اقشار کمدرآمد کلاه سرشان نرود | محمد فاضلی
محمد فاضلی، جامعهشناس در یادداشتی تلگرامی با عنوان «اقشار کم در آمد کلاه سرشان نرود» نوشت: هنرپیشهها، فوتبالیستها و مجریهای تلویزیون دست بهکار شدهاند تا افزایش عوارض خروج از کشور را نقد کنند. عادل فردوسیپور و رضا رشیدپور هم حتی از فرصت استفاده کرده است تا افزایش عوارض را نقد کنند. جامعه از وضع اقتصادی ناراضی است و دنبال بهانه میگردد تا خشم و ناراحتیاش را بروز دهد و اکنون فرصتی پیدا شده تا همه این ناراحتی بروز یابد. چند ده میلیون ایرانی گوشیهای تلفن همراه دارند و از تلگرام استفاده میکنند و همین سبب شده است حرف هنرپیشهها و فوتبالیستها و مجریهای تلویزیون خریدار پیدا کند و جایگزین نگاه دقیقتر به مسأله افزایش عوارض شود. عدهای از هماکنون تکلیف مجلس را هم مشخص کردهاند و انتظار دارند مجلس جلوی افزایش عوارض خروج را بگیرد. اما گونه دیگری هم میتوان نگاه کرد.
اول، قبل از آنکه قضاوت کنید افزایش عوارض خروج از کشور بد یا خوب است، فکر کنید که چند درصد مردم برای مسافرت به خارج میروند، این گروه چه کسانی هستند و به چه اقشاری از جامعه تعلق دارند. اکثریت آنها که برای تفریح یا کار به سفر خارجی میروند به ثروتمندترین اقشار جامعه تعلق دارند (از قشر همانهایی که با تمام توان گران شدن عوارض خروج را نقد میکنند.) منافع شما الزاماً با منافع این گروهها یکسان نیست. آنها اگر برای منافع خودشان این تصمیم دولت را نقد میکنند، شما که هرگز خارج نرفتهاید و وضع اقتصادیتان به گونهای نیست که در آینده هم احتمال رفتن شما زیاد باشد، از افزایش عوارض خروج زیان نمیبینید و شاید به نفع شماست.
دوم، آن طبقات ثروتمندی که به خارج سفر میکنند (و البته بخشی از مدیران ارشد دولتی، نمایندگان مجلس، تجار، واردکنندگان، هنرپیشهها، فوتبالیستها، و …) در هر سفر از یارانهای که دولت بابت پایین نگه داشتن قیمت ارز به آنها میدهد، بهرهمند میشوند. بسیاری از فعالان اقتصادی سالهاست خواهان افزایش قیمت ارز هستند تا واردات کالا و حتی قاچاق در سازوکار طبیعیتری کنترل شود، اقتصاد ایران صادراتگراتر شود، و از تولید داخل حمایت بیشتری به عمل آید.
سوم، دلار امروز در بازار ایران حدود 4200 تومان فروخته میشود. فرض کنید عدم مداخله دولت در بازار ارز، باعث شود دلار به 5000 تومان برسد. مسافری که در یک سفر تفریحی یا تجاری خود فقط 1000 دلار خرج کند، 800 هزار تومان بابت مداخله دولت در بازار ارز، یارانه سفر دریافت میکند. فرد هر قدر ثروتمندتر باشد و بیشتر دلار خرج کند، یارانه بیشتری دریافت میکند. شما قبل از قضاوت کردن درباره عوارض خروج، از خودتان بپرسید آیا درست است ثروتمندان و اقشار خاص که مصرفکننده سفرهای خارجی هستند، بابت تفریح یا کسبوکارشان، از دولت یارانه سفر دریافت کنند؟ عوارض خروجی که مسافران میپردازند حتماً بسیار کمتر از یارانهای که دولت با قیمت ارز پایین نگهداشتهشده در اختیار ایشان قرار میدهد.
چهارم، شما اگر خود را از فقرای جامعه ایران میدانید، یا جزء آن دستهای هستید که در محاسبات زندگیتان احتمال آنکه سفر خارجی داشته باشید بسیار کم است، مبادا در دام منافع قشری از جامعه قرار گیرید که با چنگ و دندان به همه منافع ناشی از اقتصاد ناسالم چسبیده است و برای نپرداختن عوارض خروج از کشور – به عنوان بخش کوچک یارانهای که بابت ارز ارزانقیمت دریافت میکند – سخت دست و پا میزند.
پنجم، شما در ضمن اطمینان داشته باشید یارانه ارز ارزانقیمت بیش از آنچه تصور میکنید به زندگی ثروتمندان کمک کرده است. ثروتمندان و بخشی از طبقه متوسط، کالاهای لوکس و غیرلوکس خارجی را فقط با قیمت پایین نگهداشتهشده ارز میتواند خرید کند. همه کالاهای وارداتی که بخش عمدهای از آنها را اقشار پردرآمد مصرف میکنند، با ارزی وارد میشود که اگر قیمتش با مداخله دولت پایین نگهداشته نشود، بازار واردات آن کمرونقتر خواهد شد و ثروتمندان باید هزینه بیشتری برای به دست آوردن آنها بپردازند.
تصور نکنید اگر مجری تلویزیون، فوتبالیست، هنرپیشه یا تاجر بازار به افزایش عوارض خروج اعتراض میکند، منافع او با منافع شما همراستاست. او تریبون دارد، تلویزیون را در اختیار گرفته، صفحه اینستاگرامش صدها هزار مخاطب دارد؛ و قادر است از ضربه خوردن چندصد هزار تومانی منافعش نیز حفاظت کند. فکر نکنید مهمترین بخش بودجه همان چیزی است که صاحبان تریبونها درباره آن سخن میگویند. آنچه آنها برایش دست و پا میزنند، شاید فریبی بیش نباشد. کلاه سرتان نرود.
انتهای پیام
موافقم! به شرط آن که به صورت روشن و با یک ابزاری عواید حاصل از آن مشخص شود در چه زمینه یی هزینه می شود و طی راست آزمایی، به صورت عملیاتی در همان حدود هزینه شده است.یعنی برای شمای مخاطب پس از مدتی معلوم شود در همان دریف اجرایی شده است.
مثلا تسهیلاتی قابل قبول برا ی فردی قرار داده شود که در زمینه ی ایرانگردی بتواند هزینه کند یعنی سیاست های تشویقی قابل اجرا نه وعده و می خواهیم انجام دهیم!
جناب سیّد.م. ، من موافق نيستم!! بدليل اينکه هرچقدر دلار رو گرون کنن، هرچقدر عوارض خروج از کشور را بالا ببرن، شما فکر ميکنيد چون فقط پولدارها به سفر خارج ميروند، از جيب آنها رفنه است!؟ هرگز، آن پولدارها که عمدتا تاجر و بازاري و بازرگان هستند، پول اضافه اي را که پرداخت ميکنند، با دو و شايد سه برابر افزايش قيمت کالاها و خدمات شان، از همان مردم بدبخت در مي آورند! شما گمان ميکنيد اينان ساکت مي نشينند تا هر افزايش نرخي را که دولت ميخواهد براي آنان اعمال کند و آنان بگويند چشم و چشم خود را ببندند!؟ نه عزيزم، در نهايت اين مصرف کنندگان نهائي کالا و خدمات (عامه مردم) هستند که افزايش اينگونه نرخ ها را بايد از جيب شان پرداخت کنند.