خرید تور نوروزی

خارج نشین – 5

ستون «خارج نشین» انصاف نیوز، «علی معتمدی»: ما از همان اولش هم که داخل بودیم، وقتی می‌رفتیم خرید تا لباسی چیزی بخریم، سر خارج و داخلی بودنش چانه می‌زدیم. اگر داخلی بود، عمراً نمی‌خریدیم. اگر خارجی بود، گران هم که بود، بر می‌داشتیم. ما جنس خارجی را بهتر می‌دانستیم. ما، چیزهای خارجی را دوست داشتیم. اصلاً ایرانی‌ها، همه جور جنس‌های آمریکایی را دوست دارند. ولی قضیه‌ی جالب این جاست که آمریکایی‌ها هم اسپاگتی اروپایی را دوست دارند و سوشی و تویوتاهای آسیایی را می‌پرستند، و باز جالب‌تر این که اروپایی‌ها هم پولو شرت‌های رلف لورن، لوازم آرایش اوون و همبرگرهای مک دونالد آمریکایی را بهترین می‌دانند.

انگار همه چیزهای خارجی را دوست دارند. همیشه خارج رنگی‌تر و دلفریب‌تر است. و هیچ کس سر جای خودش نیست و باز جای شکرش باقی ست که ما آدم‌ها این‌ها را می‌دانیم و همچنان لذت می‌بریم. ولی وقتی نوبت به عنوان و اسم و لقب خارجی و داخلی برای شخص و شخصیت خودمان می‌شود، این دیگر مثل توهین می‌ماند. شما از هیچ کسی نمی‌پرسید که کجاییست و بعد او بگوید خارجی. خارجی بودن از صد تا فحش بدتر است. آدم خوشش نمی‌آید. باور کنید آدم سردش می‌شود، یخ می‌کند.

خود کلمه‌اش غریب است، بوی پاییز می‌دهد. دوست داری، اگر پتویی چیزی دم دستت هست، سریع برداری و دورت بپیچی. دوست داری بگویی «خارجی خودتی..» و راهت را کج کنی و بروی. گمان می‌کنم هیچ آدمی، چه وقتی خارج است، چه وقتی داخل، خارجی بودن را دوست ندارد. اصلاً دوست ندارد خارجی باشد. خارجی بماند یا کسی خارجی صدایش کند.

ولی قسمت دلگرم کننده و خوب ماجرا برای یک خارج نشین اینجاست که هیچ وقت اسما «خارجی» نمی‌شود. یعنی تلاش و تقلای خاصی لازم نیست تا خارجی نشود. «خارجی بودن» خودش را خود به خود نفی می‌کند، و با اصل و مفهوم خودش تناقض دارد و خودش از خودش فرار می‌کند. چرا؟ چون ما به آن‌هایی که همین الان دارند توی کشور خودشان انگلیسی را حتی بدون یک‌ترم کلاس زبان رفتن، چهچهه می‌زنند، می گوییم خارجی! مثلاً سؤال می‌کنیم که «فلانی کجاییه؟ ایرانی یا خارجی؟»… خارجی‌ها هم، شک ندارم که به من و ما وقتی داریم فارسی درد و دل می‌کنیم، حتی اگر هم وسطش هم چهار تا اسلنگ انگلیسی بیاوریم، باز هم می گویند «خارجی». حالا کی کی است را نمی‌دانم.

لابد اگر ایران بودم، باز هم به آن‌ها، همان‌ها که بدون کلاس زبان، مثل بلبل حرف می‌زنند و موهای بور و بلوند داشتند می‌گفتم خارجی و کنارشان می‌ایستادم و عکس و سلفی یادگاری می‌انداختم. پس ما همیشه صورت مساله را حذف می‌کنیم. و به آن‌هایی که همین جا بزرگ شده‌اند یا زودتر از من آمده‌اند این جا، می‌گوییم خارجی. خیلی ساده مشکل حل می‌شود. خودمان را گیج نمی‌کنیم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا