تفسیر در کشور ما مرجعی ندارد
به گزارش ایکنا، تفسیر ۶ جلدی بیان به قلم اسماعیل منصوریلاریجانی، پژوهشگر عرفان اسلامی، به تازگی رونمایی و منتشر شد و به ترجمه و تفسیر موضوعی آیات بر اساس معارف حکمی آن پرداخته است. به منظور آشنایی بیشتر با این تفسیر و پی بردن به روش و نوآوریهای آن با نویسنده این اثر به گفتوگو پرداختیم.
منصوریلاریجانی بیان کرد: پیش از اینکه این تفسیر را به رشته تحریر درآورم واژههای کلیدی قرآن مانند نور، حب، قرب و ولایت را احصا کرده و به عنوان کلید فهم آیات قرآن به تفسیر آنها پرداختم. در ادامه دیدم که میتوان این کار را برای تمامی آیات قرآن انجام داد و کلیدهای فهم آن آیات را به دست آورد که به بیش از یکصد کلید رسیدیم. سپس تصمیم گرفتم که تمام آیات قرآن را موضوعبندی کنم. مثلاً گفته شده از آیه فلان تا فلان سوره بقره در مورد ایمان و یا نبوت است. تقریباً دو هزار و هشتصد و پنجاه موضوع را توانستم احصا کنم. سپس به تبیین نکات حکمی و تفسیری این آیات پرداخته شد.
تبیین نکات حکمی
این مفسر قرآن در بیان روش نگارش تصریح کرد: یعنی ابتدا آیات قرآن موضوعبندی شد، سپس ترجمه و بعد هم نکات حکمی و تفسیری آنها تبیین شد که این کار را تا آخر قرآن ادامه دادیم و در نهایت این تفسیر شش جلد شد. اگر کسی بخواهد در مورد عشق تحقیق کند میتواند در این تفسیر بگردد و به موضوع خود برسد، چه اینکه حکمت و تفسیر عشق هم آمده است. در این تفسیر سعی شده از تکرار داستانهای قرآن خودداری شود. البته داستانها را آوردهام، اما به نکات حکمی آنها اشاره کردهام و اثبات شده که در قرآن کریم آیات به هیچ وجه تکرار نشده است، هرچند ممکن است شکل، ظاهر و ساختارش تکرار شده باشد و در چند جا داستان ابراهیم(ع) و یا موسی(ع) آمده باشد.
این پژوهشگر عرفان اسلامی در پاسخ به این پرسش که مراد از تفسیر حکمی چه چیزی است؟ گفت: برای حکمت چند معنا ارائه شده که از جمله میتوان به حکمت ذوقی، حکمت بحثی و حکمت طبیعی اشاره کرد. اما مراد بنده از حکمت در این تفسیر همان تعالیمی است که از اهل بیت(ع) اخذ میشود. بنابراین، یکی از ویژگیهای این تفسیر این است که نکات آیات غالباً بر اساس احادیث اهل بیت(ع) تبیین شده است که یکی از زینتهای بحث هم همین است.
وی بیان کرد: وقتی این تفسیر را مطالعه میکنید متوجه میشود که مراد از روایت: «إِنِّی تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی» چه چیزی است. چراکه هر آیه و سورهای با ولایت پیوند دارد و ارتباط ثقل اکبر و اصغر در سرتاسر قرآن احساس میشود. بنابراین برای هر موضوعی روایات احصا و به همراه آیات تبیین شده است؛ برای نمونه از آیه ۱ تا ۹ سوره بقره در مورد مؤمن است که در اینجا روایاتی در باب کیستی مؤمن آورده شده و بعد به شرح پرداختهام.
استفاده از ۱۶۰۰ بیت حافظ
منصوریلاریجانی با ذکر اینکه یکی دیگر از ویژگیهای این تفسیر استفاده از اشعار اظهار کرد: در این تفسیر استفاده از اشعار فارسی بسیار بیشتر از اشعار عربی است. هزار و ششصد بیت از حافظ در این تفسیر آمده است و میتوان یک پژوهش مستقل با عنوان قرآن در دیوان حافظ با توجه به این تفسیر نگارش کرد. حدود دویست و پنجاه عنوان برای پژوهش جدید از این تفسیر استخراج میشود و بستری برای پژوهشهای پسینی نیست.
وی با اشاره به روایتی از امام علی(ع) درباره عمق معارف قرآن، تصریح کرد: بنمایه بحث بنده در این سخن مولاست که میفرماید: «إِنَّ اَلْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِيقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِيقٌ لاَ تَفْنَى عَجَائِبُهُ وَ لاَ تَنْقَضِي غَرَائِبُهُ وَ لاَ تُكْشَفُ اَلظُّلُمَاتُ إِلاَّ بِه؛ به درستى كه ظاهر قرآن نيكو و باطن آن عميق است. شگفتيهاى آن از بين نمىرود و غرايب آن تمام نمىگردد و تاريكيها جز به سبب قرآن گشوده نمیشود». قرآن کریم ظاهری انیق و زیبا دارد. چرا؟ چون باطنش عمیق است و مدام از باطن در ظاهر جلوه میکند. البته اینکه عمیق است نه اینکه بتوان به عمقش رسید. به قول مولانا: «همچنان میرو به پایانش مرس»، همه زیبایی قرآن در این است که نه زیباییاش آغاز و نه عمقش پایانی دارد، به همین دلیل تازه به تازههای قرآن در هیچ دورهای تمام نمیشود.
کلید فهم قرآن فرمایش امام علی(ع) در مورد این کتاب است
این مفسر قرآن گفت: به قول نظامی «هر دم از این باغ بری میرسد / تازهتر از تازهتری میرسد»، یقین بدانید که در سدههای بعد هم تازههایی از قرآن کشف میکنند. بنابراین، کلید و رمز فهم قرآن همین روایت امیرمؤمنان(ع) است. در انتهای روایت هم دارد که هیچ جهلی بدون قرآن از بین نمیرود و اگر میخواهید در علوم طبیعی، یا فلسفه و … حقیقتی را کشف کنید، این حقیقت بدون چراغ قرآن کشفشدنی نیست.
وی تصریح کرد: یکی دیگر از ویژگیها این تفسیر این است که حکمت آیاتی که در مورد علوم طبیعی مطالبی را مطرح کرده آمده است؛ برای نمونه خداوند میفرماید: «ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَ هِيَ دُخَانٌ»؛ یعنی خدا به آسمان توجه کرد، در حالی که تودهای از دود بود. در اینجا مطرح کردهام که نظریه بیگبنگ با آیه تعارضی ندارد و اتفاقاً دارد، حقایق قرآن را رونمایی میکند و دلیلی وجود ندارد که بگوییم علوم طبیعی و یا انسانی در برابر قرآن قرار دارند.
تفسیر در کشور ما مرجعی ندارد
منصوریلاریجانی در انتها در پاسخ به این پرسش که وضعیت تفسیر در کشور ما به چه صورتی است؟ گفت: اوضاع تفسیر تعریف چندانی ندارد؛ چراکه هیچ متولی برای آن وجود ندارد. باید مرجعی باشد که علوم تفسیری را احیا کند. حتی تفاسیری مانند بیانالسعاده گنابادی، تفسیر قمی و یا تفسیر صافی را نتوانستیم که خوب دستهبندی و به مردم ارائه کنیم. در آثار امام خمینی(ره) آثار قرآنی فراوانی وجود دارد، همچنان که آیتالله جوادیآملی نیز در تفسیرش بین عرفان و برهان پیوندی را ایجاد کرده که باید به اینها توجه شود که این توجه مستلزم وجود یک مرجع است تا این جریان تفسیری در کشور راه بیفتد.
گفتوگو از مرتضی اوحدی
انتهای پیام