غلو سیاسی در خدمت حفظ وضع موجود
محسنحسام مظاهری، نویسنده و پژوهشگر اجتماعی تشیع و آیینهای شیعی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «غلو سیاسی در خدمت حفظ وضع موجود» نوشت:
1. کمابیش در بسیاری از ادیان و مذاهب رسمی، پدیدهی «غلو» را میتوان سراغ گرفت، اما از حیث استعداد برای ظهور این پدیده و توسعهپذیری آن، همهی ادیان و مذاهب یکسان نیستند. برخی استعداد بیشترین دارند و برخی کمتر. یکی از مؤلفههای مؤثر بر این استعداد، میزان ابتنای الاهیات هر دین بر افراد مقدس و جایگاه قدیسان در منظومهی معرفتی آن دین است.
2. تشیع به دلیل آنکه افراد مقدس در آن هم پرتعدادند و هم جایگاه بسیار رفیع و محوری دارند و نیز به دلایل دیگری که به زمینه و موقعیت و پدیدار این مذهب برمیگردد (نظیر موقعیت انشعابی و اقلیتی بودن آن) ازجمله مذاهبی است که استعداد بالایی برای ظهور و رشد گرایشها و باورهای غالیانه داشته است. عجیب نیست که غلو از همان مقطع نخست و دورهی پیدایش تشیع در دل جامعهی باورمندان آن شکل گرفت و علیرغم مبارزهی امامان شیعه ازبین نرفت و در ادوار پس از ایشان نیز به حیات خود ادامه داد.
3. اندیشههای غالیانه در هر عصر متناسب با شرایط و وضعیت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بروز و ظهورهای مختلف داشته است. در تشیع ایرانی معاصر (پساانقلاب) حاکمیت دینی خود یکی از بسترهای رشد و ترویج غلوگرایی بوده است. نکتهی جالب توجه اینست که یکی از مؤلفههای تشیع سیاسی پیش از استقرار در نهاد دولت، تقابل با غلو بود؛ اما پس از پیروزی انقلاب و حاکمشدن این گفتمان به عنوان دین رسمی، در اجزای این گفتمان دگردیسیهایی رخ داد که گرایش به غلو یکی از آنهاست.
4. غلو در تشیع سیاسی البته با نمونههای سنتی (که در تشیع سنتگرا وجود داشت) تفاوتهایی دارد. یکی از این تفاوتها، بسط دایرهی قدسیت از تعریف تاریخی و ماضی آن به زمان حاضر و پوشاندن ردای قدیس بر قامت شخصیتهای سیاسی ـ مذهبی معاصر است؛ بهعنوان یکی از سازوکارهای استفاده از پتانسیل مذهب برای مشروعیتبخشی نهاد قدرت.
5. در سالهای اخیر که بهسبب بروز ناکارآمدی در عرصههای مختلف، نظام با چالش مقبولیت حتی در بدنهی حامیان مواجه شده، غلو به ابزاری برای ارایهی روایتهای فرازمینی از وقایع روز کشور تبدیل شده است. روایتهایی که با سروشکل حکمتآمیز و رازآلود برای وقایع پشتصحنههایی در عالم معنا و ماورا (که دور از دسترس مخاطب است) ترسیم میکنند تا به این طریق وضع موجود را توجیه کرده و راه را هر نقد و اعتراضی ببندند. فهرست طویلی از این گزارهها در دو سه دههی اخیر در الاهیات سیاسی غیررسمی جمهوری اسلامی تولید و مصرف شده است که نوعاً در محافل کوچک مذهبی مانند هیئتهای سیاسی از زبان مداحان و وعاظ و برخی روحانیون خاص بسان «راز» بیان شدهاند. از پیشگوییها تا تشرفها، از خوابها تا مکاشفهها.
6. فصل مشترک همهی این گزارهها القای این روایت به مخاطب مذهبیِ معتقد به مشروعیت جمهوری اسلامی است که نظام مورد توجه و حمایتهای خاص غیبی و مشخصاً از جانب امام زمان است و رخدادها و پیشامدها (حتی اگر در “ظاهر” شکست و فاجعه و ناکارآمدی باشند) اما در “باطن” الطاف خفیه اند و صورتی در عالم غیب دارند که عامه مردم را توان فهمش نیست. این روایتپردازیها که برای مخاطبان شوقانگیز و امیدبخشاند، در همهی این سالها محملی برای سوءاستفادهی یک جریان خاص از عواطف مذهبی مخاطبان در راستای منافع سیاسی خود بوده است. بیجهت نیست که بهویژه در آستانهی هر انتخابات بازار این روایتها هم داغ میشود.
7. با توسعهی رسانهها و ظهور شبکههای اجتماعی، روایتهای غالیانه از تاریکخانه به اتاقهای شیشهای آمدهاند و هرازگاهی در رسانه انتشار انبوه پیدا میکنند و توسط کاربران به چالش کشیده میشود.
8. نکته قابل تأمل اینست که با وجود این چالشها و واکنش منفی افکار عمومی، اما از جانب نظام نوعاً کوچکترین واکنش منفی یا تلاش برای رائت روایتهای غالیانه دیده نمیشود. بلکه برعکس در بسیاری موارد این قبیل اشخاص بیشتر قدر میبینند و بر صدر مینشینند. نمونههایش کم نیست. از تولیت حرم حضرت معصومه (که چند سال پیش سخنان سخیفی درباره تولد رهبری به زبان آورد و بعدتر به امامت جمعه قم ارتقا یافت و یک ماه و چند روز پیش هم حکم تولیتاش تمدید شد) گرفته تا همین منبری سابق هیئتهای تهران و رییس حوزهی علمیهی مجلل امام خمینی در ازگل و امام جمعه موقت پایتخت که ید طولایی در داستانپردازیهای غالیانه در مسایل سیاسی کشور دارد و این سخنان را دربارهی دوستش مرحوم مصباح به زبان آورده است. که البته خود آن مرحوم هم در این روایتپردازیها دستی داشت و نمونهی مشهورش را همه به یاد داریم: رأیدادن امام زمان به کسی که تنها چند سال بعد خود آن مرحوم بزرگترین خطر تاریخ اسلام توصیفش کرد.
9. باایناوصاف جای تعجب نیست اگر در افکار عمومی این تلقی پدید آید که: «هرچه غالیتر، جایت عالیتر».
انتهای پیام