نخبگان مهاجر در نشست دیاران از مشکلاتشان چه گفتند؟
نشست سازمان مردم نهاد (NGO) دیاران با موضوع «مهاجران، کار، سرمایهگذاری و زندگی در ایران» عصر دوشنبه چهاردهم اسفندماه در یک کافه در حوالی میدان ونک برگزار شد. این نشست به بررسی مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مهاجران ساکن ایران پرداخت.
به گزارش انصاف نیوز، در این نشست سه مهاجر خارجی موفق، علاقمندان به حوزهی مهاجرت و دو ایرانی که سابقهی مهاجرت از ایران را داشتند حاضر بودند. هریک از شرکت کنندگان در این گفتوگو نگرشها و دغدغههایی دربارهی پدیده مهاجرت داشتند.
فرخه نظری، فعال مدنی که از افراد حاضر در این نشست بود میگوید: «19 سال است که یک فعال اجتماعی و یک کنشگر فعال در زمینهی مهاجرت هستم. پس از مهاجرت افغانها و عراقیها و عدم حمایت از زنان ایرانی که حاضر به ازدواج با آن مهاجران هستند با آسیبهای اجتماعی فراوانی روبرو شدهایم. سیستان و بلوچستان از این موضوع بسیار صدمه دیده است.»
این نشست توسط مرتضی کاظمی مدیریت میشد که سابقهی مهاجرت از ایران به مالزی را هم داشت.
گزارش این نشست را در ادامه بخوانید:
تاریخچهی مهاجرت در ایران
بهزاد حسننژاد، کارشناس اقتصاد مهاجرت، وضعیت مهاجرت در ابران پس از پیروزی انقلاب اسلامی را مورد بررسی قرار داد. حسن نژاد با پخش کلیپی، گزارشی از وضعیت مهاجران افغانستانی در 4 دههی اخیر ارائه داد. در بخشی از این کلیپ آمده بود: «مهاجران افغان، قبل از کودتای این کشور حدود 600 هزار نفر برآورد شدهاند. پس از کودتای کمونیستی و آوارگی میلیونها مهاجر افغانستانی، دو کشور ایران و پاکستان پذیرای آن مهاجران بودهاند.
ایران و پاکستان دو استراتژی سیاسی متفاوت برای مهاجران افغان داشتند. در حالی که پاکستان از ورود ناگهانی افغانستانیها به شهرهای این کشور جلوگیری کرد و آنها را در کمپهای مهاجرین نگاه داشت، ایران سیاستهای درهای باز را برنامهی سیاسی خود قرار داد. ایران پذیرای بزرگ پناهجویان افغانستانی بود، اما به دلیل وقایع سال 57 و تیرگی روابط با دولتهای غربی و نهادهای بین المللی، هیچ کمک و حمایتی از ایران نشد. پاکستان که سیاستی متفاوت دربارهی مهاجران داشت، کمکهای فراوانی دریافت کرد. اما این تنها موج ورود مهاجر به ایران نبود.
پس از شروع جنگ ایران و عراق، حدود یک میلیون شیعهی عراقی به خاک ایران پناه آوردند. پس از خروج شوروی از افغانستان، ایران سیاست جدیدی برای بازگشت مهاجران افغان داشت. اما این اهداف هرگز نهایی نشد. افغانستان درگیر جنگ داخلی و ظهور گروه طالبان شد. در آن برهه از زمان، ورود مهاجران افغانستانی بیش از موج اول آنها بوده است. ارزان بودن نیروی کار افغان، دلیلی دیگر برای این پدیده بود. در سال 1363، دولت وقت توسط وزارت کار و امور اجتماعی بخشنامهای را با عنوان «روش اجرایی طرح اشتغال موقت آوارگان مسلمان افغان» صادر کرد که محدودیتهای شغلی فراوانی برای مهاجران وضع کرده بود. این محدودیتها در این زمان نیز مشهود است. در دهه 80، ایران فشارهای زیادی علیه مهاجران افغان داشت تا آنها را به خاک کشورشان برگرداند. علت این فشارها حملهی آمریکا به خاک افغانستان بوده است. اما مهاجران افغان که بیش از 2 دهه در خاک ایران زندگی کرده بودند حاضر به بازگشت به افغانستان نبودند. ساماندهی رسمی مهاجرین، آخرین سیاست ایران برای مهاجران بوده است. این طرح هر ساله مهاجران افغانستانی را سرشماری میکند. گذرنامهی طرح خانوار، برنامهی ایران برای مهاجران افغانستانی بود که سابقهی حضور طولانی در ایران را دارند. این طرح در سال 89 اجرایی شد.
امروزه ایران پذیرای نسل دوم و سوم و حتی در برخی از موارد پذیرای چهارمین نسل از مهاجرین اولیه افغانستانی است. این نسلها متولد ایران هستند. آنها در ایران بزرگ شدهاند و در ایران تحصیل کردهاند. بسیاری از این افراد تحصیلات آکادمیک دارند.»
حسننژاد در ادامه اطلاعاتی دربارهی وضعیت مهاجران ارائه داد. او در توضیحات خود گفت: «طبق آمار جهانی 258 میلیون نفر مهاجر در جهان در سال 2017 وجود دارد. آسیا با نرخ مهاجر 43 درصدی یعنی 104 میلیون نفر، بیشترین جمعیت مهاجر در سراسر دنیا را دارد. مقصد 19 درصد معادل 47 میلیون نفر از کل مهاجران، کشور آمریکا بوده است. آلمان و روسیه نیز به طور اشتراکی 5 درصد از کل جمعیت مهاجر را به خود اختصاص دادهاند.»
اما نکتهی جذاب از دیدگاه این کارشناس مهاجر پذیر بودن عربستان صعودی است که 10 میلیون جمعیت مهاجر را به خود اختصاص داده است.
او ادامه داد: «حدود 1.1 درصد از کل جمعیت مهاجر نیز در ایران ساکن هستند. طبق آمارهای تقریبی و برآورد شدهی سازمان جهانی مهاجرت (IOM) دومیلیون و هفتصد و بیست و شش هزار مهاجر در ایران ساکن هستند. جمعیت ایرانی مهاجر در خارج از مرزهای ایران نیز یک میلیون و صد و بیست و سه هزار نفر است. بر اساس سرشماری نفوس و مسکن در سال 95 تعداد افرادی که تابعیت غیرایرانی دارند 1.654.388 هستند. این مهاجران به ترتیب از کشورهای افغانستان، عراق، پاکستان، ترکیه و سایر کشورها هستند. تهران، خراسانرضوی، اصفهان، کرمان، قم به ترتیب 5 استان مهاجرپذیر هستند.
او دربارهی ترکیب جنسیتی مهاجران گفت: «53.55 درصد جمعیت مهاجر مردان و 46.45 درصد نیز زنان هستند.»
مشاغل مجاز برای اتباع افغانستانی
مشکلات اقتصادی مهاجران
به گزارش انصاف نیوز، دیاران در ادامه با پخش کلیپی سیاستهای اقتصادی دو کشور ایران و ترکیه را در قبال پناهندگان مورد بررسی قرار داد. آمار سازمان جهانی پناهندگان که رد این کلیپ به آن پرداخته شده بود حاکی از آن است که ترکیه در سال 2017، پذیرندهی سه میلیون و صد هزار نفر پناهندهی سوری بوده است. ترکیه به تمامی این مهاجرین کارت الکترونیک داده است. این عملکرد سیاسی دو مزیت دارد. سازمانهای جهانی حمایت از پناهندگان کمکهای مالی به این پناهندگان میدهند و همچنین باعث شناسایی کامل این مهاجران میشود.
طبق مصوبهی سال 1390، پناهجویان از حق دریافت خدمات الکترونیک بانکی محروم هستند. مهاجرینی که کارت آمایش دارند، حق افتتاح حساب دارند ولی حق استفاده از خدمات الکترونیک بانکی را ندارند.
حمیدرضا رضایی یکی از کارشناسان دیاران گفت: «این موضوع را میتوان از دو دیدگاه بررسی کرد. تمامی این افراد حق برخورداری از حقوق انسانی را دارند. دوم اینکه اطلاعات و کنترل نظارتی در قبال این افراد وجود ندارد. مهاجرانی که کارت آمایش دارند از حساب پنهان استفاده میکنند. یعنی با اجاره کردن حساب ایرانیها و حق پرداخت 10 تا 30 درصدی از تراکنش ماهانه از سیستم بانکداری الکترونیک استفاده میکنند. دومین پدیده میزان پول نقد در دسترس این افراد است. اما مهمترین نکته دربارهی میزان خروج پول توسط این مهاجران است. غیر شفاف بودن این میزان به دلیل عدم وجود قانون بانکی در خصوص مهاجران است.
درد و دلهای سه مهاجر موفق
این گفتوگو با حضور سه مهاجر موفق رنگی دیگر گرفت. دکتر «پلیسیه» مهاجری فرانسوی است که حدود بیست سال است ساکن ایران شده و با زنی ایرانی ازدواج کرده است. او دلیل مهاجرت به ایران را علاقمندی به تاریخ، فرهنگ و دین ایران میداند.
پلیسیه در مورد مهاجرت و تجربیات زندگی در ایران میگوید: «مهاجرت، غربت و بحث تعریف مرزبندی در هر حوزه چه اقتصادی، فرهنگی و حتی نژادی در زندگی روزمره جلوه مییابد. اگر نگاه منصفانه داشته باشیم، تمامی این برچسبها و نشانهها یک معنی دارند.»
او همچنین در ارتباطات بودن را باعث رونق و شکوفایی در هر زمینهای میداند.
پلیسیه در ادامه گفت: «تجربه تحصیل دروس عمومی در دانشگاه تهران را دارم اما به دلایلی مجبور به ترک ایران شدم. پس از دو سال و نیم دوباره به ایران بازگشتم. اکنون به فعالیت تجاری در خارج از ایران مشغول هستم.»
او گفت: «موضوع اقامت از دیدگاه ایران و فرانسه متفاوت است. مثلاً عدم وجود حق مالکیت یکی از تفاوتهای اساسی در دو کشور است.»
پلیسیه همچنین به قانون اقامت زناشویی در ایران اشاره میکند که یک فرد خارجی میتواند اقامتی یک ساله در ایران داشته باشد، اما مجوز کار کردن ندارد.
در ادامه نگار اکرامی یکی از شرکت کنندگان که تجربهی زندگی مشترک با مردی هندی را دارد، گفت: اگر همسرم بخواهد از ایران خارج شود، نیاز به مجوز کتبی، رسمی و محضری من دارد. در حالی که زنان ایرانی برای گرفتن پاسپورت نیازمند اجازهی همسرانشان هستند، اما من باید به همسرم اجازه خروج بدهم.»
او با خنده اضافه کرد: «این قانون خیلی جذاب است.»
پلیسیه پس از صحبتهای نگار گفت: «ازدواج با یک ایرانی، نیازمند به اجازهنامهی رسمی وزیر کشور است.»
او با اشارهی دوباره به مشکلات عدم دریافت مجوز کار برای مردانی که اقامت زناشویی در ایران را دارند گفت: «این مردان از نظر اقتصادی کاملاً وابسته به زنان ایرانی هستند.
اقامت به استناد کارفرما هم به این معنی است که مشروط به رضایت کارفرمای ایرانی، میتوان اقامت خود را تمدید کرد.»
دکتر محمد کریمی، فوق تخصص جراحی پلاستیک است. محمد پس از مهاجرت پدرش به ایران به دنیا آمد و حدود یک ماه است که تابعیت ایرانی گرفته است. محمد گفت: «تمامی مشکلات مهاجران افغان را با تمام وجودم لمس کردهام.»
او برای ازدواج و اخذ مجوز کار پیش از تابعیت ایرانی، از 9 ارگان مجوز دریافت میکرده است و هر ساله مجبور به تمدید این مجوزها بوده است.
محمد ادامه داد: «وزارت کار در صورتی به ما اجازهی کار میدهد که به آن شغل نیاز داشته باشد و رزومه هیچ اهمیتی ندارد. اگر اداره کار نیازمند نباشد، مهاجرین حق فعالیت ندارند. من به دلیل مشکلات متعدد در اخد تمدید مجوز اقامت، تصمیم گرفتم که تابعیت ایرانی بگیرم.»
محمد دربارهی مشکلات اخذ تابعیت خود گفت: «از ابتدای سال 93 تا حدود یک ماه پیش به دنبال اخذ تابعیت ایرانی بودهام.»
او دلیل این کار را تنها دخترش میداند تا در مدرسه به بحران دو هویتی دچار نشود. ایران قانون دو تابعیتی ندارد و مهاجران اغلب برای اخذ تابعیت ایرانی، مجبور به لغو تابعیت خود هستند. دولت افغانستان در صورت نیاز به تخصص یکی از شهروندان آن کشور، به آنها لغو تابعیت نمیدهد. محمد خودش را تنها فوق تخصص جراحی پلاستیک معرفی میکند.
او در اینباره گفت: «من و چند نفر دیگر، بدون لغو تابعیت، موفق به دریافت تابعیت ایرانی شدیم. پس از گرفتن امضا از وزیر امور خارجهی ایران، مشکلاتی توسط کارشناس وزارت امور خارجه برایمان به وجود آمد. این کارشناس به بهانهی اینکه یک کارشناس است، این کار را غیر اصولی تشخیص داد. ولی آن پروسه هم ختم به خیر شد.»
محمد ادامه داد: «اکنون بزرگترین مشکلم، پس از اخذ تابعیت خدمت نظام وظیفه عمومی است.»
مدیر گفتوگو توجه شرکت کنندگان را به نگار معطوف کرد. نگار گفت: «بزرگترین مشکل پروسهی ازدواج با همسرم، هندو بودن او بوده است. هیچ قانونی در هندوستان مبنی بر ازدواج دو دین مختلف وجود ندارد.»
شیوان همسر نگار باید برای ازدواج با نگار، مدارکی مبنی بر عدم سوء پیشینه، عدم هرگونه ثبت ازدواج پیشین و داشتن کار در هندوستان را به دولت ایران تحویل میداده است.
نگار ادامه داد: «همسرم یک شرکت فعال در حوزهی منابع انسانی دارد، که چندین شعبه در کشورهای مختلف دارد. اما به دلیل عدم حق مالکیت، موفق به تأسیس شعبهی ایرانی نشده است. اکنون این شرکت به نام من ثبت شده است، درصورتیکه هیچ نقشی در فعالیت آن ندارم. این شرکت هنوز پروانهی تجاری را نگرفته است.»
خبرنگار انصاف نیوز از محمد سوالی دربارهی پرداخت حق تحصیل و میزان افزایش نرخ آن پرسید. محمد گفت: «از سال 76 تا 84، سالی 200 هزار تومان پرداخت میکردم. دورهی تخصص را از سال 84 تا 88 گذراندم که سالانه مبلغ 2 هزار دلار پرداخت میکردم. دورهی فوق تخصص را از سال 93 تا 96 گذراندم که سالیانه مبلغ 40 میلیون تومان برایم هزینه داشته است.»
مرتضی دانشجوی تازه فارغ التحصیل شدهی افغانستانی است که متولد ایران است و علوم آزمایشگاهی خوانده است.
در ادامهی این نشست مرتضی گفت: «مهاجران افغان برای تحصیل در رشتهی پزشکی، باید سالیانه مبلغ 22 میلیون بپردازند. همچنین میزان نرخ حق تحصیل برای رشتههای مهندسی حدود 8 تا 12 میلیون است.»
او همچنین میگوید: «پرداخت حق تحصیل در دانشگاه شهید بهشتی برای رشتهی علوم آزمایشگاهی به صورت دلار است. من حتی نمیتوانم پس از تحصیل دورهی طرح را بگذرانم تا در جایی استخدام شوم. ما حتی حق گواهینامه نداریم. حق رأی که مساله مهمی برای ما افغانستانیهاست.»
پس از صحبتهای مرتضی، زمانی برای استراحت در نظر گرفته شد.
محمد در تنفس میان برنامه به گفتوگو با خبرنگار انصاف نیوز در مورد مشکلات هزینهی حق تحصیل پرداخت.
او گفت: «حق تحصیل، گاهی منجر به این میشود که بسیاری از دانشجویان به دلیل عدم توانایی پرداخت آن از تحصیل انصراف دهند. خودم با ترجمه و شیفت خریدن حق تحصیل را پرداخت میکردم. حق تحصیل در صورتیکه حتی اجازهی کار تخصصی را هم نداشته باشیم، بسیار غیرمنصفانه است.»
پس از مدت زمان استراحت، پلیسیه گفت: «ما باید قدر و ارزش خودمان را بدانیم و به این برچسبها توجهی نکنیم. راستش را بگویم گاهی اوقات بسیار دلگیر میشوم. شما در کشورتان موارد مثبتی دارید که در هیچ جای دنیا وجود ندارد. قدر خودتان را بدانید. احترامی که برای خودمان قائل هستیم، برای دیگران نیز قائل باشیم.»
مرتضی گفت: «ما حتی در افغانستان نیز مورد بی مهری قرار میگیریم. من پشتون هستم. در افغانستان ما را نیز افغانستانی نمیدانند. ایران هم ما را یک مهاجر میداند. دو هویتی درد بزرگی است.»
محمد گفت: «بیشترین دلخوری من از حاکمیت است. باید دیدگاه اقتصادی به موضوع مهاجرت داشته باشیم. شکل سیاستهای ایران در طول این 40 سال مدام تغییر کرده است، اما هیچ وقت موفقیت آمیز نبوده است. سیاستهای دولت در قبال همهی مهاجران یکسان نیست.»
او در پایان تاکید کرد: «تعداد مهاجران غیرقانونی افغان در ایران به دلیل ناامن بودن افغانستان و مرز طولانی دو کشور زیاد است. با این شرایط دولت ایران سیاستهای منقبضانه پیش گرفته تا مهاجران غیرقانونی به افغانستان برگردند، اما این سیاستها زندگی مهاجران غیرموفق و حتی موفق قانونی را نیز تحت تأثیر قرار داده است. اگر برنامهی جامعی وجود داشته باشد، مهاجران با پرداخت مالیات و روادید، میتوانند سبب رونق اقتصادی ایران شوند. گلهمندی نسل دوم و سوم مهاجران افغان، از سیاستهای دولت ایران است. دیدگاه امنیتی را برای ثبات و امنیت کشور قبول دارم، اما این دیدگاه را نسبت به تمام جمعیت مهاجر در نظر نگیرند. دیدگاههای تمامی کشورها نسبت به تمام مهاجران یکسان نیست.»
انتهای پیام