خرید تور تابستان

«نسل مترجمان دارد ور می‌افتد» | بازنشر گفت‌وگویی با نجف دریابندری

ایسنا نوشت: «نجف دریابندری»، نویسنده و مترجم پیشکسوت متولد  شهریور ۱۳۰۹ بود که امروز در سن ۹۰ سالگی  پس از سال‌ها بیماری از دنیا رفت.

دریابندری در دی ماه سال ۸۴ در ایسنا حضور پیدا کرد که در ادامه مروری خواهیم داشت بر مصاحبه آن زمان او با این خبرگزاری به همان روایتی که در آن سال منتشر شد:

نجف دریابندری که به خبرگزاری دانشجویان ایران آمده بود، با کمی تامل و خنده‌ همیشگی‌اش گفت:  مثل این‌که نسل مترجمان دارد ور می‌افتد و جای مترجمانی مثل بنده، محمد قاضی، ‌ابوالحسن نجفی و رضا سیدحسینی، پر نشده است.

او البته گفت که ترجمه‌های فارسی را کم می‌خواند، ولی در عین حال معتقد بود، در نسل جدید کسی را سراغ ندارد که بشود او را جای قاضی گذاشت. گفت، یکی دو نفر هستند که خوب کار می‌کنند، ولی خیلی جوان نیستند، مثل بهمن فرزانه که او هم البته به پای قاضی نمیرسد.

دریابندری که نمی‌خواست قضاوت غیر منصفانه‌ای داشته باشد، به این هم اشاره کرد که شاید بی‌اطلاعی او هم باشد، ولی باز یادآور شد که اگر چنین مترجمی در نسل جدید بود، او می‌شناختش و اسم و رسمش را شنیده بود.

اما درباره چرایی این ماجرا، آن‌را به دوره‌های مختلف ربط داد و گفت: مثلا در آمریکای امروز هم نویسنده‌ خوب کم پیدا می‌شود؛ دیگر استاین بک یا فاکنر در آن‌جا نمی‌بینیم.

این مترجم پیشکسوت به این موضوع اشاره کرد که می‌گویند زمانه عوض شده است و دیگر نمی‌توان منتظر نویسنده‌ای از نوع فاکنر بود. او گفت که فاکنر، همینگوی، استاین بک یا خود او هم درس زیادی نخوانده‌اند، ولی حالا بیشتر نویسنده‌های امروز آمریکا از دانشگاه‌ها بیرون می‌آیند.

او با بیان این‌که به‌هر حال زمانه عوض شده، گفت: شاید هم این دانشکده‌ها استعدادها را کور می‌کنند.

به اعتقاد دریابندری، ادبیات آمریکا و حتی اروپا، در یک دوره‌ بحرانی زندگی می‌کند.

به گفته‌ او، قبل از این، دوره‌ وفور کار بود، یعنی مثلا ۳۰ ، ۴۰ سال پیش دوره‌ خیلی درخشان ادبیات بود، ولی الان نویسنده‌ای را هم‌سنگ و هم‌طراز فاکنر، همینگوی و استابن بک سراغ ندارد.

به گمان دریابندری  امروزه آثار قبال توجه و قابل ترجمه‌ ادبی که مورد توجه مخاطب ایرانی باشد،‌ خیلی کم منتشر می‌شود.

او از دکتروف به‌عنوان تنها نویسنده‌ای که در ظرف سال‌های اخیر، دو سه کتاب قابل ترجمه منتشر کرده است، نام می‌برد که “رگتایم” و “بیلی باتگیت” او را به فارسی برگردانده است.

دریابندری آثار ادبی را از ادبیات آمریکا انتخاب کرده و در ترجمه‌ فلسفه به متن‌های انگلیسی مراجعه کرده‌ است.

به اعتقاد او، این‌گونه متن‌ها در انگلیس خیلی بهتر نوشته می‌شوند و آمریکایی‌ها در این زمینه معمولا زمینه‌چینی و مقدمات طولانی دارند و پیدا کردن آثار فکری، فلسفی که حقیقتا خوب و قابل توجه باشد، در آمریکا مشکل است. او چند سال پیش جایزه‌ای را به‌خاطر ترجمه‌ ادبیات آمریکا گرفته که حالا به شوخی می‌گوید: ولی از انگلیسی‌ها هیچ خبری نشد. علاقه‌ اصلی‌اش داستان است و با فلسفه از دوران جوانی‌اش در زندان آشنا شده که البته در این زمینه هم آثاری همچون: “تاریخ فلسفه غرب” و “عرفان و منطق” از برتراند راسل، “درد بی‌خویشتنی” (بررسی مفهوم الینالسیون در فلسفه غرب)، “فلسفه روشن‌اندیشی” (ارنست کاسیرر) و متفکران روسی (آیزایا برلین) را منتشر کرده است.

دریابندری را چهره‌ای دارای “قریحه‌ مدرن” می‌دانند، اما درباره‌ پست‌مدرنیسم معتقد است که این مقوله در زبان انگلیسی و آمریکایی خیلی شلوغ و آشفته است و این آشفتگی‌ها در زبان فارسی هم انعکاس همان آشفتگی است. او می‌گوید که پست‌مدرنیسم در آمریکا و اروپا و به‌خصوص فرانسه باعث اختلاف‌ها و جدل‌های بیهوده‌ایی شده، درست مثل اشکالاتی که در زبان فارسی با آن مواجهیم. او به واژه‌ پسامدرن هم اشاره می‌کند که نمی‌داند الف آن از کجا آمده است. معتقد است که الف در واژه‌هایی مثل گردآگرد یا شبانه‌روز همان واو فارسی است و کاربرد آن در واژه‌ پسامدرن کار بی‌معنایی است.

دریابندری در سن ۷۶ سالگی که می‌گوید ظاهرا سن کمی نیست، مشغول آماده‌سازی جلد دوم” ۸۹ داستان همینگوی” و همچنین ترجمه‌ “رساله درباره طبیعت انسان” (دیوید هیوم) است. بعد از سکته‌یی مغزی سال ۸۱، هنوز نتوانسته به مدت زمان کاری پیش از آن برگردد، اما باز هم سرزنده با خنده‌های همیشگی‌اش به کار مشغول است و گرفتار سودای ترجمه.

انتهای ‌پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا