خرید تور نوروزی

«پله ترقی شومن‌ها در سیاست ایران»

مهدی افشارنیک، روزنامه‌نگار، در یادداشتی با عنوان «پله ترقی شومن‌ها در سیاست ایران» برای «راهبرد» درباره‌ی رفتارهای «مسیح علینژاد» نوشت:

✍️ مرداد 84 بود. آخرین روزهای تحویل دولت از سید به محمود. قرار شده بود در ضیافتی در سعدآباد خبرنگاران و کارمندان و تیم بولتن روزانه ریاست‌جمهوری قدر دانسته و به یادگار، شامی با آقای خاتمی برگزار و شبی گذران کرده باشند.

✍️ در پس همه نگاه‌ها نوعی نگرانی و طیفی از تشویش از روزهای پیش رو بود، تشویشی که آینده و آتی ثابت کرد بی مورد هم نبود. در هوای خوش باغ سعدآباد کسی آن روز حوصله خوش طی کردن اوقات نداشت و حتی بیم این می‌رفت که بیکار شویم که شدیم. که از هم بیاشیم که پاشیدیم. که مسیر کشور عوض شود که شد.

✍️ در این میان، اما یکی خیلی خوش و سرحال بود. اصل موضوع هم این بود که خیلی تلاش کرده بود به این مهمانی راه پیدا کند که به لطف یکی از معاونین دولت برگه ورود را گرفته بود؛ مسیح علی‌نژاد.

✍️ نه خبرنگار دولت بود و نه در تیم بولتن بود و نه کارمند روابط عمومی نهاد بود. هیچکدام. اما از همه شلوغ تر بود. از همه بیشتر صدایش می‌آمد؛ این سو و آن سو جست وخیز می‌کرد.

✍️ سر میز شام دنبال نزدیک ترین صندلی به آقای خاتمی بود. بین همه حرف‌ها به دو می‌رفت. پایان مهمانی هم به مادرش زنگ زد و گوشی را سپرد به دست آقای خاتمی.

✍️ نمی‌خواهم حرف مفت بزنم که سید هیچ روی خوشی به این دختر نداشت و او خود را به خاتمی می‌چسباند. آنهایی که با سلوک آقای خاتمی از نزدیک آشنا هستند؛ به نیکی می‌دانند که خاتمی نوع خاصی از محبت پدرانه به خبرنگاران و خانم‌های روزنامه‌نگار داشت.

✍️ فقط هم این خانم نبود و دیگر همکاران هم بودند که در دایره این نگاه گرم پدرانه خاتمی بودند؛ اما آنها این نگاه و حمایت را به بازی نمی گرفتند و پی نمایش آن در جمع و افواه نبودند و با آن شو برقرار نمی کردند.

✍️ اما علی‌نژاد از همان ابتدا خود را به قبای سید دوخته بود؛ چه آن روزی که در مجلس بر سر شیرین عبادی بین‌شان تلخی رفت و چه در آن مهمانی که به مادرش زنگ زد و گوشی را داد به آقای خاتمی، و چه این ویدئو که می‌زند زیر آواز.

✍️ در حضور همه و جمع با نمایش مقبولیت کاسبی می‌کرد. کاسبی می‌کند. هر روز نوع خاصی این متاع را پردازش می‌کند.

✍️ من روزی که یامین‌پور آن نسبت‌های زشت را به این خانم داد؛ برآشفتم و مطلبی در عتاب یامین‌پور نوشتم، امروز ولی باید از این بازی مسخره و پوچ علی‌نژاد روی برتافت.

✍️ با داشته‌هایش در ایران که روزی ویدئویی است، روزی یک فایل صوتی و روز دیگر خاطراتی از یک ملاقات با یک اصلاح‌طلب…

✍️ هر وقت قافیه‌اش به تنگ می‌آید، شو و نمایشی تازه رو می‌کند. علی‌نژاد هیچ وقت دغدغه‌ی امور اصلاحی را نداشت. از این امور بهره برد تا خود را برند کند که کرده است.

✍️ بماند که به خاطر ارتباط‌هایش در داخل خیلی‌ها هزینه دادند و شاید هم می‌دهند؛ اما برای او این چیزها مهم نیست.

✍️ اما حقیقت ماجرا این است که پله‌های ترقی شومن‌ها در سیاست ایران هر روز فراهم‌تر می‌شود. در بین اصولگرایان به شکلی و در اصلاحیون هم به طریقی.

✍️ کمی که نه، بیشتر از یک مقدار به پرهیز اخلاقی و رفتاری نیاز داریم تا علی‌نژادها را در ضیافت‌هایی که حق و سهم‌شان نیست دعوت نکنیم.

✍️ این دعوت‌های بیجا در ظاهر برای ما چیزی نیست؛ اما برای فرصت‌طلبان قهار پله‌های نامریی ارتقا است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. پله ترقی شومن ها در سیاست ایران !!
    واقعا که باید فکری بحال سیاست ایران کرد که دیگر پله ترقی افرادی مثل مسیح علینژاد نشود .
    ایشان در سیاست ایران ، پر سر و صدا و ترقه وار ، ترقی کردند و به شهادت خود نوبسنده ، طبیعت رفتاری و پر انرژی ایشان از قدیم اینگونه بوده است .
    البته مسیح علینژاد گاو پیشانی سفید سیاست ایران است ، غیر از این آیا سیاست در ایران پله ترقی کسی شده است !!؟؟

  2. كدام پله ترقى جناب افشار نيك ؟! داشتن يك تريبون نصفه و نيمه در وى.او.اى مدارج ترقى محسوب ميشود ؟!
    تهيه آن ويدئو بدون اجازه آقاى خاتمى قطعاً از نظر اخلاقى مذموم است اما انتشارش شايد بركاتى داشته باشد.
    زياد سخت نگيريد لطفاً !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا