خرید تور تابستان

مریم میرزاخانی، مریم میرزاخانی است

/سخنرانی عبادالله محمودیان، شراره علیپور و امیر جعفری در بزرگداشت مریم میرزاخانی/

امینه شکرآمیز، انصاف نیوز: رویا بهشتی زواره، دوست مریم میرزاخانی در مراسم یادبود او می‌گوید: «مریم بسیار قوی بود؛ به‌طوری که بودنِ با او همیشه احساس توانمندی به آدم می‌داد. او علاقه‌ای مُسری به ریاضیات داشت؛ خیلی احساس خوبی بود که فقط کنارش بنشینی و درمورد ریاضیات صحبت کنی یا در کنار او کار ریاضی انجام بدهی.

او شخصیتی قوی، شجاع و مثبت داشت که با آن می‌توانست حتی موقعیتی پُراسترس -مثل سروکله زدن با سرطان- را با بخشایندگی اداره کند. این چیزی است که بیش از هر چیز دیگری در نبود او از دست خواهم داد. دوستی بود فوق‌العاده قوی؛ من با هر بار حرف زدن با او -در هر شرایطی بدون استثنا- روحیه‌ای متعالی‌ و انرژی مثبتی پیدا می‌کردم.»

رویا بهشتی و مریم میرزاخانی از مدال‌آوران المپیاد جهانی ریاضی هستند. رویا بهشتی هم اکنون استاد دانشگاه واشنگتن آمریکا است. مریم و رویا در کلاس ششم در مدرسه‌ی فرزانگان تهران با هم آشنا شدند و دوستی آنها تا زمانی که مریم میرزاخانی در قید حیات بود ادامه پیدا کرد.

مریم میرزاخانی در سال ۲۰۱۴ برنده‌ی مدال فیلدز -که برجسته‌ترین جایزه‌ی ریاضیات است- شد. او بعد از چهار سال مبارزه با بیماری سرطان در ۲۳ تیر ۱۳۹۶ درگذشت. به‌پاس خدماتی که مریم میرزاخانی به جامعه‌ی ریاضیات کرده است روز تولد او -۲۲ اردیبهشت (۱۲ می)- را روز جهانی زنان در ریاضیات قرار داده‌اند. در این روز کشورهای سراسر جهان برنامه‌هایی را برای معرفی کارهای ریاضی مریم میرزاخانی برگزار می‌کنند.

او ویژگی‌های اخلاقی خاصی داشت. امیر جعفری -دوست مریم میرزاخانی- درمورد او می‌گوید «مریم بسیار فروتن بود. او از شهرت و ستاره بودن بیزار بود. وقتی میشل اوباما او را به کاخ سفید دعوت کرد او دعوت اوباما را به‌سادگی رد کرد. ولی وقتی یک دانش‌آموز از یک شهرستان دور برای او ایمیلی می‌زد با حوصله و علاقه جواب می‌داد.»

مریم میرزاخانی از جزئیات زندگی‌اش با کسی صحبت نمی‌کرد و علاقه‌ای به مصاحبه یا شرکت در کنفرانس‌های خبری نداشت. او وارد جنگ و دعواهای سیاسی داخل ایران نمی‌شد. خواهر مریم درباره‌ی او می‌گوید: «زمانی که در خانه‌ی پدری با او بودیم همیشه علاقه داشت در مورد مسائل ریاضی صحبت کند؛ ولی حتی درمورد مسائل سیاسی و اقتصادی کشور هم بسیار علاقه‌مند بود و درمورد آنها هم زیاد بحث می‌کرد. من او را به‌خاطر وضع مرزبندی‌‌های مشخص برای حریم خصوصی خانواده‌اش تحسین می‌کنم. آناهیتا و یان [دختر و همسر او] بالاترین اولویت‌های او بودند.»

یان وندراک -Jan Vondrak-  همسر مریم میرزاخانی می‌گوید: «زمانی که من و مریم دانشجوی دکتری بودیم او را ملاقات کردم. او دختری متواضع و نرمال بود. من می‌دانستم او دانشجوی دانشگاه هاروارد است ولی از صحبت‌هایش اصلا نمی‌فهمیدم که یک فوق ستاره است. او درمورد کارهای خودش چیزی نمی‌گفت؛ بلکه بیشتر درمورد کارهای دیگران -که از مطالعه‌ی آنها لذت برده بود- صحبت می‌کرد.

همه از مریم به‌عنوان یک الگو یاد می‌کنند. الگو کسی است که آدم‌ها تلاش می‌کنند در مسیر او قدم بردارند و راه او را دنبال کنند. شاید این تعریف درستی از یک الگو باشد؛ ولی مریم کسی نبود که بتوان به راحتی از او تقلید کرد. او آدم خیلی خاصی بود. او به بسیاری از کارها که اکثر مردم از آنها لذت می‌برند -مثل شرکت کردن در جشن‌ها و مهمانی‌ها- توجهی نداشت. او اصلا برای این کارها وقت نداشت. او دقیقا می‌دانست که چه می‌خواهد؛ برنامه‌ی بسیار دقیق و ذهنی بسیار قوی داشت. اهمیتی هم نمی‌داد که بقیه درمورد او چه می‌گویند؛ برخی از او انتقاد می‌کردند ولی او اهمیتی نمی‌داد.

من می‌خواهم خطاب به جوانانی که در مورد روش زندگی مریم سوال می‌پرسند بگویم بله! مریم یک الگو بود؛ ولی این بدین معنی نیست که شما باید تلاش کنید که دقیقا شبیه او باشید. این کار واقعا سخت خواهد بود. ولی به هر حال شما باید مسیر خودتان را پیدا کنید و بفهمید آنچه عاشقش هستید و می‌توانید خوب انجامش دهید و برای‌تان معنی دارد چیست. اگر شما آن را پیدا کردید و خوب انجامش دادید، مریم را خوشحال کرده‌اید.»

امسال به مناسبت بزرگداشت روز جهانی زنان در ریاضیات قرار بود برنامه‌ای توسط انجمن ریاضی ایران در ۲۲ اردیبهشت ۹۹ در دانشگاه الزهرا برگزار شود. ولی به‌دلیل شیوع ویروس کرونا، بنیاد مریم میرزاخانی این برنامه را به‌صورت اینترنتی برگزار کرد.

به گزارش خبرنگار انصاف نیوز، در این برنامه عبادالله محمودیان (استاد مریم میرزاخانی در دانشگاه شریف)، شراره علیپور (دانش‌آموخته‌ی دانشگاه شریف) و امیر جعفری (دوست مریم میرزاخانی و استاد ریاضی دانشگاه شریف) سخنرانی کردند.

گزارش انصاف نیوز از این سخنرانی را در ادامه بخوانید:

عبادالله محمودیان، استاد پیشکسوت دانشکده‌ی ریاضی شریف گفت: «مدال فیلدز بالاترین و مهم‌ترین جایزه‌ی ریاضیات است و نوبل ریاضیات محسوب می‌شود. این جایزه از نوبل بالاتر است؛ چون جایزه‌ی نوبل هر سال داده می‌شود‌ ولی فیلدز را هر چهار سال یک‌بار می‌دهند. فقط ۲۲ کشور دنیا موفق به دریافت جایزه‌ی فیلدز شده‌اند و از این بین ۱۴ کشور فقط یک مدال فیلدز دارند. ما خوشبختانه الان دو مدال فیلدز داریم؛ که دومی توسط کوچَر بیرکار دریافت شده است.

مریم میرزاخانی از جهات مختلفی الگو قرار داده شده است. مثلاً او یک الگوی «تحقیق» است که وقتی می‌خواهند کسی را از لحاظ تحقیق ارزیابی کنند، کافی است که ببینند در مقایسه با مریم میرزاخانی چکار کرده است. در این نوع مقایسه اینکه آن فرد چندتا مقاله‌ی آی‌اِس‌آی (ISI) یا اسکوپوس (scopus) دارد دیگر بی‌اهمیت می‌شود. مریم میرزاخانی در زمان دانش‌آموزی، اولین ایرانی بود که در المپیاد جهانی ریاضی -IMO- نمره‌ی کامل گرفت و اولین ایرانی بود که دوبار طلا گرفت.

مریم میرزاخانی و رویا بهشتی از اول راهنمایی دوست همیشگی هم بودند و با هم روی یک نیمکت می‌نشستند. همه‌ی کارهای آنها تا زمانی که مریم فوت کرد با هم بود. مریم میرزاخانی در دوره‌ی دانش‌آموزی خود مقاله‌ای در زمینه‌ی گراف نوشت. این مقاله در یک کتابِ نظریه‌ی گراف استاندارد که بیش از نیمی از کشورهای دنیا از آن استفاده می‌کنند چاپ شده است.

نام‌گذاری یک خانه ریاضیات در ایران به اسم مریم میرزاخانی و چاپ تمبر ملی از طرف پست ملی ایران به نام او از جمله کارهایی است که ایرانیان برای قدردانی از مریم میرزاخانی انجام داده‌اند.

او اولین و تنها زن در تاریخ است که جایزه‌ی فیلدز گرفته است. میرزاخانی آنقدر در دنیا معروف است که ما به هر کشوری که برای سخنرانی می‌رویم، وقتی می‌فهمند ریاضی‌کار هستیم و از ایران آمدیم، بلافاصله می‌پرسند «مریم میرزاخانی را می‌شناسید؟». در دانشگاه واشنگتن آمریکا هم یک دیوار بسیار بزرگی از کارهای او را گذاشته‌اند.»

برخی خصوصیات میرزاخانی از زبان عبادالله محمودیان

عبادالله محمودیان در مورد ویژگی‌های مریم میرزاخانی گفت: «مهندس احمد میرزاخانی -پدر مریم- همان اوایل در مصاحبه‌های‌شان حرف‌های جالبی زدند. می‌گفتند من نمی‌خواهم دخترم اسطوره شود، بلکه می‌خواهم برای عده‌ای «الگو» شود. تواضع و فروتنی مریم میرزاخانی بسیار دیدنی بود. هر کسی که با ایشان برخورد می‌کرد، متوجه می‌شد که با وجود آن همه علم و سواد زیادش چقدر متواضع است.

خانم میرزاخانی می‌تواند الگوی یک ریاضی‌دان زن باشد که در دنیا مطرح است. این خیلی مهم است و ما سعی می‌کنیم نشان دهیم ایشان چکار کردند و چه شکلی به جای‌جای قله‌ی ریاضیات رسیدند.»

بنیاد پروفسور مریم میرزاخانی

عبادالله محمودیان گفت: «بنیاد مریم میرزاخانی از افرادی تشکیل شده است که علاقه‌مند هستند در راستای زنده نگه داشتن نام ایشان کمک کنند. این افراد سعی می‌کنند با نام مریم میرزاخانی ریاضیات را توسعه دهند. این بنیاد یک اِن‌جی‌او -NGO- است؛ یعنی یک سازمان مردم‌نهاد است. امیدواریم که پا بگیرد و با این دوره‌هایی که گذاشته است بیشتر شناخته شود و نتایج بیشتری را به ثمر برساند.

یکی از رویکردهای ما در بنیاد، پیدا کردن و شناسایی استعدادهای خاص ریاضی و کمک به آنها و حمایت از آنها برای ادامه‌ی کار است. این کار از دوره‌ی ابتدایی تا پسادکتری ادامه پیدا می‌کند.

دوره‌ای که شروع کرده‌ایم اولین دوره‌ی آموزشی بنیاد است. در این دوره‌های رایگان مطالبی جهت آشنایی شرکت‌کنندگان با زیبایی‌ها، اهمیت و کاربردهای ریاضیات ارایه خواهد شد. ما در بنیاد فکر می‌کنیم خیلی از دانشجویان و دانش‌آموزان ایرانی هستند که استعداد ریاضی خیلی بالایی دارند. باید رفت و آنها را پیدا کرد و به ریاضیات جذب‌شان کرد. نه‌تنها در ایران بلکه در دنیا من بارها دیده‌ام که مثلاً دکتر می‌رفتم و وقتی می‌فهمید ریاضی درس می‌دهم می‌گفت «اَه! من از اول از ریاضی متنفر بودم»! یا مسوولانی هستند که با لحنی بی‌پروا و فخرفروشانه حتی می‌روند در کشورهای غربی و می‌گویند من از ریاضی هیچ چیز نمی‌دانم و همیشه از ریاضی صفر می‌گرفته‌ام!

انفجاری که در تکنولوژی رخ داده به خاطر انفجاری است که در ریاضیات انجام شده است. در کتاب انفجار ریاضیات -که توسط انجمن‌های ریاضی فرانسه چاپ شده- آمده است که «امروز ارتباطی قوی بین ریاضیات و سایر علوم -مانند اقتصاد- پیدا کرده‌اند این موضوع حتی درمورد بخش‌های اساسی ریاضیات مثل هندسه جبری و نظریه اعداد نیز درست است.»

کوچَر بیرکار، دومین فیلدزمدالیستِ ایرانی

محمودیان گفت: «آقای کوچَر بیرکار دومین ایرانی است که مدال فیلدز گرفته است. زادگاه کوچر بیرکار روستای نیِ مریوان در کردستان است. زمانی که ایشان مدال فیلدز گرفت مردم آن منطقه در جلوی منزل پدری او جشن شادی گرفتند. خوشبختانه ریاضیات ایران به خوبی در حال پیشرفت است.»

در ادامه‌ی این برنامه شراره علیپور، فارغ‌التحصیل دکترای دانشکده‌ی کامپیوتر دانشگاه شریف سخنرانی کرد. او مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در دانشکده‌ی ریاضی شریف و در رشته‌ی علوم کامپیوتر گذرانده است. علیپور در یکی از کارهای تحقیقاتی خود یکی از مسائلی که مریم میرزاخانی شروع کرده بود را ادامه داده است.

شراره علیپور گفت: «امروز سخنرانی‌ها و برنامه‌های بسیاری در بزرگداشت روز زنان در ریاضیات در بسیاری از دانشگاه‌ها، موسسات و مدارس دنیا برگزار می‌شود. این دلیل محکمی برای اهمیت علم ریاضی و حضور زنان در ریاضیات است. برای عامه‌ی مردم ریاضی معادل با اعداد، توابع، مفاهیم سخت و قضایای نامفهوم و خسته‌کننده است؛ ولی برای ریاضی‌دان‌ها ریاضی پر از زیبایی و هنر است. احساسی که ریاضی بعد از حل یک مسئله به ما می‌دهد حس شادی و زیبایی است. ما برای حل یک مسئله دنبال راه‌حل‌های مختلف می‌گردیم و راه‌حل به‌خصوصی را انتخاب می‌کنیم؛ دلیلش این است که «روش حل مسئله» هم برای‌ ما مهم است.

یکی از کارهایی که ریاضی‌دان‌ها انجام می‌دهند تبدیل مسائل مختلف جهان هستی به مسئله‌ی معادل در ریاضیات است. این باعث شده است که شاخه‌های مختلف ریاضی مثل نظریه‌ی گراف، آمار و احتمال و خیلی شاخه‌های دیگر به وجود بیاید.

ریاضی‌دان‌ها با ابزارهایی که در دست دارند و فرمول‌ها و قضایای ریاضی شروع به حل مسئله می‌کنند. بعد از پایان حل مسئله، مهندس‌ها، پزشک‌ها و فیزیک‌دان‌ها نتیجه را می‌بینند و استفاده می‌کنند. ولی برای ریاضی‌دان‌ها این چنین نیست. ریاضی ابزاری است که زیبایی می‌آفریند و خودش هم با زیبایی آمیخته شده است. ظرافت حل مسئله برای ریاضی‌دان‌ها خیلی مهم است. حسی که بعد از خواندن، شنیدن و توضیح راه‌حل مسئله به ما دست می‌دهد، همانند دیدن یک اثر هنری است.

شاید یک ریاضی‌دان سال‌ها روی یک مسئله کار کند تا بتواند راه‌حل آن را به دست بیاورد. ولی ارزش این کار در چیست؟ در کنار کمک به بقیه‌ی علوم، جنبه‌ی دیگرش «ریاضیات محض» است. مثل خیاطی که لباس خودش را می‌دوزد، ریاضی‌دان‌ها سعی می‌کنند قضایا و فرمول‌های زیبای ریاضی را به وجود بیاورند. حالا ممکن است بعدها این قضایا و فرمول‌ها توسط علوم دیگر استفاده شود. یا حتی اگر این‌طور هم نشود باز هم آفرینش این زیبایی ارزشمند است. کسانی که ریاضی بلد هستند ارزش این زیبایی را درک می‌کنند. ریاضی‌دان‌ها تلاش می‌کنند تا اهمیت و زیبایی علم ریاضی را به کسانی که ریاضی نمی‌دانند نشان دهند. تولد مریم هم بهانه‌ای شده است برای یادآوری اهمیت علم ریاضی و چه چیزی زیباتر از اینکه نام آدمی یادآور زیبایی باشد؟

در وصف رفتار، کردار و منش بانوی ریاضیات هر چه گفته شود و هر چه تکرار شود باز هم کم است. مریم عزیز هم یک روزی روی همین نیمکت‌هایی نشسته است که الان جایگاه دانش‌آموزان ایرانی است. او دانش‌آموزی بسیار باهوش، توانا  و با پشتکار فراوان بوده است. مریم می‌دانسته است که چگونه مسئله حل کند، ذهن توانایی داشته و ایده و روش‌های جدیدی را پیدا می‌کرده است. در کنار این توانایی‌ها این شانس را هم داشته است که در یک مدرسه‌ی خیلی عالی  با معلم‌های خیلی عالی کار کند. او حتی توانسته است در دوره‌هایی که اساتید برای دانش‌آموزان در دانشگاه برگزار می‌کردند هم شرکت کند.

ولی چه چیزی باعث شد که مریم میرزاخانی از بقیه مستثنا باشد؟ او در سال‌های اول دبیرستان توانسته بود با کمک دکتر محمودیان مقاله‌ای با عنوان «تجزیه‌ی گراف‌های کامل سه‌بخشی به دورهای پنج‌تایی» ارائه کند. که با توجه به سن‌وسال کمی که داشت و شرایط موجود دستاوردی بزرگ بود.

این مقاله حدود سال‌های ۷۳-۷۴ نوشته شده است. بعدها وقتی که من دانشجو بودم این شانس را پیدا کردم که در کنار استاد عزیزم روی این مقاله کار کنیم، نتایج دیگری به دست بیاوریم و یک مقاله‌ی جدیدی بدهیم. حتی بعدها که من فارغ‌التحصیل شدم دانشجویان دیگری آمدند و روی این مسئله کار کردند که حاصل آن مقالات دیگری شد. این شروع مریم در دبیرستان ادامه‌ای بود برای من و چند دانشجوی دیگر در دانشگاه؛ حالا شاید در آینده ادامه‌ی این مقالات هم توسط بقیه‌ی دانش‌آموزان ایرانی انجام شود.

کاری که مریم انجام داد بسیار ارزشمند بود. دانش‌آموزان همیشه عادت دارند فقط به مطالبی که سر کلاس گفته می‌شود گوش بدهند و فقط آنها را یاد بگیرند؛ ولی برای نوشتن مقاله ‌چیزی فراتر از این لازم است. ما در مقاله‌ی علمی باید یک مطلب جدیدی را بیاوریم. در نگاه اول، انجام این کار برای یک دانش‌آموز یا حتی یک دانشجوی لیسانس خیلی ترسناک و امکان‌ناپذیر به نظر می‌آید؛ ولی مریم توانست این کار را انجام بدهد. این قدمِ خیلی کوچکی برای مریم در دبیرستان بود؛ او قدم‌های خیلی بزرگ و بزرگ‌تر را در دانشگاه برداشت.

مریم بدون شک هوش بسیار، پشتکار و دید عمیقی داشت. چیزی که من از او یاد گرفتم این بود که او ارزش فرصت‌ها را می‌دانست؛ ارزش حضور در کلاس، ارزش مطالعه و ارزش زمان گذاشتن برای حل مسئله. این چیزی بود که باعث شد او جاودانه شود.

این برنامه برای من و شما فرصتی است که یاد بگیریم باید تلاش بسیار بکنیم، ناامید نشویم و همواره رو به جلو حرکت کنیم تا بتوانیم زیبایی ریاضیات و زندگی را ببینیم. ریاضی‌دان‌ها سال‌ها برای حل یک مسئله زمان می‌گذارند. پس اگر ما نتوانستیم مسئله‌ای را حل کنیم نباید ناامید شویم؛ ما هم باید زمان بگذاریم.

ورود به دنیای ریاضیات و درک زیبایی‌های ریاضی در یک «لحظه‌ای» رخ می‌دهد که شما واقعا عاشق ریاضی می‌شوید؛ می‌دانید که از این به بعد باید ریاضی کار کنید. این لحظه می‌تواند برای شما با شنیدن همین صحبت‌ها اتفاق بیفتد.

به نظر من وجود و تاثیر مریم خیلی خیلی فراتر است از عناوینی همچون اولین بانو یا اولین ایرانی که مدال فیلدز را برده است؛ او انسان نیکی بود و جهان ما به انسان‌های بسیاری مثل او نیاز دارد. ما هم سعی کنیم مثل او باشیم و کمکی بکنیم به بقیه‌ی دوستان و مریم را الگوی خودمان قرار بدهیم.»

در انتهای این برنامه امیر جعفری -که دوست مریم میرزاخانی بوده است- سخنرانی کرد. امیر جعفری در سی و سومین المپیاد بین‌المللی ریاضی مسکو -IMO- مدال نقره گرفته است. او دکترای خود را از دانشگاه براون -Brown- آمریکا در رشته‌ی ریاضی دریافت کرده و اکنون عضو هیئت علمی دانشکده‌ی ریاضی شریف است.

این استاد دانشگاه گفت: «پدر مریم همیشه می‌گوید از مریم بت نسازید. اما مریم که بود و چه گنجینه‌ای از خود برای ما به یادگار گذاشت؟ مریم با برنده شدن مدال فیلدز -که بزرگ‌ترین افتخاری است که می‌تواند نصیب یک ریاضی‌دان شود- در دنیا به شهرت رسید؛ هرچند که او در دنیای ریاضیات قبل از بردن این جایزه نیز یک ابرستاره بود. جایزه‌ی فیلدز هر چهار سال یک‌بار در کنگره‌ی بین‌المللی ریاضی‌دانان به بهترین ریاضی‌دانان زیر ۴۰ سال داده می‌شود. و در کل تاریخ ۸۵ ساله‌ی این جایزه مریم تنها بانویی است که موفق به دریافت آن شده است. این به برتری مردان به زنان در ریاضیات اشاره نمی‌کند؛ بلکه به جامعه‌ی مردسالار دنیای علم و مهندسی و مصائبی که زنان با آن در این دنیای مردسالار رو‌به‌رو هستند اشاره دارد. مریم یک دلگرمی و بارقه‌ی امیدی برای تمام بانوان ریاضی‌دان دنیا است.

ولی از او چه می‌توان آموخت؟ شاید برای‌تان تعجب‌برانگیز باشد که وقتی مریم در یک امتحان ریاضی در کلاس ششم نتیجه‌ی بدی گرفت، کاغذ امتحانش را پاره کرد و گفت «دیگر با ریاضیات کاری نخواهم داشت». این احساس شکست و تسلیم برای همه‌ی ما در جای‌جای زندگانی اتفاق افتاده است. اگر او در همان زمان کاملاً تسلیم شده بود و به حرفی که زده بود پایبند مانده بود امروز من اینجا نبودم که درمورد ریاضیات مریم صحبت کنم. اگر برای حل یک مسئله به بن‌بست خوردید و احساس عجز کردید، شاید یک زاویه‌ی دید جدید یا یک رویکرد نو بتواند سودمند باشد.

او در دبیرستان با تشویق معلم خوب خود -آقای نیوشا- دوباره به‌طور جدی و این‌بار مصمم و با اعتماد به نفس به ریاضیات روی آورد و تا پایان عمر حتی برای لحظه‌ای این علاقه و عشق به ریاضیات را از دست نداد. مریم صبورانه و با جدیت و با تلاشی مثال‌زدنی در طول عمر کوتاه خود به ریاضیات پرداخت. زیرا او می‌دانست که تنها هوش و نبوغ برای موفقیت کافی نیستند. خود او می‌گوید ریاضیات زیبایی خود را تنها به کسانی نشان می‌دهد که صبور و سخت‌کوش باشند. زیبایی ریاضیات مانند زیبایی یک قطعه‌ی موسیقی از موتزارت نیست که روی یک صندلی راحت بنشینی و با یک فنجان چایی از آن لذت ببری.

مریم روش خود را برای کار کردن روی مسائلش پیدا کرده بود. او ورقه‌های بزرگی از کاغذ سفید را روی کف خانه پهن می‌کرد و اشکال هندسی که مغز او را به خود مشغول کرده بودند روی آنها می‌کشید. وقتی از دختر او آناهیتا (که در آن زمان ۵ ساله بود) پرسیدند که مادرت چه کاره است، گفت «او یک نقاش است»! شهود در ریاضیات «بسیار» اهمیت دارد. این  شهود می‌تواند ابعاد و اشکال متفاوتی داشته باشد. بعضی با اعداد دوستند بعضی با اشکال و بعضی با ساختارها و فرمول‌ها. برای موفقیت در هر کاری ابتدا باید خودتان را بشناسید و توانمندی‌ها و مشخصات ذاتی خود را دریابید.

وقتی از مریم پرسیدند چه چیزی در ریاضیات برایت بیشتر از همه لذت‌بخش است، او جواب داد «البته آن لحظه‌ی کشف و فهمیدن که می‌گویی آها! و در بالای قله‌ای ایستاده‌ای و تمام مسیر به‌طور کاملاً واضح و شفاف در پیش چشمان تو قرار دارد. آن لحظه بسیار ارزشمند است؛ ولی اکثر عمر ریاضی من در طی کردن مسیرهای نامشخص به سمت مقصدهای نامعلوم و در راه‌های سنگلاخی سر شده است».

مریم بسیار فروتن بود. او از شهرت و ستاره بودن بیزار بود. وقتی میشل اوباما او را به کاخ سفید دعوت کرد او دعوت اوباما را به‌سادگی رد کرد. ولی وقتی یک دانش‌آموز از یک شهرستان دور برای او ایمیلی می‌زد با حوصله و علاقه جواب می‌داد. او با اینکه فروتن بود از اعتماد به نفس بالایی برخوردار بود و ریاضی‌دانان مرد اطرافش او را وحشت‌زده نمی‌کردند. او در کنار گروه‌های بزرگی از ریاضی‌دانان مرد می‌نشست و می‌دانست که از همه‌ی آنها بالاتر است؛ او می‌دانست که از چه توانایی‌هایی برخوردار است.

دوستان! این پیش‌زمینه‌ی ذهنی که «من می‌توانم و تنها چیز غیرممکن، خودِ غیرممکن است» خیلی در روند پیشرفت یک شخص موثر است. اعتماد به نفس و مطمئن بودن از توانایی‌های خود دو ستونی هستند که شما را استوار در مسیر خود نگه می‌دارند. بنابراین با هر زمین‌خوردنی و با هر به بن‌بست رسیدنی مصمم‌تر از پیش برخیزید و با جدیت به راه خود ادامه دهید. دنیا برای فتح شدن زیر پاهای شما به انتظار نشسته است.»

امیر جعفری در ادامه درمورد ریاضیات مریم میرزاخانی، هندسه‌ی مورد علاقه‌ی او و آنچه در رساله‌ی دکترایش به آن پرداخته بود مختصری صحبت کرد و در انتها گفت: «من دوست دارم که سخنرانی‌ام را با یک شعر تمام کنم. این شعر را استاد شفیعی کدکنی بعد از فوت مریم سروده است و خیلی قشنگ زندگی مریم را در چند خط توصیف می‌کند. استاد می‌فرمایند که

مرگ او

زندگی دوم او بود که گردید آغاز

شیشه‌ی عطری سربسته

افتاد و شکست

همگان بو بردند

که چه چیزی را دادند از دست»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. اینها همه مردود است ساختار فیزیکی خاصی از مغز لازم است که شما در فیزیک و ریاضی پیشرفت کنید پس این که دست خود بشر و مریم نیست میماند پشتکار که انهم محصول شرایط محیطی اموزشی و باز ساختار مغز است
    ما فکر میکنیم مختاریم درصورتیکه یک بیوربات خروجی شبکه عصبی اموزشها و پدیده های محیی هستیم

    12
  2. اگر من جای مسؤلین بی عرضه بودم، مریم میرزاخانی و امثال این بانوی فرهیخته و دیگر نخبه های این سرزمین را از سراسر دنیا جمع می کردم و همه جور امکانات در اختیارشان قرار می دادم تا چرخ این مملکت بچرخد. اما این خواب پریشان … تعبیر نخواهد شد. روحش شاد

    19

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا