رفع حصر به کدام معنا؟

«حمید رسایی» کاندیدای تندروی اصولگرا که در انتخابات مجلس دهم ردصلاحیت شد، یادداشتی تلگرامی با عنوان «رفع حصر به کدام معنا؟» را به اشتراک گذاشته که در آن گفته شده است: «ادامه حصر و یا رفع حصر موضوعی امنیتی است که طبق قانون، مسوول مستقیم آن رئیس جمهور بعنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی است».

به گزارش انصاف نیوز، متن کامل این یادداشت در پی می‌آید:

🔹نظام با حصر سران فتنه در سال ۸۹ ، یک مساله امنیتی کشور را _ هرچند بطور موقت_ حل کرد و اجازه نداد تا فراخوان!!! سران فتنه به شورش عده ای فریب خورده علیه نظام بیانجامد. به گفته سخنگوی قوه قضائیه، خروجی جلسه آخر شورای عالی امنیت ملی، ادامه حصر بوده است این بدان معناست که نظام، هم چنان بر تصمیم سابق خود تاکید دارد.

✅ در تحلیل این موضوع چند نکته مهم وجود دارد:
🔻۱. باید بدقت توجه کرد که رفع حصر هم برای طرفداران فتنه و هم مخالفان فتنه، یک آغاز است و نه یک پایان.
👈الف. برای طرفداران فتنه، رفع حصر ، آغاز اثبات حقانیت دروغ بزرگ تقلب و به دنبال آن ادعاهای بزرگ تر و تحرکات ضدامنیتی پس از آن است.
👈ب. برای مخالفان فتنه، رفع حصر درخواست آغاز محاکمه!! و اشد مجازات برای افرادی است که با دروغ تقلب، بغی بر نظام اسلامی کرده و علیه قانون رسمی کشور شورش کردند.

🔻۲. (مهم) عده ای با گستاخی بدنبال پیوند دادن ادامه حصر به نظر رهبری معظم هستند. این اقدام فریبکارانه یعنی تبدیل فتنه سخت ۸۸ به فتنه نرم ۹۶ . رفع حصر بدون محاکمه، اثبات دروغ بزرگ تقلب است و رفع حصر با محاکمه _ بدلیل عدم تمکین به حکم قانون از سوی فتنه گران _ یعنی تبدیل صحنه کشور به محیط منازعه و درگیری جدید به اسم رهبری.

🔻۳. ادامه حصر و یا رفع حصر موضوعی امنیتی است که طبق قانون، مسئول مستقیم آن رئیس جمهور بعنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی است. ایشان نباید وعده انتخاباتی خود مبنی بر رفع حصر را تبدیل مساله نظام کند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

۸ Comments

  1. ۱- برای مخالفان حصر ، بر خلاف ادعای شمای رد صلاحیت شده (رد صلاحیت یعنی اینکه ناصالح هستی جناب رسائی، اگر میتوانی بفهمی) ، رفع حصر اتفاقا بمعنای پایان کار و نخود نخود هرکه رود خانه خود، نیست، اتفاقا آغاز راهی است که بایستی به تشکیل محکمه ای عادل با حضور هیئت منصفه ای بیطرف و برگزاری علنی دادگاه رسیدگی به اتهامات طرفین ختم بشود. ۲- محصورین بارها رسما و علنا گفته اند که با آغوش باز در دادگاه حضور پیدا میکنند و رأی آن دادگاه را می پذیرند هرچه که باشد و اعتراضی هم به آن نخواهند کرد، پس باز هم برخلاف ادعای شمای رد صلاحیت شده (رد صلاحیت یعنی اینکه ناصالح هستی جناب رسائی، اگر میتوانی بفهمی) ، عدم تمکین به حکم قانون وجود نخواهد داشت، البته از طرف محصورین، اما اینگونه که از شواهد به روشنی پیداست، این شما مدعیان دروغین اصولگرائی هستید که به قانون تمکین نخواهید کرد، همچون همیشه تان. ۳- طبق اعلام نماینده محبوب و معقول مجلس، جناب مطهری عزیز، شورای عالی امنیت ملی فقط در موارد اضطرار و بحران میتواند ورود کند، بعد از گذشت اضطرار، منطقی است که قضا وارد شود. (البته این هم منطقی است که شماها از فهم این موضوع عاجز باشید) ۴- داستان و سرانجام آن یک میلیون دلار به کجا رسید؟ حکم دادگاه ویژه روحانیت در باره شما در این مورد چه شد؟ توضیح دهید برای تنویر افکار عمومی لطفا.

    1. جناب انصاف!! آقایان هروقت دلشان خواست و هوس کردند، با انواع فحش و فحاشی و بدزبانی و هتاکی، مردم را نواخته اند! انصافا من چه نوشته ام که قابل انتشار نبوده!!؟

  2. حضرت جناب رسایی هم حصر را عملی [نادرست] میداند که آن را به رییس جمهور نسبت میدهد؟ اما مردم از واقعیت امر اگاهی دارند!

  3. چه هماهنگ و هارمونیک ۱ ظاهرا برنامه ی جدید اینست که بعد از اینکه سالها با حصر باعث و بانی هزینه های فراوان سیاسی و عاطفی برای کشور شدند عامل حصر را هم عوض کنند و آن را به گردن روحانی بندازند چون مثل همیشه دوست ندارند هزینه ی اقدام خود را بپردازند این هم از عجایب روزگار است جدا این گروه مدعی که بابت ضربه های شدیدی که به کشور زدند باید شرمنده باشند کجا درس سیاست و معرفت خوانده اند که اینگونه اتفاقات مشهور و معلوم السبب را به عواملی دیگر نسبت می دهند … !

  4. هست از پس پرده گفت‌وگوی من و تو، چون پرده برافتد، نه تو مانی و نه من.واقعا وای به روزی که پرده بر افتد
    خدا به دادتان برسد.امروز فعلا دوره شماهاست با انواع و اقسام مصونیت ها،علیرغم انواع اتهاماتی که متوجه جنابعالی و رفیق شفیقتان معجزه هزاره سوم،راست راست در این مملکت می چرخید و با گستاخی تمام به رای ۲۴ میلیونی مردمی که در راس خواسته هایشان رفع حصر هم بوده پوزخند می زنید.بترسید از روزی که این آتشی که بر افروخته اید دامن خودتان را هم بگیرد.پیامبر اسلام فرمودند.حکومت با کفر باقی می ماند اما با ظلم باقی نمی ماند.

پاسخ دادن به جزايري لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا