«امروز آشتی ملی یک ضرورت انکار ناپذیر است»
آذر منصوری در یادداشتی با عنوان «چند نکته و چند پیشنهاد در ارتباط با اعتراضات چند روز اخیر» تاکید کرد که امروز آشتی ملی یک ضرورت انکار ناپذیر است.
به گزارش ایسنا، متن این یادداشت به شرح زیر است:
اول؛ اعتراض طبق اصل ۲۷قانون اساسی جزء حقوق مردم است و وقتی جریان سیاسی خواه منتقد و خواه موافق این حق را به رسمیت می شناسد، نمی تواند رفتار یک بام و دو هوا داشته باشد. طبیعی است باید به مردم اجازه داد مطالبات دیگر خود را در همین چارچوب پیگیری کنند. مثلا نمی توان از آنها خواست که تا جایی مجاز به اعتراض هستید که من یا ما بگوییم و یا اینکه مثلا قرار نبوده غیر از شعار مرگ بر روحانی، شعار دیگری مطرح شود. طبیعی است وقتی مطالباتی از جانب بخشهایی از مردم وجود دارد که به آنها پاسخ داده نشده و یا اینکه نسبت به سیاست های دیگر حاکمیت اعتراض وجود دارد و تا کنون امکانی برای آن فراهم نبوده، دامنه اعتراضات فقط محدود و منحصر به طرح یک مطالبه و اعتراض نخواهد بود.
دوم؛ روشن است که سرکوب مطالبات مردم، پاک کردن صورت مسئله ای است که موافقین سرکوب یا از درک آن ناتوانند و یا پاسخ قانع کنندهای برای معترضان نداشته و با توسل به زور به دنبال حذف صورت مسئله هستند.بهترین راه حل در چنین شرایطی دیدن درست و درک واقع بینانه واقعیت های موجود است و به طور قطع محدود کردن گردش آزادانه اطلاعات نیز بخش دیگری از سیاست حذف صورت مسئله است. مطالبات مردم را باید دید و شنید و واقعیت ها را با آن ها در میان گذاشت.
سوم؛ اقدام دیگر طراحی ساز و کاری برای دریافت نظرات و نقدهای منصفانه و کارشناسانه صاحبنظران در حوزه های مختلف است. از طرف دیگر باید با دردمندان جامعه که تحت انواع فشارهای اقتصادی، سیاسی و… هستند، همدلی کرد.این همدلی در کنار طرح واقعیت های موجود و تنگناها به طور قطع همراهی و همدلی متقابل به دنبال خواهد داشت.
چهارم؛ جامعه امروز ایران ضمن آنکه از گسل های باقیمانده از دولت گذشته همچنان رنج می برد، مستعد بروز گسل های جدید است. هر عامل واتفاقی که تقویت کننده و یا تشدید کننده این گسل ها باشد و یا به برور گسل جدیدی بیانجامد، علی القاعده باید مورد توجه مجموعه جریان های سیاسی کشور باشد که نگران منافع ملی هستند.
پنجم؛ هم ریشه های اعتراضات چند روز گذشته ایران روشن است، هم دلایل ادامه آن، خطای بزرگ آنجاست که این اعتراضات به خشونت کشیده شود. مجموعه حاکمیت و به خصوص دولت باید ضمن همدلی با مردم بستر امن و قانونی را برای طرح و پیگیری مطالبات آنها فراهم کند. طبیعی است خشونت، خشونت می آورد و ادامه آن نفعی برای هیچکس جز آن ها که مترصد ضربه زدن به ایران هستند ندارد.این اعتراض ها اگر چه ابتدای آن با پشتیبانی مخالفین دولت بود، اما تداوم آن در اختیار و رهبری هیچ جریان داخلی نیست و ادامه آن با وضع موجود با خسارتهای احتمالی بیشتری به مردم و کشور همراه خواهد بود.
ششم؛ سیدمحمد خاتمی در چند سال گذشته در ضرورت الزامات آشتی ملی و جریان گرفتن گفتوگوهای بیشتر تاکید فراوان کرد، اما این پیشنهاد با پاسخ مثبتی مواجه نشد. اگر در ایران امروز راهی برای برون رفت کشور از مشکلات موجود باشد، جز از طریق تفاهمملی و پذیرش ضرورت گفتگوها، با نگاه واقع بینانه به چالش ها و بحران های پیش رو انجام پذیر نخواهد بود.باید پذیرفت که مشکلات اقتصادی امروز ریشه در دولت روحانی ندارد که امروز انگشت اتهام به سوی او و دولتش گرفته شود (هر چند تیم اقتصادی او می توانست با بهره گرفتن از نظرات کارشناسان و استفاده از تجارب دولت اصلاحات بسیار موفق تر از امروز عمل کند).
هفتم؛ پیشنهاد من به دکتر روحانی در این روزهای سخت این است که بیشتر با مردم سخن بگوید، با آن ها و به خصوص معترضین همدلی و همراهی کند و دیگر ارکان حاکمیت را به دیدن دقیق و درست صورت مسئله مشکلات کشور ترغیب کند. پاییز تمام شده است و بارانی نباریده، زلزله های پشت سر هم مزید بر مشکلات خشکسالی و اقلیمی شده است. سال به سال بر لشکر بیکاران افزوده می شود و آسیب های اجتماعی روزی در یک قالب رخ می نماید و تلنباری از مشکلات و پرونده های مفاسد اقتصادی لاینحل به جای مانده است و بر شکاف ها وگسل ها اجتماعی می افزاید.
از دیگر سو منطقه پیرامونی ما آبستن بحران های جدیدی است و نه دولت روحانی و نه هیچ دولت دیگری نمی تواند نسخه کوتاه مدت برای درمان مشکلات امروز ایران بپیچد. باید از همه صاحبنظران و دلسوزان کشور یاری طلبید. حتی آنانکه مظلومانه هفت سال است در حصرند و امروز بیش از هر زمان دیگری دغدغه کشور را دارند.
مشکلات امروز ایران تنها مشکل دولت نیست، بلکه مشکل مجموعه ارکان حاکمیت اعم از انتصابی و انتخابی است و قدر مسلم راه حل آن پاک کردن صورت مسئله نیست.
انتهای پیام