تخلف علمی منتسب به حسن کامران نماینده اصفهان [+اسناد]
«مهدی عبداللهی»، کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری، در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز دربارهی مشابهتهایی در چند مقالهی «حسن کامران» نمایندهی مجلس که استاد رشتهی جغرافیا در دانشگاه تهران است، نوشت:
سال 1394 بود که خانم «مینو خالقی» با کسب ۱۹۳ هزار و ۳۹۹ رأی از طرف مردم اصفهان بهعنوان نماینده به مجلس شورای اسلامی معرفی شد، اما چندی نگذشت که آرای وی به دلایل موارد قانونی، توسط شورای نگهبان ابطال شد. بعد از گذشت بیش از یکسال در اردیبهشت امسال حسن کامران از نمایندگان اصولگرای ادوار مجلس، صندلی خالی را برای اصفهانیها پر کرد.
حسن کامران مورد عجیبی است؛ وی در دورههای چهارم، پنجم، هفتم، هشتم، نهم و دهم نمایندهی مجلس بوده است؛ به عبارتی اگر در مجلس هم قرار بود کاپیتانی برای تصمیمگیریهای کلان و خرد انتخاب شود، این حق دکتر حسن کامران بود که بازوبند کاپیتانی را بر بازوان خود بنهد. شش دوره تایید صلاحیت از سوی نهادهای قانونی و شش دوره رأی مردم، افتخار بزرگی است که عاید کمتر کسی میشود.
در این گزارش بههیچوجه در زندگی شخصی و فعالیتهای سیاسی ایشان تمرکز نکردیم و صرفاً به سراغ رزومهی علمی و دانشگاهی ایشان رفتیم که متأسفانه و در کمال ناباوری، حکایت عجیبی است.
چاپ یک مقالهی تکراری در چند ژورنال معتبر علمی کشور، چرا و چگونه؟!
براساس آنچه که در زندگینامهی ایشان در سایت شخصی وی (اینجا) آمده است، دکتر حسن کامران استاد جغرافیای سیاسی (ژئوپولتیک) دانشگاه تهران بوده است. چاپ دهها مقاله، چندین کتاب و راهنمایی چندین پایاننامهی تحصیلات تکمیلی در زمینههای جغرافیای سیاسی، پدافند غیرعامل، جغرافیای نظامی و … حاصل چند دهه فعالیت علمی و تحقیقاتی وی است.
اما موضوع آنجا جالب میشود که ایشان برخلاف عرف و قوانین مراکز علمی، به همراه فردی به نام حسن حسینی امینی مقالهای در رابطه با پدافند غیرعامل شهرستان شهریار استان تهران نوشتهاند که این مقاله با محتوای یکسان در سال 1391 در دو نشریه و در سال 1392 هم با همان سبک و سیاق و همان محتوا در دو نشریهی علمی دیگر چاپشده است که مدیرمسوولی یکی از نشریات بر عهدهی شخص دکتر کامران بوده است.
فصلنامهی فضای جغرافیایی (پذیرش 24/6/1390)، مجلهی جغرافیا و برنامهریزی محیطی (پذیرش 22/9/1390)، مجلهی مطالعات مدیریت شهری (پذیرش 15/2/1391) و فصلنامهی جغرافیا (پذیرش زمستان 1391) چهار فصلنامهی دانشگاهی تحت نظارت وزارت علوم بودهاند که مقالهی دکتر حسن کامران نمایندهی اصفهان و همکارش حسن حسینی امینی را پذیرش کرده و به چاپ رساندهاند.
بهعبارتیدیگر با تغییر جزیی عنوان یک مقاله، دو بار در سال 90 و دو بار در سال 91 در چهار نشریهی وابسته به وزارت علوم به چاپ رسیده که در نوع خود بسیار شگفتانگیز و قابل ثبت در کتاب رکودهای (شگردهای) گینس است.
شاید در نگاه اول این موضوع، مسالهای کماهمیت تلقی شود، اما همهی اساتید دانشگاهها و دانشجویان کشور بهخوبی میدانند که ارسال و چاپ یک مقالهی مشابه در چند نشریهی علمی، در همه جای جهان ممنوع بوده و اتفاقاً یکی از شرایط ارسال و پذیرش مقالات در نشریهها و ژورنالهای علمی، امضای تعهدنامهای تحت همین عنوان است که نویسنده متعهد میشود: مقاله مزبور را تا زمان مشخص شدن وضعیت آن، به نشریه دیگری ارسال نکند.
همچنین اغلب ژورنالهای علمی نرمافزارهایی را تحت عنوان مشابهتیاب دارند که در صورت چاپ مقاله در سایر ژورنالها، مقاله ارسالی از روند بررسی خارج میشود.
برای مثال نشریهی جغرافیا و برنامهریزی محیطی دانشگاه اصفهان ازجملهی این نشریههای علمی است که هم اخطار عدم ارسال مقاله بهطور همزمان به دو نشریه را داده است و هم نرمافزار مشابهتیاب دارد، اما در کمال تعجب، مقالهی دکتر کامران و همکارش در همین نشریه پذیرش و چاپ شده است.
استناداتی که باید در گینس ثبت شود
اما مورد عجیب دیگر در مقالهی تکراری دکتر کامران و همکارش، منابع پایانی و استنادات این مقاله است. براساس عرف معمول مراکز علمی، دانشمندان هر علم موظفاند در تحقیق و پژوهشهای خود از منابع اصیلِ پارادایم غالب آن حوزه علمی و نیز سایر رشتههای مکمل استفاده کرده و نام و مأخذ آنها را با جزییات ذکر کنند و همچنین در صورت نبود منابع داخلی، محقق موظف است منابع خارجی را مطالعه کرده و یافتههای علمی قبلی را مورد استناد قرار داده و نتایج جدید را به یافتههای قبلی بیفزاید. بااینحال دکتر کامران و همکارش بدون توجه به یافتههای علمی محققان قبلی، از 22 منبع پایانی مقاله، 15 منبع (68 درصد) را به خودشان (حسن کامران و حسن حسینی امینی) ارجاع دادهاند که در تاریخ همه علوم «عقلی و نقلی» امری بیسابقه است.
تصویر منابع یکی از مقالات دکتر حسن کامران و همکارش؛ مقاله چاپشده در فصلنامه مطالعات مدیریت شهری
دکتر کامران از کدام حمله به شهریار میگوید؟
جایجای مقالهی دکتر حسن کامران و همکارش جای تأمل و شگفتی است، برای مثال ایشان در همهی این 4 مقالهی تکراری، سؤالی را به این شرح مطرح کرده است:
«آیا شهرک اداری شهر شهریار براساس اصول پدافند غیرعامل مکانیابی و احداثشده است؟»
پاسخ ایشان به این سؤال بسیار شنیدنی است: «مکانیابی و احداث شهریار براساس اصول پدافند غیرعامل نبوده و برای ارتقای امنیت شهر، باید 7 مرکز اداری شامل فرمانداری، اداره گـاز، آب جنوب غرب تهران، پمپبنزین، پادگان، آب و فاضـلاب و پلیس به شهرهای اطراف همچون وحیدیه، فردوسیه، اندیشه، باغسـتان، اخترآباد، جعفریه، امیریه و غیره انتقـال یابند.»!
باور کنید آقای کامران، حتی روح مرحوم حسنک و پتروس فداکار هم میدانند که وجود پلیس، پمپبنزین، اداره آب و فاضلاب، فرمانداری، اداره گاز و … برای هر شهری لازم و ضروری است و انتقال آنها به شهرهای اطراف خلاف عقل و هوش بشری است، پس اینهمه صغرا و کبری و اشتهای ناتمام برای چاپ مقاله برای چیست؟
اما مورد جالب دیگر سؤالی است به این شرح:
«آیا شهر شهریار در معرض تهدیدات و حملات دشمن است؟»
این سؤال شاید به لحاظ علمی مشکلی نداشته باشد اما سؤالم از دکتر کامران این است که آیا موضوع مهمتر از این مساله در حیطهی رشتهی تخصصی ایشان نبود که این سؤال کماهمیت را در چند فصلنامه چاپ کردهاند؟
برای مثال من توجه آقای دکتر کامران و همکارشان را به این مساله جلب میکنم که:
در خیابان جمهوری اسلامی حساسترین و حیاتیترین مراکز سیاسی و اقتصادی کشور قرارگرفته است که اگر در دهه 60 استقرار مکانی آنها کماهمیت بود، اما امروز بهواسطه استقرار نهاد ریاست جمهوری، بیت مقام معظم رهبری، دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و در انتهای خیابان، مجلس شورای اسلامی (میدان بهارستان) و استقرارِ سفارتخانههای کشورهایی چون روسیه، انگلیس، فرانسه و ترکیه بسیار به لحاظ پدافند غیرعامل مهم مینماید.
سؤال این است که آیا چاپ چندین مقالهی مشابه و تکراری از اهمیت پدافندی شهرک شهریار برای یک نمایندهی مجلسی که 21 سال در مجاورت همین خیابان جمهوری اسلامی به مردم خدمت کرده است، مهمتر بود یا پرداختن به اهمیت پدافندی خیابان جمهوری و امثالهم؟!
بهراستی عمق درک علمی یک نمایندهی مجلس چرا باید اینگونه بر بنیانهای سست و غیرقابل توسعه بنیان نهاده شود؟ خدا کند ایشان سایر تصمیمگیریهای خود را نیز بر این بنیان سست و کشنده نگذاشته باشد و اِلا فاتحهی همهی ما با این تحقیقات علمی خواندهشده است.
چرا باید حساس شد؟
مطالبی که در سطرهای بالا مطرح شد، در قبال دردهای و رنجهای اقتصادی و معیشتی مردم کماهمیت جلوه کند، اما توجه داشته باشیم که دانشگاهها و مراکز عملی همواره با تحقیقها و پژوهشهای خود موجب تغییر پارادایمها، موجب درمان دردهای اقتصادی و حلوفصل معضلات موجود در سیاست و فرهنگ و … بودهاند، چنانکه بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی میفرمایند:
«اگر دانشگاه یک کشوری اگر اصلاح شود، آن کشور اصلاح میشود».
حال سؤال این است که آقای دکتر کامران بهعنوان نمایندهی شش دورهی مجلس چطور میتواند با این [نوع رفتار به نام علم] دم از عدالت و استیفای حقوق مردم بزند؟ شخصاً زخمخوردهی این نوع بیعدالتی بوده و در سال 1393 به خاطر عدم دریافت یک مقاله علمی-پژوهشی از پایاننامهام، سهمیهی استعداد درخشان دکتری را با تلخکامی از دست دادم و بهخوبی میتوانم درک کنم که این بیعدالتیهای علمی گرههای زیادی در زندگی دانشجویان تحصیلات تکمیلی ایجاد میکند.
اما ممکن است ایشان بگوید از درج مقاله به نامشان خبری نداشته و همکار علمیاش این مقالات را بهقصد سوءاستفاده از مقام و منصب دکتر کامران به نشریات علمی فرستادهاند، اگر اینطور باشد سؤال این است که چطور میتوان به کسی که نمیتواند از حریم شخصی خود دفاع کند، انتظار دفاع از حقوق مردم را داشت؟
حالا امروز باید هر تخلف علمی را فریاد زد و نگذاشت دانشگاه به محل ترقی کسانی تبدیل شود که بر اساس رانت و باندبازی و فامیل بازی و …، هر آنچه بهعنوان علم از آن یاد میشود را به زوال و نیستی سوق دهند.
شاید اگر به سایر مقالهها و ژورنالهای علمی هم سری بزنیم بیشمار مقالههای ازایندست پیدا کنیم که عامل رشد و ترقی ژنهای خوب و برتر شدهاند.
آنچه وصف شد تنها یک نمونه از تخلف علمی در رشتهی تحصیلی اینجانب (جغرافیا) بود اما جای دور نروید، همین پارسال بود که مقالهی 58 محقق ایرانی در ژورنالهای معتبر بینالمللی آنهم در رشتههای غیر علوم انسانی و غیرجغرافیایی جعلی اعلام شد.
پیوست صفحه اول مقاله مشهور دکتر حسن کامران و حسن حسینی امینی که با محتوای یکسان در چهار نشریه در دو سال متوالی چاپ شدهاند:
1 – کاربرد پدافند غیرعامل در برنامهریزی شهری و منطقهای؛ موردمطالعه: شهریار- تاریخ پذیرش (24/6/1390)
2 – حسن کامران و حسن حسینی امینی؛ تحلیل موقعیت شهرک اداری شهریار بر اساس اصول پدافند غیرعامل مجله جغرافیا و برنامهریزی محیطی: پذیرش (22/9/1390).
3 – حسن کامران و حسن حسینی امینی؛ کاربرد پدافند غیرعامل در جغرافیا و برنامهریزی شهری (مطالعه موردی: شهرستان شهریار) پذیرش 15/2/1391
4 – کاربرد پدافند غیرعامل در ژئوپولتیک و برنامهریزی شهری (شهرستان شهریار)، تاریخ پذیرش زمستان 1391
اصل مقالات با همین عناوین در سایت SID وابسته به جهاد دانشگاهی موجود است. لینک مقالهی اول، لینک مقالهی دوم، لینک مقالهی سوم، لینک مقالهی چهارم
انتهای پیام
انصاف، لطفا اگر امکانش را داري ، و ميتواني و دلهره اي از عواقب و تبعات مترتب نداري، تمامي مدارک مدارج تحصيلي نمايندگان شريف مردم در مجلس را بررسي و نتيجه را بدون توجه به نام و جايگاه افراد، منتشر کن. بنظرم بنا به فرمايش جناب عبداللهي ، ثبت رکوردهاي (شگرد) گينس سير صعودي خواهد يافت و مردم هم از بسيار از حقايق پنهان ، آگاه خواهند شد.
دوست عزیز آیا شما طور دیگری فکر کردید در خصوص کامران؟
این آقایان همه چیز می خواهند باشند از خدمتگزار ملت بگیر تا محقق و استاد تمام دانشگاه و….
مهمترین دلیل وضع موجود در وزارت علوم افرادی مانند مانند این آقا هستند …
سردبیر مجله علمی – پژوهشی هستند و به واسطه همین در هر شماره مقالات خود را چاپ می کنن و آقای … هم بازو راست ایشون هستند
چه خاکی بر سر دانشگاه تهران شده که امثال این آقایون استاد آن شده اند. چی بود چی شد.!!!
در میان اساتید و مسئولین از این موارد به وفور وجود دارد ، فقط کمی بصیرت می خواد تا ببینی
نمونه دیگری هم خود دکتر [محمد باقر] هستند که در دورانی که [مسئول] بودن در مجله جناب دکتر کامران مقالات بسیاری چاپ کردند
ايشون فقط مشكل تخلف علمي ندارن. شاید مسائل بيشتري پيرامونش وجود داره؟ كه انصاف نيوز شجاعت بخرج بده و بررسي كنه
یکی از عوامل عقب ماندگی کشور همین مدرک گرایی کیلویی
در رده مدیریت کلان میباشه که فقط به خاطر دور نماندن از
قافله میباشه
این یک موضوع ساده نیست ،بیایید واینو از شکل های مختلف بررسی کنید،برای مثال چه بلایی سرعلم می آورد ،چه بلایی سرفرهنگ میاد،چه بلایی سراخلاق میاد ،چه بلایی سراقتصاد میاد؟ و… اونوقت ضررش از جنگ هم بدتره و کشورروبه سمت سقوط می بره وکوتوله ها چطورخودشون بالا میکشن.
در سالهای نه چندان دور دانشجویان با سئوال پیچ کردن استاد به چنین اساتیدی امکان حضور در کلاس را نمیدادند ، البته در آن سالها کمیته انضباتی در دانشگاه حضور نداشت و استاد هم تنها به دانش خود متکی بود !
بعضی از این حضرات اصلا درس نمی دن چون تو مجلس هستند و بیشتر از عنوان دانشگاهی استفاده می کنن البته دانشجو ها هم چون این افرار صاحی نفوذ هستند اغلب دنبال پاچه خواری هستند تا به چالش کشیدن استاد
سپاس از جناب عبداللهی که به گوشه ای از خیانت های علمی که در سراسر دانشگاه های کشور میشه اشاره کوچکی داشتند.
وقتی که هرساله آمار رشد علمی کشور در مجامع بین المللی شنیده میشه مسئولین سربالا هستند و کلی مصاحبه و مطلب ازشون میبینیم. ولی زمانی که میخواییم به تأثیری که این رشد علمی در پیشرفت کشور و رفاه ملت داشته نگاه کنیم، اکثر اونها مثل کبک سرشون تو برفه. وقتی که میگن موتور محرک پیشرفت هر کشوری از دانشگاه میگذره، مصداق این جمله رو کاملاً تو دانشگاه های ایران و وضعیت مملکت میبینیم.
استاد از دانشجو میخواد آمارسازی کنه مقاله بده بیرون رتبه علمیش ارتقا پیدا کنه (تجربه شخصی خودم در دانشگاه خوارزمی تهران. استاد: ع.ش). اینها نه تنها علم، بلکه اخلاق رو هم زیرپا گذاشتن. واقعا شرم آوره که به این اشخاص گفته بشه «استاد»!!!!!!! البته تو زمینه های دیگه واقعا استادن و هر روز حریص تر میشن… خدا به خیر کنه
مقالات این اساتید اکثرا دارای سرقت ادبی است و پارافریز نشده است
سلام برای ما مدرک و دستتک مهم نیست فقط کسی باشد که فکر این تورم و بی ارزشی پول و قوانین ناحقی که مثل قانون جدید بازنشستگی که تصویب شده باشد