بیانیهی عبداللّه نوری دربارهی حوادث «ناگوار» اخیر کشور
عبداللّه نوری وزیر دولت اصلاحات و نمایندهی اسبق مجلس شورای اسلامی دربارهی حوادث اخیر کشور بیانیهای صادر کرد و این حوادث را ناگوار خواند.
در بخشهایی از این بیانیه که در کانال تلگرامی آقای نوری منتشر شده، آمده است:
در شرایطی که در پرتو انسداد سیاسی و اجتماعی و ناکامی اصلاحات هیچ امیدی به بهبود وضعیت فروبستهی معیشتی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی وجود نداشت، کثیری از مردم برای اعتراض به این وضعیت به ویژه محرومیت از زندگی شرافتمندانه و پایمال شدن حقوق اولیه خود با شعار پرمعنا و تأثیرگذار “زن، زندگی، آزادی” به خیابانها آمدند و فریاد مظلومیت سر دادند و خواستار آزادی و رفع فساد و تبعیض و اجرای عدالت و حکمرانی عالمانه و عادلانه و پاسخگو شدند.
وضعیت اسفناک کنونی و برخوردهای به شدت خشونتآمیز و هتاکیها و فحاشیهای بیسابقه نسبت به معترضان، موجب گردید بسیاری که صادقانه و با نیّت و انگیزههای ملی در انقلاب ۵۷ و جنگ تحمیلی و روندهای پس از آن نقش داشتهاند را بهت زده و پشیمان سازد چرا که در برابر انبوهی از پرسشها که به ویژه از طرف جوانان با آن مواجه می شوند، پاسخی جز سکوت و یا اظهار تأسف و ندامت ندارند.
به کیان پیرفلک، کودک شیرین سخن این سرزمین بنگرید، قتل او لرزه بر اندام هر انسان با وجدان و با شرفی می اندازد. مادرش میگوید به دست مأموران کشته شده است و مسئولان تکذیب میکنند. البته هنوز فراموش نکردهایم که تا بر ملا شدن فاجعهی شلیک به هواپیمای اوکراینی، حاکمیت مسئولیت سرنگونی آن را به عهده نگرفت و جنایتی که خود رقم زده بود را جوسازی و دروغ پردازی بیگانگان میخواند.
این حجم عظیم خشونت و کینه نسبت به آحاد جامعه، از دانشگاهی تا معلم از پزشک تا وکیل از هنرمند تا ورزشکار از کارگر تا کشاورز و از خبرنگار تا هر آنکه گفتار، رفتار و کردار حاکمیت را قبول ندارد از سوی نیروهای تندرو مستقر در حاکمیت، که به قدرت سلاح و سرکوب و رسانه و تریبون و تئوریسینهای خشونتطلب مجهزند، ریشه در کجا دارد؟
به دلیل جایگاه برتر و کانونی رهبر نظام در ساختار قدرت، نظر و منویات رهبری ملاک بسیاری از تصمیمگیریها و عملکردها قرار میگیرد. بنبستی که اکنون کشور در آن گرفتار آمده است از آن روست که بنا نبوده و نیست که سخن و نظر اکثریت مردم شنیده شود و یا سخن و نظر مردم تفسیر به رأی حاکمان میشود.
مردم معترض، منتقد، رنجدیده و گرفتار در مصائب اقتصادی و معیشتی چگونه مخالفت خود را با خطمشی و سیاستهایی که نظرات و تصمیمات رهبری نظام را در آن دخیل میدانند، اعلام کنند؟ مردمی که با بسیاری از این تصمیمات مخالف هستند و آنرا به زیان مُلک و ملت میدانند، چگونه میتوانند سکوت پیشه کنند؟
آیا با توجه به عواقب سوء اعمال و رفتار حکومت، احتمال آن نیست که جریانی ضد ایرانی همانند اسرائیل که به راحتی دست به ترور، انفجار و دزدی اسناد میزند، در محافل تصمیمساز حاکمیت نفوذ کرده تا با حکمرانی ضد توسعه و در تقابل با منافع ملی، ایران را تبدیل به سرزمین سوخته کند و با روشهای استبدادی و مقابله با هر نوع آزادیخواهی و با اِعمال سرکوب و خشونت گسترده، جوانان معترض این سرزمین را از اصل دین و آموزههای آن متنفر سازد؟
سکوت مراجع و علمای شیعه در برابر رفتار و عملکرد تنشزا و پراشتباه حکومت برای بسیاری از مردم سئوالبرانگیز شده است و میپرسند آیا ایشان این نوع رفتار را درست میدانند؟ آیا ذبح اخلاق و انسانیت با تهدید و خشونت عریانِ حکومت در برابر اعتراض مردم، توجیه اخلاقی و شرعی دارد؟ اگر چنین نیست، آنان چگونه به وظیفه دینی امر به معروف و نهی از منکر عمل میکنند؟ آیا به دیگران واگذاشتهاند تا پیش از آنها از دین خدا دفاع کنند؟
تنها راه برونرفت از بحرانهای فراوان موجود و پیشرو، اقدامات اساسی و سریع در جهت کسب رضایت مردم است. برای مردم ایران، زندگی شرافتمندانه، ماندگاری، عزت ملی، سربلندی، توسعهیافتگی و تأمین منافع ایران واجد اهمیت و ارزش است نه حفظ و بقاء حکومت مستقر.
به عنوان یک ایرانی از همهی ایرانیان در سراسر جهان که به دنبال هر نوع تغییری در ایران هستند درخواست میکنم تکثر و تنوع اندیشهها و جریانها را به رسمیت بشناسند و در تمامی فعالیتها و سخنانشان، حفظ تمامیت ارضی ایران، حفظ منابع و منافع ملی ایران، حفظ تمامی زیرساختها و صنایع ایران و حفظ جان تمامی ایرانیان مبنای وحدت و اتفاق نظرشان باشد. اعمال و رفتارهای خشونت بار، گسترش آشوب و هرج و مرج و بطور کلی غبار آلود شدن فضای کشور، بستر و فضای مساعدی برای سرکوب روزافزون و اِعمال حداکثر قدرت و ارعاب توسط حاکمیت را فراهم می کند.
متن کامل بیانیه عبدالله نوری در پی میآید:
بسم اللّه الرحمن الرحیم
کز چشم من دریای خون جوشان شد از جور و جفا
گر لب فرو بندم کنون جانم به جوش آید درون
سه ماه پیش و در پی جان باختن دردناک دختر ایران زمین “مهسا امینی”، در جریان بازداشت از سوی گشت ارشاد، کشور به مرحلهی پر فراز و نشیبی وارد شد که همچنان در تب و تاب آن است.
جمعیتی فراوان از جوانان، زنان و اقشار گوناگون جامعه در اعتراض به آن رویداد تلخ و ناگوار، جنبشی را به راه انداختند که ریشه در نارضایتی گستردهی برخاسته از ناکارآمدی حکومت در برآورده کردن انتظارات و خواست عمومی داشت.
در شرایطی که در پرتو انسداد سیاسی و اجتماعی و ناکامی اصلاحات هیچ امیدی به بهبود وضعیت فروبستهی معیشتی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی وجود نداشت، کثیری از مردم برای اعتراض به این وضعیت به ویژه محرومیت از زندگی شرافتمندانه و پایمال شدن حقوق اولیه خود با شعار پرمعنا و تأثیرگذار “زن، زندگی، آزادی” به خیابانها آمدند، فریاد مظلومیت سر دادند و خواستار آزادی و رفع فساد و تبعیض و اجرای عدالت و حکمرانی عالمانه، عادلانه و پاسخگو شدند.
در مقابل، حکومت به جای شنیدن صدای معترضان و توجه به ریشهها و زمینههای درونی اعتراضات و نقش خود در مشکلات گستردهی موجود، با فرافکنی و انتساب مطلق آن به عوامل و رسانههای بیگانه، راه خشونت و سرکوب در پیش گرفت و آتش اعتراض را در شهرهای ایران از کردستان تا سیستان و بلوچستان و از خراسان تا خوزستان و دیگر نقاط این مرز و بوم شعله ورتر ساخت.
وضعیت اسفناک کنونی و برخوردهای به شدت خشونتآمیز و هتاکیها و فحاشیهای بیسابقه نسبت به معترضان، موجب گردید بسیاری که صادقانه و با نیّت و انگیزههای ملی در انقلاب ۵۷ و جنگ تحمیلی و روندهای پس از آن نقش داشتهاند را بهت زده و پشیمان سازد چرا که در برابر انبوهی از پرسشها که به ویژه از طرف جوانان با آن مواجه می شوند، پاسخی جز سکوت و یا اظهار تأسف و ندامت ندارند.
به کیان پیرفلک، کودک شیرین سخن این سرزمین بنگرید، قتل او لرزه بر اندام هر انسان با وجدان و با شرفی میاندازد. مادرش میگوید به دست ماموران کشته شده است و مسئولان تکذیب می کنند. البته هنوز فراموش نکردهایم که تا بر ملا شدن فاجعه شلیک به هواپیمای اوکراینی، حاکمیت مسئولیت سرنگونی آن را به عهده نگرفت و جنایتی که خود رقم زده بود را جوسازی و دروغپردازی بیگانگان می خواند.
آیا این خشونتها دستاوردی جز صدها کشته از جمله کودکان و زنان و بازداشت هزاران تن به ویژه جوانان و بر هم زدن آرامش و بنیان خانوادههایشان و دامن زدن به نارضایتیها و افزایش نفرت عمومی داشته است؟
این حجم عظیم خشونت و کینه نسبت به آحاد جامعه، از دانشگاهی تا معلم از پزشک تا وکیل از هنرمند تا ورزشکار از کارگر تا کشاورز و از خبرنگار تا هر آنکه گفتار، رفتار و کردار حاکمیت را قبول ندارد از سوی نیروهای تندرو مستقر در حاکمیت، که به قدرت سلاح و سرکوب و رسانه و تریبون و تئوریسینهای خشونتطلب مجهزند، ریشه در کجا دارد؟
چرا حکومت به جای اصلاح شیوه حکمرانی و تن دادن به خواستههای اکثریت مردم، به خشونت با نسل جدید و جوانانی روی آورده که از انبوه مشکلات به ستوه و خشم آمده و از آینده روشن نا امیدند؟ این نوع رفتار، چه نسبتی با جلوهی رحمانی پیامبر اسلام (ص) دارد که خداوند در وصف او می فرماید: “به بركتِ رحمت الهى، با مردم نرمخو و پُر مِهر شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پيرامون تو پراكنده مىشدند.” (آل عمران – ۱۵۹) مگر امیر مؤمنان خطاب به مالک اشتر اندرز نمی دهد که “باید دلت از رحمت و محبت مردم مالامال باشد و لطف و دوستی نسبت به آنان روا داری و نباید همچون جانور درندهای، خوردن آنها را غنیمت شماری”؟
سیاستگذاریهای نادرست داخلی و استراتژی تقابلی و هزینهزا در سیاست خارجی که حکومت در سالهای گذشته در پیش گرفته است نتیجهای جز خارج کردن کشور از مدار توسعه و فرو بردن انبوهی از جمعیت به زیر خط فقر مطلق نداشته است، در حالی که حکمرانی عالمانه، مصلحانه و منصفانه و برآمده از خواست اکثریت مردم می توانست ایران را در جایگاه مناسب جهانی قرار دهد و زندگی مردم را بهبود بخشد و آنان را از ثروتی عظیم بهرهمند سازد.
بسیاری شگفت زدهاند که این سیاستها جز ناامیدی و مشکلات شدید اقتصادی و فرهنگی، چه ثمرهای را برای مردم ایران به ارمغان آورده است که حکومت همچنان بر تداوم آن اصرار میورزد و چرا با وجود مشکلات فوقالعادهای که در زمینههای گوناگون با آن روبرو شده و آینده تاریکی که در پیش دارد، به جای تعامل و همدلی، اعتراض و خشم این جوانان به ستوه آمده را با خشونتی بی حد و مرز چون گلوله و زندان و کشتار پاسخ میدهد.
اکثر کارشناسان مستقل در تمامی زمینهها از سیاست خارجی تا اقتصاد و فرهنگ مخالف مسیری هستند که توسط حکومت انتخاب شده و در حال اجراست و آتیهی ایران با تمدن دیرینه و بزرگ را به مراتب رنجبارتر از وضع ناهنجار کنونی میدانند. با وجود این، به دلیل جایگاه برتر و کانونی رهبر نظام در ساختار قدرت، نظر و منویات رهبری ملاک بسیاری از تصمیمگیریها و عملکردها قرار می گیرد. بنبستی که اکنون کشور در آن گرفتار آمده است از آن روست که بنا نبوده و نیست که سخن و نظر اکثریت مردم شنیده شود و یا سخن و نظر مردم تفسیر به رأی حاکمان می شود.
حال این مردم معترض، منتقد، رنجدیده و گرفتار در مصائب اقتصادی و معیشتی چگونه مخالفت خود را با خطمشی و سیاستهایی که نظرات و تصمیمات رهبری نظام را در آن دخیل میدانند، اعلام کنند؟ مردمی که با بسیاری از این تصمیمات مخالف هستند و آنرا به زیان ملک و ملت می دانند، چگونه می توانند سکوت پیشه کنند؟ چگونه وظیفهی ملی و اخلاقی امر به معروف و نهی از منکر که در قرآن و سنت نیز بر آن تأکید شده است را نسبت به حکومت عملی کنند؟ امام علی (ع) تأکید میکنند “هرگز امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید. زیرا که اشرار بر شما مسلط میشوند و دیگر دعایتان مستجاب نخواهد شد و خداوند از این جهت ملل گذشته را مورد لعن خود قرار داد که امر به معروف و نهی از منکر را ترک کرده بودند.”
مردم شعارها و آرمانهای انقلاب ۵۷ را در نظر میگیرند که بدنبال آزادی بیان و آزادی اندیشه و محکومیت استبداد و دیکتاتوری بود ولی تفاوت آن اهداف با واقعیت امروز ایران و حکمرانی مستقر را، از زمین تا آسمان می بینند.
آنان که روند فعلی را با استناد به اختیارات رهبر در قانون اساسی توجیه می کنند، با این پرسش جدی روبرویند که اگر اکثریت مردم خواهان تغییرات بنیادی در قانون اساسی و شکل حکمرانی باشند چه باید بکنند؟ آیا این سخن بنیانگذار جمهوری اسلامی که “پدران ما چه حقی داشتند که برای ما یک همچو کاری بکنند؟” را تنها محدود به حکومت پهلوی میدانند؟
آیا با توجه به عواقب سوء اعمال و رفتار حکومت، احتمال آن نیست که جریانی ضد ایرانی همانند اسرائیل که به راحتی دست به ترور، انفجار و دزدی اسناد میزند، در محافل تصمیمساز حاکمیت نفوذ کرده تا با حکمرانی ضد توسعه و در تقابل با منافع ملی، ایران را تبدیل به سرزمین سوخته کند و با روشهای استبدادی و مقابله با هر نوع آزادیخواهی و با اِعمال سرکوب و خشونت گسترده، جوانان معترض این سرزمین را از اصل دین و آموزههای آن متنفر سازد؟
سکوت مراجع و علمای شیعه در برابر رفتار و عملکرد تنشزا و پراشتباه حکومت برای بسیاری از مردم سئوالبرانگیز شده است و میپرسند آیا ایشان این نوع رفتار را درست میدانند؟ آیا ذبح اخلاق و انسانیت با تهدید و خشونت عریانِ حکومت در برابر اعتراض مردم، توجیه اخلاقی و شرعی دارد؟ اگر چنین نیست، آنان چگونه به وظیفهی دینی امر به معروف و نهی از منکر عمل می کنند؟ آیا به دیگران واگذاشتهاند تا پیش از آنها از دین خدا دفاع کنند؟ آیا حکومت با یدک کشیدن عنوان اسلام و با کارنامه و عملکرد پراشتباهی که در حوزههای مختلف دارد، موجب کسب رضایت اکثریت مردم و سربلندی اسلام و تشیع شده است؟
مگر حکومت و ماندن بر قدرت چقدر ارزش دارد که ننگ دنیا و عقوبت آخرت را برای خود خریدار باشیم، به تعبیر امام علی (ع) خطاب به ابن عباس: “سوگند به خدا این نعلین از فرمانروایی شما نزد من محبوب تر است مگر آنکه حقی را بپای دارم یا باطلی را دفع کنم.”
به فرض که با برخوردهای خشن، آرامش چند روزهای پدید آید ولی تداوم این حکومت بدون کسب رضایت اکثریت مردم با مشکلات بسیاری همراه خواهد شد و اگر فرصتی هم باقی مانده باشد، تنها راه برون رفت از بحران های فراوان موجود و پیش رو، اقدامات اساسی و سریع در جهت کسب رضایت مردم است. برای مردم ایران، زندگی شرافتمندانه، ماندگاری، عزت ملی، سربلندی، توسعه یافتگی و تأمین منافع ایران واجد اهمیت و ارزش است، نه حفظ و بقاء حکومت مستقر.
اینجانب با عرض تسلیت به خانوادههای همه قربانیان خشونتهای اخیر و اظهار همدردی با تمامی آسیب دیدگان، به عنوان یک ایرانی از همهی ایرانیان در سراسر جهان که به دنبال هر نوع تغییری در ایران هستند درخواست میکنم تکثر و تنوع اندیشهها و جریانها را به رسمیت بشناسند و در تمامی فعالیتها و سخنانشان، حفظ تمامیت ارضی ایران، حفظ منابع و منافع ملی ایران، حفظ تمامی زیرساختها و صنایع ایران و حفظ جان تمامی ایرانیان، مبنای وحدت و اتفاق نظرشان باشد. اعمال و رفتارهای خشونت بار، گسترش آشوب و هرج و مرج و بطور کلی غبارآلود شدن فضای کشور، بستر و فضای مساعدی برای سرکوب روزافزون و اِعمال حداکثر قدرت و ارعاب توسط حاکمیت را فراهم می کند.
ز گوش پنبه برون آر داد خلق بده
وگر تو میندهی داد، روزِ دادی هست
عبداللّه نوری
بیست و ششم آذرماه ۱۴۰۱
انتشار دیدگاهها به معنای تایید و یا رد آنها نیست.
انتهای پیام
لعنت برشماها که دائما درحال فتنه هستید؟!فقط می خواهید مردم رو ناامیدتر کنید وگرنه خودتان و هم طیفانتان هیچ غلطی بلای این مردم نکردید
فقط میتونم بگم
… … قدرت طلب..
چند خط ازاین متن هرانسان ازاده وتاحدی مطلع رو به همان نسبت برخی نوشته ها از جناح رقیبشان به تهوع میندازه..
بیچاره مردم که گرفتار این … شده اند
خیلی جالب گفتی بیچاره مردم ؟
پس شما ؟
سلام حج آقا تا امروز کوجا بودی دادا من فک کردم شوما مردید عه پس خدا رو شکر که شوما هنو زنده ایی کوجا قایم شده بودی ای ناقلا حالا از آبی گل آلود میخای ماهی بیگیری او خودی نشون بدی البته لطفا بالهجه ی اصفانی بخونید
تا همین حد هم مبارک است
تخریب نکنید
درود بر شما . زدید به قلب فتنه و تزویر . واسه همین ساندیس خورا به تکاپو افتادن
درود بر شما . زدید به قلب فتنه و تزویر . واسه همین ساندیس خورا به تکاپو افتادن
کاش گوش شنوایی بودجناب دکتر . متاسفانه ...
حجت الاسلام نوری الحق نوری دردل هاافکندونگاه هارابسمت روحانیت معززوشجاع که همیشه به داد مردم و کشوررسیده معطوف گرداند.بی دلیل نیست که اجانب ومستکبران وایادی اشان روحانیت راموردهجمه قرارمی دهند.ایشان مانند یک پزشک،بیماری راتشخیص ونسخه بهبودی ارائه کردندهیچ پزشکی به بیمارش که سل گرفته نمی گویدفقط سرماخوردگی داری
فتأمّل
آقای نوری برای کیان پیر فلک تشریف ببرید تحقیقات کنید جواب تحقیقاتتون را با مستندات به ما ارائه بدید خوشحال میشیم می دونید حاکمیت ایران و بچه بسیجی هر چی باشن مزور نیستند ولی اصلاحطلب ها به طرز عجیبی ترسو ومزورند خجالت بکشید اگر واقعا به فکر مردمید به جای همچین بیانیه سیاسی که انگار از دل دهه هفتاد اومده لطف کنید برای دو سه تا از همین ادعاهای کشته شدگان تحقیقات مستند کنید دلتون به حال جامعه ایران که همه بهش دروغ می گن و سو استفاده میکنند بسوزه فردا شما تو قدرت به خدا نمی توانید نه شما نه اپوزیسیون نه هیچ کس دیگه این جامعه را اداره کنه بدبختش کردید با این همه سو استفاده از احساساتش ……حالم از بیانیه های سیاسی بهم می خوره ذره ای نه برای شما نه برای اون اپوزیسیون بی شعور و دنباله هاش نه حاکمیت نه اون سرمایه دارهای احمق هیچ کس به این مردم اهمیت نمیده بعد مردم ایران به منافع ملی اهمیت می دند ؟؟؟عالیه بگید مردم ایران منافع ملیشون در نظم جدید جهانی را چطور بدست میارند با عربستان و اسرائیل تا دندون مسلح با چی تاخت میزنند بگو امنیتشون را شب تا صبح کی تامین میکنه بزنه اون بچه بسیجی تو دهنت کاری می کنید اگر قدرت گرفتید خواستند یکی تونو ترور کنند کنار بایستند نگاهتون کنند عجب عجب عجب بعضی بیانیه ها طرفه مردمه بعضی طرف نیروی امنیتی بعضی هر دو طرف را متناسب در نظر می گیره این بیانیه هم ضد مردمه چون از احساسات مردم سو استفاده می کنه هم ضد امنیت ملی خوش بگذره یادمه یک بار بهتون گفتم سیاست ورزی دهه هفتادی به درد نمی خوره عجیبه تو گوشتون نمیره
ههههههه دمت گرم کلی خندیدیم تو این وضعیت، مخصوصا این جمله رو خیلی خوب اومدی (( حاکمیت ایران و بچه بسیجی هر چی باشن مزور نیستند)) …
جناب عبدالله نوری یکی از ارکان اصلی جریان روشنفکری و اصلاحات واز همفکران خاتمی عزیز است انشااله همیشه سالم و تندرست و پیروز باشد این بیانیه بسیار جامع و کامل بود تک تک کلمات و جملات کاملا صحیح است و برای مردم رنجدیده کشور یک مرهمی است انشااله وضعیت اسفبارکشورمان بزودی اصلاح شود و همه مردم ایران رویای شیرین آزادی و آزادگی و انسانیت و اخلاق را درواقعیت ببینند
یه فرمول:انگیزه تندروی یابی خبریه یا نون خوری هرجا تندی وعصبیت وبددهنی مشاهده کردی یا طرف بی اطلاعه یا داره نون می خوره بایدم از نونوایی خودش دفاع کنه اگردیدی بی اطلاع نیست مطمئن باش ازاصحاب چُرَک است.اصول گرایی که فقط یک اسم بی مسمی عملشونو دیدیم اگرکورسو امیدی هم باشه بازبه همین اصلاح طلب هاست البته مانندحجت الاسلان نوری یاجناب محقق داماد وماننداین بزرگان
سلام از خشونت میگوید
اما خشونت آشوب گران (نه مردم) را محکوم نمیکند .
کشته شدن مردم طلاب بسیجیان ماموران و غیره را نمیگوید .
اسم بلوچستان را می آورد اما اشاره نمیکند جریانش جداست.
البته ایشان تجزیه طلبی را محکوم کردند.
نیاز جامعه ی ما خصوصا در این روزگار سخت و تلخ ، سخنهای مردمدارانه ، با صراحت و خردمندانه است که رفتارهای نیک و نادرست را از هم تمایز بخشد و با پرهیز از کلی گویی ، خواسته های مهم و حقوق افراد جامعه ایرانی را ابراز نماید و بر انسجام و همکاری مردم با همدیگر بیفزاید . این متن بنظرم چنین بود .
حکومت در حق اقای نوری ناجوانمردی کرد. …
اگر اصلاحطلب ها می خواهند مرجعیت سیاسی پیداکنند باید موضوعاتی مثل قضیه کیان پیر فلک را دنبال کنند کامل و به مردم نتیجه را اطلاع رسانی کنند من به عنوان مردم به این نیاز دارم میشنوی انجامش بده واقعا هم سیاسی بازی در نیار صادقانه و مستدل با آدمهای درست این مسئله را دنبال کن
شعار زن زنده گی آزادی از عبدالله اوجلان است که خود زنش را طلاق داده و با تعرض به دخترش موجب خودکشی او شده نباید یک روحانی شیعه این شعار را به عنوان تابلوی زنده گی معرفی کند.در شرایطی که مریم رجوی با حمایت آمریکا خود را رئیس جمهور دوران انتقال !!این کشور معرفی کرده چنین بیانیه ای از طرف یک روحانی که وزیر کشور ای مملکت بوده بسیار جای تعجب است واقعا باید دادگاه ویژه روحانیت در خصوص ایشان تصمیم جدی بگیرد.
دادگاه ویژه روحانیت در خصوص این بیانیه باید تصمیم گیری کند.
انصاف نیوز می فهمی چی رو منتشر میکنی؟! این آقا که پسرش رو با پارتی از سربازی معاف کرد رهبری را به دیکتاتوری محکوم میکند! حتماً انصاف نیوز را گزارش خواهم کرد؛
انشاالله بقیه هم داغ پسراشون رو ببینن …
عبدالله جان!
از آب گل آلود لطفا ماهی نگیرید.
درد این مردم گرانی است اما سران اغتشاشات که پول های میلیاردی به جیب زده اند، درد مردم را مطرح نمی کنند. سلبریتی های میلیارد که غرق در فساد جنسی هستند، دنبال آزادی هایی هستند که بتوانند آزادانه شهوات خود شان را ارضا کنند و کارهایی در زیر زمین می کردند، با آب و تاب و عکس و فیلم علنا انجام دهند. به همین دلیل است که هیچ شعاری از آنها برای معیشت مردم نیست و همه چیزش آزادی جنسی است
متن بیانیه تفاوتی با بیانیه ضد انقلاب خارج نشین ندارد خیلی دنبال پاسخ نیستم اما چون اشاره ای به انقلابیون 57 و جنگ رفته ها کرده خواستم به ایشان بگویم که حوادث اخیر بنده و امثال بنده را در ادامه راهی که پیموده ایم مصمم تر نموده است
درود بر شرفت
دیکتاتوری و بی انصافی در این بیانیه موج می زنه
حالا همه [آنها که برخودرکننده هستند] برامون دم از دموکراسی و انصاف میزنن!
[…] عبدالله نوری و امثال آنها که از خلأ وجودی امام راحل سوء استفاده کردند و منافقانه در این نظام اسلامی زندگی کردند در حال حاضر خواسته درونی خود را آشکار کردن کردن بر علیه اسلام و نظام اسلامی که از اهداف ظهور امام زمان است توطئه چینی و مقابله می کنند خداوند انشالله آنها را اگر قابل هدایت نیستند آنها را ریشه کن و خار و ذلیل بگرداند
بیانیه خوبی بود، اما متاسفانه یک طرفه بود. یک طرف استبداد و سرکوب و طرف دیگر اعتراض مسالمت آمیز و بدون خشونت!!!
واقعیات کشتن نیروی انتظامی و بسیج با وضع فجیع چگونه می تونه از یک آدم عاقل مخفی بمونه!!!؟
دیدن واقعیات یک طرفه همانند آنچه نظام می بینه هیچ وقت نمی تونه رویکرد اصلاحی و اصلاح طلبانه باشه.
دعوت از براندازان خارج کشور برای حفظ تمامیت و عدم خشونت و خونریزی و سفاکی که به خون بسیاری حتی همین عبدالله نوری تشنه اند، از بیخردی کامل است
با درود و تشکر از انصاف نیوز
حداقلش اینه که یه جایی پیدا شد مردم درد دلشون رو بازگو کنن انشاءالله تداوم داشته باشه نخواهیم تو رسانههای خارج نشین اخبار رو دنبال کنیم