جای مراجع در اعتراضات خالی است؟!
محمد توکلی، انصاف نیوز: «نقش مراجع تقلید در زمان اعتراض بخشهایی از جامعه به تصمیمهای دولت چیست و این بزرگان حوزه علمیه در دوگانههای احتمالی که میان مردم و دولت ایجاد میشود میباید در کدام سمت بایستند؟» این پرسشی است که انصاف نیوز با حجتالاسلام محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و حجتالاسلام شهابالدین حائری شیرازی، نویسنده و پژوهشگر دینی مطرح شده است.
آقای فاضل میبدی در این ارتباط گفت: نمیشود گفت که مراجع باید طرف دولت یا طرف مردم باشند؛ مهم این است که طرف حقیقت و عدالت باشند. اگر حس کردند که مشی و مسیر دولتمردان به سمتی است که در آن عدالت اجتماعی نیست و حقوق مردم تضییع میشود و مسائل و مشکلات مردم بیشتر میشود و برای مثال گرانیها افزونی پیدا میکند مراجع و روحانیت باید طرف حق را بگیرند و به نفع مردم و در انتقاد از دولتها سخن بگویند.
آقای حائری شیرازی نیز در پاسخ به این سوال میگوید: باید آبروی دین را بر هر چیزی مقدم داشت و ببیند و بررسی کند که اقتضای دین چیست و همان را انجام دهند. کارهای «ما آخوندها» پای دین نوشته میشود، اگر کسی به واسطهی منفعتطلبی از حقیقت دفاع نکند دین زیر سوال میرود.
فرزند مرحوم آیتالله حائری شیرازی، نمایندهی ولی فقیه در استان فارس با بیان اینکه «نقد حاکمان مسئلهای حل شده در فقه است»، میگوید: اساسا در امر به معروف و نهی از منکر از آنجایی که خداوند است که بر همهی نفوس ولایت دارد از ولایت خودش به امرکننده به معروف و نهیکننده از منکر ولایت میدهد، برای همین میگویند شخص باید امر و نهی کند و بگوید «این کار را بکن» یا «آن کار را نکن»؛ ولو اینکه مخاطبش حاکم اسلامی یا حاکمی که ولی فقیه است باشد.
متن کامل گفتوگوی انصاف نیوز با آقایان فاضل میبدی و حائری شیرازی را میتوانید در ادامه بخوانید:
مراجع طرف حقیقت و عدالت باشند
انصاف نیوز – بنا بر متون دینی هنگامی که میان دولت و مردم دوگانهای شکل میگیرد و بخشهایی از جامعه به تصمیمهای دولت معترض میشوند مراجع و علمای دین میباید در کدام سمت قرار بگیرند؟
محمدتقی فاضل میبدی: نمیشود گفت که مراجع باید طرف دولت یا طرف مردم باشند؛ مهم این است که طرف حقیقت و عدالت باشند. اگر حس کردند که مشی و مسیر دولتمردان به سمتی است که در آن عدالت اجتماعی نیست و حقوق مردم تضییع میشود و مسائل و مشکلات مردم بیشتر میشود و برای مثال گرانیها فزونی پیدا میکند مراجع و روحانیت باید طرف حق را بگیرند و به نفع مردم و در انتقاد از دولتها سخن بگویند.
این واقعیتی است که در تاریخ ما وجود داشته و قرآن و روایات نیز بر آن تاکید دارند و سیرهی ائمه نیز همین بوده است؛ ما در اسلام اصلی داریم به نام اصل مبارزهی با منکر و ظلم. این منکر و ظلم از طرف هر کسی که انجام بگیرد باید در مقابل آن ایستاد. ظلم هم بر دو شکل است، گاهی ظلم، یک ظلم فردی است و مثلا مردی در حق همسرش ظلم میکند یا بالعکس و یا همسایهای در حق همسایهی خودش ظلمی میکند.
این نوع ظلمها را میشود با نصیحت و صحبت کردن مسئله را حل کرد اما وقتی ظلم ساختاری باشد و دولت یا حاکمیتی باشد که ظلم در ساختار آن نفوذ کرده است و سوءاستفادههای مالی یا اختلاس یا رانتخواری و … در آن انجام میشود یا افرادی نابجا در راس کارها قرار میگیرند و در نتیجهی آن هم تصمیمات نامناسبی اتخاذ میشود؛ اینها ظلمهای ساختاری است.
انصاف نیوز – در برابر «ظلم ساختاری» مراجع و علمای دینی چه وظایفی دارند؟
محمدتقی فاضل میبدی: طبیعی است که مراجع دین و روحانیت باید در برابر چنین ظلمهایی فریادشان بلند شود، گفتهاند «برترین جهاد این است که انسان کلمهی حق را در برابر پیشوای مسلمین (و یا کسی که در جامعه چنین مقامی دارد) فریاد بزند». بنابراین موضع مراجع دینی باید به سود حق و علیه ظلم و منکرات اجتماعی باشد.
در بیشتر حکومتهای اسلامی حقوق مسلمانان پایمال میشود
انصاف نیوز – برخی معتقدند که چنین وظیفهای تنها در زمان حکومت جائر بر عهدهی مراجع دینی قرار داده شده و در حال حاضر که نظام سیاسی حاکم مبتنی بر اسلام روحانیون چنین وظیفهای بر عهده ندارند.
محمدتقی فاضل میبدی: حکومتی ممکن است اسلامی باشد اما جائر هم باشد و یا حکومتی کافر باشد اما جائر نباشد. وصف جور و ظلم و عدم حق و حقیقت اسلامی و غیر اسلامی ندارد. در طول تاریخ اسلام حاکمانی چه به عنوان پادشاه یا خلیفه بودهاند، از بنی امیه و بنی عباس تا صفویه و عثمانیه، ولی ظلمهای زیادی هم مرتکب شدند. بیشتر ظلمهایی که در تاریخ اسلام صورت گرفته به دست خلفای مسلمان و حکومتها صورت گرفته است؛ تاریخ اینها را ثبت کرده است. الان هم که به شرایط کشورها در دنیای اسلام نگاه کنید در مقایسه با دنیای غرب ظلم و اجحاف بیشتری از سوی حکومتهایی که به نام اسلام دارند اداره میشوند انجام میشود. در بیشتر حکومتهای اسلامی حقوق مسلمانان و حقوق انسان پایمال میشود.
در قرون وسطی در کشورهای غیرمسلمان ظلمها و اجحافهای بسیاری از طرف حکومتهای دینی مسیحی و حاکمان کلیسا صورت میگرفت اما بعد از رنسانس و کاهش قدرت کلیسا و تشکیل حکومتها بر اساس قرارداد اجتماعی حق مشارکت مردم در حکومت جدی گرفته شد و در نتیجهی آن حکومتهای موروثی و فردی از بین رفت و حکومتهایی بر سر کار آمدند که بر اساس انتخاب مردم شکل میگرفتند. در کنار دموکراسی و انتخاب مردم آزادیهایی مثل آزادی مطبوعات و احزاب هم به وجود آمد و بر این اساس آن ظلمها کنترل شد ولی متاسفانه در کشورهای اسلامی آن دموکراسی و قراردادهای اجتماعی و نهادهای دموکراتیک هنوز خیلی نهادینه نشده و جدی نیست. به این دلیل است که ظلم و اجحاف را در کشورهای اسلامی شاهد هستیم.
مرحوم امام بهخاطر دفاع از حقوق مردم بر سر شاه فریاد کشید
انصاف نیوز – برخی با مقایسه اظهارات امامان جمعه و یا روحانیون در دولتهای مختلف این ادعا را مطرح میکنند که موضعگیری برخی از روحانیون بر مبنای گرایشهای سیاسی دولتهاست؛ این ادعا تا چه حد مبتنی بر واقعیت است؟
محمدتقی فاضل میبدی: اگر الان مراجع و روحانیون دربارهی پارهای از گرانیها و اجحافها سکوت کنند در تاریخ به سودشان نخواهد بود. به هر حال انتظار این است که در جامعه و حکومت اسلامی گرانی و فشار بر مردم نباشد؛ در زمان شاه کوچکترین اجحافی که صورت میگرفت مراجع فریاد میکشیدند.
مرحوم امام خمینی بارها بهخاطر دفاع از حقوق مردم بر سر شاه فریاد کشید و الّا امام که با شاه مشکل شخصی نداشت، با نظام شاهنشاهی مخالفت داشت چون چنین نظامی با حقوق مردم مشکل داشت. الان هم اگر احساس شود که حقی از حقوق مردم ضایع میشود باید مراجع انتقاد خود را مطرح کنند.
ما نیامدهایم که فقط مسئلهی شرعی بگوییم
در دوران اصلاحات شاهد بودیم که برخی مراجع انتقاداتی را میگفتند، در دولت آقای روحانی هم شاهد بودیم که برخی مراجع از سفرهی مردم و نان مردم و گرانیها میگفتند حالا هم اگر واقعا سفرهی مردم دارد کوچک میشود و معیشت مردم آسیب میبیند باید همان انتقادات را بگویند.
ما که نیامدهایم فقط مسئلهی شرعی بگوییم، رسالت اولیهی ما این است که در کنار مردم و همدل با مردم باشیم و از حق مردم دفاع کنیم. اگر دولت و حکومت در راستای حق مردم حرکت کند باید حمایت کنیم و اگر در راستای حقوق مردم حرکت نمیکند باید فریاد بزنیم؛ این وظیفهی همهی عالمان دین است.
امیرالمومنین (ع) مردم را دعوت میکرد تا او را نصیحت کنند
انصاف نیوز – بنا بر آنچه گفته شده در طول تاریخ حوزههای علمیه اصولا مراجع تقلید را بهعنوان ملجاء و پناه مردم میشناسند اما شاهد هستیم که در این سالها بخشی از مراجع در دوگانههایی که میان جامعه و دولتها ایجاد شده بیشتر با دولتمردان همراهی نشان دادند؛ شما دلیل این تغییر جایگاه از سمت مردم به سمت دولت را در چه میدانید؟ برخی معتقدند که در پیش از انقلاب به دلیل اینکه «حکومت جائر» بر سر کار بود مراجع چنان نقشی داشتند و امروز که نظام سیاسی بر مبنای اسلام بر سر کار است حمایت از مسئولین و توجیه عملکرد آنان ضروری است و جایگاه مراجع نیز تغییر کرده است؛ در پاسخ به این نگاه چه نظری دارید؟
شهابالدین حائری شیرازی: این توجیه درستی نیست که گفته شود در زمان «سلطان جائر» منتقد بودن علما به جا و شایسته است ولی در زمان «حاکم عادل» انتقاد علما نابجاست و باید فقط تعریف و تمجید و حمایت کنند. در این مسائل شرع تابع حکم عقل و عقلا است و روایات ما هم موید همین مسئله است.
امیرالمومنین (ع) مردم را دعوت میکرد تا او را نصیحت کنند. پس همین نشان میدهد که «حاکم عادل» هم نیاز به نقد و نظر و نصیحت دارد. نصیحت یعنی خیرخواهی و نقد و نظر هم شامل آن میشود. پس نقد و نظر نسبت به حاکم اختصاص به «حکومت جائر» ندارد. ملجاء و پناه بودن علما نسبت به مردم نیز اختصاص به «حکومت جائر» ندارد. در «حکومت عادل» هم علما به واسطهی آن شان علمی و به واسطهی آن که لباس پیامبر را بر تن دارند باید همچنان ملجاء و پناهگاه مردم باشند.
کارگزاران «حکومت عادل» هم گاهی اوقات ظلم میکنند و علما میتوانند در این زمینه هم واسطهای برای مردم باشند تا رفع ظلم کنند و هم در مقابل حکام پناهِ مردم باشند. گاهی اوقات حکام خطا میکنند، گاهی تشخیص غلطی دارند و همین موجب ظلم به مردم میشود.
علما وظیفه دارند حاکم را ارشاد کنند
ادلهی امر به معروف و نهی از منکر هم شامل «حکومت عادل» میشود و هم «حکومت جائر»؛ در امر به معروف و نهی از منکر لازم نیست حتما آن کسی که مرتکب منکری میشود فاسق باشد؛ انسان عادل هم ممکن در جایی موضوعی را خطا تشخیص دهد و در عین عدالت، به کسی ظلم کند چون نمیداند اینجا دارد ظلم میکند و اینجاست که علما وظیفه دارند آن حاکم را ارشاد کنند.
ادلهی امر به معروف و نهی از منکر اختصاص به زمان خاصی ندارد و در همهی حکومتها اعم از «عادل» و «جائر» امر به معروف و نهی از منکر واجب است. حتی در حکومت ائمه (علیهم السلام) هم امر به معروف واجب بود، بالاخره یک عاملی، یک کارگزاری، یک استانداری ممکن بود خطا کند.
ائمه با آن شان عصمتشان مردم را دعوت میکردند که آنان را امر به معروف و نهی از منکر و نصیحت کنند. علیرغم اینکه شان عصمت داشتند خودشان را شبیه به آدمهای عادی میکردند تا روی مردم باز شود که حاکم خود را امر به معروف و نهی از منکر کنند. و این موضوع سیره بوده است و در زمان صدر اسلام این کار را واقعا مردم انجام میدادند و حکام را امر و نهی میکردند.
ملجاء و پناه مردم بودن علما باید حفظ شود
و یا در آیهی قرآن میفرماید «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ»؛ در زمینهی امر به معروف و نهی از منکر هر مومنی نسبت به مومن دیگری که دانسته یا ندانسته منکری انجام داده یا ظلمی کرده است آن کسی که میخواهد امر به معروف و نهی از منکر کند ولایت دارد، ولو بر حاکم جامعه باشد.
اساسا در امر به معروف و نهی از منکر از آنجایی که خداوند است که بر همهی نفوس ولایت دارد از ولایت خودش به امرکننده به معروف و نهیکننده از منکر ولایت میدهد، برای همین میگویند شخص باید امر و نهی کند و بگوید «این کار را بکن» یا «آن کار را نکن»؛ ولو اینکه مخاطبش حاکم اسلامی یا حاکمی که ولی فقیه است باشد.
این مسائل مشکلی ندارد و در فقه اسلامی ما حل شده است. بنا بر آیهی «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ»، بعضی مومنان «ولی» دیگری هستند؛ یعنی وقتی دارد امر به معروف و نهی از منکر میکند در همین زمینهی خاص که دارد امر یا نهی میکند «ولی» او میشود، منتهی ولایتش در حد امر و نهی کردن است. و این ولایتی است که خدا به او داده است.
بنابراین این موضوع هم اختصاص به زمان «حاکم جائر» ندارد و در همهی زمانها هم شان ملجاء و پناه مردم بودن علما باید حفظ شود و هم شان آمر به معروف و ناهی از منکر بودن آنان نسبت به حکام باید محفوظ بماند.
اگر امام جمعه از اشتباه قدرت جانبداری کند «امامت» خود را از دست داده
انصاف نیوز – در اتفاقات چند روز اخیر شاهد بودیم که امامان جمعه بهعنوان بخشی از جامعه روحانیت که در بین مردم شناختهشدهتر هستند در حمایت از تصمیمات اقتصادی دولت سیزدهم سنگ تمام گذاشتند اما در مواردی تا حدودی مشابه در دولت قبل سبک و سیاق مواجههی امامان جمعه متفاوت بود. این مواجهه جناحی با چنین اموری تا چه حد به دور شدن بخشهایی از جامعه از روحانیت کمک کرده و نافی وظایف ذاتی روحانیت در چنین زمانهایی است؟ یا سوال مقدم بر این مورد اینکه آیا این تناقض در مواجهه با دولتها در نگاه شما از جنس سیاستزدگیست یا که خیر و امامان جمعه بنا بر تشخیص خود در هر زمان عمل میکنند؟
شهابالدین حائری شیرازی: از اسم امام جمعه پیداست که «امام» مردم و پیشوای آنان است و مردم باید آن شخص را «امام» خودشان دانسته و مقدم خود بدانند. این مهم در صورتی حاصل میشود که این فرد که در جایگاه امام جمعه قرار دارد زبان مردم باشد. اگر فردی به جای اینکه زبان مردم باشد و از حقوق مردم دفاع کند بیاید و از قدرت جانبداری کند، در جایی که قدرت اشتباه کرده است، این شخص «امامت» خودش را به صورت طبیعی از دست داده است.
در این صورت است که میبینیم نمازهای جمعه خلوت میشود و دیگر کسی به نمازهای جمعه نمیآید و یا جمعیت کمتری میآیند. در حالی که نماز جمعههای اول انقلاب از جوانان و مردم عادی پر بود اما الان بیشتر افراد کهنسال به نماز جمعه میآیند، آنها هم به عنوان اینکه روز جمعه است و نماز جمعه واجب است میآیند.
ولی اگر خواستههای به حق مردم توسط امام جمعه در خطبههای نماز جمعه مطرح شود همهی مردم برای حمایت از آن فردی که دارد خواستههایشان را مطرح میکند در نمازهای جمعه حضور پیدا میکنند.
کارهای «ما آخوندها» پای دین نوشته میشود
انصاف نیوز – اگر بخواهید بهعنوان فردی که سالهاست در این حوزه مشغول فعالیت هستید توصیهای به مسئولان دربارهی موضوع ارتباط مراجع تقلید و روحانیت شناختهشده با مردم داشته باشید، آن توصیه چیست؟
شهابالدین حائری شیرازی: توصیهی من این است که مراقبت کنند با اعمال و رفتارشان دین را قربانی نکنند. یا به خاطر اینکه زندگی یک روحانی تاثیرگذار بد نگذرد و از طرف افرادی که حامی دولت هستند مورد تخریب قرار نگیرد کسی نیاید این منفعت و رفاه خود را بر آبروی دین مقدم بدارد.
باید آبروی دین را بر هر چیزی مقدم داشت و ببیند و بررسی کند که اقتضای دین چیست و همان را انجام دهند. کارهای «ما آخوندها» پای دین نوشته میشود، اگر کسی به واسطهی منفعتطلبی از حقیقت دفاع نکند دین زیر سوال میرود.
افراد تاثیرگذار روحانی یا غیر روحانی از آن چیزی که اقتضای حق است باید حمایت کنند
انصاف نیوز – و سوال پایانی؛ بنا بر دریافت شما از متون دینی، یک مرجع تقلید یا یک روحانی شناختهشده در زمانی که با اعتراض مردم علیه دولت مواجه میشود باید چه موضعی بگیرد تا بتوان آن موضع را منطبق بر اصول دینی دانست؟
شهابالدین حائری شیرازی: به نظر من میرسد که موضوعیت ندارد وقتی که مثلا وقتی مردم علیه دولت اعتراض میکنند حتما یک روحانی شناخته شده یا غیر آن بخواهد از آن حمایت کند. آنچه که موضوعیت دارد این است که حق کدام طرف است. اگر حق در طرف مردم است باید به حمایت از مردم برخیزد، اگر حق در سمت دولت است باید به حمایت دولت برخیزد.
پس اساسا این هیچ موضوعیتی ندارد که چون مردم با دولت مخالف هستند فرد هم باید به صورت عوامانهای بخواهد با مردم همراهی کند. مهم این است که ببیند و بررسی کند که آیا در آن زمینه حقی از مردم ضایع شده یا نه و مردم از روی کم اطلاعی دارند با دولت مخالفت میکنند.
یک فرد روحانی و یا غیر روحانی که در جامعه تاثیرگذار است از آن چیزی که اقتضای حق است باید حمایت کند.
انتهای پیام
سلامحاکمیتودولتیکهخودشداعیه
اسلامداردوهزارانروحانیومجتهددر
جایجایتشکیلاتاداریومدیریتی
منصوبهستند.برخیامامانجمعهشاید
شایدخودرادرحدمرجعیتنیزبدانند
لذاچونمنتصبررمشاغلحکومتی
هستندامکانانتشاررسالهندارندپسدرچنینمراجعمحترمتقلیدپرداختنبه
درسومشقطلبگیراپیشهکردند
بسم الله الرحمن الرحیم
جای تعجب و تاسف است که برخی از مدعیان علم متوجه نیستند که شخص معصوم سلام الله علیه که دارای علم الهی به خفیات امور است و از هرگونه عیب و شین و نقص و ظلم و جور و کوتاهی پاک و منزه است هیچ گاه محتاج به نصیحت نیست و اساسا این تناقض است که شخصی که نسبت به موضوعی عالم است محتاج به نصیحت شخصی باشد که جاهل است و متوجه نیستند که معنای نصیحت در باره ائمه معصومین به معنای نصیحت رائج و دارج در لغت فارسی نیست
از سوی دیگر متوجه باید بود که حکومت مشروع اسلامی با ظلم و جور و اجحاف قابل جمع نیست حکومت مشروع اسلامی حکومتی است که شرط اصلی و اساسی تحقق آن امامت و زمامداری توسط شخص شخیص معصوم است که منصوب است از جانب خداوند متعال والا حکومت اسلامی نیست لذا این توجیهات ناشایست که حکومت اگر اسلامی باشد هم ممکن است با جور قابل جمع باشد یا زمامدار حکومت اسلامی محتاج نصیحت است ناشی از این است که هنوز معنا و مفهوم درست حکومت اسلامی و نیز امام معصوم برای برخی مدعیان علم واصح نشده چه رسد به سایرین
نکته سوم توصیه به انصاف نیوز این است که سابقه ی تاریخی مراجع آزاد اندیشی که از صدر انقلاب و چه بسا پیش از انقلاب به اعتراض و انتقاد پرداختند و نیز عواقب این چنین مراجعی را در قالب چندین و چند گزارش می توانید انتشار دهید
اگر ادعای انصاف دارید چرا دائم مشغول پرسیدن از نقش مراجع هستید در حالی که سابقه ی تاریخی چالش مراجع با قدرت موجود است و اهل اطلاع هم مطلع هستند اما عوام از وقایع بی اطلاع هستند
در زمان شاه مردم هزینه علما را تامین میکردند ولی الان از بودجه کشور توسط دولت به بهانه های مختلف ظاهرا تامین میشوند پس صلاحشان سکوت در برابر کارهای نا درست دولت است