«نادر ایران زمین، خسروی گیتی ستان»
کجارو نوشت: پس از سقوط سلسله صفویه، افغانها اصفهان را تصرف کردند و چندین ماه بر تخت شاهی ایران تکیه زدند. شاه تهماسب که از جانشینان شاه سلطان حسین بود از نادر تقاضای کمک کرد. نادر با ارتش خود به بازماندگان صفویه پیوست و با بیرون کردن افغانها از اصفهان، ایران را از وجود آنها پاک کرد. پادشاهی نادر را میتوان به دو دوره تقسیم کرد. دوره اول، دوره نبوغ نظامی نادر که منجر به آرام شدن اوضاع ایران و غلبه او بر افغانها، عثمانیها، روسها و سلطه بر هند و ثروت فراوان آن شد و دوره دوم، پنج سال پایانی حکومت نادر است که رفتارهای خارج از منطق او منجر به نارضایتی مردم از حکومت نادر و نابودی او شد.
نادر شاه افشار کیست؟
نادر شاه افشار موسس سلسله افشاریه، اصفهان را از محاصره افغانها درآورد و آن را به صفویه بازگرداند؛ اما چون لیاقت شاه صفوی را در حفظ ایران کارآمد ندید، با رضایت بزرگان خود بر تخت شاهی ایران تکیه زد. در دوران نادر، ایران درگیر شورشهای داخلی شد و همسایگان ایران نیز در ابتدای کار وی تلاش کردند تا برخی شهرهای مرزی ایران را صاحب شوند؛ اما نادر آنها را شکست داد. نادر در عصر پادشاهی خود چندین بار با حکومت عثمانی وارد جنگ شد؛ اما شورشهای داخلی ایران اجازه تمرکز به او نمیداد که کار را یکسره کند. سرانجام نادر شاه در طی سه جنگ بر آنها مسلط شد.
بیشتر دوره پادشاهی نادر در جنگ گذشت. او با تصرف دهلی، ثروت سرشار هند را به ایران انتقال داد؛ اما نتوانست این ثروت را در راه آبادانی ایران به کار ببرد. وی پس از جنگهای بسیار به اطرافیان خود بدگمان شد و آنها را کور کرد و از بین برد. نادر سیاست این را نداشت که برای خود جانشینی تربیت کند. او بهدلیل خودشیفتگی، در پایان عمر به اطرافیان خود و مردم بسیار سختگیری کرد و هر جا اعتراضی علیه او شکل گرفت، هجوم آورد و به قتل عام مردم پرداخت.نادر شاه افشار با نبوغ نظامی و رشادت ایران را از چنگ اشغالگران خارجی بیرون آورد
دو دوره زندگی نادر شاه افشار، قضاوت در باره شخصیت وی را سخت میکند؛ زیرا وی شخصیتی سهل و ممتنع داشته است. نادر شاه در دوره اول پادشاهی خود با تمام وجود از ایران و مردم کشورش پاسداری کرد. نبوغ نظامی او سبب شد که ایران را از چنگ دشمنان بیرون آورد و بر بغداد پایتخت عثمانی و شبه قاره هند حاکم کند. سپس در پنج سال پایانی عمرش بهدلیل گرفتار شدن به بیماری سوء ظن و بدبینی، همه آنچه که برای مردم و کشورش انجام داده بود را در اثر بیتدبیری از دست بدهد.
منبع عکس: ناشناس
زندگینامه نادرشاه
از ابتدای زندگی نادرشاه افشار اطلاعات زیادی در دست نیست. برخی از مورخان دوره نادر شاه که از نوجوانی شاه گفتهاند، شرح حال او را با افسانه ترکیب کردهاند. برخی از آنها گفتهاند نادر در ۱۰ سالگی اسبسواری میدانست و به شکار شیر و گراز میرفت و وقتی با کودکان دیگر بازی میکرد، همیشه در نقش سردار یا شاه در میآمد. طبق منابع تاریخی پدر نادر شاه شغل قابل اعتنایی نداشته و در دربار نیز نبوده است. مورخان پدر نادر را مردی ساده میدانند که به شغل چوپانی مشغول بوده است.
مشخص نیست که نادر تا پیش از راه یافتن به مدارج رشد به چه کاری مشغول بوده و از ابتدای نوجوانی او اطلاعاتی در دست نیست. آنچه مشخص است نادر زندگی اخلاف خود را دنبال نکرده است و به خدمت باباعلی بیگ کوسه، رئیس ایل افشار و حاکم ابیورد از شهرهای خراسان در آمد. او بهدلیل رشادتی که داشت توانست در دربار باباعلی بیگ به مقام نگهبانی نصوب شود و با دختر حاکم ازدواج کند و به مقام «تفنگچی آقاسیگری» برسد.نادر شاه افشار با رشادت و لیاقتی که از خود نشان داد، از مقام نگهبانی دربار حکمران محلی به پادشاهی ایران رسید
نادر رشادت زیادی از خود نشان میداد و هر روز به مقام بالاتری میرسید. زمانی که ترکمنها و ازبکان به مرزهای شرقی ایران حمله میکردند، نادر به آنها حمله میبرد و آنها را در هم میشکست و از مرزهای ایران بیرون میراند. پس از مرگ باباعلی بیگ، نادر جای او را گرفت. تا این زمان آوازه دلاوریهای نادر در خراسان پیچیده بود و کسی در ابیورد و کلات جرات مخالفت با جانشینی او را نداشت. در این زمان، تهماسب قلی خان جلایر دوست و یار وفادار نادر به او پیوست و نادر را یاری بسیار داد. نادر قدرت خود را توسعه داد؛ اما خراسان در آن زمان یک سرزمین یکدست نبود که نادر بتواند بر آن سلطه پیدا کند.
در همین زمان بود که ملک محمود سیستانی، حاکم تون، دایره نفوذ خود را بسط داد و با توجه به اختلالی که در کار مملکت و هسته مرکزی دولت صفویه میدید به شهر مشهد دست دراز کرد. او از نادر کمک خواست و نادر پذیرفت؛ اما از سوی دیگر شاه تهماسب سوم صفوی نماینده خود را به نزد نادر فرستاد و از او تقاضا کرد برای مقابله با ملک محمود سیستانی به او کمک کند. نادر پذیرفت که در رکاب شاه صفوی باشد. نادر با همراهی سپاه شاه صفوی در مقابل ملک محمود ایستاد و او را شکست داد و توانست خراسان را به تصرف خود درآورد و پسرش رضاقلی میرزا را بهعنوان حاکم خراسان انتخاب کرد و راهی اصفهان شد.
تهماسبقلی خان
پس از فتح خراسان، نادر لقب تهماسبقلی خان را از شاه گرفت و به اصفهان حمله کرد و در سه جنگ مهماندوست، سر دره خوار و مورچهخورت افغانها را شکست داد و شاه تهماسب را به تخت اجدادی خود بازگرداند. شاه تهماسب اداره ارتش را به نادر داد و دو خواهرش را به عقد نادر و فرزند او رضاقلی میرزا درآورد.
نادر برای مقابله با عثمانی تلاش زیادی کرد، اما هر بار با شورشهای داخلی مواجهه میشد و به ناچار کار مقابله با عثمانیها نیمهتمام میماند. وقتی برای مقابله با محاصره خراسان برای جنگ با هرات رفته بود، شاه تهماسب به جنگ عثمانی رفت و شکست خورد. نادر که از سیاست نابخردانه او سخت ناراحت بود، وقتی نادر هرات را تصرف کرد به اصفهان بازگشت و در محل هزار جریب جشنی برای پیروزی ترتیب داد و شاه تهماسب را دعوت کرد تا از ارتش سان ببیند. بعد از آن مجلس میگساری ترتیب داد و شاه در خوردن شراب، افراط کرد مدهوش شد. نادر از فرصت استفاده کرد و به بزرگان حاضر در مجلس گوشزد کرد که چنین فردی لیاقت شاهی بر ایران را ندارد. بزرگان پذیرفتند و شاه تهماسب را از حکومت خلع کردند و فرزند هشت ماهه تهماسب با نام شاه عباس سوم صفوی را بهجای او گذاشتند و نادر نائبالسلطنه او اعلام شد.نادرشاه افشار با بیرون راندن افغانها از اصفهان، عنوان تهماسبقلی خان را از شاه صفوی گرفت
نادر در دوران پادشاهیاش حملاتی به عثمانی، هند، روسیه، بخارا و ماوراءالنهر داشت و این سرزمینها را به زیر سلطه خود درآورد وتوانست بینالنهرین را بهطور کامل از سلطه عثمانی بیرون آورده و ضمیمه قلمرو خود کند.
منبع عکس: ناشناس
پادشاهی نادر شاه افشار
نادر تمامی شورشهای داخلی در ایران را فرونشاند و سپس بزرگان کشور را در دشت مغان جمع کرد و با آنان به صحبت نشست. او گفت:
من آنچه حق کوشش بود بهجای آوردم و مملکت را از تجاوز روس و عثمانی نجات دادم و متجاسران افغان را بهجای خود نشاندم. اکنون نیازمند استراحت هستم، هر که را بخواهید میتوانید به سلطنت انتخاب کنید.
محارم نادر پیش از جلسه، در میان مردم پخش کرده بودند که نادر لیاقت سلطنت را دارد و بهترین فرد برای در دست گرفتن زمام ایران است. مشاوران نادر شاه در جلسه از او خواستند خود حکومت را به دست گیرد، از بزرگان حاضر در جلسه کسی مخالفتی نکرد. بزرگان، نادر شاه را با قبول شرایطی به سلطنت ایران برگزیدند.
نادر پس از رسیدن به حکومت به هند حمله کرد و با فتح هند مال فراوانی به دست آورد. محاصره قندهار ۱۵ ماه طول کشید و پس از آن دهلی را در سال ۱۱۵۱ هجری قمری از دست محمد شاه درآورد و خزانه وی را به تاراج برد. در جریان حمله به هند بر علیه او شورش شد و به نادر که برای که برای دفع شورش رفته بود، تیری پرتاب شد و اشتباهی به فردی که کنار نادر بود اصابت کرد. نادر خشم گرفت و به تلافی آن شهر دهلی را به آتش کشید و بسیاری از مردم آن را از دم تیغ گذراند. این اولین بیعدالتی بود که از نادر سر زد.نادر تصمیمگیری درباره انتخاب حکمرانی و شاهی خود را در اختیار بزرگان و مردم قرار داد
پس از آن به ماوراءالنهر، خوارزم و داغستان لشکر کشید و آنها را به تصرف خود درآورد. نادر پس از پیروزی بر مناطق شمال شرقی ایران به مشهد رفت و سپس خواست که از راه مازندران به تهران برود که در میان جنگلهای سواد کوه هدف تیری قرار گرفت؛ اما تیر به او صابت نکرد. نادر از آنجا دچار شک به اطرافیانش شد و شخصیت او تغییر کرد. این شک و تردید او را رها نکرد تا او را از پای درآورد.
منبع عکس: ناشناس
مرگ نادرشاه افشار
نادر شاه اقدامات زیادی برای ایجاد نظم و آرامش در کشور انجام داد. او با تلاشهای شبانهروزی برای حفظ غرور ملی و حفظ آبروی ایران، دمی راحت ننشست تا دست دشمنان خارجی را از ایران قطع کرد. در راه بازگشت نادر شاه از مازندران، او در میان جنگلهای سواد کوه هدف حمله قرار گرفت و دچار سوءظن شد. او به پسرش رضاقلی میراز مشکوک شد. این سوءظن او را رها نکرد و در اولین اقدام، دستور داد پسرش رضاقلی میرزا را کور کنند.
پس از این، نادر هر کسی را که کوچکترین اعتراضی علیه او میکرد، از دم تیغ میگذراند. او به تمام اطرافیان خود بدبین شده بود و با کوچکترین شکی آنها را کور میکرد یا میکشت. مورخان درباره این رفتارهای نادرشاه نظرات مختلفی دادهاند. برخی بدبینی مفرط او را دلیل بر این رفتارها میدانند و برخی دیگر ثروت سرشار نادر شاه را سبب سرمستی، حرص و زایل شدن عقل وی قلمداد کردهاند. دو سال آخر عمر نادر شاه جزو بدترین سالهای حکومت او بود. نادر شاه به مرحلهای از بدبینی رسیده بود که مردمی را یک روز برای آرامش آنها هر کاری میکرد، بهراحتی از دم تیغ میگذراند.نادر شاه افشار در پایان عمر به بدبینی دچار شد و با ظلمی که در حق درباریان و مردم انجام داد، توسط اطرافیانش کشته شد
به نادر شاه خبر رسید که کردهای خبوشان علیه او دست به شورش زدهاند. نادر شاه ابتدا تردید داشت با آنها روبهرو شود و تصمیم گرفت به کلات فرار کند؛ اما مشاورانش او را منع کردند. پس تصمیم گرفت به مقابله با آنها بپردازد؛ اما در توطئهای، برخی سران ایل افشار با هم هماهنگ شدند و نادر را در خبوشان به قتل رساندند تا خود و اطرافیان نادر و مردم عادی را از سایه ترس او نجات دهند. به این ترتیب زندگی او پایان یافت.
جنگهای نادرشاه
جنگ با افغانها: نادر شاه بعد از فتح خراسان و شکست ملک محمود سیستانی اولین اقدامی که انجام داد فتح اصفهان بود. وی در سه جنگ مهماندوست، سردره خوار و مورچهخورت افغانهار شکست داد و پایتخت ایران را پس گرفت.
جنگ با عثمانیها: خبر فتوحات نادر شاه در خراسان و اصفهان به گوش ابراهیمپاشا صدراعظم عثمانی رسید و او را وادرا کرد به ایران اعلان جنگ کند. او ارتش نیرومندی با ۱۰۰هزار نفر فراهم کرد تا در مقابل ارتش نادر ایستادگی کنند. نادر سپاه عثمانی را عقب راند و در خواجه مرجان با نیروهای عثمانی جنگید و آنها را شکست داد.
فتح هرات: در همین زمان به نادر شاه خبر رسید که مشهد در محاصره حاکم هرات قرار گرفته است و نادر مجبور شد جنگ با عثمانی را رها کرده و به خراسان برود. او در جنگ با نیروهای هرات آنها را عقب راند. محاصره هرات ۱۰ ماه طول کشید و سرانجام در سال ۱۱۴۴ هجری قمری هرات تسخیر شد.
جنگ دوم با عثمانی: نادر شاه پس از جایگزینی شاه عباس سوم بهجای شاه تهماسب به عثمانی حمله کرد و توانست پیش روی کند؛ اما با طوفان شنی که بهسمت سپاه ایران وزیدن گرفت کنار کشید و با تجدید قوا بعد از دو ماه به عثمانی حمله کرد و نیروهای آنها را در هم شکست و بیش از نیمی از شهرهای عثمانی را به تصرف ایران درآورد؛ اما با شکلگیری شورش محمد خان بلوچ مجبور شد میدان جنگ را رها کند و به جنوب ایران برود.
ایران و عثمانی برای مدتی دست از جنگ کشیدند و تلاش کردند صلح را برقرار کنند. استرداد بین نیروهای طرفین انجام گرفت و نادر شاه از مردم ایران خواست تا سب خلفای راشدین را نگویند. نادر شاه از طرف عثمانی خواست مذهب جعفری را قبول کنند که نپذیرفتند.نادر با نبوغ نظامی، رشادت و تدبیر جنگی در مقابل دولتهای قدرتمند معاصر خود صفآرایی کرد و آنها را شکست داد
جنگ سوم با عثمانی: در این زمان ترکهای لزگی در مرزهای غربی شورش کردند و نادر شاه به بهانه سرکوب شورش آنها راهی مرزهای عثمانی شد. نادر شاه پنج شهر مهم بینالنهرین را به تصرف خود درآورد و به سنندج رفت و آنجا را تصرف کرد و سپس به شاه عثمانی پیغام داد بغداد را تسلیم او کند. نادر در چند قدمی فتح بغداد بود که به او خبر رسید سام میرزای صفوی و صفی میرزا در ایران شورش کردهاند. نادر شاه برای بار سوم جنگ با عثمانی را رها کرد و به ایران بازگشت. شاه عثمانی درخواست صلح به نادر داد و نادر به ناچار پذیرفت.
نادر شاه به ایران بازگشت و شورشها را فرو نشاند. بعد از مدتی خبر به او رسید که آراکلی خان حاکم تفلیس بر علیه عثمانی حرکاتی کرده و توانسته قوای عثمانی را در هم شکند. نادر خواست او را همراهی کند که سرمای سخت اجازه نداد. قوای عثمانی در مدتی که سرما غلبه کرد توانست نیروهای خود را سر و سامان دهد. جنگ سختی در گرفت و سرانجام سپاه نادر شاه بر عثمانی غلبه کرد و فتح بزرگ نصیب ایران شد. سلطان عثمانی درخواست صلح داد و عهدنامه ذهاب بین ایران و عثمانی نوشته شد.
جنگ با هند و تصرف دهلی: نادر شاه علاوه بر فتح بغداد و دیگر شهرهای عثمانی به هند نیز حمله کرد و توانست قندهار را تصرف کند. سپس به دهلی پایتخت هند حمله کرد و محمد شاه را در جنگ کرنال شکست داد و بر این کشور سلطه یافت و ثروت این کشور بویژه سنگهای قیمتی و الماس کوه نور را به ایران آورد و شهری به نام خود با عنوان «نادر آباد» در این شهر بنا کرد؛ اما نتوانست از آن برای آبادانی و سازندگی ایران استفاده کند.
جنگ با روسیه: نادر شاه برای آرام کردن مرزهای شمالی ایران، با روسیه جنگید و پیروز شد.
منبع عکس:wikipedia
آرامگاه نادرشاه افشار
آرامگاه نادر شاه افشار در مشهد به فاصله کمی از حرم امام رضا قرار دارد. نادر ابتدا مشهد را پایتخت خود انتخاب کرد و مقبره خود را در آن ساخت. وقتی در سال ۱۱۴۸ هجری قمری پادشاه رسمی ایران شد، با بازگشت از هند تصیم گرفت مقبره دیگری برای خود بسازد. دستور داد سنگ مرمر بزرگی از آذربایجان به خراسان ببرند که وزن زیادی داشت و حمل و نقل آن بسیار هزینهبر بود. او قصد داشت از این سنگها برای بنای مقبره خود استفاده کند.آرامگاه نادرشاه افشار در شهر مشهد و نزدیکی حرم مطهر قرار دارد
سرانجام در پایان عمرش «مقبره خورشید» را ساخت و آن را مقبره خانوادگی خود نامید. اما جسدش در هیچکدام از این مقبرهها قرار نگرفت؛ زیرا سر نادر شاه پس از قتل به هرات فرستاده شد و جسد بدون سرش ابتدا در این آرامگاه خاک شد و بعدها توسط آقامحمدخان به تهران برده شد. آرامگاه نادر شاه در مشهد از معماری باشکوهی برخوردار است و موزه نادری نیز برای بازدید گردشگران در آن واقع شده است.
- آدرس آرامگاه نادرشاه: مشهد، خیابان شیرازی، ضلع شمال غربی چهاراره شهدا، نزدیک حرم امام رضا (مشاهده نقشه)
منبع عکس: ناشناس
نادر شاه افشار یکی از پادشاهان بزرگ ایران است که تلاش بسیاری برای نجات ایران از چنگ قدرتهای وقت خود، بهویژه عثمانی انجام داد. او پادشاهی رشید و دلاور و جنگجویی با تدبیر بود؛ اما در پنج سال پایانی عمرش گرفتار بدبینی شد و همه تلاشهایی که برای آرامش و آسایش مردم انجام داده بود را با ظلم در حق آنها، از بین برد. قضاوت درباره این شخصیت تاریخی آسان نیست؛ چون هم خدمات زیادی در عصر خود انجام داد و هم در پایان عمر دچار اشتباهات جبرانناپذیر شد
انتهای پیام
سده بیست و یکم است ولی فکر ما همچنان قرون وسطایی است. نادر خوب است چون خیلی کشورگشا و نابودگر بوده. بزرگترین پشتیبان زبان فارسی در آن زمان گورکانیان هند بودند و نه صفویان و نادر که نادر حکومت آنان را نابود کرد. همچنیین زیرساختهای اقتصادی ایران را با کشتارها و مالیاتهای دیوانه وار نابود کرد. با توحشش جامعه ایران را خشنتر کرد و ارزشهای مغولی را گستراند. او چهره ممتاز ناسیونالیسم ترکی در ایران است.