این جشنواره غمزده
فیلمهای کمدی علاوه بر اینکه در جشنواره فیلم فجر حضور پررنگی نداشتهاند، بلکه برای آنهایی که در این رویداد حضور داشتند هم چندان آورده خاصی نداشته است.
«شراره داودی»، در خبرآنلاین نوشت: ما مردم طنز دوستی هستیم، این را بارها در شرایط مختلف ثابت کردیم، کوچکترین اتفاقی که در جامعه رخ میدهد، این سیل طنز و شوخیهاست که بیشتر از هرچیز دیگری دیده میشود. این خصلت خوب یا بد در ابعاد مختلف زندگیمان جای دارد، در دورهمیها بیشتر دنبال خندیدن هستیم و هر سرگرمی و بیرون رفتنی را بهانهای برای خنده میدانیم، در این میان سینما یکی از محلهایی است که برای بیرون رفتنهای دوستانه و خانوادگی گزینه مهم به حساب میآید و هرچه فیلم کمدیتر باشد، احتمال انتخاب شدنش در این دورهمیها هم بیشتر است.
در تایید این حرف کافیست نگاهی به میزان فروش آثار کمدی در همین چند سال گذشته سینمای ایران داشته باشیم تا مطمئن شویم. البته فیلمهای اجتماعی در سینمای ایران بودهاند که توانستهاند اقبال عمومی را بدست بیاورند، اما «خوب، بد، جلف»، «نهنگعنبر ۱ و ۲»، «من سالوادور نیستم»، «۵۰ کیلو آلبالو»، «گشت ارشاد ۱ و ۲»، «خوابم میآد»، «ورود آقایان ممنوع»، «اخراجیها» و خیلی فیلمهای کمدی دیگر بودهاند که در زمان اکران توانستهاند گیشه را به نام خودشان ثبت کنند.
در حالیکه مردم ایران در گیشه نشان دادهاند کمدی را بیشتر میپسندند، اما فضای عمومی سینمای کشور را آثار اجتماعی و در بسیاری موارد تلخ تشکیل میدهند، آثاری که اتفاقا در جشنواره فیلم فجر هم خوب دیده میشوند.
جای خالی کمدی در فجر
امسال سی و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر برگزار میشود، با نگاهی گذار به دورههای قبلی این جشنواره میبینیم که جایگاه کمدی آنطور که باید در میان آثار دیگر جدی گرفته نشده و گواه این حرف حضور تعداد کم این فیلمها در دورههای مختلف جشنواره است.
با یک حساب سرانگشتی به تعداد ۳۰ فیلم در این ژانر نمیرسیم که در جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشند و این یعنی از متوسط جشنوارهای یک فیلم کمدی هم کمتر هستیم! این در حالی است که وقتی جدول آثار پر فروش سینمای ایران را میبینیم، در ۲۰ فیلم اول حتما ۱۶ فیلم آنها کمدی هستند!
این کمدیسازهای دوست داشتنی
ژانر کمدی علاوه بر اینکه در جشنواره فیلم فجر حضور پررنگی ندارد، بلکه برای آنهایی که بودهاند هم چندان آورده خاصی نداشته است. در این زمینه نمونههایی که توانستهاند موفق باشند، به دورههای قبلتر جشنواره فجر برمیگردند، مانند «اجارهنشینها» به کارگردانی داریوش مهرجویی که در دوره پنجم جشنواره حضور داشت و در بخشهای مختلفی کاندید شده بود یا «آپارتمان شماره ۱۳» به کارگردانی یدالله صمدی که در نهمین دوره جشنواره سیمرغ بلورین بهترین فیلم و فیلمنامه را از آن خود کرده بود، حتی سیمرغ بلورین رضا عطاران برای «طبقه حساث» به کارگردانی کمال تبریزی در دوره سی و دوم یا سیمرغی که برای کارگردانی «خوابم میآد» گرفته بود. «مهمان مامان» مهرجویی در جشنواره بیست و دوم و «ورود آقایان ممنوع» رامبد جوان در جشنواره بیست و نهم فجر خیلی مورد استقبال قرار گرفته بودند. اما فیلمهای چند سال اخیر کمدی اقبال زیادی در جشنواره فجر نداشتهاند و تمرکز بر فیلمهای اجتماعی تا جایی بوده که حتی نگاه عمومی را به سمت سیاهنمایی برده و از پس آن عباراتی چون فیلمهای دغدغهمند و مصلح اجتماعی به وجود آمدند.
جدی شوید تا شما را ببینیم
وقتی ژانر کمدی جایگاه مشخصی در جشنواره فجر نداشته باشد، کمدینها هم دیده نمیشوند و سال به سال از آنها اثر کمتری میبینیم. کمال تبریزی از کارگردانهایی است که نشان داده در این ژانر چه آثار موفقی میتواند خلق کند، خیلی از ما هنوز «لیلی با من است»، «مارمولک» و «طبقه حساس» را با طنز فاخرشان به یاد میآوریم. داریوش مهرجویی هم نمونههای موفقی در کمدی داشته، مصطفی کیایی، رامبد جوان و رضا عطاران هم از کارگردانهای جوانتری هستند که در کمدی آثار شاخصی تولید کردهاند و اتفاقا فیلمهایشان در جشنوارهها هم خوب دیده شده و هم بعدتر در اکران به خوبی دیده شدهاند. اما نکته مهم این است که با وجود اینکه هنرمندهای اثرگذاری در این ژانر فعالیت کرده و اتفاقا آثار خوبی داشتهاند، اما به دلیل همین که در جشنواره فجر و بزرگترین رویداد سینمایی کشور کمتر دیده شدند، همیشه جزو اقلیت بودند؛ رفته رفته این هنرمندها در عرصههای جدیتر کار کردند. در این میان افرادی مانند سعید آقاخانی بعد از اینکه در آثار جدی بازی کرد دیده شد یا رامبد جوان تنها سیمرغش را برای بازی در یک نقش جدی گرفته است. علاوه بر این شرایط سینما به سمتی رفته که حتی کمدینهایی که در دو دهه اخیر فعالیت کردهاند، ترس این را دارند که این نقش کمدی روی آنها بماند، ترسی که جواد عزتی از آن حرف زده بود و در نهایت هم زمانی نامزد دریافت سیمرغ شد که در نقشی جدی بازی کرده بود. این درحالی است که این ترس در بازیگران آثار دیگر نمیبینیم و به نظر میرسد آنها با وجود اینکه در بسیاری از فیلمهایشان فضای یکسانی را بازی میکنند، اما با توجه به دیده شدن این جنس از آثار در جایی مانند جشنواره، دیگر دغدغه تکراری شدن را ندارند.
سال غم سینمای ایران
در روزگاری که آثار اجتماعی و فیلمهایی که روی معضلات جامعه تمرکز دارند، مشخص است که کمکم فضای کمدی به سمتی میرود که شوخیهای دم دستی و حتی در مواردی مبتذل وارد فیلمهایی میشوند که به جز خنداندن و برگرداندن سرمایه ساخت هدف دیگری ندارند. در عین حال با توجه به اینکه فیلمهای کمدی فروش خوبی در سینما دارند، مردم نشان دادهاند که علاقهشان به این دسته از آثار بیشتر است و در این شرایط از سینماگرها انتظار میرود تا فیلمهایی بسازند که در دسته کمدی قرار بگیرند، هم حرفی برای گفتن داشته باشند، همانطور که روزگاری «لیلی با من است» یا «ضد گلوله» یا «ورود آقایان ممنوع» در این سینما ساخته و دیده شدند. اما هرچه حضور چنین آثاری کمتر شود، کمدیهای دم دستی بیشتر جای خودشان را باز میکنند و جریان کلی جامعه به سمت پایین رفتن سطح سلیقهها میرود، نکتهای که در چند سال گذشته بارها و بارها به آن اشاره شده که فیلمهای بیمحتوایی اکران میشوند و اتفاقا فروش بالایی هم دارند، اما وقتی جشنواره به عنوان ویترین سال فیلمهای سینمایی این جنس از سینما را نادیده میگیرد، کمکم هنرمندان هم از این دایره یا خارج میشوند یا فعالیتشان روز به روز کمتر میشود.
امسال و در آستانه سی و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر اخبار سینمایی را که پیگیری میکنیم و فیلمهایی که به دفتر جشنواره رسیدهاند را میبینیم، چشممان به انبوهی از آثار اجتماعی و حتی تلخی برمیخورد که به نظر میرسد سیاست جشنواره اثرگذار بوده و خبری از حضور ژانرهای مختلف نیست و در این میان کمدیها هم هر روز کمرنگتر از دیروز میشوند.
انتهای پیام