احوال موسیقی اعتراضی در ایران چگونه است؟
/ حسین زمان و آریا آرام نژاد در گفتوگو با انصاف نیوز /
علی خسروجردی، انصاف نیوز: حسین زمان، یکی از خوانندگان با سابقه در گفتوگو با انصاف نیوز میگوید که «به دلیل ممیزی، سانسور، جو و فشار موجود، هنرمندان ترجیح میدهند وارد مقولهی موسیقی اعتراضی نشوند». او همچنین میگوید که در این زمینه به قدر کافی کار نشده است؛ موسیقی اعتراضی، شاید دقیقترین مفهوم از یک موسیقی دغدغهمند است و این موسیقی معضلات و مشکلات اجتماعی_سیاسی را برای مخاطبان عرضه میکند. آریا آرامنژاد خواننده، ترانهسرا و آهنگساز ایرانی میگوید «موسیقی و شعر قابلیت اثرگذاری عاطفی و ایجاد جوشش فیزیکی در شنونده را دارد و قطعاً میتواند محرکی قوی برای جنبشها باشد».
بیشتر پژوهشها در ایران، سرودههای انقلابی را آغازگر ترانههای اعتراضی در ایران میدانند. محمود خوشنام موسیقیپژوه، آغاز ترانهی اعتارضی در ایران را از دوران مشروطه میداند. او در کتاب «در قلمرو موسیقی، از نجوای سنت تا غوغای پاپ» دربارهی موسیقی اعتراضی در عصر مشروطه مینویسد: «مساله مشروطیت و رابطهاش با موسیقی، مسالهای است که خیلی خوب شکافته نشده است. من معتقدم که یکی از عواملی که سبب پیروزی نسبی جنبش مشروطیت شد، رابطه تنگاتنگش با موسیقی است. یعنی در واقع موسیقی و مشروطیت با همدیگر یک رابطه همیشگی و رابطه علت و معلولی دارند و به هم یاری رساندهاند.
جنبش مشروطیت با توجه به جنبه تجددطلبانهای که داشت، راه آیندهی موسیقی ایران را هموار کرد و تنگناهای سنتی را از پیش پایش برداشت. از طرفی موسیقی هم به جنبش کمک رسانید. شما میدانید که هر جنبشی نیاز به موسیقی ویژهی خود دارد. یعنی بدون موسیقی اصلاً کار هیچ جنبشی پیش نرفته است. در تاریخ هم که نگاه کنید همین طور است و درواقع موسیقی ایران با سردمدارانی مثل عارف و شیدا توانست که این نیاز جنبش را به موسیقی برآورده کند.»
این پژوهشگر همچنین میگوید: «زمان شورش حاکم قاجار علیه لطفعلی خان زند که به مرگ او انجامید، ترانهای به وجود آمد به نام «لطفعلی خان ام کی می آد؟» این ترانه به شدت در آن دوره تاثیرگذار بود. در دوره مشروطه هم عارف به عنوان برجستهترین ترانه ساز اعتراضی نقش انکار ناپذیری در پیشرفت انقلاب مشروطه داشت. در انقلاب 57 هم همین ترانهها تا حدود زیادی موجب پیروزی انقلاب شد.»
بیشتر ترانههای فرهاد رنگ و بویی اعتراضی دارد و این آثار همچنان در اذهان عموم باقی مانده است. او از اولین خوانندگانی است که وارد عرصهی موسیقی سیاسی شد. ترانه «وحدت» در بهمن 57 همزمان با پیروزی انقلاب پخش شد. این ترانه از صداوسیمای جمهوری اسلامی پخش میشود ولی عبارت آغازین این ترانه «لمُلکَ یَبقَی مَعَ الکُفرِ وَ لا یَبقَی مَعَ الظُّلمِ» حذف شده است.
داریوش اقبالی برای ترانههای اعتراضی «علی کنکوری»، «جنگل»، «بن بست» و «گل بارون زده» پیش از انقلاب مدتی زندانی شد. این خواننده همچنین به حوادث سال 88 واکنش نشان داد و ترانه «میعادگاه ما میدان آزادی» را خواند.
دیگر خوانندگان لسآنجلسی نیز در طول سالهای پس از انقلاب و کوچ به آمریکا ترانههایی با چنین مضامینی خواندهاند. ابی و شادمهر ترانهی «یه دختر» را به صورت مشترک خواندند. این دو خواننده این آهنگ اعتراضی که مضمونی سیاسی_اجتماعی دارد را در خلال انتخابات ریاست جمهوری 92 منتشر کردند.
«آفتابکاران جنگل» یا همان ترانهی «سر اومد زمستون» در بحبوحهی انقلاب در آلبومی به نام «شرارههای آفتاب» منتشر شد. سازمان چریکهای فدایی خلق این آلبوم را منتشر کرد. این ترانه به حادثهی سیاهکل و اعدام ده نفر از افراد این سازمان اشاره دارد. میرحسین موسوی در کلیپهای تبلیغاتی خود از این ترانه استفاده کرد که با واکنشهایی از سوی چپها روبرو شد.
«رپ» یکی از سبکهای اعتراضی است که خوانندگان آشکار و با زبانی تند به وضعیت موجود یا موضوعی خاص اعتراض یا انتقاد میکنند. یاس یکی از رپرهای ایرانی است که کارهای انتقادی بسیاری در کارنامهی هنری خودش دارد. «سروش هیچکس» هم کارهای اعتراضی دارد.
«مرغ سحر» یکی از قطعات اعتراضی است. این اثر توسط خوانندگان متفاوتی مثل فرهاد، هوشمند عقیلی، قمرالملوک و خوانندگان بسیاری این قطعه خوانده شده است. اما بسیاری معتقدند که هیچکسی مثل شجریان نتوانسته است این اثر را بخواند و این کار را به نوعی برندی برای شجریان میدانند.
«یار دبستانی» را منصور تهرانی سرود و فریدون فروغی آن را خواند. پس از مدتی جمشید جم این ترانه را بازخوانی کرد و جمهوری اسلامی از این بازخوانی بیشتر استقبال کرد. پس از حوادث سال 78 این ترانه به یکی از اصلیترین ترانههای اعتراضات دانشجویی تبدیل شد.
محسن چاووشی پس از حصر میرحسین موسوی ترانهی «امیر بی گزند» را خواند. برخی از مخاطبان این ترانه را در حمایت از موسوی میدانند، اما این موضوع توسط چاووشی نه تایید و نه رد شده است. گروه زدبازی نیز ترانهی «کوچه» را در بحبوحهی انتخابات 88 منتشر کرد.
سرودهای انقلابی، بیشترین تعداد ترانههای اعتراضی در تاریخ ایران هستند. در ده سال اخیر، خوانندگانی ترانههای اعتراضی متفاوتی خواندند که بیشتر این ترانهها در اعتراض به حوادث سال 88 است. پس از اینکه محمود احمدینژاد، معترضان به انتخابات را «خشوخاشاک» خواند، حامد نیکپی قطعهای با نام «مالک این خاک منم» را ساخت و خواند. محمدرضا شجریان «تفنگت را زمین بگذار» را خواند و در مصاحبه با بیبیسی گفته بود این ترانه را در واکنش به حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 خوانده است. شجریان در زمستان 57 نیز «تفنگم را بده ره بجویم» را در حمایت از انقلاب خوانده بود. کیوان ساکت «ای شادی آزادی» را نوشت و شجریان آواز خواند، این کار در سال 88 منتشر شد. آریا آرامنژاد «علی برخیز» را خواند و برای این ترانه بازداشت شد. محسن نامجو «همراه شو عزیز» را در این سال خواند.
حسین زمان و آریا آرامنژاد دربارهی موسیقی اعتراضی با انصاف نیوز به گفتوگو پرداختهاند.
حسین زمان: هنرمند میتواند صدای مردم باشد
زمان به انصاف نیوز گفت: «هنر در تمامی موارد میتواند جنبهی اعتراضی به خود بگیرد و صرفاً مختص موسیقی نیست. نقاشی، تئاتر، شعر و کتاب توانایی تاثیرگذاری را دارند، به این دلیل که از مختصات هنری استفاده میکنند. هنر مقولهای است که توانایی تاثیرگذاری روی فکر، ذهن و ماندگار شدن را دارد. هنر در تمامی زمینهها میتواند وقایع یک جامعه را به شکلی زیبا و تاثیرگذار جلوه دهد.
اگر بخواهیم به طور خاص به موسیقی نگاه کنیم که منظور از این هنر، موسیقی باکلام است و وقتی صحبت از اعتراض است، اعتراض بیشتر خودش را به صورت کلام نشان میدهد. موسیقی باکلام، اگر از خواستههای مردم نشات گرفته و نزدیک به زندگی مردم باشد، به طور قطع تأثیر خیلی خوبی روی افراد جامعه دارد.»
این خواننده ادامه داد: «در جامعهای زندگی میکنیم که فقر روی مردم فشار آورده و آنها را اذیت میکند. هنرمند با یک اثر هنری میتواند معضل اجتماعی مثل فقر را به گوش کسانی برساند که باید این موضوع را بشنوند. هنرمند میتواند صدای مردم باشد و تأثیر خودش را روی اذهان عمومی بگذارد تا مردم را از مشکل جامعه آگاه سازد.»
او دربارهی شرایط کنونی موسیقی اعتراضی کشور توضیح داد: «در حال حاضر موسیقی اعتراضی در مملکت نداریم و نمیتوانیم از این موسیقی داشته باشیم. فرهاد [مهراد] در دورهی خودش چند اثر اعتراضی ارائه داد. او از دل مردم حرف زد و زبان مردم شده بود و به همین دلیل برای همیشه در اذهان باقی ماند. فرهاد تأثیر خودش را در مقاطع مختلف گذاشته است. من فکر میکنم خاصیت هنر این است، اگر خوب عرضه و از دل مردم جامعه حرف بزند به طور قطع ماندگار است.
وقتی میگویم موسیقی اعتراضی نداریم، به این معنا و مفهوم نیست که به هیچ وجه موسیقی اعتراضی نداریم. منظور من این است که در حد نیاز جامعه، موسیقی اعتراضی نداریم. در حال حاضر جا دارد ما موسیقی اعتراضی داشته باشیم و هنرمندان آزاد باشند تا بتوانند حرف مردم را با آثار هنری خودشان عرضه کنند. این موضوع به دلیل ممیزی، سانسور، جو و فشار موجود اتفاق نخواهد افتاد. با توجه به این شرایط، هنرمندان معمولاً ترجیح میدهند وارد این مقوله نشوند. در این سالها، کار اعتراضی داشتهایم و من چند کار اعتراضی اجرا کردهام. اگر شما «قصهی شب» را گوش بدهید، تقریباً 6 ترک از 8 ترک این آلبوم اعتراضی است. «بوی تنهایی» اولین کاری است که به طور رسمی وارد دنیای موسیقی کردم، کار اعتراضی است. «برادر جان» آخرین کارم را در کنسرتم خواندم ولی این ترانه منتشر نشده که کاری به طور کامل اعتراضی و مبتنی بر شرایط امروز جامعه است. برخی از هنرمندان تلاشهایی کردهاند و آثاری داشتهایم. این تلاشها پاسخگوی نیاز جامعه نیست و تعداد این کارها کم است. یک هنرمند نمیتواند به راحتی مجوز بگیرد. کلام به حدی قیچی میشود و آن مطلبی که باید به مخاطب برسد، به آنها نمیرسد. حاکمیت اجازهی چنین کاری را نمیدهد و آزادی هنرمندان در قالب کارها آنطور که باید و شاید نیست.»
هنرمندان برخی از ترانههای اعتراضی را با هدف و منظور دیگری خواندهاند، اما این ترانهها در طول تاریخ برای اعتراضات دیگری مورد استفاده قرار میگیرند. مانند ترانهی آفتابکاران جنگل و یار دبستانی.
حسین زمان دربارهی این تغییر توضیح داد: «مشکلات و معضلات جامعه دائم در طول تاریخ تکرار شده و تمام نمیشود. بیعدالتی، اجحاف در حق مردم همیشه بوده و در حال حاضر هم هست. وقتی یک کار اعتراضی را در طول دورهای میشنویم، این کار نمیتواند خاص آن دوره باشد. مشکلاتی که به آن اشاره کردیم، همیشه درطول تاریخ تکرار میشود، ترانه یا اثر موسیقیایی در همهی دوران موضوعیت دارد و به همین دلیل ماندگار میشود.»
این خواننده دربارهی ماندگارترین سبک ترانهی اعتراضی توضیح داد: «سبک آن فرقی نمیکند، موسیقی پاپ، سنتی، کلاسیک همگی تاثیرگذار و اقشار مختلف جامعه تابع ژانرهای مختلف موسیقی هستند. طرفداران موسیقی سنتی، بیشتر طالب کارهای اعتراضی در قالب موسیقی سنتی هستند. نمیتوان گفت که تنها یک سبک خاصی از موسیقی، کلام اعتراضی را منتقل کند. ما کارهای اعتراضی از استاد شجریان و هنرمندان عرصهی موسیقی سنتی داشتهایم که معضلات را به خوبی بیان کردهاند. تفاوتی در سبک نمیبینم و به نظرم تمام سبکها میتوانند چنین کاری بکنند.»
زمان دربارهی عصر طلایی موسیقی اعتراضی در ایران گفت: «دههی 50، عصر طلایی موسیقی در ایران چه از لحاظ اعتراضی و چه از نظر غیراعتراضی است. در این دهه، طیف وسیعی از کارهای هنری را داشتیم. هنرمندان در دورهی پهلوی کارهای اعتراضی بسیار خوب و ارزشمندی خواندند و بعضاً این هنرمندان مورد غضب قرار گرفتهاند. این دوره را چه از نظر کلامی و ساختار موسیقیایی بهترین دوره میدانم.»
آرامنژاد: آثار اعتراضی با فرمی بروز شده تکرار خواهند شد
آرام نژاد دربارهی نقش موسیقی اعتراضی در جنبشها و اعتراضات مدنی به انصاف نیوز گفت: «موسیقی و شعر قابلیت اثرگذاری عاطفی و ایجاد جوشش فیزیکی در شنونده را دارد و قطعاً میتواند محرکی قوی برای جنبشها باشد و نمونههای مختلف بسیاری از موسیقی اعتراضی در دنیا مثل شیلی، ترکیه و در سالهای اخیر در جنبشهای عربی سراغ داریم.
پیش از انقلاب، تعداد محدودی ترانه و موسیقی مبتنی بر این کارکرد تولید شد و نقش خوبی در زمان اوج گیری اعتراضات داشت و حلقهی وصلی برای اتحاد اقشار مختلف شد.»
این هنرمند ادامه داد: «به رقم مخالفت برخی از مذهبیون تندرو، موسیقی بنابر صلاحدید رهبران انقلاب محدود شد و تا حدود زیادی با کارکرد انقلابی به تولید اثر پرداخت. آثار تولیدی در آن دوران هنوز کارکرد تبلیغی خودش برای جنبش انقلابی را دارد. در حال حاضر این آثار در دست حاکمیت است و کارکرد خودش را از دست داده است.»
او توضیح داد: «از دوران مشروطه تا به امروز، اهداف مبارزات و خواستهی جامعه ایران بر محور مفاهیمی است که اصول اولیه آزادی را در بر میگیرند. تا روزی که ردای تحقق بر قامت این خواسته پوشانده نشود، آثاری که بر مبنای این مفاهیم، ساخته شده اعتبار خودشان را حفظ خواهند کرد و در هر برهه از زمان که جنبشی سر برآورد با فرمی بروز شده تکرار خواهند شد.
دوران طلایی موسیقی اعتراضی ایران به قبل از انقلاب برمیگردد. در این دوران شرایط کشور بهگونهای بود که بین هنرمندان مختلفی که در تولید یک اثر موسیقی نقش داشتند، زیست مشترک فکری اجتماعی و فیزیکی وجود داشت. هنرمندان برای تولید یک اثر برای دورهای در کنار هم زندگی میکرند که این موضوع تأثیر فوق العادهای در خروجی اثر داشت، تاثیری که بعد از نزدیک به نیم قرن هنوز هم نسلهای پس از خود را بی بهره نمیگذارد.»
او در پایان گفت: «انقلاب از شیوههای مختلف هنری هم برای بسیج مردم کمک گرفت. پس از انقلاب هم شیوه و سبک مخصوص شد و حتی در پارهای از رشتهها موفق به ایجاد تعالی بیسابفه در تاریخ هنر ایران شد.
ورود و قدرت گرفتن متولیان تنگ نظر و ناآشنا به هنر، در نهایت باعث ایجاد فضای خفقان و نازایی برای هنر مستقل و مردمی و همچنین تقویت هنر وابسته و عافیت طلب گردید، که خروجی آن جز آثار پر طمطراق ولی گذارا نیست.»
انتهای پیام