گزارش: «دکترهایی» که در انقلاب پایاننامه میفروشند
/ معضلات انتشار مقاله و پایاننامه در ایران در گفتوگو با محمود صادقی بههمراه گزارش میدانی /
امینه شکرآمیز، انصاف نیوز: بازار فروش غیرقانونی پایاننامه و مقاله در خیابان انقلاب داغ است. هیچ رهگذری امکان ندارد هنگام عبور از میدان انقلاب با چند تا از کسانی که تبلیغ نوشتن پایاننامه و مقالهی آیاسآی را میکنند برخورد نکند. این در حالی است که این کار غیرقانونی است و تقلب و سرقت علمی محسوب میشود.
خبرنگار انصاف نیوز برای تهیهی گزارش میدانی از روند کار و قیمتهایی که دفاتر فروش مقاله و پایاننامه ارائه میکنند به خیابان انقلاب رفته است. قیمتهایی که آنها ارائه میدهند از ۲-۳ میلیون تا ۷-۸ میلیون تومان متغیر است. محمود صادقی در رابطه با راهکارهای مقابله و پیشگیری از چنین پدیدهای به انصاف نیوز میگوید: «راهکار حقوقی آن «قانون پیشگیری و مقابله با تقلب علمی» است. این قانون اصلا در واکنش به همین پدیده تصویب شده است. در آن قانون پیشبینی شد که علاوه بر پلیس بهعنوان نیروی انتظامی، ماموران وزارت علوم هم بهعنوان ضابط شناخته شوند و با این پدیده مقابله کنند. هرازگاهی میبینیم که این کار انجام شده است. یعنی خیلی از دفاتر این افراد را پلمپ و آنها را مجازات میکنند. ولی چون متاسفانه پدیدهی گستردهای است با برخورد پلیسی و قضایی صرف مشکل حل نمیشود و ما شاهد شیوع چنین پدیدهای هستیم. لذا علاوه بر راهکار حقوقی از نظر فرهنگی هم باید کار شود که قبح این کارها در بین مردم جا بیافتد و از نظر حقوقی هم باید جدی گرفته شود و به صورت بازدارنده برخورد شود».
متن کامل گفتوگوی انصاف نیوز با محمود صادقی و همچنین گزارش میدانی تهیهشده از خیابان انقلاب را در ادامه بخوانید:
محمود صادقی: انتشار مقاله در ایران تبدیل به یک «تکلیف» شده است
انصاف نیوز: پروسهی انتشار مقاله در ایران دچار چه معضلاتی است؟
محمود صادقی: ماجرا ابعاد مختلفی دارد. یکی از معضلاتِ مربوط به نوشتن و انتشار مقاله در ایران، تبدیل شدن آن به یک «تکلیف» در دانشگاهها است. در سابق افراد براساس علایق علمیِ خودشان مقالهی علمی مینوشتند. اما امروزه مقالهنویسی به بخشی از وظیفهی رسمی افراد در دانشگاهها تبدیل شده است؛ اعم از دانشجویی که میخواهد از پایاننامهی خود دفاع کند یا استاد دانشگاهی که میخواهد بهعنوان هیئت علمی استخدام شود یا در دانشگاه ارتقا پیدا کند، مطابق با مقررات موظف به ارائهی مقاله هستند. بعضی از دانشگاهها به چاپ مقاله در نشریات علمی-پژوهشی داخلی اکتفا میکنند و بعضی دیگر هم چه از باب تکلیف چه از باب دادن امتیاز، چاپ مقاله در نشریات خارجی را ملاک قرار میدهند. بُعد مثبت این مسئله این است که موجب گسترش چاپ مقالات در مجلات داخلی و مجلات بینالمللی و خارجی شده است. اما با توجه به اینکه چاپ مقاله در این نشریات تبدیل به یک تکلیف شده است، افرادی را وادار میکند برای اینکه این تکلیف را انجام دهند از طرق غیرمتعارف و غیرمعمول اقدام به این کار کنند.
نوشتن و چاپ مقاله را با پرداخت پول انجام میدهند
مثلا ممکن است دانشجویی خودش مقاله را ننویسد و با پرداخت پول تقاضا بکند فرد دیگری برای او این کار را انجام دهد. در این رابطه بعضی از بنگاههایی درست شدند که سفارش نوشتن مقاله را میگیرند و انجام میدهند. متاسفانه این مسئله خیلی رایج شده است. همچنین گزارشهایی هست که بعد از تهیهی مقاله، برای چاپ آن در مجلهی معتبری با پرداخت پول، افراد متوسل به روشهای غیرمتعارف و غیراخلاقی میشوند. بعضی از مجلات خارجی با دریافت پول ممکن است مقالاتی را چاپ کنند. همچنین بعضی از مجلات داخلی نیز ممکن است چنین اقداماتی را انجام دهند. به هر حال ما شاهد پدیدهی ناهنجار تقلب علمی در چاپ مقالات در ایران طی سالهای گذشته بودیم.
گسترش بیرویهی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی به این مسئله دامن زده است
یک عامل دیگر هم که به این مسئله دامن زده است، گسترش بیرویهی کمی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی است که موجب میشود اساتید راهنما در پایاننامهها و رسالههای تحت راهنمای خودشان، نظارت علمی لازم را نداشته باشند و پایاننامههای بیکیفیت نوشته میشود. به تبع آن خروجی این پایاننامهها، مقالههای بیکیفیتی میشود. متاسفانه این موضوع در بعضی مقاطع باعث نوعی رسوایی در مجلات علمی خارجی برای ایران شده است. ازجمله اینکه چند سال پیش، از طرف دو مجلهی معتبر nature و science گزارشهایی آمد که تعداد قابلتوجهی از مقالات چاپشده توسط نویسندگان ایرانی اصیل نیستند و مشتمل بر اقتباس از مقالات دیگر بدون ارجاع است که تحت عنوان «سرقت علمی» از آن یاد میشود. حتی متاسفانه در سالهای گذشته، گزارشهایی از چاپ مقاله یا کتاب توسط بعضی از اشخاص مشهور علمی هم منتشر شده است که مرتکب سرقت علمی شدهاند.
راهکارهای فرهنگی، علمی، سیاستگذارانه و حقوقی برای مقابله با این مسئله وجود دارد
راههای مقابله و پیشگیری از چنین پدیدهای چیست؟
راهکارهای مختلف فرهنگی و علمی و سیاستگذارانه و همچنین راهکارهای حقوقی برای مقابله با این مسئله وجود دارد. راهکارهای فرهنگی و سیاستگذارانه خیلی مهمتر هستند؛ یعنی سیاستگذاری کلی که میتوان برای توسعهی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و همچنین تبیین آییننامههای مربوط به دفاع، ارتقا و استخدام انجام داد. در حال حاضر در سیاستگذاریها و آییننامهها تاکید زیادی روی کمیت مقالهای که افراد باید ارائه کنند میشود. این سیاست منجر به انحراف از مسیر و رشد این پدیده میشود. وقتی در سیاستهای کلی کشور توسعهی کمی آموزش عالی در قالبهای مختلف دولتی یا غیردولتی مورد لحاظ قرار میگیرد، باعث میشود که این موضوع چنین روندی داشته باشد.
باید در این زمینه آموزش فرهنگی داشته باشیم
اما شاید مهمترین راهکار این است که این سیاستها اصلاح شود. بهعلاوه ما باید در این زمینه یک آموزش فرهنگی داشته باشیم که سرقت علمی هم مانند سرقت اموال مادی در فرهنگ ما تقبیح شود و زشت تلقی شود. از لحاظ حقوقی هم نیازمند راهکارهای حقوقی هستیم؛ هم راهکارهای قانونگذاری و هم ضمانت اجرایی قوانین در ضابطین دادگستری و دادگاهها. البته ما در این زمینه قانون داریم ولی این قوانین باید بهگونهای تقویت شوند. ما یک قانون قدیمی داریم؛ قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان که در سال ۴۸ تصویب شده است. یک قانون هم در شهریور سال ۹۶ در مجلس دهم تصویب شد که من بسیار پیگیر آن بودم. البته لایحهای بود که وزارت علوم داده بود و ما در مجلس خیلی روی آن کار کردیم و در کمیسیون قضایی و در کمیسیون آموزش و تحقیقات بررسی و تکمیل شد و بهعنوان قانون «پیشگیری و مقابله با تقلب علمی» به تصویب رسید.
قانون پیشگیری و مقابله با تقلب علمی
اگر ممکن است دربارهی این قانون کمی توضیح دهید.
پیرو پدیدهی عرضهی متقلبانهی پایاننامه و مقاله که به یک کسبوکار تبدیل شده است، این لایحه توسط وزارت علوم تهیه شد برای اینکه با این مسئله مقابله کنند و این کار را جرمانگاری کردند. این لایحه را دولت به مجلس نهم داده بود که در آن دوره بررسی نشد و در مجلس دهم مورد بررسی قرار گرفت. عنوان لایحه «قانون مقابله با تقلب علمی» بود. من پیشنهاد کردم علاوه بر راهکار مقابلهای و جرمانگاری باید راهکار پیشگیرانه هم به آن اضافه شود که با این نگاه، چند ضابطه و حکم پیشگیرانه به آن افزوده شد و عنوان آن به «قانون پیشگیری و مقابله با تقلب علمی» تغییر یافت. راهکار پیشگیرانه همانطور که گفتم اصلاح سیاستهای توسعهی کمی مراکز آموزش عالی و اصلاح آییننامههای مربوطه است و همچنین الزام دانشگاهها و گروههای آموزشی به اینکه موقع تصویب پروپوزالهای پایاننامهها و موقع بررسی مقالههای اساتید برای ارتقا، آنها را از نظر اصیل بودن و غیرتقلبی بودن بررسی کنند. همچنین عناوین پایاننامهها بررسی شود که عناوین تکراری نباشد و موقع دفاع هم استاد راهنما و گروه مربوطه پایاننامه را بررسی کنند. البته نرمافزارها و سامانههای خاصی هم در این زمینه وجود دارد، سامانهای مثل سامانهی همانندجویی که باعث کنترل و پیشگیری از دفاع یک پایاننامهی تقلبی و چاپ یک مقالهی تقلبی میشود.
جزای نقدی و ابطال مدرک و امتیاز در قانون پیشگیری و مقابله با تقلب علمی پیشبینی شده است
در آن قانون برای کسانی که مرتکب چنین کاری میشوند جزای نقدی پیشبینی شده است، همچنین ابطال مدرک و امتیازی که ممکن است از این بابت کسب کرده باشند. یعنی اگر ثابت شود که دانشجویی با مقاله یا پایاننامهی تقلبی فارغالتحصیل شده است، مدرک او لغو شود. یا اگر استادی با ارائهی مقالهی تقلبی ارتقا پیدا کرده باشد یا امتیازی گرفته باشد، علاوه بر آن جزای نقدی که در نظر گرفته شده است، امتیازی که گرفته است هم لغو شود. همچنین راهکارهای فرهنگسازی و آموزش هم در این قانون پیشبینی شده و وزارت علوم مکلف شده است در سرفصلها و دروس رشتههای مختلف، درس حقوق مالکیت فکری را متناسب با هر رشته بگنجاند. این قانون در سال ۹۶ تصویب شد و یک سال طول کشید تا آییننامهی اجرایی آن تصویب شود و الان چند سالی است که این قانون در حال اجرا است. البته باید ارزیابی شود تا ببینیم تصویب و اجرای آن چه مقداری در کاهش این پدیدهی زشت در ایران نقش داشته است.
در کشورهای دیگر به اندازهی ایران روی مقالات آیاسآی تاکید نمیشود
گزارشهای غیرواقع از مقالات آیاسآی چقدر در ایران اتفاق میافتد؟
آیاسآی یک ایندکس است که مجلات علمی که از نظر این موسسه معتبر هستند در آن نمایه میشوند. چندهزار مجله در سراسر دنیا در این شاخص نمایه شدهاند. وقتی گفته میشود مقالهای در آیاسآی چاپ شده است به این معنا است که در مجلاتی که تحت پوشش این نمایه هستند چاپ شده است. غیر از آیاسآی، نمایههای دیگری مثل اسکوپوس هستند که در ایران در دانشگاهها پذیرفته میشود. البته این میزان توجه و تأکیدی که در دانشگاههای ایران روی این شاخص وجود دارد، در کشورهای دیگر بهویژه در کشورهای پیشرفته وجود ندارد. من سال ۲۰۰۹ یک دورهی چهارماههی فرصت مطالعاتی را در مؤسسهی حقوق مالکیت فکری ماکس پلانک مونیخ گذراندم. برایم جالب بود که از رئیس مؤسسه پرسیدم آیا مجلهی شما در آیاسآی نمایه شده است؟ او نمیدانست آیاسآی چیست و در ذهنش آن را با سازمان جاسوسی پاکستان که آن هم اختصارا موسوم به آیاسآی است ربط داد. این در حالی بود که مجلهی آنها از معدود مجلات حقوقی اروپایی است که در ایندکس آیاسآی نمایه شده است. منظور اینکه این تاکیدی که روی آیاسآی در ایران وجود دارد، در خود کشورهای پیشرفته وجود ندارد و آنها پیشرفت علمی افراد را با شاخص های دیگری مثل ارائهی نظریهی جدید میسنجند.
بعضی مجلات در داوری مقاله جدیت بیشتر و بعضی جدیت کمتری دارند
به هر حال میزان شدت عمل و جدیتی که در داوری مقاله اعمال میشود به مجلهای که مقاله را چاپ میکند بستگی دارد. بعضی از مجلات هستند که جدیت زیادی دارند و اساسا در مرحلهی داوری مقالهای را که فاقد اصالت است، رد میکنند. ولی حتی در آیاسآی و اسکوپوس مجلاتی هستند که در مرحلهی داوری نظارت و جدیت لازم را ندارند. حتی بعضی از مجلات از خود نویسندهی مقاله میخواهند که به آنها داور معرفی کند! بعضی از مجلات هم به نویسنده با توجه به رزومهی او اعتماد میکنند و براساس این اعتماد کنترل زیادی نمیکنند.
به این ترتیب ممکن است بعد از چاپ مقاله کشف خلاف شود. همانطور که گفتم چند سال پیش از طرف مجلات nature و science گزارشهایی مبنی بر تقلب علمی بعضی از افراد سرشناس ایرانی، که بعضا از مقامات بودند، منتشر شد. آن گزارشها مربوط به بعضی از همین مجلاتی بود که در آیاسآی هستند. البته یک راهی که نشان میدهد مقالهای که در سطح بینالمللی چاپ میشود اعتبار دارد یا خیر، میزان استناد به آن مقاله پس از چاپ است که به آن citation میگویند. امروزه بهجای اینکه بگویند فلان استاد چند تا مقاله نوشته است، citation مقاله و اچ ایندکس او را ملاک قرار میدهند؛ یعنی اینکه چقدر منابع علمی دیگر به آن مقاله بهعنوان یک منبع علمی ارجاع دادهاند.
گاهی اساتید مقالهی دانشجویان را به اسم خود چاپ میکنند
چقدر اتفاق میافتد که اساتید از دانشجویان سوءاستفاده کنند و مقالهای که دانشجو نوشته است را به اسم خود چاپ کنند؟
من آماری ندارم؛ ولی کموبیش اتفاق میافتد. برای خود من در دورهی دانشجویی این اتفاق افتاد که یکی از اساتید مقالهی من را بدون اینکه اسم من را بهعنوان نویسندهی مشترک ذکر بکند چاپ کرد. شاید تصور آن استاد این بود که چون استاد آن درس بوده و قبلا در آن موضوع مقالهای داشته است باید مقالهی من را تنها به نام خودش چاپ بکند! در هر صورت چنین پدیدهای وجود دارد. البته برعکس آن هم اتفاق میافتد. یعنی دانشجویی که فارغالتحصیل شده است، کار مشترکی با استادی میکند، مثلا مقالهای مستخرج از رسالهی خود مینویسد که استاد راهنما و استاد مشاور در این کار با او همکاری کردهاند، ولی مقاله را بدون ذکر نام استاد چاپ میکند.
گاهی دانشجویان مقالهی مشترک با استاد راهنما را به نام خودشان منتشر میکنند
برای من هم این اتفاق افتاده است. استاد راهنما بودم و بعضی از دانشجویان من بدون ذکر نام استاد راهنما مقالهشان را منفردا چاپ کردند. حالا شاید تصور آنها این باشد که نقش خودشان، نقش اصلی بوده است. البته خیلی از دانشگاهها طی مقرراتی ملزم کردهاند که در مقالهای که مستخرج از پایاننامهی دانشجو و رسالهی دانشجو است علاوه بر نام دانشجو، نام استاد هم ذکر شود، که این رویه هم قابل انتقاد به نظر میرسد. البته اغلب اساتید در مرحلهی راهنمایی پایاننامه و رساله به اندازهی کافی مشارکت میکنند و دانشجو باید هم اخلاقا و هم قانونا اسم استاد را بهعنوان نویسندهی مشترک در مقاله بیاورد. اما بهدلیل توسعهی کمی مراکز آموزش عالی و دانشگاهها ممکن است یک استاد تعداد زیادی پایاننامه و رساله را تحت راهنمایی داشته باشد و فرصت کافی برای راهنمایی دانشجو نداشته باشد. در این شرایط دانشجو میبیند که استاد مشارکتی نداشته است و دانشجو را ملزم میکند که نام او را بهعنوان نویسندهی مشترک مقاله ذکر کند. همین امر موجب شده است که بسیاری از استادان در طول یک سال دهها مقاله چاپ کنند و در رزومهی یک فرد چند صد مقاله ذکر شده است که بسیار مایهی تعجب است. چون اگر فرض شود که فردی همهی روزهای سال را صرف نوشتن مقاله کند، قاعدتا نمیتواند این تعداد مقاله بنویسد؛ مخصوصا اینکه بعضی از این استادان همزمان سمتهای اجرایی هم دارند.
خیلی از دفاتر این افراد را پلمپ و آنها را مجازات میکنند
در خیابان انقلاب میبینیم که افرادی مرتب در حال تبلیغ نوشتن مقاله و پایاننامه برای دیگران هستند، چه راهکاری برای جلوگیری از فعالیت این افراد وجود دارد؟
راهکار حقوقی آن همان قانون پیشگیری و مقابله با تقلب علمی است. این قانون اصلا در واکنش به همین پدیده تصویب شده است. در آن قانون پیشبینی شد که علاوه بر پلیس بهعنوان نیروی انتظامی، ماموران وزارت علوم هم بهعنوان ضابط شناخته شوند و با این پدیده مقابله کنند. هرازگاهی میبینیم که این کار انجام شده است. یعنی خیلی از دفاتر این افراد را پلمپ و آنها را مجازات میکنند. ولی چون متاسفانه پدیدهی گستردهای است با برخورد پلیسی و قضایی صرف مشکل حل نمیشود و ما شاهد شیوع چنین پدیدهای هستیم. لذا علاوه بر راهکار حقوقی از نظر فرهنگی هم باید کار شود که قبح این کارها در بین مردم جا بیفتد و از نظر حقوقی هم باید جدی گرفته شود و به صورت بازدارنده برخورد شود. همچنین در سیاستهای توسعهی مراکز علمی باید بازنگری شود و راهکارهای پیشگیرانهای که در قانون پیشگیری و مقابله با تقلب علمی است در دانشگاهها با جدیت اعمال شود. یعنی وقتی میخواهند پایاننامه یا مقالهای را ارزیابی کنند، حتما درمورد اصالت آن و اینکه خود فرد آن را تهیه کرده باشد، کنترل لازم را انجام دهند. بنابراین برای حل ریشهای این معضل ما به یک نظام همهجانبه و چند لایه نیاز داریم که هم با سیاستگذاری، فرهنگسازی، آموزش و تدابیر اجرایی و آییننامهای در مرحلهی پیشینی از این پدیده پیشگیری کند و هم در مرحلهی پسینی با تدابیر مؤثر و بازدارندهی حقوقی و قضایی با آن مقابله کند.
گزارش میدانی از وضعیت دفاتر پایاننامه و مقالهفروشی در خیابان انقلاب
از چهارراه ولیعصر تا میدان انقلاب را طی میکنم، حوالی میدان انقلاب کمکم سروکلهی کسانی که تبلیغ فروش پایاننامه و مقاله میکنند پیدا میشود. پیرمردی روی موتوری در پیادهروی خیابان انقلاب نشسته و تابلویی را در دست دارد که روی آن درشت نوشته شده است: «پایاننامه، مقالات ISI». پیرمرد ساکت نشسته و صرفا با گرفتن تابلو به سمت پیادهرو بهطوری که رهگذران آن را ببینند کار خود را انجام میدهد. به سمت او میروم و میگویم برای نوشتن پایاننامه و مقاله نیاز به کمک دارم. میپرسد «چه رشتهای هستی؟». میگویم «ریاضی». تلفن همراهش را درمیآورد و شمارهای را میگیرد. از شخصی که پشت خط است میپرسد «آقا شما ریاضی هم کار میکنید؟» سپس گوشی را قطع میکند و به من اشاره میکند که همراه او بروم. وارد خیابان ۱۲ فروردین میشویم و بعد از پیمودن مسیری وارد پاساژی به نام «مجتمع کتاب فروردین» میشویم. در انتهای پاساژ دفتری به نسبت بزرگ وجود دارد. من را راهنمایی میکند که به همراه او وارد دفتر شوم. به داخل دفتر که میرسیم پیرمرد میگوید «دکتر چطوری؟». مردی که پشت میزی نشسته میگوید «مخلصیم».
«هزینهی نگارش پایاننامه سه و پانصد و نگارش مقاله دو تومان است»
سپس پیرمرد از مغازه بیرون میرود و من برای «دکتر» توضیح میدهم که رشتهام ریاضی است و میخواستم هم پایاننامهام را برایم انجام دهند و هم برایم مقاله آیآسآی بنویسند. حرفم را قطع میکند و میگوید «مقالهی آیاسآی را ما فقط براتون مینویسیم، چاپ نمیتونم بکنم چون لینکش رو ندارم. ولی برات مینویسم با تعهد به اینکه هر اصلاح و revise ای روی کارت بخوره رایگان برات انجام بدم». میپرسم هزینهی آن چقدر میشود؟ میپرسد «ارشد هستید؟» میگویم بله. میگوید «هزینهی نگارش پایاننامتون سه و پونصد میشه و نگارش مقالهتون هم دو تومن». میپرسم هزینهی اصلاحات آن چقدر میشود؟ میگوید «اصلاحات رایگانه». میپرسم تضمینی وجود ندارد که مقالهای که مینویسید حتما چاپ شود؟ میگوید «ببین تضمینی بالاتر از اینکه اصلاحاتتون را براتون انجام بدیم نیست». میپرسم چند درصد احتمال دارد آیاسآی شود؟ میگوید «ما سعی میکنیم مقالهای که براتون مینویسیم با کیفیت مناسب برای آیاسآی و علمی-پژوهشی باشه». میپرسم چند درصد مقالاتی که تا به حال نوشتید آیاسآی شده است؟ میگوید «والا…ببینید ما مقالاتی که مینویسیم بستگی به خواست دانشجو داره. بعضیا میگن یه مقالهی سر کلاسی میخوام، بعضیا میگن یه مقالهای میخوام که در کنفرانس پذیرفته بشه، بعضیا میگن نه علمی-پژوهشی و آیاسآی میخوام. اون مقالاتی که در سطح علمی-پژوهشی و آیاسآی نوشتیم، همهشون خداروشکر تا حالا آیاسآی شدند».
«برای مقالات کنفرانس مبلغ پایینتری نسبت به مقالات علمی-پژوهشی میگیریم»
میپرسم آیا قیمت مقالات علمی-پژوهشی و آیاسآی با سایر مقالات متفاوت است؟ میگوید «ببین علمی-پژوهشی و آیاسآی ۲ تومنیه. اگه بخوای در سطح پایینتر باشه یک تومن، یکوپونصد میشه». میپرسم مثلا مقالهی کنفرانس چقدر میشود؟ میگوید «آره، اون یکوپونصد میشه». میپرسم آمادهسازی پایاننامه و مقاله چقدر زمان میبرد؟ میگوید «زمان نگارش مقالهتون ۲۰ روزه». میپرسم پایاننامه چطور؟ میگوید «پروپوزالتون یک هفته تا ده روز، فصل یک و دو و سهتون ۲۰ الی ۲۵ روز و فصل چهار و پنجتون ۳۰ الی ۳۵ روز». میپرسم با لاتک مینویسید یا با وُرد؟ میگوید «با وُرد. کسی توی انقلاب لاتک کار نمیکنه». میپرسم غیر از شما کسان دیگری هم هستند که برای نوشتن پایاننامه و مقاله دفتر داشته باشند؟ میگوید «من اطلاعی ندارم. ولی خب دفاتر دیگری هم غیر از دفتر من برای پایاننامه هست. همین بندهخدایی که شما را آورد برای یک دفتر دیگه کار میکنه ولی چون با کار ما آشنایی داره ما را معرفی کرده. از کار ما خداروشکر دوستان راضی بودند. تا آنجایی که اطلاع دارم کسی لاتک کار نمیکنه». میگویم چون رشتهی ما ریاضی است برای فرمولنویس با لاتک کار میکنیم. میگوید «ما مشکلی نداریم، فرمولها را توی وُرد براتون مینویسیم». کارت او را میگیرم و از مغازهاش خارج میشوم. روی کارت نوشته شده است «موسسهی علمی-پژوهشی ب…».
«مقاله و پایاننامه هر دو حولوحوش ۴-۵ تومان در میآید»
به سمت جایی که پیرمرد نشسته بود برمیگردم. وقتی به او میرسم دختر و پسر جوانی دارند با او حرف میزنند. پسر جوان گوشی پیرمرد را میگیرد و با آنکه پشت خط است چند ثانیهای صحبت میکند. سپس به پیرمرد میگوید «گفتند رشتهی ما را کار نمیکنند و گوشی را به او پس میدهد». وقتی دختر و پسر جوان از پیرمرد دور میشوند به سمت او میروم و میگویم اگر جای دیگری را هم میشناسد به من معرفی کند. پیرمرد میپرسد «بهت گفت چند میگیره؟». میگویم حولوحوش دو-سه تومان. میگوید «خداوکیلی خیلی خوب بهت گفته، همین را بچسب که آدم خوبیه». با این حال از او میخواهم اگر جای دیگری را هم میشناسد به من معرفی کند. از من میخواهد شمارهای را روی گوشیام بگیرم. میگوید «فامیلش غلامیه، بگو میرزایی معرفی کرده». شماره را میگیرم. به کسی که پشت خط است میگویم برای پایاننامه و مقاله کمک میخواهم. وقتی میفهمد رشتهی من ریاضی است میگوید که ما رشتهی ریاضی کار نمیکنیم. به او میگویم برای بقیهی دوستانم که رشتههای دیگری هستند میخواهم بدانم حولوحوش قیمتتان چقدر است، میگوید مقاله و پایاننامه هر دو حولوحوش ۴-۵ تومان در میآید.
به سمت پیرمرد برمیگردم و میگویم که گفتند رشتهی من را کار نمیکنند. پیرمرد میگوید «همین اولی را بچسب. خیلی آدم خوبیه. هر کی رفته پیشش راضی بوده، اینجوری نیست که کار مشتری را رو دستش نگه داره. هم زود تحویل میده هم کیفیت کارش خوبه. خداوکیلی مرد خوبیه، همین را بچسب». از او تشکر میکنم و مسیرم را ادامه میدهم.
«چون دانشگاه امیرکبیر هستی هزینهی نوشتن پایاننامه ۷-۸ تومان درمیآید»
در ادامهی مسیر مردی که تعداد زیادی کارت در دستانش دارد، کنار پیادهرو ایستاده، وقتی میخواهم از کنارش عبور کنم میگوید «پایاننامه، مقاله خانوم؟».
میایستم و میگویم برای نوشتن پایاننامه و مقاله کمک میخواهم. یکی از کارتهایی که در دست دارد را به من میدهد و میگوید شمارهای را روی گوشیام بگیرم. نام طرف «دکتر خ…» است. پشت تلفن میگویم میخواهم بدانم قیمتهایتان در چه سطح است. رشتهام را میپرسد و میگوید رشتهی ریاضی را کار میکند. میگوید «برانکه قیمت را بگم باید بدونم موضوع چیه و باید مقالهی بیس را ببینم. به دانشگاه هم بستگی داره، دانشگاه به دانشگاه قیمت فرق میکنه». میگویم دانشگاه امیرکبیر هستم. میگوید «امیرکبیر سطحش بالاست، روی ۷-۸ تومن حساب کن». به سمت مردی که در کنار خیابان تبلیغ میکرد برمیگردم و میپرسم مردم از کار ایشان راضی هستند یا نه؟ میگوید «آره،هر کی رفته راضی بوده. من خودم سفارشت را میکنم تا کارت را خوب در بیاره». وقتی میفهمد رشتهی من ریاضی است میگوید «دکتر خ…» هم ارشدش را ریاضی خوانده است. دفترش در جایی قرار دارد که بالای آن نوشته شده است «بازارچهی کتاب». از ورودی آن چند تا عکس میگیرم و مسیرم را ادامه میدهم.
«برای پایاننامه و مقاله ۶-۷ تومان پول میگیریم»
در ادامهی مسیر مرد میانسالی تابلویی در دست گرفته که روی آن نوشته شده «پایاننامه، مقالات ISI» و در خیابان فریاد میزند «پایاننامه، مقاله بیا». به سمت او میروم. او نیز از من میخواهد شمارهای را روی گوشیام بگیرم. فردی که پشت خط است میگوید ریاضی کار نمیکند. وقتی از او میخواهم حولوحوش قیمت کارهایی که انجام میدهد را بگوید، میگوید «حولوحوش۶-۷ تومن در میآد».
انتهای پیام