و تنها صداست که به هیچ جا نمیرسد…
بهروز بالویی از مخاطبان انصاف نیوز در یادداشتی ارسالی نوشت:
و تنها صداست که به هیچ جا نمیرسد…
این بار روی سخنم مستقیم با جناب آقای ریسی و وزیر محترم چهار میلیون مسکن سازش میباشد، تیری است در تاریکی، نالهای است در ناامیدی. دیروز برای تعیین تکلیف ثبت نام مسکن ملی راهی اداره مسکن شدم کارمند پاسخگو و راهنمای مربوطه با شنیدن اولین سوال که بیشتر به یک حرکت غیر ارادی میمانست طرحی را در مقابل من و گویا تمام اربابان مراجعه کننده قرار میداد که بیشترین قدرت دافعه را برای صاحب خانه شدن مستاجرین بی پناه به همراه داشت و اگر اعتراض و شکوه و شکایتی میشنید یا حتی نمیشنید بصورت شرطی و غیر ارادی تکرار میکرد که ما کارهای نیستیم، اینجا هستیم تا همین حرفها را تحویل خلایق بدهیم از این رو حرفم را برای کسانی مینویسم که کارهای هستند.
بزرگواران و سروران گرانقدر اینکه طرح مسکن مهر را که خاک صندوق ذخیره ارزی را هم به باد داد تا جیب پیمانکاران و دلالانی چند پر کند و باعث فربه شدن کسانی شد که ثروتی اندوختند که حتی به خوابشان هم نمیآمد و دوباره همان مسکن امید شد و اکنون مسکن ملی با ایراداتی از جنس دیگر که هدفش چیزی جز سرخوردگی مستاجرین و دور کردنشان از رویای خانهدار شدن با طرحی جهانشمول و بدون کوچکترین زحمت در مطالعه جغرافیای هر شهر و بی توجه به تفاوت آن با شهرهای دیگر و دوباره روی آوردن به ساخت آپارتمانهای بلا استفاده در شهرهای کوچک با وجود زمین های مستعد بسیار بیش از پیش شک برانگیز و ناامید در جهت رفع معضل مسکن. به نظر میرسد به عنوان مثال اگر در هر کجای دنیا به فاصله سی چهل متری آرامستانی مانند چارطاقی شهرستان دهلران چندین آپارتمان ساخته میشد در حالیکه خلایق از شر مستاجری به تنگ آمدهاند اولا تمام دست اندرکان چنین فضاحتی را نه به زندان بلکه به دارالمجانین فرستاده و دوم گروهی را مامور نموده که مبادا این تصمیمات با اهداف دیگری انجام گرفته باشد، آیا همین نمونه حساسیت کسی را بر نمی انگیزد که پشت چنین تصمیات به ظاهر جاهلانه کسانی به قصد بر هم زدن قواعد بازار مسکن و کنترل تام و تمام تا یکی شدن قیمت مسکن دهلران با کلانشهرهایی چون تهران، تبریز، اصفهان و… عالمانه و هدفمند این سرمایهها را بر باد داده تا هم سود بی حساب دلالیشان محفوظ مانده و هم نظام و مملکت ناکارآمد و همچنان این بازار ملتهب برای مستاجرین و رام و در کنترل برای سودهای بی حساب خودشان باقی بماند و سوم اینکه لااقل جهت اجتناب از تکرار چنین تصمیماتی و نیز مبارزه مستقیم با دلالی و فساد راه «و امرهم شورا بینهم» در پیش گرفته و دست از این شفای تک نسخهای عمومی برداشته و هر شهر را متناسب با بافت و اقلیم و شرایط گوناگون در کارگروهی عالم و نیز همراه کردن مردم در امور مربوط به خودشان به نتیجه دلخواه راهنما باشید.
این بار بهجای ساختن آپارتمان در جنب آرامستان در گوشه دور افتاده دیگری از شهر باز هم به فکر آپارتمانسازی افتاده در شرایطی که اداره مسکن بالغ بر هزار و شاید بیشتر قطعه زمین مسکونی صاحب میباشد که نه واگذار میکند نه میفروشد و نه به کسی اجازه ساخت میدهد که خود بر بحران مسکن این شهر افزوده و ناگفته همه میدانیم بخشی از این تصمیمات در مرکز استان و تنها به خاطر عداوتها و حسادتهاست.
و اما راه حل، آقایان! به هر شخص یک قطعه زمین واگذار کنید. یعنی عملا پنجاه درصد مشکل را از پیش روی خود و خلق خدا بر دارید و بعد از صدور سند آن را در بانکی عامل بهصورت ضمانت بانکی پشتوانه اجرای طرح مسکن ملی قرارداده تا هم مردم با جدیت پای کار باشند و هم بدانند که در صورت سهلانگاری بانک ضمانت را فعال میکند. یعنی هر شخص را مسول خانه ساختن برای خود کنید. هر کاری غیر از این و یا راه حلی شبیه طرحهای آپارتمانی که تا کنون ارایه کردهاید بی گمان یا از اتاق فکری میآید که تصمیمش فراری دادن مردم و ادامه سلطنت بر مدار دلالی است و قطعا محکوم به شکست است یا اصولا مسکنی در کار نیست و این یک بازی رسانهای است.
بی محلی و بی توجهی به خواست مردم محکوم به شکست است. لجاجت در برابر فهم عمومی هیچکس را فهیم و صاحب دانش نخواهد کرد. آپارتمان سازی در شهرهای کوچکی همچون موسیان، دهلران، مهران نتیجهای جز آنچه در موسیان و جنب آرامستان دهلران مشاهده میکنید یعنی شکست قطعی در بر نخواهد داشت و این را به یاد داشته باشید که اصرار بر روش خطا هیچوقت منتج به نتیجه درست نخواهد شد مگر آنکه هدفی دیگر در پشت این لجاجت باشد.
انتهای پیام