شورای میانهروها | گرامیمقدم: پرچمدار رفراندوم باشند / حکیمیپور: نهادهای مدنی را تضعیف میکند
اسماعیل گرامی مقدم، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی با اشاره به ایدهی شورای میانهروها گفت: باعث اعتمادبخشی به جامعه خواهد شد و میتواند نظام را هم در اصلاح امور کمک و یاری کند. حالا اسم این اقدام را تشکیل شورای میانهروها بگذاریم یا گفتوگوی ملی یا هر چیز دیگری تفاوتی ندارد. اگر در موضوعاتی نیازی به رفراندوم هست همین شخصیتها که گفتگوی ملی را می خواهند سامان دهند می توانند پرچمدار این مسئله باشند که مردم در یک رفراندوم نظر خودشان را بدهند.
از سوی دیگر احمد حکیمیپور فعال سیاسی اصلاحطلب دیدگاهی انتقادی نسبت به ایدهی شورای میانهروها دارد و میگوید: اشخاص هم مهم هستند اما وقتی که فرآیند اصلاح شد طبیعتا اشخاص سالم و صادق و ملی و محبوب مردم که صد در صد هم حضورشان برای کشور نیاز است به میدان میآیند تا فرآیندها را درست پیش ببرند. تشکیل چنین شوراهایی که شخصمحور است نهادهای مدنی را تضعیف میکند کما اینکه تا به حال هم این چنین بوده و نهادهای مدنی خیلی تضعیف شدهاند.
گفتوگوی انصاف نیوز با آقایان گرامیمقدم و حکیمیپور را میتوانید در ادامه بخوانید.
آقای گرامی مقدم در گفتوگو با انصاف نیوز با تاکید بر انجام «گفتوگوی ملی»، گفت: به نظر میرسد که در شرایط کنونی و با اتفاقاتی که در این پنج سال افتاده است، ضرورت آشتی ملی و گفتوگوی ملی بیشتر از هر روز و هر زمانی هویدا شده باشد و منطق خودش را نشان داده است. در نتیجه بایستی یک گفتوگوی ملی صورت بگیرد. آقای خاتمی با توجه به پیشینهای که دارد و از این جهت که رئیس جمهور سابق بوده و برای مثال در سازمان ملل متحد هم پیشتاز طرح «گفتوگوی تمدنها» بوده و در داخل هم چند سال قبل این موضوع را مطرح کرد میتواند محور این موضوع قرار بگیرد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه افزود: آنچه آقای خاتمی در سالهای قبل پیرامون گفتوگوی ملی مطرح کرد جدی گرفته نشد اما الان زمان آن رسیده که ایشان گفتگوی ملی را شروع کند و آغازگر آن باشد. این گفتوگو هم با شخصیتهایی که در ایدهی «شورای میانهروها» نام برده شد میتواند باشد و هم با دیگر شخصیتهایی که به هر حال در چارچوب نظام مشغول فعالیت هستند میشود گفتگو را انجام داد.
او با بیان اینکه «از این نوع گفتگوها یک وفاق ملی و انسجام ملی به وجود میآید»، گفت: این موضوع باعث کاهش تندرویها در کشور میشود و قوی شدن مواضع داخلی میتواند مواضع خارجی کشور را نیز قوت بخشد. این مسئله میتواند سبب آن شود که اعتماد به جامعه برگردد.
گرامی مقدم دربارهی نتایج انجام چنین گفتوگوهایی گفت: در صورتی که این گفتگوی ملی صورت بگیرد میتوان بر مبنای آن پیشنهادهایی را به حاکمیت در جهت اصلاح امور کشور ارائه داد که آن پیشنهادها بر سیاست خارجی تاثیرگذار باشد و مانع عواملی که باعث بی ارزش شدن پول ملی شود و همچنین برداشتن تحریمها و توافق در پرونده هستهای را رقم بزند. این پیشنهادها در بعد داخلی هم میتواند باعث اصلاحاتی شود؛ از جمله اگر در موضوعاتی نیازی به رفراندوم هست همین شخصیتها که گفتگوی ملی را می خواهند سامان دهند می توانند پرچمدار این مسئله باشند که مردم در یک رفراندوم نظر خودشان را بدهند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در پایان گفت: قطعا این گفتگوها باعث اعتمادبخشی به جامعه خواهد شد و میتواند نظام را هم در اصلاح امور کمک و یاری کند. حالا اسم این اقدام را تشکیل شورای میانهروها بگذاریم یا هر چیز دیگری تفاوتی ندارد. حتما حاکمیت هم برای گفتگوی ملی استقبال میکند، دلیلی برای مخالفت از طرف حاکمیت وجود ندارد.
آقای حکیمیپور در گفتوگو با انصاف نیوز گفت: اینکه در چنین فعالیتهایی اشخاص محور قرار بگیرند را درست نمیدانم. اشکال کار در چرخهی قدرت و سیاست در ایران این است که اشخاص محور بودهاند، در حالی که مشکل کشور ما اشخاص نیستند و بحث بر سر افراد نیست؛ این روندها و فرآیندهاست که باید درست شود و ساختار حکمرانی در ایران باید به حکمرانی حزبی برگردد.
او در ادامه با اشاره به دولت دکتر مصدق گفت: تا وقتی که اشخاص، ولو آدمهای خیلی خیلی بزرگواری هم باشند، محور باشند اتفاق مثبتی رخ نخواهد داد. برای نمونه در نهضت ملی شدن صنعت نفت، دکتر محمد مصدق فرد خیلی بزرگواری بود و کارهای بزرگی هم انجام داد ولی در نهایت وقتی به جایی میرسد که تصمیمات اساسی گرفته شود، طرفدارهایش هم می گویند که دکتر مصدق هم جاهایی اشتباه کرده است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه «بهتر است ساختار مدنی و حزبی تقویت شود» گفت: چرخه قدرت و سیاست باید به مسیر احزاب واقعی و نه احزاب روی کاغذ برود. اگر به این شکل باشد بهتر است. در زمانی یک سال و نیم در جریان اصلاحات در وقت گذاشتیم بر سر همین موضوع داشت تا چنین چیزی شکل بگیرد اما متاسفانه در دقیقهی نود و در حالی که چند ماده مانده بود تصویب شود بعضی دوستان که خیلی تمایلات شخصمحورانه دارند کار را به هم زنند.
حکیمیپور با بیان اینکه «اگر ما بخواهیم اشخاص را محور قرار دهیم را درست نمیدانم»، گفت: البته اشخاص هم مهم هستند اما وقتی که فرآیند اصلاح شد طبیعتا اشخاص سالم و صادق و ملی و محبوب مردم که صد در صد هم حضورشان برای کشور نیاز است به میدان میآیند تا فرآیندها را درست پیش ببرند. تشکیل چنین شوراهایی که شخصمحور است نهادهای مدنی را تضعیف میکند کما اینکه تا به حال هم این چنین بوده و نهادهای مدنی خیلی تضعیف شدهاند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه «یکی از دلایلی که اصلاحات نتوانسته خوب توسعه پیدا کند همین شخصمحوری است»، گفت: مسیر درست آن است که باید احزاب واقعی شکل بگیرد، بعضی از این افرادی که نامشان مطرح شده خودشان حزبی هستند و بعضی دیگرشان هم ارتباطات خوبی با احزاب دارند. در نتیجه میتوانند از طریق حزبی عمل کنند. آقای ناطق و یا آقای روحانی که در جامعه روحانیت هستند و آقای خاتمی هم که دبیر کل مجمع روحانیون است. اینطور باید عمل کنند.
حکیمیپور با بیان اینکه «سیاست در ایران باید وضعیت شیخوخیت بیرون بیاید» گفت: اینکه عدهای بنشنینند تصمیم بگیرند نادرست است در این میان هم کسانی اطراف این اشخاص میچرخند و اقداماتی را به نام آن افراد انجام داده و تصمیمهایی میگیرند و به دیگران قالب میکنند. این راهها را در دورههای مختلف رفتهایم و تقریبا نتیجه نگرفتیم و اگر قرار بر تحولی در ایران باشد باید حکمرانی حزبی شکل بگیرد و انتخابات صرفا انتخابات حزبی باشد. البته اشخاص هم نقش خود را دارند و قطعا احزاب هم احترام آنها را خواهند داشت و مشورتهای لازم را از آنها خواهند گرفت.
انتهای پیام
رفراندوم فقط به 4 شرط میتونه در شرایط اصلاح و نه انقلاب اتفاق بیفته.
1. حذف اون چیزی که سری دوم به قانون اساسی اضافه کردید و تاجزاده هم خیلی تاکید داشت ولی من غیر مستقیم میگم که بشه تایید کنن کامنتو
2. گرفتن قدرت از اون نیروهایی که همه چی رو مونوپل کردن که بازهم اسمشون رو نمیگم
3. به دادگاه آوردن بیشتر اعضای جبهه پایداری که اسمش رو میگم، وقایع 67 از جمله آقای رئیسی، قاضی مرتضوی و عوامل کهریزک، و عوامل کوی دانشگاه
4. حذف شورای نگهبان و تشکیل قانونی احزاب بدون نظارت استصوابی و تنها و تنها از طریق بالا آمدن در انتخابات حزب و سپس رای مردم
—
اگر قوا به معنای واقعی بدون هیچ دخالتی یک دست میشد یعنی جمهوری مجلسی که رئیس جمهور با اختیارات بیشتر دیپلماتیک از سمت مردم انتخاب میشه نخست وزیر و کابینه همگی از میان نمایندگان مردم که یک بار انتخاب شدن و در انتخابات داخلی به شایسته ترین افراد رای میدن در حالت آزاد تا مملکت نجات پیدا کنه.
اگر نه به نظر من با این کارهایی که حکومت و مخصوصا دولت بی کفایت سیزدهم داره انجام میده کار رو یقینا به یک انقلاب می رسونه. اقتصاد رو ظرف کمتر از یک سال و نیم ترکوندن، هر روز بچه ها دارن مسموم میشن، حدود 4 ماه شاهد شلوغی خیابون بودیم و هنوز هم سیستان و بلوچستان هر هفته هست. اپوزیسیون هر روز جلسه داره با پارلمان ها اندیشکده ها مردم دانشگاه ها و … کمیته حقیقت یاب، غنی سازی 84 درصد و….
باعث میشه جامعه دیگه چیزی برای از دست دادن نداشته باشه
لوکوتیر در حال سقوطه به ته دره!
ورشکسته های سیاست به خط میشوند
مثل این میمونه که ایارن انگلیس رو شش بر دو شکست بده
ورشکسته های سیاست به خط میشوند
مثل این میمونه که ایران، انگلیس رو شش بر دو شکست بده
همونطور که کیوان صمیمی گفته گفتگو هم استراتژی هست هم تاکتیک. اما گفتگو هم باید هدفی داشته باشه. هدف باید نجات ملت ایران باشه. با آقای حکیمی پور موافقم که همه حرکتها باید حزبی باشه نه شخص محور. بنابراین باید هدف از گفتگو در مرحله اول تشکیل جبهه نجات ملی باشه. در مرحله بعد این جبهه باید با تاکتیک گفتگو با حاکمیت روبرو بشه. آقای گرامی مقدم اشتباه میکنه که حاکمیت حاضر به گفتگو هست. هیچ نشونه ای از آمادگی حکومت برای گفتگو دیده نمیشه پس باید اون رو وادار به گفتگو کرد اما از چه راهی بحث بعدیه. اما باید توجه داشت که نباید از ظرفیت شخصیتهایی که بعنوان شورای میانه روها مطرح شدن چشم پوشید. این شخصیتها بویژه جناب خاتمی سرمایه ملی هستن و باید ازشون خواست موازی حرکتهای حزبی و جبهه ای، تلاشهای خودشونو بکنن. حتی اگه شرایط به سمتی رفت که کار جبهه نجات ملی خیلی رونق گرفت، باز چنان شورایی میتونه بصورت کاتالیزور گشایشهایی ایجاد کنه. اگه هم کار جبهه به بن بست بخوره اون شورا میتونه راه برونرفت از بنبست رو باز کنه.
خلاصه خیلی کارها رو زمین مونده!
حاکم اصلاح طلبان را سر کار گذاشته، و اصلاح طلبان مردم را. !!