پاسخی به مصاحبهی زیبا کلام
یکی از مخاطبان انصاف نیوز با نام مستعار «آوارهی بیابان» در کامنتی ذیل خبر «فیلم | مصاحبه با صادق زیباکلام درباره ی انتخابات ۱۴۰۰» نوشت:
متن کامل مصاحبه انصاف نیوز با جناب آقای دکتر زیباکلام را شنیدم… اجازه میخواهم اندکی عمیقتر به تحلیلی غیرآکادمیک و اجمالی بنشینم.
نگارنده این سطور از مخاطبین انصاف نیوز هستم و از اینکه تولید محتوا میکنید و جریانسازی دارید متشکرم. هرچند نمیدانم به چه دلیلی روال اجرای مصاحبههای انصاف نیوز علیرغم محتوا با نواقص شکلی و محتوایی قرین است… دکور، پذیرایی از مهمان تا ضعفهای جدی از پرسشگران که جملگی نیازمند واکاوی و انشا اله جبران کاستیهاست. اما بااینوجود مصاحبههای انصاف نیوز ارزش شنیدن و تحلیل را دارند.
در مصاحبه اخیرتان با آقای دکتر زیباکلام لازم بود جناب آقای دکتر وارد یک مصاحبه دوسویه چالشی میشدند تا مصاحبهای متکلم وحده و این اشکال نه از جانب زیباکلام که متوجه انصاف نیوز است.
یک سالی است جناب آقای زیباکلام اصرار میورزند که انتخابات آتی ریاستجمهوری سهم افراطیون از جناح راست و تاکید دکتر جلیلی است و اینکه مردم حتی اگر سید محمد خاتمی و یا میرحسین موسوی به صحنه بیایند به ایشان رای نخواهند داد… بهتر بود در این مصاحبه جناب آقای دکتر دلایل کاملتری از آنچه روتین بیان میدارند را مطرح مینمودند. همه میدانیم که مردم از دکتر حسن روحانی ناامیدشده و عدول نمودهاند و ضریب اعتماد مردمی به شدت تقلیل یافته است و قسعلیهذا ولی به نظر میرسد رویگردانی مردم از انتخابات با احتساب دلایلی فوق با جامعهشناسی سیاسی ملت در تعارض باشد. نگارنده خود شهروند ایرانم و بدان مفتخرم ولی این افتخار و انتساب نافی این نیست که ضعفهای تاریخی بطن جامعه ایران را نادیده بگیرم یا نفی کنم. تجربه تاریخ نشان میدهد که ملت ایران و از جمله نگارنده! اهل مطالعات عمیق و تجربهاندوزی نیستند و ازاینرو مکررا از یک سوراخ گزیده میشوند. امروز مشقتهای زندگی برای جامعه وجود دارد و شاخصهای بورس سقوط کردهاند و… ولی اگر فیالمثل برنامه اقتصادی ۱۴۰۰ کموبیش مطابق خواست دولت به تصویب نهایی برسد و مردم پس از تعطیلات نوروز ۱۴۰۰ وارد بورس نفت و… شوند و چندین برابر سال ۹۹ بتواند معامله کنند و کسب درآمد، آیا همین ملت ساکت به انتخاباتی بیرمق لبیک نخواهند گفت؟ این فرض البته نزد نگارنده تا زیباکلام پذیرفته است که اقتصاد ایران مصرفی و نه تولیدی و شاخصهای اقتصادی و بانک مرکزی نه حاصل فعلوانفعالات بازار و چرخش اقتصادی بلکه دستوری و از بالا صادر و اعمال میگردند. کمااینکه دورهای سیبزمینی و دورهای وعده یارانه و امثالهم در انتخابات نقشآفرین بودند. از طرفی تجربه نشان داده است هم سید محمد خاتمی و هم احمدینژاد و حسن روحانی در انتخابات متکی به شناخت قبلی برای جامعه و یا برنامه مدون تعریف شده و یا گزینهای از یک سال پیش نبودند و جملگی محصول موجسواری و بگم بگم و گازانبری و لوله کردن و… آنهم فقط در چند روز مانده به انتخابات بودند. پس چگونه میتوان با قاطعیت و مکررا اعلام داشت که این وقایع تکرار ناشدنی است. اشکهای خاتمی در دور دوم انتخابش و پسران هاشمی و ناطق چهکار میکنند احمدینژاد و برجام بیحاصل و… هر یک توانستند در دور دوم مجدداً بانیان آن را پای صندوق بیاورند و پیروز شوند.
میپذیرم که کاندیداهای جریان اصولگرا عمدتاً تکراری و فاقد پشتوانه رای مردمیاند و پایگاه رای این جریان حدودا ۲۰ درصد فراتر نمیرود ولی آن آرای پوپولیستی احمدینژاد که جناب زیباکلام تاکید دارند لزوما وجود دارند مربوط به کدام قشر میشوند آیا جز این است که بخشی از آن مربوط به همین ۲۰ درصد و مابقی مربوط به آرا خاکستری هستند و آیا همین تایید موید این مطلب نیست که با این اوصاف حدود ۳۵ تا ۴۰ و حتی ۵۰ درصد جامعه ایران هنوز بعد ۱۲۰ سال شروع دموکراسی در ایران رسما و علنا و تئوریکی باوری به دموکراسی و آزادی و… ندارند؟!. اگر چنین است که هست پس سهم جناب زیباکلام از این نقصان تاریخی عظیم کجاست؟!. آیا این ضعف نمیتواند محصول ذات دموکراسی باشد که عنصری نا چسب به بدنه برخی جوامع میباشد؟ همانطوری که اصول و ارزشها نزد اصلاحطلبان و با گذشت ۲۲ سال از دوم خرداد موضوعی مبهم و بی تعریف است به نظر میرسد دموکراسی و آزادی و حدوحدود آن نیز مفاهیمی ذاتا بی تعریف نزد اصلاحطلبان هستند. باید بپذیریم که اکثر بزرگان اصلاحطلب امروز و نه نسلهای جوان آن خود جزو انقلابیون و ای بسا جریانات افراطی انقلابی اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ میباشند. نقش ایشان در پاکسازی احزاب و جریانات مخالف و معاند و تسخیر سفارت آمریکا و حمایت از جریان مقاومت فلسطین و لبنان و… در این باره قابلشمارشاند و نمیتوانند به نام دموکراسی خواهی به یکباره به این رزومه پشت کنند.
از طرفی اگر منظور زیباکلام از ضرورت درپیشگرفتن اصلاحات اساسی و شعار دموکراسی از طرف اصلاحطلبان برای بازگشت مجدد به قدرت ملاک عمل قرار گیرد آیا زیباکلام میتواند وارد مصادیق آن بشود؟ مثلا عدم حمایت از جنبشهای مقاومت که اخیراً هم فائزه هاشمی بیان کردند یا آزادی حجاب که اخیراً زیاد مطرح میشود یا تقلیل و یا حذف بعد اسلامیت نظام و ازایندست… آیا در آن صورت زیباکلام میتواند بگوید دارد در چارچوب قانون اساسی برای قدرت تلاش میکند یا اینکه باید بپذیرد که رسما و در بهترین صورت مثل نهضت آزادی که اتفاقا بازرگان آن آرزوی زیباکلام است با او برخورد بشود؟ آیا زیباکلام نمیداند یا خود را به راه دیگر میزند که وارد شدن در آنچه دموکراسی میداند و تعریف میکند عملا خارج شدن از ریل انقلاب حداقل ۳۰ ساله اخیر خواهد بود و آیا معنی این اصرار انتخاب تقابل در مقابل نظام خواهد بود؟
از طرفی به نظر میرسد تحلیل جناب آقای زیباکلام که میگوید ایشان بعد گزارش صد روزه آقای روحانی وارد نقد ایشان شدند و شرمنده مردم بوده و هستند آیا این تعبیر و عذرخواهی را میتوان به همین آسانی از جناب ایشان پذیرفت؟ … من شهروند کمسواد یا بیسواد و درگیر با بیشماری مشکلات اقتصادی و دنبالهرو نان شب و… اگر چنین استدلال کنم حرفی و سخنی نخواهد بود ولی چگونه میشود یک همراه دیرینه بازرگان و هاشمی رفسنجانی و استاد دانشگاه تهران و مؤلف چندین کتاب و صدها مقاله و سخنرانی صدها و بلکه هزاران سخنرانی بتواند به کسی رای بدهد و مردم را همراه او کند که فقط صد روز دیگر اینهمه تلاش و فریاد او حتی برای خودش وجاهت و اعتبار داشته باشد؟!. آیا هم ایشان طی ۳۸ سال گذشته جناب حسن روحانی را نمیشناخته است؟ آیا اگر روحانی از کره مریخ آمده باشد برای امثال من نوعی ولی آیا میتوانیم بپذیریم که همین حسن روحانی هم مسافری غریب آمده از کرات آسمانی با بشقاب پرنده بوده است؟!.
جناب آقای زیباکلام که نگارنده همواره مواضع ایشان را با اولویت دنبال میکند اذعان دارد که خانم فائزه بهترین گزینه ریاستجمهوری است و البته همگی با مواضع و دیدگاههای خانم فائزه آشنایی داریم خصوصا طی یک سال اخیر که جلوتر از امثال زیباکلام حتی سکوت در انتخابات آتی را بر انتخاب فردی غیر اصلاحطلب واقعی ترجیح میدهد و از نقد حتی برادرش ابایی ندارد. چگونه است زیباکلام همزمان میتواند حامی سرسخت فائزه یا محسن هاشمی با وجود تفاوتهای فکری و رفتاری بسیار و آشکار این برادر و خواهر باشد؟ کمااینکه حمایت سالیان سال و امروز جناب زیباکلام از علیاکبر هاشمی بهرمانی رفسنجانی با مواضع اصلاحطلبی ایشان در تضاد آشکار قرار دارد کمااینکه خانم فائزه اخیرا و تلویحا و شاید برای بار نخست برخی مواضع و عملکرد بابا را به نقد و حتی رد کشیدند؟
بنابراین آیا بهتر نیست برای دموکراسی خواهی جناب زیباکلام گذشته از پیشینه و وامدارش به خاندان هاشمی ابتدا خویشتن در اتاقی تنها بنشیند و درب را روی خود ببندد و چون بیرون میآید دقیقا بتواند بگوید نسبش با انقلاب ۵۷ و انقلاب ۹۹ و قانون اساسی و اسلامیت و جمهوریت نظام چیست و چگونه میتواند در این دایره قانون اساسی همان دموکراسی مورد اعداییاش باشد تا مردم بدانند با چه کسی طرف هستند؟
اینجاست که به نظر میرسد زیباکلام بیش از دیگر اصلاحطلبان اگر بشود گفت افراطی با خود یا بیگانه است یا دارند بهعنوان یک عنصر آشنا نقشی آشکار در مسیر افراطگرایی را برای انتخابات آتی در پیش میگیرند تا باز از همان ناآگاهیها یا پتانسیل موجسواری مردمی بهترین بهره را بگیرند؟
انتهای پیام
چیزی که آقای زیباکلام بهش توجه ندارد! این است که انتخابات 1400 همزمان با انتخابات شورا و روستا هاست و معمولا اکثر خانواده ها درگیر این انتخابات میشوند. خیلی از دوستان همکلاسی ها سابق یا فامیل دور یا نزدیک خودشان یا پدرشان یا فلان اقوامشون نامزد انتخابات شورای شهر میشوند درنتیجه سعی میکنند اکثر فامیل رو راهی صف انتخابات کنند و فامیل هم سعی میکنند رای دهند تا اگر فرد موردنظر پیروز شد در آینده درصورت نیاز براشون کاری انجام بدهد.. پس چیزی که قطعیه این است که آن مردمی که آقای زیباکلام میگویند ناامید هستند و باجرثقیل هم پای صندوق نمیان اتقاقا پای صندوق میروند! بله ناامید هستند اما پای صندوق رای میروند نه برای ریاست جمهوری بلکه به منظور شوراها… انتخابات شوراها هم معمولا آزادتر انجام میشود و طیف های گوناگون درآن مشارکت میکنند.
شخصی که به هدف شورا تا پای صندوق برود قطعا به ریاست جمهوری هم رای میدهد حتی اگر به نظام اعتمادی نداشته باشد و بقول زیباکلام در اوج ناامیدی باشد. با این تفاسیر برای نظام یک مشارکت 40 تا 50 درصدی تضمین شده… حتی میتواند با مناظره ها و بادرست کردن دوقطبی ها کاذب و موج سیاسی عده ای دیگری هم پای صندوق بیاورد. آقا زیباکلام همان کسی هست که درسال 92 بعد از رد صلاحیت هاشمی گفت انتخابات تمام شد و قطعا اصلاحات شکست خورده و هیچکس پاصندوق رای نمیرود و مردم بشدت ناامید شدن و به هیچ وجه مشارکت نمیکنند .. و مردم دو زار به امثال عارف و رواحانی اعتمادی ندارند و این ها اصلاحطلب قلابی هستند.. این مصاحبه هنوز هم درآرشیو سایت ایسنا موجود هست. و بعد از اینکه مناظره های سال 92 انجام شد و شور انتخاباتی حاکم شد آقای زیباکلام گفت بنده نظرم عوض شد و همه باید از روحانی حمایت کنیم!
درنتیجه آقای زیباکلام به هیچ وجه اون پختگی و نکته سنجی امثال عباس عبدی رو ندارد و معمولا بعد از شکست یا درزمان ناامید بسیار زود تسلیم میشوند و پرچم رو بالا میبرند.و زود احساساتی میشوند
تردید نکنید فضای انتخابات 1400 هم اینجوری نمی ماند. ممکن است در جامع حوادث یا اتفاقات غیرقابل پیشبینی رخ دهد از جمله ترور یک فرد اصلاحطلب یا برای مثال اگر رهبر فعلی درهمین چندماه فوت کند آنوقت 1400 تبدیل میشود به رفراندوم.. منظورم این هست که آقای زیباکلام از اتفاقات آینده خبرندارد و درناامیدی آینده رو پیشبینی میکنند و مثل همیشه زود قضاوت کردند.
جناب زیبا کلام در ظاهر امرمعتقد به رعایت اصل بی طرفی و دوری از تاریخ حکومتی است ، اشکالی هم ندارد.اما انچه
از ایشان می خوانیم و می بینیم نادیده گرفتن این اصول است. انچه می نویسد از نقد علمی فراتر و به جانبداری
از سیاست های غرب و حاکمان وابسته به غرب و آمریکا همچون رضا شاه است .و تمایلی به پرداختن به وجوه
مثبت نظامهای مستقل از سیاست های غرب همچون نظام ایران و جبهه مقاومت و رشادت رزمندگان دوران جنگ
هشت ساله و مقایسه آن با عملکرد ارتش نظامها ی گذشته ندارد. شاید متولد آمریکا و دیار غرب بود اوضاع را بهتر می دید و
با توجه به علاقه ای که به ژست اپوزیسیون دارد ،در آن صورت ازتبعیض نژادی در آمریکا ، سوء استفاده از مفاهیم
دموکراسی و حقوق بشر، حمایت از نظامهای موروثی و مستبد شیوخعرب و نظام اشغالگر قدس و کودتا های آمریکا ،
نحوه پایان دادن به جنگ جهانی دوم و اولین استفاده کننده از بمب اتم توسط حکومت آمریکا نقد و انتقاد می کرد .
ایکاش متولد امریکا بود. چرا؟
انوقت به آنها می گفت : ما آمریکاییها در ایرانکودتا کردیم پسر رضاه شاه را آوردیم، کاپیتولاسیون برانان بستیم ،
سفارت خانه ما را به محل بررسی شخصیت ها مورد نظرمان و بررسی وضعیت جغرافیای سیاسی و اقتصادی و
نظامی ایران و همسایگانشنمودیم در جنگ از صدام حمایت نموده اطلاعات نظامی به عراق دادیم ،، ولی وارد
کویت که شد به جنگ صدام رفتیم ، هواپیمای مسافربریآنها را ساقط کردیم و فرمانده نظامی آنها را ترور کردیم.
، به برجام رفتیم و گفتیم ایران به تعداتش عمل نماید .اما ما امریکاییها چی؟ تحریم اقتصادی را نه لغو
بلکه بیشترش نمودیم و نهایت برجام را رهایش نمودیم و به عهد خود وفا ننمودیم الان بازنگشته شرط برایشان
می گذاریم ..ما امریکاییها علیه انگلیس انقلاب کردیم اطلاعات نظامی به عراق دادیم ، دیم تا مستقل گردیم و آزاد .
در عوض ، وقتی ایرانیها علیه نظام مورد ما انقلاب کردند آشفته گشتیم
.آیا ایرانیها حق ندارند به ما اعتماد نکنند؟مطمئن باشید اگر زیبا کلام متولد آمریکا بود اینها را به به آنها میگفت .
او مرض ژست اپوزیسیون گیری که منهی به آنارشیسم می شود دارد.
باسلام بهمه عزیزان
من فقط یه چیز میتونم بگم اگر یه ذره غیرت در وجود ادم باشه حالش از هرچی زیبا کلام و بچه های رفسنجانی و امثال اینها بهم میخوره.اگر قرار براین بودکه اینها با عقاید افکار ایدئولوژی های سمی و ویرانگر برای ایران و اسلام ایرانی برسر کار باشند پس چرا انقلاب کردین؟همون پهلوی که کمی ابرو و عظمت و غیرتش ازاینها بیشتربود!!هنوز داغ سردار ماتوسینه ها غوغامیکنه این غربی و نوکرغرب وجامانده از سفره انقلاب کارها و ۷فداکاریهای بی دریغش رو باعث عقب ماندگی اعلام میکنه!!!ولله ازاین جماعت باید انتقام گرفته شود تسویه حساب شود.ولله راز بقای انقلاب پاک کردن کرمها و موریانه هاییست که ۴۰سال در حال خوردن بدنه انقلاب هستن و ارتش پیاده نظام غرب در ایران عزیز ماهستن.ولله دل ما مردم از دست این جماعت زبان دراز خون شده….
تاوقتی نظارت استصوابی باشد این کرمها و موریانه ها بقول شما خواهند بود و دلسوزان در حاشیه.
ببین همه تحلیل هات بیخودی است مردم دیگه به [بخش هایی از] نظام امیدی ندارند و متوجه شده اند [آنها] ظرفیت مملکت داری ندارند . مردم تا استقرار مکتب و ایده های لیبرالیستی دیگر رای نخواهند داد مطمئن باش
شما که میگید یه کاری کنید چند ماه مانده به انتخابات یه کاری کنیم مردم تو بورس خوب پول دربیارن نفست از جای گرم بلند میشه پس لطف کن به دوستانت بگو قیمت مسکن هم پایین بیارن نرخ اجاره رو پایبن بیارن. میارن؟؟دیگه با وام کارخانه هم نمیشه خونه خرید معلومه وضع مالیت خیلی خوبه که این حرف ها رو میزنی ۸ سال روحانی بدجوری برات باریده که میخوای امثال این آقا دوباره رای بیارن من طرفدار نه افول گرایان هستم و نه اسراف طلبان اینو گفتم چون افرادی از جنس شما عادت دارن وقتی کسی مخالفشون حرف میزنه بهش بگن تو طرفدار اصول گرایان هستی
اندکی صبر سحر نزدیک است
#بابا_نان_داد
#دوباره_اصلاحات
#1400
اندکی صبر سحر نزدیک است
#بابا_نان_داد
#دوباره_اصلاحات
#به_یاد_آور_امید_را
#1400
قبل زایش دوم خرداد دیگریم اما لیبرال سوسیالیسم
سوسیالیسم انسانی
باید مانند قبل دوم خرداد چپ اسلامی که امروز دوم خرداد شده پوست بیاندازد…
یک مقاله می نویسم قبلش ..
حجاریان گفته بود الان باید سوسیالیسم انسانی و اسلام رحمانی عمل کنیم
این همه حمله به زیبا کلام و فائزه هاشمی برای چیست چون این دو سنت شکنی می کنند و فاش گویی می کنند .مطلب پنهانی داشتن در فرهنگ ایرانی را می شود از مثل با سیلی صورت را سرخ می کند فهمید .تا کی تظاهر تا کی ریا بابا تشت خیلی وقته افتاده همین دیروز شمخانی از طالبان تعریف کرد که صدای ملت داغ دار افغانتستان بلند شدبابا اگه از خودمون انتقاد نکنیم پس کی می خواهیم درست شیم تاکی با جملات کلیشه ای ما بهترین ملتیم ما باهوش ترین مردیم ما الیم و بلیم خودمان را سرگرم کنیم بابا کشورهای همسایه ما دارن در مدل حکومت از ما جلو می زنن حالا ما همش دل خوش کردیم به کوروش و داریوش که دست آخر هم سلسه یشان توسط جوانکی نادان بنام اسکندر با ده پانزه هزار سرباز در هم پیچیده شد .تا هر کدام از ما یک زیباکلام یا فائزه نشویم همین خواهیم بود که ۲۵۰۰ سال است هستیم.
تا کی میخواهیم خودمون رو گول بزنیم، نه از اصلاح طلب آبی گرم میشه نه از اصول گرا. اینها همه خیمه شب بازیه برای چاپیدن ثروت این مملکت. من فقط یک دوره به موسوی رای دادم و بعد از اون هم در هیچ رای گیری شرکت نکردم، نه خودم رای میدم نه اجازه میدم خانوادم رای بدن. تو انتخابات قبلی هم مردم به خاطر بد و بدتر رفتن رای دادن، اما این سری دیگه آب از سر همه گذشته، بدتر از این نمیشه . مطمعنا این سری تعداد آرا بسیارکمتر خواهد شد و یک پوپولیست با وعدهایی مثل یارانه و … رای میاره، چون قشر روشن فکر جامعه مدتهاست که بی خیال شده.
فقط اینجاش که گفتی: نه خودم رای میدم نه اجازه میدم خانوادم رای بدن.
یعنی اوج آزاداندیشی و احترام به حقوق اعضای خانواده
سلام جناب آواره بیابان
نخستبن بار پرسم از کجایی
چذا از دار ویران بابانی؟
با عرض معذرت از شما.
گرامی دوست، حرف آقای زیباکلام که انتخابات رونقی نخواهد داشت البته درست است.مگر مردم چند بار باید از یک سوراخ گزیده شوند؟
انتخابات شکلی از تمربن دموکراسی است.انتخابات زمانی درست و مفید است که برونداشتی مفید داشته باشد.انتخابات بعنی حق رای دادن و حق رای دادن به معنی حق انتخاب است.صرف رای ربختن وقتی مفید است که شما نحوه رای دادن تعلیم میکنید.
در جمهوری اسلامی انتخابات از چندین صافی انتخاب هبات حاکمه میگذرد . چندین نهاد و شورا و مسجد نظر میدهند و آنوقت است که کاندید تایید میشود.تایید آن هم تایید نهایی نیست و باز دو سه نهاد دیگر حرف آخر را میزنند. خوب در ایتصورت کسی ماندگار در کاندیتاتوری میشود که تمام خواست های هیات حاکمه را با هزاران قسم و آیه حاضر به بر آورده شدن میشود. میماند شما که رای دهنده هستید.در نهایت این آقای منتخب هیچ تعهدی به شمای رای دهنده ندارد. در اینصورت پبدا کنید پرتقال فروش را!! پس شما چرا رای بدهید؟
سیستم حاکمیتی در جمهوری اسلامی یعنی انتخاب از بالا،دستور از بالا،و انجام از بالا ….اما مسولیت از پایین.
شما اگر مامور راهنمایی باشید و مسولی را از خطا باز دارید،به صورتتان سیلی مینوازند اما مسولیت با شماست و شما مواخذه میشوید.این یعنی دستور از بالا،اجرا از بالا،اما مسولیت از پایین….
با تشکر
جمشید
آیا بهتر نیست نگارنده متن و همفکران ایشان ابتدا خویشتن در اتاقی تنها بنشیند و درب را روی خود ببندد و چون بیرون میآید دقیقا بگوید نسبت انقلاب ۵۷ و قانون اساسی و اسلامیت و جمهوریت نظام با دموکراسی واقعی چیست؟ (نمونه دموکراسی غیر واقعی در منطقه با برگزاری انتخابات آزاد ریاست جمهوری !!!!!!! و کسب 100 درصد آرا برای 27 سال متوالی)