تزریق واکسن کرونا و منظر اخلاقی
دکتر محمدعلی عبداللهی، استاد فلسفه دانشگاه تهران، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده، دربارهی تزریق واکسن کرونا از منظر اخلاقی نوشت:
موافقان و مخالفانِ تزریق واکسن یکدیگر را نادانهایی خطاب میکنند که به دست خود طناب خودکشی به گردن خویش میاندازند. در این نبرد سرنوشت موافقانِ واکسن توانستهاند با استناد به نتایجِ (فعلاً) ایجابیِ تزریقِ واکسن، موضع خود را درست نشان دهند و بیشترِ مردم را به تزریقِ واکسن وادار کنند، اما هنوز هم کسانی هستند که مخالف تزریق واکسناند. تا اینجای کار به نظر میرسد همه چیز عادی و علمی است. اما پرسش نگارنده این است که جمع شواهدِ تجربی و تبیین های علمی چگونه توانسته است نوعی الزام ایدئولوژیک! پدید آورد؟
دنیای جدید خود را دشمن ایدئولوژی معرفی میکند و آن را به حال بشر مضّر میداند. کرونا اما کاری کرده است که مدعیان دنیای جدید بتوانند تزریق واکسن را به الزامی ایدئولوژیک تبدیل کنند. دنیای جدید به همان اندازه که از نظر تکنولوژی شگفتانگیز مینماید از نظر فرهنگی و اخلاقی نیز شگفتانگیز است. با علم به جنگ ایدئولوژی میرود و در عین حال علم را به ایدئولوژی تبدیل میکند. منظرِ علمی و تجربی با تکیه بر مراکز تصمیمساز جهانی توانسته است دیدگاه خود را مبنی بر مفید بودن تزریق واکسن به الزامی حقوقی و قانونی تبدیل کند و بر رقیبانی از جنس خود نیز تحمیل کند. هدف این یادداشت این نیست که در باب فایده تزریقِ واکسن، جانب موافق یا مخالف را ترجیح دهد. هدف این است که ببینیم از منظر اخلاقی چه میتوان گفت؟ آیا میتوان امری مفید به حال بشر را به امری الزامی و قانونی تبدیل کرد؟ ایا الزام به تزریق واکسن امری اخلاقی است؟
به نظر میرسد قانونِ الزام تزریقِ واکسنِ کرونا مانند هر قانون دیگری مبنایی عقلایی دارد. عقلا برای حفظ جان خود اهمیت قائلاند. تزریق واکسن، جانِ انسان را حفظ میکند. کسی که واکسن نزند نه تنها جان خود را به خطر میاندازد که جان دیگران را نیز در معرض خطر قرار میدهد. در این صورت برای دفع خطر احتمالی باید همگان را ملزم به تزریق واکسن کرد.
تلاش میکنم نشان دهم که صورت مسئله از منظر اخلاقی پیچیدهتر از چیزی است که در ابتدا به نظر میرسد. به نکتههای زیر توجه کنید:
۱. انسانها اختیار بدن خویش را دارند. اجبار دیگران به زدن واکسن نوعی تجاوز به حق اختیار دیگران و کاری غیر اخلاقی است.
۲. در صورتی که تزریق نکردن واکسن به مرگ خودِ شخص یا دیگری منتهی شود، الزامِ دیگران به زدن واکسن نه تنها فعلی اخلاقی که وظیفهای اخلاقی است.
۳. تزریق واکسن تا حدِّ قابل قبولی توانسته از مرگ و میر انسانها پیشگیری کند اما هنوز دلیلِ قاطعی در دست نیست که بر اساس آن بتوان گفت تزریق واکسن هیچ عوارضِ مهلکی در آینده ندارد. آیا بشر اخلاقاً مجاز است برای نجات جان تعدادی، آینده خود را به خطر اندازد؟ فرض کنید کرونا بیست میلیون انسان را نابود کند اما تزریق واکسن کرونا چه بسادر آینده میلیونها بلکه نسل بشر را در خطر جبران ناپذیری قرار دهد. هنوز از نظر علمی این احتمال نفی نشده است. در این صورت الزام به تزریق واکسن کاری غیر اخلاقی است.
۴. آیا کسانی که واکسن زدهاند از روی اختیار واکسن زدهاند؟ به نظر میرسد بیشتر آنان در اثر فشار و الزام روانی که از ناحیه متخصصان صورت گرفته واکسن زدهاند. متخصصانی که هرچند خود نیز واکسن زدهاند اما درباره عواقب آن چندان اطمینان ندارند.
همین مقدار نشان میدهد که با مسئلهای دشوار و جدلی الطرفین سروکار داریم.
۵. هم اکنون کشورهایی تزریق واکسن را تبدیل به الزامی قانونی کردهاند که تخلف از آن مجازات در پی دارد و شخص را از خدمات اجتماعی محروم میکند. زمزمه چنین کاری در کشور ما نیز به گوش میرسد.
این کار بی گمان پیامدهایی خواهد داشت واز منظر اخلاقی مسئله را پیچیدهتر هم میکند. در این صورت مخالفان تزریق واکسن به کارهایی عملی دست خواهند زد که دست کم پیامدهای اخلاقی بسیار دارد. به نمونهی زیر توجه کنید:
گزارش شده است که در یونان شماری از مخالفانِ واکسن به صورت هماهنگ نفری ۴۰۰ یورو به پزشکان رشوه دادهاند. از پزشکان خواستهاند که به جای تزریقِ واکسنِ کرونا به آنان آب تزریق کنند. رشوه دهندگان گمان کردهاند با این کار هم از عوارض احتمالی واکسن نجات یافتهاند وهم از پیامدهای قانونیِ فرار از واکسن. پزشکان امّا ۴۰۰ یورو گرفتهاند و بدون اطلاع به جای تزریقِ آب واکسن کرونا تزریق کردهاند.
با مصداقی بسیار پیچیده از منظر اخلاقی مواجهیم:
۱. پزشکان با گرفتن رشوه کاری غیر اخلاقی انجام دادهاند.
۲. اگر پزشکان رشوه نمیگرفتند نمیتوانستند اعتماد رشوهدهندگان را جلب کنند و واکسن واقعی به آنها تزریق کنند پس کاری اخلاقی انجام داده اند چون جان عدهای را نجات دادهاند. آیا پزشکان هم کاری اخلاقی و همکاری غیر اخلاقی انجام دادهاند؟
۳. رشوه دهندگان در باره پزشکان به خطا فکر میکنند که آنان رشوه گرفتهاند و کاری غیر اخلاقی کردهاند. پزشکان چنین تصویری از خود در ذهن رشوهدهندگان پدید آوردهاند. کار پزشکان غیر اخلاقی است.
۴. پزشکان به درستی و به صورت واقعی گواهی تزریق واکسن به رشوه دهندگان دادهاند در حالیکه رشوه دهندگان گمان میکنند گواهی جعلی است.
حاصل اینکه کرونا بشر امروز را از منظر اخلاقی و حقوقی نیز با بحران مواجه ساخته است. هر شخصی بر اساس حکم عقل خود باید ضرر محتمل را دفع کند. رجوعِ جاهل به عالم و متخصص نیز حکم عقل است. نتیجه چنین حساب وکتاب عقلی این است که هر کسی ملزم به تزریق واکسن کرونا است. بیشتر انسانها نیز چنین کردهاند. اما این یک حکم شخصی عقلی است. اما الزام کسانی که نمیخواهند دفع ضرر محتمل کنند چه توجیه اخلاقی و حقوقی دارد؟ پرسشی که به آسانی نمیتوان به آن پاسخ داد.
انتهای پیام
می بینم که حسابی [گیج] شدی. جواب این مسئله آن قدر ها هم سخت نیست که تو فکر می کنی. اولاً: ما مخالف واکسیناسیون نیستیم و ارزش آن را نیز می دانیم به شرط اینکه واکسن هایش واقعی و قابل اطمینان باشد. دوماً: در پذیرفتن دین هم اجباری در کار نیست تو که آخوند هستی باید این را بهتر از من بدانی. سوماً: جسم و روح ما متعلق به خودمان است و نمی خواهیم که اختیار جسم و روح خودمان و خانواده مان در دست دیگران باشد. چهارماً: به اختیار گرفتن جسم و روح دیگران با فریب و زور، کاری غیر اخلاقی است. پنجماً: بر فرض مثال اگر واقعاً مفید بودن تزریق واکسن های کرونا برای همگان ثابت شود باز هم اجباری بودن تزریق آن ها، کاری غیر اخلاقی است؛ دلیلش را در قسمت «سوماً» گفته ام.