از فردوسی پور تا میثاقی ؛ زوال رسانه ملی ؟
از فردوسی پور تا میثاقی را میتوان نماد یک زوال نامید؟ آیا کم مخاطب شدن برنامههای صدا و سیما به سیاست گذاریهای چند سال اخیر ارتباط دارد؟
انصاف ورزشی: از عطاران تا سریالهای مصنوعی با کارگردانان و بازیگران ناشناخته و ناکارآمد، از طنزهای مهران مدیری تا طنزهای آپارتمانی بیمعنای این روزها و از عادل تا میثاقی آیا صدا و سیما افت کرده است یا نه ورود انواع شبکههای خانگی و همچنین فضای مجازی باعث کمشدن مخاطبین صدا و سیماست؟
چندسالی از تعطیلی برنامه نود میگذرد برنامهای که هرچند میتوان به آن هم نقدهای جدی وارد کرد اما نمیتوان حرفهای شدن، گسترش امکانات و بسیاری از عوامل پیشرفت در فوتبال ایران را بررسی کرد اما تاثیر نود را بر آنها ندید.
عادل فردوسیپور به وضوح تلاش میکرد برنامهای بسازد تا فوتبال در ایران”حرفهای” شود. او با استفاده از دانش خود و تسلطش بر زبان انگلیسی تلاش داشت یک برنامه شبیه به آنچه شبکههای ورزشی مشهور ارائه میدهند را به نمایش بگذارد.
میتوان مطمئن بود که عادل تا حد زیادی در این کار موفق بود همانطور که میتوان نقدها و ایراداتی هم بر او و برنامه سازیش وارد دانست. اما اینجا بحث از ایرادات عادل نیست صحبت از چرایی و همینطور رویکردی است که باعث شد برنامهای در سطح نود تعطیل شود. مدیران صدا و سیما با این بهانه که نود تکراری، کممخاطب و یکنواخت شده است در این برنامه را تخته کردند اما به جای نود چه ارائه دادند! فوتبالبرتر؟!! برنامهای که در بهترین حالتش کپی دست چندمی از همان نود عادل فردوسیپور است.
به نظر میرسد ما در صدا و سیما با رویکرد متفاوتی روبرو هستیم رویکردی که علت آن را باید در سطح سیاستگذاری مدیران ارشد بررسیکرد. آنچه عیان است این نکته است که اگر عادل رفت با خود هیجان و حتی پیشرفت فوتبال ایران حداقل در سطح باشگاهی را نیز برد.
آنچه رخ داده است استفاده از مجریان و گزارشگرانی ناآشنا و به وضوح بیاستعداد است ( مثال آقای دستیار-مجری در برنامه گزارش ورزشی که نام نیمار را نمیدانست گواهی بر این مدعی است) مجریانی که خلاقیت، ایده و نوآوری از خود ندارند و تنها مجریان اوامر مدیران بالاتر از خود به حساب میآیند.
این که در این اتفاق چه میزان از ماجرای اقتصاد نیز دخیل است بیشک بحثی گسترده است. آیا اراده ای برای زدودن مخاطب از صدا و سیما برای افزایش تماشگران سینمای خانگی وجود ندارد؟ آیا تلاشی برای از بین برن صدا و سیمای ملی برای راه اندازی شبکههای خصوصی دیده نمیشود؟ این سوالات را کارشناسان مربوط باید پاسخ دهند اما آنچه روشن است این نکته است که صدا و سیما دیگر آن مخاطب، پویایی و خلاقیت سالهای گذشته را ندارد.
حذف نود شاهدی بر این مدعی است، شاهدی که نشان میدهد دیگر دوشنبه شبها مردم تا پاسی از شب پای تلویزیون نیستند، میلیونها پیامک برای نود ارسال نمیشود ( بیشک آن میلیون پیامک در حکم تاییدی بود بر آن که صدا و سیما به صورت حداقلی همچنان رسانهای همسو با جامعه است) و دیگر داوری فوتبال ایران نگران چشمان تیزبین مخاطبان میلیونی نود نیست.
وقت آن است که از خود بپرسیم مسیر عادل تا میثاقی چیزی جز تاریخ زوال رسانه ملی است؟
فردوسی پور یک معرکه گیری و هوچی به تمام معنا بود وسواس و معلومات چندانی نداشتن مصداق آن کس که نداندونداندر که نشاند بود ازیرا آنهایی بود که شکل مار راز نشان میدهد بجای نوشته مار .یک خود شیفته مغرور بود .والله غرورش ناشی ازندگی کم اطلاعی بود .والله اهل زد و بند .یادمان هست چگونه با تحلیل های غلط و مغرضانه مردم اراک و استان مرکزی را به ورود به لیگ برتر محروم ساخت و دهها مثال دیگر .برکناری او از بهترین تصمیمات بود .کمی انصاف داشته باشید.
احسنت بر این تحلیل دقیق
واقعا اینها چیزی جز نابودی ایران و انقلابی که با هزاران زحمت به دست اومده نمیخوان اینجاست که باید یک نفر جلوی اینها وایساد اما درود بر عادل فردوسی پور که با این همه بی مهری به رسانه های بیگانه پناه نبرد و تحمل کرد
متاسفانه مملکت بر اساس سلیقه افراد اداره میشود وچیزی بنام حرکت در مسیر توسعه و منافع ملی وجود ندارد.یه مدیر یا قاضی بیسواد و بی تجربه به اندازه جنگ جهانی دوم به این کشور ضربه میزند و هیچ کسی هم جلودارش نیست….