این لیبلینگ است نه تولید!
محمد بحرینیان: ساخت جاده، توسعهی صنعتی نیست
سعیده شفیعی، انصاف نیوز: محمد بحرینیان، پژوهشگر توسعه با انتقاد از بحران اقتصاد مقیاس، به عنوان مثال گفت: یک قرص مثل استامینوفن را ۵۳ واحد از ۱۴۴ واحد دارای مجوز تولید میکنند. تمام واحدها هم مواد اولیه را از چین وارد میکنند و بخش عمدهی این فرآیند، لیبلینگ است نه تولید!
جلسهی پنجم آموزشی و بررسی کتاب «اقتصاد ملی و اقتصاد جهانی» اثر فردریک لیست با حضور «دکتر فرشاد مومنی» و سخنرانی «مهندس سیدمحمد بحرینیان» در موسسهی مطالعاتی دین و اقتصاد برگزار شد. در ادامه به چکیدهی این سخنرانی پرداخته میشود.
بحرینیان در ابتدای جلسه به بیان گزارههایی پرداخت و خاطرنشان کرد میخواهم در ذهن مخاطبان سوالاتی را به وجود بیاورم که این موارد میتواند کمککننده باشد.
توسعه و کیفیت آموزش
محمد بحرینیان در ابتدا به کیفیت آموزش و ارتباط آن با توسعه پرداخت. او با اشاره به بیان «سر آرتور لوئیس» در کتاب «برنامهریزی توسعه» خاطرنشان کرد: «در آسیا هزینهی دانشگاه به علت کمی حقوق اساتید دانشگاه، پایین است. بسیاری از دانشگاههای آسیا، تعداد بیشماری دانشجو دارند و همین نسبت، به زیان استانداردهای آنان است.» در کتاب «پیش رفتن با جمع»، آلبرت هیرشمن به نکتهی ظریفی اشاره میکند: «ما قویا با این تفکر خو گرفتهایم که آموزش انگیزهی اصلی پیشرفت و توسعه است اما این ترتیبات میتواند بهصورت معکوس نیز نمایان شود؛ بهگونهای که توسعه اغلب مشوق آموزش نیز میشود.»
این پژوهشگر توسعه در ادامه افزود: آقایان نیلی، درگاهی و فاطمی درخصوص تولید و صنعت در کشورهای نفتخیز، در کتاب «بهرهوری صنعت ایران» اشاره میکنند که «رونق منابع طبیعی، نگرشهای کوتاهمدت را بر سیاستمداران مسلط میکند که این امر منجر به سیاستهای نامناسب میشود. صادرات منابع طبیعی، سبب تقویت بخشها، طبقات و گروههای ذینفعی میشود که از سیاستهای کُندکنندهی رشد سود میبرند. دولت در این کشورها توجه زیادی به کیفیت آموزش ندارد.»
ده ویژگی خردهفرهنگ دهقانی
بحرینیان در ادامه با اشاره به کتاب «موانع اجتماعی و فرهنگی توسعه روستایی» اثر «مصطفی ازکیا» به ده ویژگی خردهفرهنگ روستایی/ دهقانی پرداخت. عدم اعتماد متقابل در روابط شخصی، فقدان نوآوری، تقدیرگرایی، پایین بودن سطح آرزوها و تمایلات، عدم توانایی چشمپوشی از منابع آنی به خاطر منافع آتی، کماهمیتدادن به عامل زمان، خانوادهگرایی، وابستگی به قدرت دوست، محلیگرایی و فقدان همدلی. کسانی که برای آیندهی ایران برنامهریزی میکنند، باید شناخت دقیق از ابعاد مختلف زندگی روستایی و عشیرهای داشته باشند. چنین شناختی در ایران نادر است و نادرتر از آن علاقهی روشنفکر شهری به حصول چنین شناختی است. بنابراین، توسعه در جامعهی سنتی ایران نمیتواند با نسخههای غربی پیش رود و باید راه ویژه و پیچدرپیچ خود را طی کند.
ناتوانیهای نظریات اقتصادی
وی خاطرنشان کرد: یکی از سوءتفاهمهای موجود درخصوص توسعه این نکته است که جلوههای ظاهری را با توسعه یکی گرفتهاند. فکر میکنند اجرای پروژه توسعه است؛ درحالیکه تولید بزرگمقیاس، مقدمات صنعتی شدن است. توسعه مانند جاده، علامتهایی میخواهد که همهی افراد توانایی خواندنش را داشته باشند. باید توجه داشت نظریههای اقتصادی دربارهی جوامع سنتی در عمل نارسا و غیرواقعبینانه است و به همین دلیل کشور توسعهنیافته نمیتواند برای توسعه به نظریات اقتصادی محض تکیه کرد. «آرتور لوئیس» در مقالهای برای اقتصاد غنا میگوید که قبول ندارم علم اقتصاد بتواند معیارهای خوب و بد برای برنامه را تولید کند، بلکه عقل سلیم و تجربه است که معیار میدهد.
کارآفرینان نوآور
مهندس بحرینیان در ادامهی جلسه با اشاره به مراحل و چگونگی توسعه گفت: «روستو» یک نظریهی پنجمرحلهای دارد. کشورهای شرق آسیا این نظریه را با شرایط خود هماهنگ کرده و تطبیق دادهاند. ما هم یک ایدهی اولیه از مالزی گرفتیم و کامل کردیم. عنصر جامعهی ابتدایی کار است که در جامعهی مبتنی بر کشاورزی، زمین هم به آن اضافه میشود. در مرحلهی بعدی کشاورزی و معدن (سرمایه) هم اضافه میشود. جامعهی صنعتی مرحله بعد است: کار، زمین، سرمایه و درنهایت کارآفرین نوآور. «شومپیتر» برای اولین بار مشخصات یک کارآفرین را مطرح کرد و معتقد بود کارآفرین انرژی توسعهی جهانِ سرمایهداری است و برای اولین بار ریسک تولید یا خدمتی معین را قبول میکند اما متاسفانه در ایران این واژه هم مانند بسیاری دیگر از واژهها به ابتذال کشیده شده است. به همین دلیل «دکتر حسین عظیمی» گفتند باید یک پسوند «نوآور» به «کارآفرین» اضافه شود.
کپیبرداریهای شبهصنعتی
این پژوهشگر توسعه افزود: بعد از نوآور بودن، حصول و انباشت توان سازماندهی مهم است که ما در ایران این ضعف را داریم. درواقع کارآفرینان برای اجرای فرآیند تولید یا خدمت خود باید یا سازمان ایجاد کنند. اگر واحدهای صنعتی فقط از روی یکدیگر کپیبرداری کردند و هیچ نوآوری ارائه ندادند، این تولیدِ صنعتی نیست. موضوع بعدی «اقتصادِ مقیاس» است که اگر وجود نداشته باشد، تحقیق و توسعه اتفاق نمیافتد. اقتصاد مقیاس به کسب مزیت کاهش هزینه در اثر افزایش حجم تولید اشاره دارد و به معنای آن است که با افزایش حجم تولید، هزینهی متوسط تولید هر واحد کالا کاهش مییابد. در ایران این موضوع به بحران تبدیل شده است؛ یک قرص مثل استامینوفن را ۵۳ واحد از ۱۴۴ واحد دارای مجوز تولید میکنند. تمام واحدها هم مواد اولیه را از چین وارد میکنند و بخش عمدهی این فرآیند، لیبلینگ است نه تولید!
دموکراسی و توسعه
بحرینیان در پایان با اشاره به این نکته که توسعه بدون صنعت و ماشینآلات ممکن نیست، افزود: دموکراسی بعد از صنعتی شدن اتفاق میافتد. او در ادامه به ارتباط بین توسعهی سیاسی و اقتصادی پرداخت. بحرینیان با اشاره به کتاب «نظم و زوال سیاسی» اثر فوکویاما گفت: در کشورهای خاورمیانه و نفتخیز، «دموکراسی ظاهری» وجود دارد که به فساد منتهی می شود.
انتهای پیام
با دستگاه لیزر به صورتی لوگو و مشخصات برندها را روی قطعات حک می کنند که امکان تشخیص اصل از تقلبی وجود ندارد. بازار فروش این دستگاه ها به شدت داغ شده است.
(تمام واحدها موارد اولیه را از چین وارد میکنند) ، خجالت آور است!! داروها در واقع برای درمان بیماری و در نهایت ممانعت از مرگ بیمار است، چین کمونیست تنها اندیشه ای که دارد تولید به هر قیمتی است که این قیمت، اغلب، جان آدمهاست که برای حکومت کمونیست چین، کوچکترین اهمیتی ندارد! لذا اینکه واحدهای تولیدی ما، مواد اولیه خود را از چین تهیه میکنند، علیرغم اینکه بی کیفیت بودن بلکه خطرناک بودن مواد حتی درمانی و داروئی چینی بر همگان اثبات شده، خجالت دارد و بیشرفی است (واژه بیشرفی را بکار بردم ، چون آگاهانه دارند با جان مردم بازی میکنند و این آگاهانه بودن، بجز بیشرفی و سقوط شرافت چیز دیگری نیست) ، گرچه برای … هم مانند چین، جان مردم پشیزی ارزش ندارد و این را … بکرات نشان داده و اخیرا با بیشرمی بعناوین مختلف بیان هم میکنند.
قبلا اکثر مواد اولیه های دارویی از کشور آلمان وارد می شد و بسیار هم با کیفیت بود .
اما لازم است جناب بحرینیان بدانند که خودشان از قدیم در کتب درسی ما نوشتند که ” کشیدن جاده ” یکی از عوامل پیشرفت و توسعه می باشد . حالا اسمش توسعه صنعتی نیست (از دیدگاه ایشان) نامش را می گذاریم توسعه جاده ای !
مسئله این است که دعوا سر اسم نیست دعوا سر این است که عده ای متخصص نما (البته منظورم به جناب بحرینیان نیست ) عده ای متخصص نمای غیرمتعهد با لباسها و رداهای رنگین کار را از چنگ متخصصین و با تجربه ها دقت فرمایید “با تجربه ها ” خارج کرده اند و همه چیز سیاسی و باندی و جناحی شده .
این بزرگترین آفت ایران امروز است .
به نظرم بزرگترین افت همین سیاسی کاری است که شما می فرمایید.
و در جملات شما هم موج میزد.
علت اصلیش هم همین رسانه هایی مثل انصاف نیوز بی انصاف است.
این استاد کلی حرف علمی انتقادی درست درمون زده. که باید به انها توجه کرد و این بحث واردات و لیبلینگ یک اهمیت کمی نسبت به ان حرفها دارد. ولی این را تیتر میکنند چون می دانند شما ها خوشتان میاد.
تاسف دارد