خرید تور تابستان

اسلام سیاسی؛ افول در غرب اسلامی و صعود در شرق اسلامی

علی‌اشرف فتحی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «اسلام سیاسی؛ افول در غرب اسلامی و صعود در شرق اسلامی» نوشت:

۹ سال پیش که مُرسی؛ تنها رهبر برآمده از انتخابات آزاد در تاریخ چند هزار ساله مصر با کودتای ارتش برکنار شد، بشار اسد در یک سخنرانی گفت: «اسلام سیاسی آفتی بود که جهان اسلام با آن مواجه شد و سقوط مرسی را باید به منزله سقوط اسلام سیاسی دانست. هرکسی که دین را در خدمت سیاست و به سود یک گروه سیاسی و علیه دیگران به کار گیرد، در هر کجای دنیا که باشد سقوط خواهد کرد. با سقوط اسلام سیاسی، اسلام به نقش طبیعی خود بازخواهد گشت».

این سخنرانی اسد در نشست گروهی از روحانیون و ائمه جماعات سوریه و در اوایل جنگ داخلی این کشور برگزار شد و حاکم دمشق، اسلام سیاسی را به معنای «بهره‌برداری از عواطف دینی مردم در جهت منافع سیاسی اشخاص یا حکومت‌ها» تفسیر کرد. اسد گفت: «نمی‌توان اسلام سیاسی را شکلی از حکومت دانست. در حالی نظام سیاسی ولایت فقیه در ایران ایران و نظام سوریه یک شکل از حکومت هستند که قانون اساسی آنها بر اساس شریعت اسلامی نوشته شده و نمی‌شود اینها را با اسلام سیاسی یکی کرد. سیاست یک امر بشری و تابع امیال و خطای انسانی است و ربطی به اسلام که یک امر الهی است ندارد. پس سقوط اسلام سیاسی، به نفع دین است. این پدیده یک جرثومه، مشکله و آفتی است که دامن‌گیر مسلمانان شده و با نابودی آن، اسلام به اصل خود که دعوت بشر به امر الهی است برمی‌گردد».

اکنون حدود یک دهه پس از این سخنرانی، «اسلام سیاسی» با کمک یکی از مهم‌ترین مدافعان آن یعنی پاکستان، دوباره در افغانستان قد علم کرده است. پاکستان در قرن بیستم با افکار و فعالیت‌های اقبال لاهوری و ابوالاعلی مودودی به مرکز اصلی تربیت نیروهای فکری و نظامی حامی سلفی‌گری و غرب‌ستیزی بدل شد؛ جریانی که رؤیای بازگشت به اسلام اولیه و حاکم کردن ارزش‌های دینی مورد نظر خود را بر جوامع در سر داشته است. اکنون با سست شدن عربستان سعودی در استمرار اندیشه سلفی، این تفکر بار دیگر در پاکستان‌گراهای حاکم بر افغانستان ظهور یافته و آنها هستند که باید فریاد اقبال لاهوری از «چنگیزی افرنگ» را بار دیگر سر دهند. گویی خود را مخاطب این شعر اقبال می‌دانند که: «معمار حرم باز به تعمیر جهان خیز!».

مودودی در جوانی‌اش (سال ۱۹۴۱ در کتاب اصطلاحات چهارگانه در قرآن) گفته بود که تنها هدف و مطلوب ذاتی در دین، تشکیل حکومت دینی است و عبادات نیز ابزارهای این حکومت هستند. از نگاه او ترجمه «دین» به زبان‌های دیگر بسیار مشکل است و کلمه «State» نزدیک‌ترین کلمه به معنای واقعی «دین» محسوب می‌شود. وی همچنین بر این باور بود که حکومت دینی در میان دولت‌های مدرن به حکومت بلشویک‌ها و فاشیست‌ها بیشترین شباهت را دارد.

اگر روزی رد پای پاکستان با فعالیت مخرب افرادی همچون گلبدین حکمتیار در افغانستان جلوه‌گری داشت، اکنون عریان‌تر از هر زمانی شاهد حمایت و حضور مستقیم این دولت و گسیل نیروهای مذهبی و نظامی و امکانات جنگی فراوان از پاکستان به افغانستان برای غلبه اسلام طالبانی هستیم. اگرچه گفته می‌شود که پاکستان درصدد است از اهرم طالبان برای فشار بر هند در مسأله کشمیر استفاده کند، اما به نظر می‌رسد که ماجرا ابعاد گسترده‌تری دارد و چه‌بسا شاهد تلاش برای تحقق رؤیای امثال اقبال و مودودی در سرزمینی به وسعت پاکستان وافغانستان باشیم؛ رؤیایی که تکثر موجود در افغانستان می‌تواند مهم‌ترین مانع آن باشد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا