دو دلی درمورد موضعگیری پیرامون سخن آخر زاهدی
امید کاجیان، روزنامهنگار در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داد دربارهی اظهارنظرهای اخیر اردشیر زاهدی نوشت:
نامش اردشیر زاهدی است. همان آخرین وزیر خارجه قبل از انقلاب که می گویند در لحظههای پایانی زندگی شاه سابق در کنارش بوده و بر بالای بالین او. درست مثل یکی از اعضای خانواده .
زاهدی اما این سال ها با اظهارنظرهایش بارها همه را متعجب کرده، آن قدر که خیلی ها این اظهارات را ریشه در زوال عقل او در پیری میدانند که گویی گذشته را از یاد برده، خیلیها در وطندوستیاش . عده ای موضوع طلاق او از دختر شاه سابق را مطرح میکنند که بیانگر ریشهی اختلافات با خانواده پهلوی- به جز محمدرضاشاه – به شمار میآید و امروز هم از سر کینه با خانواده پهلوی است که چنین علیه آنها میتازد، عده ای هم کینه او به دلیل عدم انتخابش به عنوان نخست وزیر به جای شاهپوربختیار را دلیل اختلافات امروز میدانند، برخی هم همه چیز را صرفا ریشه در انصاف او تلقی میکنند. تحلیلها در مورد اظهارات و مصاحبههای اخیر زاهدی اما زیاد است .
آخرین وزیر خارجه ایران در زمان شاه دراین ماهها در مصاحبههایش، به اپوزیسیون نظام حمله میکند و آنها را «مشتی بی عرضه وطن فروش» می خواند، پسر شاه را «عاجز و ناتوان» برشمرده و او را همواره مورد عتاب و سرزنش قرار میدهد .
زاهدی یکبار در مصاحبهای از برنامه هستهای ایران دفاع میکند و با انتقاد از ایرانیان خارجنشین میگوید: «بزرگترین گرفتاری که برای مملکت ما هست و خارجیها استفاده میکنند و میخواهند میان من و شما را به هم بریزند و از آب گل آلود ماهی بگیرند حق اتم است».
یکبار هم به دلیل دفاع از قاسم سلیمانی و گفتگویش با بی بی سی سرو صدای زیادی به راه میاندازد و میگوید: «قاسم سلیمانی سرباز وطنپرستی بود که شرافتمند و بچهی ایران بود». زاهدی سلیمانی را به لحاظ تاریخسازی با کسانی مانند ژنرال دوگل، مونتگمری، رومل و آیزنهاور مقایسه میکند.
وزیر خارجه ایران در زمان شاه، در جایی دیگر از تواناییهای نظام جمهوری اسلامی هزاران تعریف و تمجید میکند و اظهار میدارد: «ما – نظام پهلوی – چندین میلیارد پول دادیم که هنوز پیششان است که از آنها – آمریکا – طیاره بخریم، کوفت بخریم، زهر مار،… اینها – جمهوری اسلامی – خودشان ]پهپاد[ درست میکنند، زیردریایی درست میکنند، هواپیما درست میکنند من به اینها افتخار میکنم. خلیج فارس را نگهداری میکنند».
سر از رسانه ملی در آورد
گفتگوهای زاهدی تا اندازهای در مدح و ستایش ساختار کنونی کشور پیش رفت که روزنامه ارگان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز با او به گفتگو نشست و وی را تیتر و صفحه اول خود انتخاب کرد .
زاهدی در طی ماه های اخیر به دلیل نوع مصاحبههایش مورد استقبال ارزشیها و صاحبان قدرت در داخل کشور قرار گرفته است. به نحوی که بارها از او به نیکی یاد کردند و گفتند او یک وطنپرست با انصاف است .
شادمانی حاکمیت از تعریف و تمجیدهای وی اما بی تردید زمانی خاصتر میشود که چه بخواهیم، چه نه او نمادی از مسئولین بلند پایهی قبل انقلاب است که حالا از درتشویق حاکمیت کنونی برآمده و مطمئنا این موضوع میتواند از بهترین حمایتها و تبلیغات برای ساختاری در کشور باشد که این روزها با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم می کند .
اظهارات زاهدی تا حدی جدی است که حتی عدهای خواستار بازگشت او به ایران و همکاریهای رسانهای به نفع نظام، از سوی او هستند. از همین روست که طی ماههای گذشته اظهارات زاهدی مورد استقبال خیل عظیمی از مسئولین قرار گرفته است به نحوی که با استناد به گفتههای او عملکرد کلیشان را مثبت می دانند و در خور ستایش .
نامه ای که او نوشت
اما او اینبار در نامهای که خطاب به مردم آمریکا و ایران نوشته، بیاناتی متفاوتتراز گذشته را مطرح کرده است، بیاناتی که شاید برخی را برخلاف اظهارات قبلیاش چندان خوشحال نکند، او اعلام داشته: « زمان آن رسیده که 41 سال دشمنی بین ایالات متحده آمریکا و ایران پایان یابد».
زاهدی ضمن اشاره به تاریخچه حضور آمریکاییهای خوشنامی چون “آرتور میلسپو” و “ریچارد فرای” در تاریخ معاصر ایران و کمک دولت ایالات متحده آمریکا در مواردی چون کمک دولت ترومن در خارج کردن نیروهای ارتش سرخ شوروی از استان آذریایجان ایران در سال 1946، تاریخ پرفراز و نشیب رابطه دو دولت ایران و آمریکا را تشریح کرده و از اختلافاتی که پس از انقلاب اسلامی ایران در اثر سوء تفاهمها و در پیش گرفتن برخی سیاستهای اشتباه به وجود آمده به عنوان موانعی مصنوعی در مسیر بازسازی روابط دو کشور نام برده است.
او با اشاره به توافق هسته ایران و آمریکا آن را اقدامی موثر در زمینه دیپلماسی دانسته است و از سویی دیگر با ذکر خاطرهای درباره بحران گروگانگیری بینالمللی در مارس 1977 در واشنگتن دیسی با اشغال یک مرکز فرهنگی یهودی توسط تروریستها واینکه او بلافاصله داوطلب حل مشکل شده و مشکل را نیز حل کرده تلویحا به ماجرای گروگانگیری سفارت آمریکا نیز اشاره دارد و اینکه دیگر باید دو کشور خاطرات آن روزها را از ذهن بزدایند .
او در ادامه نامهاش مینویسد: «ایران و آمریکا به یکدیگر احتیاج داشتند و هنوز هم به آن احتیاج دارند و به نفع آنهاست که یک رویکرد جدید و سازنده در روابط خود دنبال کنند. مردم دو کشور یکدیگر را دوست دارند و صمیمانه میخواهند که این اتفاق بیفتد. این دولتها هستند که باید برای نشان دادن حسن نیت، رفع موانع مصنوعی و اثبات اخلاص و تمایل خود برای آشتی به نفع صلح، سعادت و پیشرفت، به سود هم نسلهای فعلی و آینده، فداکاری نشان دهند».
این بار چه طور؟
اظهارات زاهدی این بار اما از دید بسیاری بیانگر سطحینگری او در این روزها از تحلیل مسائل ایران و آمریکا به شمار میآید، از همین رو ممکن است برخی سایر تحلیلهای او را نیز به این واسطه سطحی و شعاری و توام با احساس تعبیر کنند. در حال حاضر شورای حکام به واسطه فشارهای آمریکا علیه ایران حکم صادر کرده است، آمریکا به فکر تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران با یک قطعنامه در سازمان ملل است، از سویی دیگر در کشور تندرویهايی در حال انجام است که کار ايران را ممکن است حتی به شوراي امنيت بکشاند. مثلا سخناني که اخيرا در مجلس مانند خروج از «انپيتي» شده، سخنان و مواضعي نيست که در اين شرايط بتواند به تامين منافع ملي کمک کند .
آن موقع در چنین شرایطی زاهدی از دولت های آمریکا و ایران و اینکه باید بایکدیگر مصالحه کنند و طرح نو دراندازند سخن میگوید.آیا این ناشی از احساسات و سخنانی غیر کارشناسی است یا ایمانی قلبی که می تواند به نتیجه برسد؟
اکنون باید دید همان کسانی که با افتخار مواضع ضد غربی خود را جزو ایدئولوژیهایشان میدانند این باردر برابر این موضع گیری زاهدی چگونه از خود واکنش نشان میدهند؟ اگر او را به واسطه حرفهای قبلیاش بازهم صاحب فکر و با انصاف بدانند آیا حاضر هستند تا به قول او برای نشان دادن حسن نیت و رفع موانع مصنوعی گام بردارند؟ و یا امروز بر خلاف دفعات قبل براو خرده میگیرند و وی را سادهلوح خطاب میکنند؟ که اگر چنین کنند اظهارات پیشین وی را نیز زیر سوال میبرند.
در هر صورت زاهدی در چنین مجالی از دوستی دو کشوری میگوید که 41 سال است سیاستهای تقابلیشان جزو رفتارهای گریزناپذیر بوده است. ولی پرسش اینجاست، آیا نامه او میتواند تاثیری در تغییر این دیدگاه بگذارد و یا بار دیگر باعث جدایی او و حاکمیت از یکدیگر خواهد شد؟
انتهای پیام