مسئولیت حکومت در فقر و کفر مردم
مرتضی زارعی، مدرس دانشگاه در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
«موظفم یادآوری کنم که پیامبر ما، حاکمیت را مسئول مستقیم فقر فقیران و بیایمانی ساقطشدگان میداند. پیامبر «ص» در یک سخنرانی بسیار مهم چنین فرمود: و لم یفقرهم فیکفرهم…
حاکم اسلامی نباید مردم را فقیر کند تا کافرشان سازد (اصول کافی، ج ۱، ص۴۰۶)» [کانال تلگرامی علامه محمدرضا حکیمی]
در فهم این روایت این نکته را هم باید مورد توجه قرار داد که کفر در مقابل شکر است و شکر هنگامی معنا مییابد که فرد احساس کند نعمتی را داراست و فقر که نداشتن نعمت و مکنت است این حس را از فرد میگیرد و در خلأ این احساس جای شکر را کفر پر خواهد کرد؛ از این روی کفر و فقر تلازمی طبیعی باهم دارند. اگر حکومتی به فرض تنها در اندیشه دین مردم باشد، برای تحصیل این هدف هم شده باید فقر را زائل کند و الّا خواسته یا نخواسته جامعه را به سمت کفر خواهد راند. حضرت علی (ع) نیز دربیان حقوق مردم بر حاکمیت از جمله مهمترین حقوق را توفیر فیء و تامین مالی مردم بر میشمارند (خطبه ۳۴ نهج البلاغه) بنابراین مهمترین وظیفه حکومت تامین مالی مردم و از بین بردن فقر است و سایر امور فرع براین است.
مع الاسف امروز در ذیل حکومت دینی با فقر و گرسنگیها مواجهیم و دلیل اصلی آن دور شدن از تعالیم اسلامی است و علت این دوری نیز تحمیل تفسیرهای بی پایه بر دین است که برخی با عنوان انقلابیگری، برخی باعنوان مقاومت و عناوین دیگر توجیه و ترویج میشود. در حالیکه همین عناوین نیز به درستی تبیین نمیگردد. مقاومت از فرد دارای قوام برخاسته است و مال و مکنت طبق تصریح قرآن مایه و پایه قوام مردمند که فرمود: ﺍﻣﻮﺍﻟﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺎﻳﻪ ﻗﻮﺍم ﻭ ﺑﺮﭘﺎﻳﻲ [ﺯﻧﺪﮔﻲ] ﺷﻤﺎ ﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪﻩ در اختیار ﺳفیهان قرار ﻧﺪﻫﻴﺪ.(نساء/٥)
طبق منطق قرآن با فقر نمی توان از مقاومت گفت اگر هم مقاومت وظیفه حکومت و مردم باشد این مقاومت بدون دارایی و ثروت امکان ندارد؛ لذا حکومت حتی برای پیش بردن پروژه مقاومت نیز ناگزیر از رفع فقر است همچنین انقلابی بودن نیز با فقر عمومی امکان ندارد انقلاب را اگر حرکت در مسیر ارزشهایی انقلابی مثل عدالت و ظلم ستیزی و استقلال و آزادی بدانیم باز همگی این ارزشها وابسته به رفع فقر است. جامعه ومردم فقیر که ضعیف هستند نمیتوانند آرمانهای انقلابی را دنبال کنند. با این حال چرا در تصمیمگیریها به این لوازم توجه کافی نمیشود؟ و پدیده غم انگیز فقر توجیه می شود و یا نادیده گرفته می شود؟
علت اصلی تفکر و منش کسانی است که تاثیرگذار در امورند که شامل دو گروه می شوند گروه اول افرادی دو رو و فرصت طلب هستند که از عناوین ارزشی به منزله ابزاری در جهت تامین منافع خود بهره میگیرند و خود با وصل به بیت المال متنعم و مرفه هستند و فقر را برای مردم میخواهند، گروه دیگر افرادی صادق و به نوعی همراه و همدرد مردم هستند اما درک درستی از مساله ندارند. اینان در موضوعاتی مثل مقاومت پیامبر (ص) برابر کفار قریش و جریان شعب ابی طالب از امری موقت حکمی دائمی استخراج میکنند آن مقاومت بیش از سه سال طول نکشید که البته دراین مدت هم ثروت خدیجه (س) پشتیبان مومنان تحت محاصره و تحریم بود، اما مردم ما چندین دهه است که در تحریم هستند، برداشت اینان از انقلاب نیز تک بعدی است و خطر سلطه اجانب را برجسته میسازند اما به لوازم انزوا بی توجهاند. اگر کوتاه آمدن مقابل بیگانه خطا ست، رضایت به فقر مردم خیانت است چرا که در فقر جان و ایمان مردم در مخاطره است با وضعی که در جامعه پدید آمده است، فقر هم جان و هم ایمان مردم عادی را نشانه رفته است. نشانه آن پدید آمدن انواع منکرات ویرانگر دل و دین و از جمله خودکشیهاست. فقر با خود ناامیدی به بار میآورد و ناامیدی پایه انکار هر ارزشی خواهد بود. اینانی که در مجلس و غیر مجلس در فکر قانونگذاری بر ای افزایش تولید مثل در کشور هستند نمیخواهند بفهمند که فقر انسانها را از خود بیزار میکند و در این تنفر از خود، تولید مثل خود ناموجه به نظر خواهد آمد. اینان اگر دلسوز بودند به جای این طرحهای عقیم و سترون باید از تصویب آنچه که در احیای برجام اخلال ایجاد کرده خودداری میکردند و بسته بودن راه تجارت مرسوم با جهان را میدیدند. مصیبتی که باخود ناامنی و فقر را آورده است. قرآن کریم تبادلات تجاری و رفت و شد کاروانهای تجاری در تابستان وزمستان را وسیله ایمنی بخشی به قریش از ترس وگرسنگی می داند: [خداوند] به ﺳﻔﺮﻫﺎﻱ [ﺗﺠﺎﺭی] ﺯﻣﺴﺘﺎﻧﻲ ﻭ [ﺳﻔﺮﻫﺎﻱ ﺗﺠﺎﺭ ی] ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻧﻲ ﭘﻴﻮﻧﺪ ﻭ ﺍﻧﺲ ﺩﻫﺪ تا در آرامش و امنیت، امر معاششان را تأمین کنند] ﭘﺲ ﺑﺎﻳﺪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺳﺘﻨﺪ. ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻱ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍﺍﺯ ﮔﺮﺳﻨﮕﻲ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺑﻴم ﺍﻳﻤﻨﻲشان بخشید (قریش/۲-۳-۴ ترجمه انصاریان)
بنابراین وقتی خداوند متعال امنیت و نعمت بخشی خود به قومی را از مسیر برقراری تجارت امن و دائمی میسر میسازد حکومت های بشری جای خود دارند و نمیتوان با نادیده گرفتن چنین واقعیاتی کشورداری نمود.
انتهای پیام
باز رفتی آیات قرآن را گزینشی انتخاب کردی وآمدی
باز شروع کردی به خواندن روایات جعلی قرآن کریم چیز دیگری می گوید
علت توبه حضرت موسی (ع) بخاطر ثروتمند شدن فقیر
آیه:
در قرآن میفرماید:
وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ وَ لکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یَشاءُ شوری/۲۷
آینه:
هرگاه خداوند روزی را برای بندگانش وسعت بخشد، در زمین طغیان و ستم میکنند از این رو به مقداری که میخواهد (و مصلحت میداند) نازل میکند.
حکایت؛ حضرت موسی علیهالسلام فقیری را دید که از شدت تهیدستی، برهنه روی ریگ بیابان خوابیده است، به موسی(ع) عرض کرد: ای موسی! دعا کن تا خداوند متعال معاش اندکی به من بدهد که از بیتابی، جانم به لب رسیده است.
موسی(ع) برای او دعا کرد و ازآنجا برای مناجات به کوه طور رفت. چند روز بعد، موسی علیهالسلام از همان مسیر بازمیگشت، دید همان فقیر را دستگیر کردهاند و جمعیت بسیاری اجتماع نمودهاند، پرسید: چه حادثهای رخ داده است؟
حاضران گفتند: این شخص تا به حال پولی نداشته اما تازگی مالی به دست آورده، به همین سبب شراب خورده و عربده کشیده و جنگجوئی نموده و شخصی را کشته است. اکنون او را دستگیر کردهاند تا به عنوان قصاص، اعدام کنند!
حضرت موسی علیهالسلام به حکمت الهی اقرار کرد و از خواهش خود استغفار و توبه نمود.۱وهم چنین چه بسیار شهرهایی که دررفاه وآسایش وثروت بودند وآن را درهم کوبیدیم وعذاب کردیم
خوشبحالت که نه بدهکاری ونه جیبت خالیه ایشالا که به وعده خدا پل سراط جواب گو باشی (البته اگه قیامتی باشه)
منهم همیشه این رامی گویم من فقیرم فرزندم به سن ازدواج رسیده اماشرایط سخت اقتصادی اجازه نمی دهد اگرگناهی کند ویامنحرف شود مقصرش این دولته که دلاررا۶۷هزارتومن کرده چرابه حرف رهبرگوش نمی دهند وهمیشه سطح مدیریت کشورپایین است
این یک قاعده کلی برای اجتماع نیست،شما رو دعوت می کنم به این روایت اصول کافی که
خدا دو دسته بنده داره
عده ای که تا غنی نشوند کار دین شان سامان نخواهد یافت،خدا آنها را غنی می گرداند
عده ای که جز به فقر کار دین شان سامان نمی یابد،خدا آنها را فقیر می گرداند
روایات متعددی درباره وظیفه حکومت نسبت به تامین رفاه مردم و رابطه فقر و ایمان داریم
بزرگترین دروغی که به ما گفتن: فقر کفر میاره. بنظرم برعکسه از هر دری که فقر وارد بشه پشت سرش ایمان رو هم میاره. در طول تاریخ هم اکثر خداباوران فقرا بودن. مردم فقیر دنبال پناه می گردن و میرسن به خدا و همه چی رو محول می کنن به اون دنیا و خدا و خودشون تکون نمی خورن حقشونو بگیرن. حکومت ما هم انگار اینوخوب فهمیده
افکار پوسیده چهار تا مثل تو مملکت را به این وضعیت رسانده بعضی مسئولین با بیت المال عشق و حال می کنند برو خدا شفات بدهد
عالی بود کاش زمامدارانمون کمی تعقل کنن وگرنه قبل از هر چیزی این دین خواهد بود که در اثر نادانی این افراد ، آسیب خواهد دید