دیپلماسی زنبیل!
حمید بقایی با در دستگرفتن یک زنبیل پلاستیکی قرمز به دادگاه رفت. چرا؟ من در مورد حمید بقایی نمیتوانم نظر قاطع بدهم، چون ایشان و همفکرانشان نه قابل پیشبینی هستند نه قابل تحلیل. عینهو زلزله پیشبینیناپذیرند، اما اگر یک سیاستمدار در جایی از دنیا همین کار را بکند و یک زنبیل قرمز بگیرد دستش و عنرعنر بلند شود برود دادگاه، کارش قابل تحلیل و ارزیابی است.
شهرام شهیدی در ستون طنز روزنامه شهروند در ادامه نوشت: اصلا شما کافی است همین حالا در یک موتور جستوجوی قوی تایپ کنید «دیپلماسی زنبیل قرمز.» البته قول بدهید بخش عکس را باز نکنید. بهویژه اگر خانواده نزدتان نشسته. ( نگفتم باز نکن شیطون؟ چیزی نیست. من فقط میخواستم آب ببندم به مطلبم و حقالتحریرم بالاتر برود که رفت.) بعد از واردشدن به لینک سایتهای معرفیشده توسط موتور جستوجو، سایت گوگل ترنسلیت را باز کنید و ترجمه همزمان کنید. البته نه به سبک و سیاق برخی دوستان مترجم. یعنی همین کاری که من کردهام:
تحلیل روزنامه لوموند: سیاستمداری که با زنبیل در انظار عمومی حاضر شود، قصد دارد بگوید ببمجان بنده با این یال و کوپال، آخر آخرش کاسب خوبی هستم و اهل خریدوفروش. جنسش هم فرقی نمیکند. فی مناسب باشد هم میفروشم و هم خوب خریدارم. هرچه بازار بطلبد، ما در پی همان هستیم. اگر خواستید به شرط چاقو یا نه اصلا هندوانه دربسته. دکل باشد یا مقبره کوروش برای ما فرقی ندارد.
نتیجهگیری سایت فمنیستی همه برای زنان: تصویر یک سیاستمدار وقتی زنبیل خانگی در دست دارد، گویای این موضوع است که او پذیرفته عرصه کار ِخانه ازجمله خرید حبوبات و تخممرغ و نان خشخاش دوتنوره و دورو تنها برعهده زنان نیست و مردان نیز باید پایاپای در این راه گام بردارند. سیاستمداری که با زنبیل قرمز میرود بین جمعیت یعنی به این امر تن نهاده که باید همزمان در دو جبهه کار در خانه و کار در بیرون از خانه مبارزه کند.
بیانیه ادمین کانال مردان زنذلیل: اولا من جورج کلونی هستم اومدم ایران با شورت ورزشی و بیشورت ورزشی عکس انداختم. هرکی دوست داره منو بیشورت ورزشی ببینه، بیاد کانالم. اگه نبود لفت بده. بعدش هم عرض کنم ببینید این سیاستمدار زنبیل به دست نماد و نمونه یک مرد است. مردی که به ظاهر متهم است به بروز رفتارهای مردسالارانه اما در بطن این تصویر مردی در دهلیز تاریخ ایستاده که حتی وقتی در مقام متهم به دادگاه فراخوانده شده، باید وظایفی که همسر بر دوشش نهاده را بیکموکاست انجام دهد. او مردی است که اگر بیشتر به او فشار وارد کنند، ورود به زندان را به حضور در محیط فرسایشیای که روح و روانش را میآزارد، ترجیح خواهد داد.
حرفهای درگوشی یکی از اعضای جبهه فعالان فرصتطلب مرکز: نامرد خواست بگوید اگر کاری که گفتم را نکنید، میفروشمتان.
یک مرد هنگام خرید با زنبیل پاره: چقدر زنبیلش نو بود. انگار دست یک خانم دکتر بوده، فقط باهاش میرفته مطب و میآمده.
انتهای پیام
دیروز کمونیسم، سوسیالیسم، لنینیسم و امروز پوپولیسم، لمپنیسم …. آآآآی خدایا ما را از این ایسم ها نجات بده، الهی آمین