«ظریف، خمینی، هاشمی و پزشکیان در جریان اصلاحطلب دارای پایگاهند»
شفقنا نوشت: همواره با نزدیک شدن به زمان انتخابات، علاوه بر اینکه چه افرادی در این عرصه حاضر میشوند، حفظ اخلاق سیاسی و اسلامی و شعارهایی که کاندیداها سر میدهند، بیش از هر چیزی مورد توجه عامه مردم قرار میگیرد؛ رعایت نکردن اخلاق اسلامی در عرصه سیاسی بحثی است که به اعتقاد غلامرضا نوری قزلجه، نماینده مردم بستان آباد در مجلس شورای اسلامی به ارزشهای دینی و اعتقادی ما لطمه میزند.
این نماینده مردم در مجلس میگوید: به خاطر ارزشی بودن نظام و حاکمیت و تقدسی که برای مناصب در جهت کسب و دوام آنها ایجاد کرده ایم، اگر روزی پای مسئولی بلغزد، برخی این را به حساب ارزش ها می گذارند. یعنی آنقدر از ارزش های دینی و اعتقادی برای موفقیت و دوام موقعیت خودمان هزینه می کنیم که وقتی پایمان میلغزد و یا توفیقی در امور پیدا نمیکنیم، نمیگویند که فلانی پایش لغزید یا موفق نشد، بلکه میگویند ارزشها ناکارآمد است و به این ترتیب رفتارهای اشتباه مسئولین به اعتقادات مردم بویژه جوانان آسیب می زند.
غلامرضا نوری، فقر را هم در شأن جمهوری اسلامی ایران نمیداند و معتقد است کجای آموزه های دینی ما آمده که بهترین امکانات باید در دست غیر مسلمین باشد و مسلمانان هم نظارهگر باشند. ما که مدعی هستیم والاترین و مترقی ترین دین و مذهب را پیروی میکنیم، لذا باید پیشرفته ترین امکانات را در اختیار داشته باشیم.
متن گفتوگو با آقای نوری را در ادامه میخوانید:
- اسلام تاکیدات زیادی به حمایت از مردم و اقشار ضعیف جامعه دارد و همانطور که در سیره و روش پیامبران(ص) و ائمه معصوم(ع) میبینیم، کمک به محرومین، جزو جدایی ناپذیر زندگی آنها است. به نظر شما جامعه ما چقدر توانسته است در این زمینه موفق عمل کند؟
کمک به محرومین و نیازمندان وظیفه شرعی، اخلاقی و انسانی ماست و بسیار هم مورد تأکید پیامبر مکرم اسلام (ص) و ائمه معصومین (ع) بوده است. متاسفانه جامعه ما هم امروز دچار این مشکلات اقتصادی گردیده و حتی فقر اقتصادی بر موضوعات فرهنگی هم تأثیر گذاشته است. این روزها بسیار باب شده که گونی برنج و قوطی روغن را در سالن می چینند و عکس آن را منتشر میکنند در حالی که این کار، روش خوبی برای کمک به محرومین نیست. علی(ع) گونه به این مسایل بپردازیم بهتر است و کرامت انسانها در همه حال باید حفظ شود. البته باید ریشهای به این مسال پرداخت. محرومیت و فقر در شأن جامعه اسلامی نیست و باید ریشه کن شود؛ کجای آموزههای دینی ما آمده که بهترین امکانات باید در دست غیر مسلمین باشد و مسلمانان هم نظارهگر باشند. ما که مدعی هستیم والاترین و مترقی ترین دین و مذهب را پیروی میکنیم، لذا باید پیشرفته ترین امکانات را در اختیار داشته باشیم؛ در هیچ دینی به اندازه اسلام به علم توصیه نشده است و آنقدر که شیعه پویایی دارد و با علم مانوس است، شاید هیچ دین و مذهبی این اندازه با علم مانوس نباشد پس چرا توسعه یافته و پیشرفته نباشیم و چشممان به دنبال پیشرفت و توسعه دیگران و خودرو و پوشاک و … خارجی باشد. گاهی تفکراتی هم مطرح میشود مانند این که دنیا برای ما مهم نیست. اما دنیا را هم نمی توان رها کرد؛ در کنار دین مردم باید به دنیای آنها هم توجه شود. باید زیرساخت های تولید ثروت و اقتصاد را اصلاح و تقویت کنیم تا در سایه اشتغال مردمانی بی نیاز و عزتمند باشیم. همانطور که امام حسن مجتبی(ع) فرمودند «برای دنیایت چنان باش که گویی جاویدان خواهی ماند و برای آخرتت چنان باش که گویی فردا میمیری».
- پیامبر میفرمایند «من لا معاش له، لا معاد له» یعنی اسلام معاش و معاد را در کنار هم میبیند. لذا اقتصاد هم اگر در وضعیت خوبی قرار نداشته باشد، دینداری هم مورد خدشه قرار می گیرد و اگر به اقتصاد توجه شود شاهد این وضع نخواهیم بود.
متأسفانه ما در جامعه شاهد اقشار کم درآمدی هستیم که با زحمت فراوان میتوانند معاش خانواده خود را تأمین نمایند و حتی برخی از مردم با مشکل بیکاری مواجه هستند. بی شک مشکلات اقتصادی بویژه فقر و تنگدستی از عوامل موثر در کاهش اقبال و حاکمیت ارزش های دینی در جامعه است. در کشور مسلمان ترکیه حدود ۴۰ سال پیش زمانی که اوضاع اقتصادی این کشور مناسب نبود، دینداری هم کمرنگ شده بود ولی با بهتر شدن اوضاع اقتصادی، دوباره شاهد حاکم شدن ارزش های دینی و دینداری در میان مردم این کشور هستیم با وجود اینکه حتی حکومت رسمی دینی هم روی کار نیآمده بود؛ عموما بعد از اینکه وضعیت معیشتی انسان ها بهتر می شود به سراغ این بیت از مولانا می روند که «از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود…» و در اسلام هم سریع می توان جواب این سوال را پیدا کرد. اما متأسفانه امروزه موضوعات اقتصادی و محرومیت و فقر، به بزرگترین مشکل اغلب جوامع مسلمان تبدیل شده است. کمونیسم بیش از ۷۰ سال بر جامعه مسلمان جمهوری آذربایجان فشار ایدئولوژیکی آورد ولی بعد از فروپاشی شوروی و استقلال با اینکه در غفلت ما، با سلایق سیاسی و مذهبی دیگر، بیشتر مرتبط شدند اما وقتی وضعیت اقتصادی مردم بهبود یافت روحیه دینداری مجددا اوج گرفت و در جنگ اخیری هم که برای باز پس گیری اراضی اشغالی با ارمنستان داشتند، دیدیم که غیرت دینی و توسل به فرهنگ جهادی و دفاعی برگرفته از آموزههای شیعی آنان در کنار امکانات مادی از عوامل مهم پیروزی شأن بود؛ حتی در غم از دست دادن رزمندگان خویش ذکر مصیبت اهل بیت(ع) را زمزمه میکردند و این نشان می دهد که اگر فضا از بعد مادی و اقتصادی فراهم شود، فطرت انسانها با آنچه که خداوند و دین خواسته، همراه میشود.
خوشبختانه در ایران ریشه های دیانت از دوام و قوام کم نظیری برخوردار است ولی در عین حال از حساسیت ویژهای هم برخوردار بوده و علاوه بر مسایل اقتصادی و معیشتی، بخشی هم به عملکرد ما مسئولین باز میگردد. به خاطر ارزشی بودن نظام و حاکمیت و تقدسی که برای مناصب در جهت کسب و دوام آنها ایجاد کردهایم، اگر روزی پای مسئولی بلغزد، برخی این را به حساب ارزش ها میگذارند. یعنی آنقدر از ارزش های دینی و اعتقادی برای موفقیت و دوام موقعیت خودمان هزینه می کنیم که وقتی پایمان می لغزد و یا توفیقی در امور پیدا نمی کنیم، نمیگویند که فلانی پایش لغزید یا موفق نشد، بلکه میگویند ارزشها ناکارآمد است و به این ترتیب رفتارهای اشتباه مسئولین به اعتقادات مردم بویژه جوانان آسیب می زند.
- مجلس یازدهم در آغاز کار، اقتصاد و بهبود وضعیت معیشتی مردم را در اولویت قرار داد و رییس مجلس هم پیام رهبر انقلاب را نقشه راه مجلس عنوان کرد؛ با این تفاسیر عملکرد مجلس یازدهم و مدیریت آنرا در حل مشکلات معیشتی مردم را چقدر موفق ارزیابی میکنید؟
مشارکت پایین مردم قطعا در کیفیت مجلس هم تاثیرگذار است. ولی من اکثر نمایندگان مجلس یازدهم را افرادی با روحیه خدمتی بالا دیدم؛ یعنی با نیت کمک به کشور و مردم وارد مجلس شدند اما شاید آنطور که همه ما آرزو داشتیم، در این چند ماه گذشته، نتوانستیم به این نقطه برسیم. در دیدگاه من برخی اشکالات را در مدیریت میبینم، مدیریتی که در داخل مجلس شکل گرفت و اکثریت مجلس را شکل داد. این مدیریت گویا فکر نکردند که برای خدمت به مردم و حل مشکلات اقتصادی و معیشتی آنها قدم های جدی و مقتضی را بر دارند بلکه بلافاصله بعد از استقرار، جهت گیریها به سمت انتخابات ریاست جمهوری تغییر کرد.
برخی افراد، مجلس را به عنوان یک سکو و پلکان برای رسیدن به دولت و ریاست جمهوری تلقی کردند و همین طرز فکر، نقطه شروع ایجاد زاویه از اهداف اصلی مجلس بود؛ وقتی در این موقعیت قرار گرفتند لاجرم به سمت درگیریها لفظی و موضع گیری های تنش زا می روند که نه تنها دردی از اقتصاد و معیشت را دوا نمیکند بلکه بیشتر هم به آن دامن میزند. به عنوان نمونه این نوع رفتارها به شاخص بورس، نرخ ارز و روابط بین المللی هم متعرض می شود و این فضاها را بدتر میکند. اشکال کار این بود که برخی در مجلس بعد از شکل گیری، به جای اینکه روحیه های سالم و علاقمند به خدمت را برای ارائه طرح های قوی، تعامل سازنده با سایر قوا به ویژه قوه مجریه هماهنگ کنند و فضای انقلابی و با اخلاق اسلامی در جامعه شکل بگیرد، به سمت تقابل و درگیری و موضع گیری تنش زا حرکت کردند که اثر آن در جامعه به صورت منفی در حوزه های مختلف دیده می شود. بنابراین چیزی که از مجلس انتظار داشتیم، فعلا به نقطه مطلوب نرسیده است.
- اخیر مباحث مربوط به قیمت نهاده ها و کالاهای اساسی، مشکلاتی را در حوزه اقتصاد و معیشت برای مردم ایجاد کرده است و اختصاص ارز ۴۲۰۰ تومانی هم به اعتقاد برخی از کارشناسان نتوانست قیمت کالاهای اساسی را تنظیم کند. به نظر شما که نائب رئیس کمیسیون ویژه تولید و اصل ۴۴ و همچنین عضو یک کمیسیون اقتصادی مجلس ( کشاورزی) هستید مشکل اساسی در این حوزه چیست و چگونه باید مرتفع شود؟
قیمت گوشت ۲ سال قبل حدود ۷۰ الی ۸۰ هزار تومان بود و الان به ۱۲۰الی ۱۳۰ هزار تومان رسیده است؛ همچنین ۲ سال قبل خودروی پراید حدود ۳۵ میلیون تومان بود و الان حدود ۱۳۰ میلیون تومان است؛ قیمت آهن و فولاد و لوازم خانگی هم در این مدت حدود ۳ برابر شده است؛ اما افزایش قیمت تولیدات کشاورزی به اندازه سایر کالاها نیست و این اثر ارز ترجیحی (۴۲۰۰) است. من قبول دارم که این کالاهای کشاورزی و مواد غذایی کالای مصرفی روزانه مردم است و حتما باید ملاحظات خاص خود را داشته باشد ولی این نکته را هم نباید فراموش کرد کسانی که این کالاها را تولید می کنند اغلب خودشان جزو اقشار پایین جامعه یعنی کشاورزان ، دامداران و روستائیان هستند و بقای آنها در عرصه تولید و درآمد و معیشت خودشان هم مهم است. در کشور ما بخش کشاورزی، بخش مظلوم است چون برخی از تصمیم گیران و تصمیمسازان اعتقادی به این بخش ندارند و عده ای فقط شعار میدهند و اعتقاد عملی به آن ندارند. علت عقب ماندگی ما هم همین است که اعتقادی به آن نداریم و تفکرمان این است که اگر برج های بلند و ماشین های لوکس بسازیم، حتما به توسعه میرسیم؛ غافل از اینکه در ۸ کشور صنعتی جهان، امنیت غذایی بالای ۱۰۰ درصد است و همه آنها از صادرکنندگان مواد غذایی هستند؛ یعنی دو بخشی که همیشه توأمان رشد می کنند اما در کشور ما بقیه بخشها را رشد می دهیم و کشاورزی را رها کردیم و فقط شعار می دهیم. مشکل اساسی در کشور ما کم توجهی به بخش کشاورزی است که این آثار را به دنبال دارد لذا بخش کشاورزی نمی تواند پویا و خود اتکا شود.
در سطح جهانی هم قیمت نهادهها حدود ۲۵ درصد افزایش داشته است و به این افزایش قیمت باید ضعف مدیریت را در سامان دهی واردات مواد اولیه اضافه کرد؛ بخش زیادی از این نهادهها به دلیل عدم هماهنگی بین جهاد کشاورزی و صمت و بانک مرکزی و گمرک ماه ها در بنادر ماند و با فشار رییس جمهور و مجلس ترخیص شد که نوساناتی در جوجهریزی و تولید مرغ و تخم مرغ به وجود آورد. بنابراین بخشی از افزایش قیمتها قهری است و وقتی قیمت همه کالاها بالا رفته، نمیتوان قیمت بخشی از کالاها را ثابت نگه داشت. ولی حتما باید کنترل و نظارت دقیق برای قیمت ها صورت بگیرد؛ ضمن اینکه سود تولیدکننده را تامین میکنیم، در عین حال نمیخواهیم سود کلان به جیب واسطه ها برود؛ حتما بایستی تشکلهای تولیدکنندگان شکل بگیرد که زنجیره مزرعه تا سفره را کوتاه تر کرده و بخش زیاد سود اقتصادی متعارف بین مصرف کننده و تولیدکننده توزیع شود نه واسطه.
با این استدلال که ارز ۴۲۰۰ تومانی اصلا به دست تولیدکننده و یا مصرف کننده نرسیده و متعاقب آن عده ای مطرح می کنند که به دنبال حذف ارز ترجیحی از کالاهای اساسی هستند، به نظر من در شرایط فعلی خطرناک است و اگر حذف شود مستقیم روی قیمت تمام شده تاثیر میگذارد؛ اینکه بگوییم چون در توزیع ارز ۴۲۰۰ تومانی احتمال انحراف وجود دارد پس آنرا حذف کنیم درست نیست بلکه باید جلوی انحراف و تخلف را گرفت؛ لذا حذف ارز ترجیحی، قیمت کالاهای اساسی را فوق العاده افزایش خواهد داد؛ درحالی که مواد غذایی نیاز ضروری جامعه است و باید ارزان و آسان در دست مردم قرار بگیرد اما یارانه آن را نمی تواند تولیدکننده پرداخت کند.
در گزارش تلفیق هم این ارز حذف شده بود که با اصلاح مجدد بودجه، سعی میکنیم یارانه کالاهای اساسی و دارو را حفظ کنیم. بودجه اصلا به دولت نباید باز میگشت چون آنچه روی مانیتور و سیستم رای گیرین مایندگان بود و به آن رآی دادیم، گزارش کمیسیون تلفیق بود نه لایحه دولت و وقتی گزارش تلفیق رأی نیاورد باید در خود کمیسیون اصلاح میشد اما رییس مجلس آن را به دولت بازگرداند ولی امیدواریم دولت قبل از مهلت مقرر آنرا به مجلس برگرداند و احتمالا زمان اجازه دهد که به صورت سه شیفتی روی آن کار کنیم و تا ۲۸ اسفند بودجه جمع بندی شود.
- شما به عنوان سخنگوی فراکسیون مستقلین چقدر میتوانید از ظرفیت نمایندگانی که نزدیک به جبهه شما هستند برای تقویت فراکسیون استفاده کنید تا جلوی برخی اقداماتی که تاثیر بدی برای مردم و معیشت آنها دارد را بگیرد؟
روحیه نمایندگان را روحیه خدمت می بینیم به همین جهت دلایل و توضیحاتمان را نسبت به طرح ها و لوایح مختلف بیان می کنیم که بعضا موثر واقع میشود اما مکلف هستیم هدفمان را اعلام و وظیفه خود را انجام دهیم؛ اینکه چقدر مقبول اکثریت نمایندگان قرار بگیرد، مشخص نیست اما از تذکر و یادآوری و اصرار بر مسیر عقلانیت و خردورزی و توجه به مسائل اساسی جامعه و مردم در مجلس ، هیچ گاه کوتاه نمیآییم، که البته بی تاثیر هم نیست. بنابراین اقلیت در مجلس بی تاثیر نبوده و ایفای نقش داشته و خواهد داشت.
- انتخابات ۱۴۰۰ را در پیش رو داریم و مردم انتظار دارند تجربه انتخابات مجلس یازدهم، در انتخابات ریاست جمهوری تکرار نشود و به جای توهین، رعایت اخلاق اسلامی و رسیدن جامعه به نقطه مطلوب در دستور کار قرار بگیرد. در صورت ادامه بی اخلاقی ها، عکس العمل مردم چگونه خواهد بود؟
من در اینجا باید رهنمودی که اخیرا رهبر معظم انقلاب برای رعایت اخلاق اسلامی مطرح فرمودند را خصوصا از سوی کسانی که تریبون و محل اظهار نظر دارند، یادآور شوم. متاسفانه یکی از دردهای اساسی امروز جامعه ما رفتارهایی است که به ارزشهای ما لطمه می زند. جوانی که مطبوعات و یا فضای مجازی را ورق میزند، وقتی میبیند برخوردها و اظهارنظرهای بعضی از افراد ارزشی، مقامات و مسئولین کشور، از مدار اخلاق خارح شده، ناخودآگاه در ذهن او هم تاثیر میگذارد و یکی از عللی که باعث رویگردانی از ارزش ها می شود، همین رفتارهای برخی از مسئولین است. رهبری تذکر به جایی داشتند و امیدواریم همه مسئولین آن را رعایت کنند و در انتخابات ۱۴۰۰، اخلاق اسلامی سرلوحه فعالیت های انتخاباتی قرار بگیرد و اگر اینچنین نشود به نظر من به افتضاح خواهد کشید؛ چون رویه ای که از چند دور قبل شروع شده است و بی پروایی هایی که از سوی نخبگان صورت گرفت، با شیب فزاینده قابل توجهی در حال حرکت است و اگر در خرداد ۱۴۰۰ هم ادامه داشته باشد، به انزجار مردم از رفتار کاندیداها و فعالان سیاسی ختم خواهد شد و مستقیم در مشارکت آنها تاثیر می گذارد. یعنی نحلههای سیاسی و جریانات فکری، کاندیداها و کسانی که از همین الان تنور انتخابات را داغ می کنند، به فکر رعایت اخلاق باشند تا موجب کمرنگ شدن انتخابات نشوند.
بعد از رعایت اخلاق، مشارکت برای ما مهم است زیرا در شرایط فعلی از نظر داخلی و بینالمللی به انسجام، همدلی و وحدت کلمه نیاز داریم و تبلور آن در میزان مشارکت مردم در انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ خصوصا انتخابات ریاست جمهوری نمود پیدا خواهد کرد، بنابراین هر اقدامی را که بتواند مشارکت مردم را افزایش دهد باید تقویت گردد و از اقداماتی که باعث کاهش مشارکت می شود، پرهیز شود. از همین میزانِ مشارکت بالا است که می توان انتخاب خوب را انتظار داشت و مشارکت بالا، پشتوانه محکمی در تعاملات داخلی و بینالمللی برای هرکسی که می خواهد رأی بیاورد، خواهد بود. همچنین وقتی مشارکت بالا باشد، طبیعتا عقل جمعی بیشتری در میدان حضور دارد و انتخاب اصلح تری انجام خواهد شد.
- ولی متاسفانه این بی اخلاقی ها بعضا به سبک زندگی تبدیل شده و بعضا حتی از طبقه حاکمان به طبقه مردم سرایت پیدا میکند «الناس علی دین ملوکهم» که در بخشی از جامعه هم میتوان نمونههایی از آن را دید. لذا همانطور که گفتید این کار به ارزش ها لطمه می زند و صرف تذکر دادن تاثیری نخواهد داشت. چه کاری و چگونه باید انجام شود تا شاهد اینگونه رفتارها نباشیم؟
این بداخلاقی ها بعضا در اثر تکرار به فرهنگ تبدیل می شود. قانون برای افترا، تهمت، فحاشی و … محلی برای رسیدگی دارد و حکم آن هم مشخص است اما اگر به خاطر ملاحظات سیاسی و جناحی جدی گرفته نشود، دامن همه را می گیرد که اوج آن را متاسفانه در انتخابات ها شاهد هستیم؛ همانطور که ما انتخابات آمریکا را تقبیح می کنیم و ریشخند میزنیم که چگونه در مناظره ها و مبارزات انتخاباتی با هم درگیر میشوند، پس اگر دقت نکنیم ما هم مثل آنها خواهیم شد. درحالی که برازنده جامعه اسلامی نیست که در انتخابات، اخلاق و توصیه های اسلام زیر پا گذاشته شود. بنابراین باید برخوردهای اساسی و قانونی بدون اغماض صورت بگیرد زیرا اگر بازدارندگی نداشته باشد، معضلات بسیاری را به وجود می آورد و تشخیص حق را از ناحق سخت خواهد کرد. ما نتیجه انتخاباتی که از فحاشی و افترا به دیگران بدست آمد را دیدیم و باید از آن درس بگیریم. اگر چنانچه بی اخلاقی و بی پروایی نهادینه شد آنوقت در این فضای آلوده کسی که معتقد و مقید به اخلاق اسلامی است متأسفانه می بازد و در مقابل کسی که تعهد و قید و بندی ندارد و نسبت به آبروی دیگران بی پروا است برنده خواهد شد و آن وقت خسارت آن را همه جامعه اعم از حاکمیت تا پایین ترین اقشار جامعه باید بپردازند.
۱۰-۲۰ سال قبل در تلویزیون ما نشان می داد که در مجالس بعضی از کشورها عده ای جمع میشدند و همهمه راه میانداختند و یا درگیری لفظی و گاهی فیزیکی اتفاق می افتاد و صدا و سیمای ما این صحنهها را به عنوان یک آبروریزی و یک بداخلاقی نشان می داد، ولی متاسفانه ما هم کم کم خودمان به سمت این داستان ها می رویم.
- در حال حاضر گمانه زنیهای بسیاری در خصوص نحوه ورود اصلاحطلبان و اصولگرایان به انتخابات ۱۴۰۰ مطرح میشود. ارزیابی شما از این مساله چیست؟
نظر شخصی خودم را مطرح می کنم که اگر چنانچه فضا، فضای مشارکتی بازی باشد، طبیعتا کاندیداهای بیشتری هم از طیف های اصلاح طلبان، معتدلین و اصولگرایان حضور پیدا خواهند کرد. ای کاش بتوان فضایی فراهم کرد که همه جریان های سیاسی رسمی کشور بتوانند کاندیدایی در بین کاندیداهای ریاست جمهوری داشته باشند. چون اگر هدف این است که همه مشارکت داشته باشند،بنابراین طیفهای فکری که در چارچوب نظام فعالیت می کنند باید امکان حضور و رقابت را داشته باشند؛ در اینچنین شرایطی من خیلی به نتیجه فکر نمی کنم زیرا همینکه سلیقه های مختلف، کاندیدایی برای انتخابات داشتند و مردم هم مشارکت کردند پس همه پیروز هستیم. پس با این روند ما ۸۰ درصد انتخابات را برنده هستیم و ۲۰ درصد باقی مانده به این مساله باز میگردد که فرد انتخاب شده، از جهات سیاسی و اجرایی فرد شایسته ای برای این پست هست یا نه و آیا آشنایی به حوزههای مختلف دیوانی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و بین الملل دارد یا نه و چقدر جامعه و مشکلات فعلی را میشناسد. من اطمینان دارم اگر چنین مشارکت و حضوری وجود داشته باشد، مطمئنا فرد بهتری انتخاب خواهد شد، و تصور من این است که احتمالا در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ مردم با حضور و انتخاب خودشان درس مهم و به یاد ماندنی را به جریانات مرسوم و سنتی موجود در سپهر سیاسی کشور خواهند داد.
به هر حال انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ از حساسیت ویژهای برخوردار است؛ تحریمهای متعدد و ظالمانهای که با آنها روبه رو هستیم، موضوعاتی مانند توافق هسته ای و آینده آن، تعاملات بینالمللی، معادلاتی که در منطقه و در سطح بین المللی شکل می گیرد؛ چگونگی تعامل با جریان جدیدی که در آمریکا روی کار آمده و نحوه ارتباط با اروپا و همسایگان و…، شخصیتی می خواهد که بتواند از یک طرف همه این موارد را مدیریت کند؛ همچنین از طرف دیگر باید دورترین روستاها و نقاط محروم کشور را از نظر برنامه ریزی بشناسد که چگونه بتواند سطح زندگی و معیشت آنها را ارتقاء ببخشد و رشد اقتصادی کشور را به رقم قابل قبول ارتقاء دهد. در دنیای امروز نمی توان گفت به ما ربطی ندارد که درجهان خارج چه اتفاقی می افتد چون دنیای امروز، دنیای تعامل و همکاری است و ما هم باید به دور از انزوا و انفعال در این تعاملات و گفتمان های بین المللی نقش فعالی ایفا کنیم. و حل کردن این ماتریس بلند بالا یک رییس جمهوری توانمند می خواهد و با شعار احساسی و مد لباس و کت و کاپشن و پیراهن و … نمیتوان کشور را اداره کرد.
- پیش بینی شما از کاندیدای هر دو جریان و برنامه های آنها که اجمالا این خصوصیات را میتوانند دارا باشند کدام است؟
عصر ارتباطات، دانش و اطلاعات است و تهیه یک برنامه خوب برای رسیدن به اهداف، صرفا روی کاغذ کار سختی نیست. بلکه مهم این است که فرد به برنامه ای که می نویسد پایبند باشد و در سوابق و گذشته او، اعتقاد به برنامه ای که اعلام میکند و توانایی عملیاتی سازی آن وجود داشته باشد. الان چون صحنه انتخابات کامل شکل نگرفته است لذا نمی توان خیلی دقیق گفت ولی چنین بر می آید که آقایان سید ابراهیم رئیسی، قالیباف و احمدی نژاد در بین جریان اصولگرایی افراد مطرح دارای پایگاه رای سنتی هستند و در بین جریان اصلاح طلب تنوع چهره ها زیاد است هر چند مستقیم این افراد اعلام آمادگی نکرده اند ولی آقایان ظریف، سید حسن خمینی، هاشمی و پزشکیان از چهره هایی هستند که در عین توانمندی، در شرایط فعلی از اقبال عمومی بیشتری هم برخوردار هستند.
آقای لاریجانی نیز علیرغم درخواست های زیاد، تا کنون ایشان نپذیرفته اند که وارد انتخابات ریاست جمهوری شوند. اما اگر قبول کنند و وارد این عرصه شوند به دلیل امتیازات فوق العادهای که آقای علی لاریجانی دارند قطعا معادلات موجود دچار تغییراتی خواهد شد.
انتهای پیام
… از خود ایشان بپرسید تا حال مشکل چند مراجعه کننده را کاملا حل و فصل کرده و به نتیجه رسانده .
شما با تصویب قوانین ضدتولید و آب دوغ خیاریتان پدر ملت را در آوردید .
600 نفری لیسانس و فوق لیسانسی که در بستان آباد پشت در اتاق شما به خط شدند و تمنای کار داشتند را چرا بی پاسخ گذاشتید ؟!!!