حق با علمالهدی است؛ از اخم تا قتل!
امیر ترکاشوند، نویسندهی کتب دینی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «حق با علمالهدی است / از اَخم تا قتل؛ مراتب امربهمعروف و نهیازمنکر در فقه سنتی» نوشت:
امام جمعه مشهد دیروز در خطبه نماز جمعه گفت: «باید این خانم بدحجاب و آدم ولنگار احساس کند مردم از او بدشان میآید و این اظهار نفرت و انزجار برای مردم یک تکلیف الهی در نهی از منکراست».
چرا از او ایراد میگیرید؟؛ او درسی را که قرنها نسل به نسل در حوزههای فقه سنتی تدریس و به طلاب تعلیم شده را بیکموکاست و با صداقت تبلیغ و پیگیری و مطالبه میکند و درست به خاطر همین پیشینهی قدمتدار و اطمینانی که به سخنش دارد، گوش او بدهکار حرف منتقدان نیست و هر چه بگویند او را وادار به عقبنشینی از آن سخنان با آن با پشتوانههای دور و دراز نکرده و نخواهد کرد! مگر میتوان با چند کوتاهنوشت و مقاله و ذکر چند آیه و تعدادی روایتِ متفاوت، ذهن او را عوض کرد و باعث شد که او به اعقاب حوزویاش از فقهای سنتی پشت کند؟
او با دقت تمام، مراتب پنجگانهی امر به معروف و نهی از منکر را در کتب فقهای سنتی و گذشتهاش ورق زده و بارها خوانده و مورد مداقه قرار داده و فهمیده که آن مراتب از اَخم شروع میشود و سرانجام به قتل ختم میشود.
از اَخم تا قتل
دغدغه فقهای سنتی در موضوع امر به معروف و نهی از منکر، عمدتا و بلکه تماما متمرکز و محدود به “مناسک و ظواهر دینی” و به ویژه پوشش زنان و اقامه نماز میباشد. فقهای سنتی از دیرباز همه آحاد جامعه را موظف به امر به معروف و نهی از منکر میدانند و چون عملا موضوع معروف و منکر محدود به حجاب زنان شده، بنابراین تمام هنر خود در پیادهسازی احکام فقه سنتی را روی زنان و پوشش آنها پیاده میکنند.
مراتب برخوردِ مردم با منکری که مشاهده میکنند را فقهای سنتی چنین شمارهگذاری کردهاند:
۱- اَخم (با زبان بیزبانی ناراحتی و نفرت خود از وقوع آن منکر را نشان دهند تا فرد مرتکب، دست از تکرار بردارد)
اما اگر به منکر ادامه داد در این صورت:
۲- تذکر زبانی (با حرف زدن و انتقاد کردن، حتی اگر لازم شد با کلمات تند، مرتکب از تکرار آن عمل پشیمان شود)
و اگر باز ادامه داد در این صورت:
۳- زدن (میتوان با استفاده از زور، به شرطی که اثر داشته باشد و زورش بچربد، فرد مرتکب را کتک زد و از ادامهی منکر بازداشت)
و اگر باز ادامه داد در این صورت:
۴- جَرح (حق دارد با جوازی که از یک مجتهد و فقیه میگیرد مرتکب را مجروح سازد. اسید رقیقشده و نشده که این روزها سر زبانهاست در همین مرحله میگنجد)
و اگر باز ادامه داد و دست نکشید در این صورت:
۵- قتل (میتواند با جواز دریافتی از آن فقیه سنتی، به زندگی مرتکب پایان دهد و او را بکشد)
توجه: برخی فقهای سنتی آن پنج مرحله و مرتبه را در سه مرحله خلاصه کردهاند به این صورت که مرتبه سوم را “ضرب و زدن” شمرده ولی در همین مرتبه: هم زدن هم جرح و هم قتل را ذکر کردهاند که عملا تفاوتی با تقسیمبندی پنجگانه ندارد.
پس چنانکه ملاحظه کردید امام جمعه مشهد یا اصفهان از خودشان چیزی نمیگویند و قصد دارند آموختههای نسلبهنسل منتقلشده به آنان را پیاده کنند؛ بنابراین انتقاد را نه به سوی آنان بلکه باید به صورت علمی، متوجهِ برداشت قدمای فقهی از متون شریعت کرد چه با خود آنان سخن گفتن معلوم نیست سودی داشته باشد. خوانندگان میتوانند برای اطلاع از استنباط من در موضوع امر به معروف و نهی از منکر و برای اطلاع از تحقیقم پیرامون حجاب شرعی به لینکهای زیر مراجعه کنند:
بازتبیین امر به معروف و نهی از منکر (متن پیادهشده)
فایل صوتی
کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر
انعطاف فقهی در خصوص کمحجابان
یادداشتی عطف به سخنان رهبری
انتهای پیام
قبلا به طنز..از استادمحقق دامادپرسیده بودم.چرادرشروع درس معرفت جباردرچندسطرکم محتواتعریف می کنند ولی کل شرح امثله با ضرب شروع وتا….ختم میشود.چون با تحکم می اغازانندو…تا…..
گاهی شریعت در تضاد آشکار با قرآن قرار می گیره. به عنوان نمونه آیات آغازین سوره نور. شریعت یک چیز میگه و قرآن چیز دیگر.
دوستان لطف کنید تول این مراحل امر به معروف و نهی از منکر را برای مسئولین فاسد اجرا کنید بعد به مردم عادی جامعه و عوام اعلام کنید…
به اسم نقد آقای علم الهدی، به شبهه پراکنی علیه اصل اسلام روی آوردید