه می‌کند. مثلا رفاه و ثروت به اندازه فقر، ظرفیت خرافه‌سازی دارد؛ اگرچه نوع و کلاس و عنوانشان فرق می‌کند. تحصیلات علمی نیز، مانع قطعی بر سر راه خرافات نیست؛ زیرا غرور کاذبی که از این رهگذر در برخی از دانش‌آموختگان ایجاد می‌شود، آنان را به ورطه‌هایی خطرناک‌تر از خرافات عوامانه می‌اندازد.
۶٫ بسیاری از کسانی که امروز پرچم مبارزه با خرافات را در دست دارند، ناخواسته خود نیز کم‌وبیش دچار خرافات‌اند. این رطب‌خوردگان، منع رطب چون کنند؟ بسیارند کسانی که به مبارزه با خرافه‌گرایی شهره‌اند؛ اما ذهن و قلب آنان نیز کم‌وبیش آلوده به برخی از موذی‌ترین یا پنهان‌ترین انواع خرافات است.
۷٫ برخی خرافات هیچ زیانی به هیچ کس نمی‌رساند؛ مانند سیزده‌به‌در که اکنون فارغ از ریشه خرافی آن، به نام «روز طبیعت» در خدمت جامعه است. بنابراین نباید نیرو و انرژی اندک خود را در مبارزه با هر خرافه‌ای هدر بدهیم. در ضمن، اگر روزی برسد که هیچ‌ کس عدد سیزده را نحس نداند، باز هم کسی در روز سیزده فروردین در خانه‌ نمی‌ماند.
۸٫ نه تعریف خرافه ممکن است و نه مبارزه مستقیم با آن؛ اما می‌توان از زیان‌های مرئی و نامرئی آن کاست، و شاید بهترین راه، خالص‌سازی علم سیاست از غیر سیاست، علم اقتصاد از غیر اقتصاد، علم مدیریت از غیر مدیریت، و دانش دین از غیر دین و… باشد. خرافات، معمولا از منفذهای ناشناخته وارد می‌شوند. بنابراین اگر شما سیاست را به علم سیاست و اقتصاد را به علم اقتصاد و طب را به علوم پزشکی و دین را به علوم اصلی و متون معتبر دینی بسپارید، در واقع آنها را در برابر باورهای سست(خرافه) ایمن کرده‌اید. این راه نیز آسان نیست؛ اما بهتر از درگیری مستقیم با یک‌یک خرافات است.
۹٫ راه نفوذ خرافات از حاشیه به متن و از پیرامون به کانون، سیاست است و اگر خرافه‌ای پا به کاخ سیاست بگذارد، افزون بر حمایت‌های مردمی، از بودجه‌های میلیاردی نیز برخوردار می‌شود. بنابراین ضروری است که دولت‌‌مردان و سیاست‌مداران، به بهانه اتحاد دیانت و سیاست، هر باوری را با هر پایه‌ای از اعتبار دینی وارد سیاست نکنند، که نه به سود دیانت است و نه به نفع سیاست. سیاستمدار دیندار، هیچ‌گاه از دین سپری برای دفاع از تصمیم‌ها و سیاست‌های خود نمی‌سازد؛ بلکه می‌کوشد دین را از آسیب‌های سیاست در امان نگه می‌دارد. خرافات اگر به سیاست نفوذ کنند، کشوری را به خاک سیاه می‌نشانند. از آمیزش سیاست و خرافه، هیتلر به دنیا می‌آید. مگر پشتوانه نظری هیتلر چیزی غیر از برتری نژاد ژرمن بود و مگر برتری نژادی غیر از خرافه است؟ آن‌گونه که مشهور است، مذهب شینتو یکی از خرافی‌‌ترین مذاهب جهان است؛ اما پیروان این مذهب، یعنی اکثر مردم ژاپن، کوشیده‌‌اند باورهای شینتویی خود را در تجارت و سیاست دخالت ندهند. بنابراین هم از آرامش شینتویی برخوردارند و هم از زیان‌های آن در امان‌اند.
۱۰٫ مبارزه با خرافات را باید از سپهر عمومی آغاز کرد؛ یعنی خرافاتی که از نهادهای اجتماعی نیز برخوردارند. پس از آن، نوبت به خرافات فردی و خانگی می‌رسد.
۱۱٫ خاستگاه مهم خرافات، فقر است، هم فقر مادی و هم فقر علمی. بنابراین جامعه فقیر مستعدترین مکان برای رشد و گسترش خرافات است.
۱۲٫ هر جا که سرگرمی‌های مجاز، ادبیات، سینما، مسابقات ورزشی و مانند آنها بیشتر باشد، حجم خرافات کمتر است.
۱۳٫ هر باوری که اثبات آن آسان نباشد، خرافه نیست. بنابراین در خرافه‌زدایی باید رفتاری خردمندانه و سنجیده داشت.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا