یادتان رفته که با حسن یونسی چه کردید؟
«بهرام محمدپور» عضو مستعفی شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان در نامهای خطاب به «سجاد سالک» عضو شورای مرکزی این حزب، به موضع اخیر او دربارهی مسایل داخلی این حزب واکنش نشان داده و از صادق خرازی حمایت کرده است.
متن کامل نامهی آقای محمدپور که برای انتشار در اختیار انصاف نیوز قرار گرفته است در پی میآید:
برادر عزیزم دکتر سالک، با سلام و تحیئت، متن نوشته شما را که خواندم بی اختیار در ذهنم این تصویر آمد که حسین شریعتمداری نویسنده این مطلب است. چون دکتر سالکی که ما میشناسیم اینطور تیغ بر دوست نمیکشید و اتهام نمیزد. کنگره سوم حزب ویژگیهای خاصی داشت که یکی از این ویژگیها رقابت فراکسیونها بود. بنده به عنوان عضو مستعفی شورای مرکزی حزب که در هیچ یک از فراکسیونها عضو نیستم مطالبی را عرض میکنم.
شما مؤسس زدایی را یکی از هدفهای فراکسیون سرو دانستهای. این ادعای نادرست به دلیل استبداد رأی در نظر بعضی دوستان است که فقط تفکر و گروه خود را برحق میداند و دیگران را دشمن خود میداند. شما از کدام مؤسس میگویید؟ عضو موسسی که در جلسات شورای مرکزی شرکت نمیکند و اهمیتی به حزب نمیدهد یا عضوی که با نام عضو شورای مرکزی به دنبال منافع خود و گروه خود است؟ بعضی آقایان فکر میکنند که هر کس عضو مؤسس بوده است پس باید امتیاز خاص داشته باشد و لوس بازی سیاسی برای او حلال است. این طرز فکر به استبداد میرسد که الان هم کاملاً میتوانیم آن را ببینیم. عضو مؤسس نباید به خاطر همان امتیازهای خاص سیاسی راه رشد اعضا را ببندد و هر کس به این عضو مؤسس نزدیک بود رشد کند و هر کس نبود او را با چوب دشمنی بزنیم. مگر ندای ایرانیان اسم مستعار شماست که هر کس شما را نقد کند به او تهمت دشمنی با حزب میزنید. شما آبرو و دفتر دستک خود را از همین حزب دارید، میخواهید آن را مصادره کنید و خودی غیر خودی راه بندازید.
از این گذشته مگر دکتر خرازی فقط سرمایهی شماست یا فقط دبیر کل شماست؟ چه کسی گفته چون ما نقد میکنیم دشمن هستیم. شما با چه دلیلی دکتر خرازی را برای خودتان مصادره کردید؟ شاید این سخن را نپذیرید ولی از کلمه به کلمهی نوشتهی شما پیداست که چه خبر است. دم خروس بیرون است. شما گفتید که فراکسیون سرو ناکام شده است. برادر عزیز این حرفتان هم بوی استبداد میدهد. شما فقط پیروزی را در گرفتن قدرت در ارکان حزب تعریف میکنید ولی ما پیروزی را در باز کردن مسیر جدید میدانیم. مسیر سرو گذشتن از منافع خود برای حزب است. اگر فراکسیون سرو شکست خورده است و ناکام شد چرا اینطور هلهله و شادی میکنید. برای چی مصاحبه میکنید و در حرفهاتان چندین و چند بار نام سرو را میآوردید. سرو شکست نخورد، باز میگردد. این باد پیروزی هم که شما در آن خوابیدهاید دوام ندارد. سرو اندیشه است، هیچ کس نمیتواند اندیشه را حذف کند، مگر مخالفان اصلاحات و خاتمی توانستند با بگیر و ببند و تهمت و فحش، خاتمی را حذف کنند که شما بتوانید. این را برای ماندن در تاریخ میگویم که مخالفان سرو به غلط پشت سر دکتر خرازی سنگر گرفتهاند و میخواهند هزینهی حذف ما را به دکتر خرازی تحمیل کنند، من و شما اختلاف فکری داریم، با شما اما دشمن نیستیم. ولی شما سر دشمنی و دعوای حیدری نعمتی دارید. دوباره هم میگویم ما دکتر خرازی و دکتر فراهانی را سرمایههای بزرگ حزب و اصلاحات میدانیم، اگر نقد میکنیم از سر دلسوزی است نه دشمنی. پس آدرس غلط ندهید.
خیلی از اعضای مؤسس حزب دوستان ما هستند. شما نباید اختلاف خود با سرو و تلاش برای حذف ما را به میدان دیگری بکشانید و دیگران را ابزار رسیدن به منافعتان بکنید.
شما هم مثل خیلی از دوستان اصولگرا که تا صدای مخالفی میشنوند سریع آن را با چوب ضد ولایت فقیه محکوم میکنند هر اختلاف فکری را به دشمنی با دکتر خرازی ربط میدهید. دکتر خرازی عزیز است و زحمات زیادی برای حزب کشیده، ما نه تنها او را و زحمات او را قدر دانی میکنیم بلکه برای حفظ جایگاه بلند او با انحصار و حرفهای شما مخالفیم. صحبت از اخلاق کردهاید اما باید بگویم اخلاق زمانی دریده شد که هر نوع اتهام اخلاقی مالی و سیاسی را شما و گروهی که شما و من خوب میدانیم چه کسانی هستند به دیگران زدند. یادتان رفته که با حسن یونسی چه کردید؟ چه اتهامات نادرست و غلطی را به او زدید، فقط به این دلیل که روش شما را قبول نداشت و از حزب دفاع میکرد؟ چرا برای منافع گروهی که نه شما را قبول دارد و نه حزب را اینطور چشم خودتان را بر واقعیت بستهاید؟ دلیل نقد ما همین است که شما بیشتر از دیگران و بیشتر از رقیب به دکتر خرازی آسیب میزنید. نوشتهی شما بیشتر شبیه کیفر خواستی برای فراکسیون سرو است تا نقد. سجاد سالکی که من میشناسم در سخناناش همیشه منصف بود و از دایرهی انصاف خارج نمیشد حالا چه شده که اینطور بر هم حزبیهای خودش حمله میکند؟ درست گفتید ما نقد داریم باید مسیر حزب تغییر کند حزبی که همان موسسانی که شما از آنان نام بردید قرار نبود آن را حیاط خلوت خودشان و دار و دستهشان کنند. قرار نبود هر کس حرف مخالفی زد او را دشمن بداند، مگر یادتان رفته ندا برای چی تشکیل شد، مگر یادتان رفته جوانان ندا را برای چه هدفی انتخاب کردند.
دکتر سالک بزرگوار! این حرفها و گفتههای شما راه ضربه زدن بیشتر به حزب را هموارتر میکند، ما شما را فردی با انصاف و خوش نام میدانیم. به عنوان برادر به شما میگویم که دین و ایمان خود را به پای منفعت دیگران قربانی نکنید که اگر شرایط مناسب باشد از شما هم عبور میکنند. دکتر خرازی نقش پدر برای ما دارد، او با شجاعت تمام و با پا گذاشتن بر منافع خودش که اگر مسوولیت در حزب قبول نمیکرد الان با این حمله و تخریب اصلاح طلبها و اصولگراها رو به رو نمیشد.
سجاد جان ما در حزب مجید فراهانی داریم که اسوه و مجسمهی اخلاق و شرف است، ما او را دوست داریم و حتی مخالفهای او هم او را دوست دارند و با احترام اسم او را بر زبان میآورند، به خاطر مردانگیهای سیاسی و اخلاقیاش. مگر فراهانی سرمایهی کمی است. یا دکتر خرازی که با شجاعت و در نقش یک پدر در روزهایی که هیچ کس حاضر به همراه شدن با حوانان نبود مردانه از جوانان حمایت کرد سرمایهی کوچکیست. شما چرا با این حرفها تیشهی بی اخلاقی برداشتید و ریشهی ندا را میزنید.
ما از فراکسیون دفاع میکنیم چون آن را برای پیشرفت و رونق لازم میدانیم نه برای دشمنی. فراکسیون ممکنترین راه است برای کنار گذاشتن نوچه پروری و دار و دسته درست کردن برای فحش دادن و تهمت زدن به منتقد، مسالهای که دکتر خرازی به جد با آن مخالف بود و الان هم هست. چه این فراکسون «سرو» باشد یا «اسا» یا «آرمان». فراموش هم نکنید که من به خاطر استعفا در هیچ کدام از فراکسیونها عضو نیستم ولی از نقد و حق مخالف دفاع میکنم. اشاره کردی به حفظ امانت و منتشر نکردن نوشتهات در بقیهی گروهها ولی ای کاش به دوستانت این امانت داری را هم یاد میدادی. چه کسی اخبار شورای مرکزی را به بیرون میداد یا کی اخبار را به بقیهی خبرگزاریها مثل فارس و بقیه میداد؟ متن استعفای دکتر خرازی را کی بیرون منتشر کرد؟ هم من میدانم و هم شما میدانی که چه کسانی دکتر خرازی را فقط برای منافع خودشان میخواهند. پس به جای دشمنی سعی کن برادریها را بیشتر کنی که امروز اگر خیلیها از حزب فاصله گرفتند فقط به خاطر همین نامردیهای یک بخش خاص از حزب است.
روزی که شما را برای شورای شهر رد صلاحیت کردند همین بچههایی که امروز شما آنها را به اسم دشمن میدانید و آرزوی حذفشان را دارید از دفتر لاریجانی تا دفتر بقیهی آقایان دنبال گرفتن تایبد صلاحیت شما بودند ولی شما امروز به جای قدردانی (که آن هم البته نیاز نیست چون وظیفهی خود را انجام دادیم) آنها را با اتهامهای نادرست تخریب میکنی.
ما همانها هستیم که تأیید صلاحیت تو را حق تو میدانستیم و فکر میکردیم رد صلاحیت شدنت جفا و ظلم آشکار است. ادعای نخ نما شدهی دشمنی ما با حزب و دکتر خرازی هم مثل ادعای کیهان است که میگفت خاتمی وطن فروش است. اگر خاتمی اینطور در سختی افتاده اطرافیان او هم بی تقصیر نیستند پس با دکتر خرازی همان کار را نکنید و او را مثل خاتمی تخریب نکنید. خاتمی برای ایران نبود اما مشارکت او را برای خود میخواست. خرازی هم متعلق به ایران است اما عدهای او را برای خود میخواهند.
حرفم را دوباره میگویم، ما دکتر خرازی را پدر دلسوز میدانیم و او را عزیز و سرمایه، هم برای حزب و هم برای اصلاح طلبی میدانیم، از او دفاع میکنیم و در کنار او هستیم.
حال متکلم از کلامش پیداست
از کوزه همان برون تراود که در اوست
و العاقبه للمتقین
بهرام محمد پور، عضو مستعفی شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان
«لیست سرو، یک ناکام تمام عیار»
«سجاد سالک» عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان، اخیرا در یک گروه داخلی یادداشتی با عنوان «لیست سرو، یک ناکام تمام عیار» نوشته و به فراکسیون «سرو» انتقاد کرده بود که در ابتدای آن آمده است:
«اولین تجربهی فراکسیونیزم در حزب ندا، تلخیها و شیرینیهای خاص خود را داشت. در این میان تأسیس فراکسیون سرو یک نقطهی عطف بود. گردهمایی جمعی از منتقدان گفتمانی ندا از همان ابتدا حاشیه ساز شد. ادبیات تند و ابراز برخی کنایهها به دکتر خرازی در روزهای اول و تغییر این سیاست به ادبیات: «خرازی خودش خوبه، اطرافیانش بدند» سرو را به فراکسیونی پرحرف و حدیث تبدیل کرد تا در روز کنگره لیست سرو نشان دهد اساساً و بدون تعارف برای تغییر آمده و به صورت جدی میخواهد سبک و سیاق حزب را دگرگون کنند. از این نظر معتقدم سرو در تحقق مهمترین هدفش یعنی تغییر جهت حزب و تغییر ترکیب شورای مرکزی کاملاً ناکام ماند».
انتهای پیام