«ارتباطات غیر کلامی»؛ پویا و تاثیرگذار
امین شاکری، دانش آموخته دکتری ارتباطات در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز دربارهی «ارتباطات غیر کلامی« نوشت:
امروزه ارتباطات(Communication) به مهم ترین بخش زندگی انسان ها به ویژه در حوزه اجتماعی بدل شده است. واژه ارتباطات به معنای تفاهم و اشتراک فکر میتوان ترجمه نمود.
ارتباط جریان دوطرفهای است که طی آن دو یا چند نفر به تبادل افکار نظریات، احساسات و حقایق میپردازد و از طریق به کار بردن پیامهایی که معنایش برای آنها یکسان است به انجام این امر مبادرت میورزند و هرگونه انتقال پیام بین فرستنده از یک طرف و گیرنده از طرف دیگر ارتباط محسوب میشود.
برخی صاحب نظران عرصه ارتباطات تعریف چارلز کولی که در کتاب معروف خود «سازمان اجتماعی» ارایه کرده است را جامع ترین و کامل ترین تعریف برای مفهوم ارتباطات قلمداد کرده اند. وی بیان میدارد: ارتباط مکانیسمی است که روابط انسانی بر اساس و به وسیله آن به وجود می آید و تمام مظاهر فکری و وسایل انتقال و حفظ آنها در مکان و زمان بر پایه آن توسعه پیدا میکند.
ارتباطات انسانی (یا بستگی انسانی) زمینهای برای درک چگونگی ارتباط توسط انسان است. انسانها تواناییهای ارتباطی پیچیدهای دارند که سایر موجودات از این امکان بی بهره اند. ارتباطات انسانی به دو دسته ارتباطات کلامی و غیر کلامی تقسیم بندی میگردد. که در این یادداشت به ارتباطات غیر کلامی پرداخته خواهد شد.
ارتباطات غیر کلامی عبارت است از: کلیه پیام هایی که افراد علاوه برخود کلام، آنها را نیز مبادله می کنند. ارتباطات غیر کلامی مهمترین بخش ارتباط میان فردی را تشکیل می دهد .
ارتباط غیر کلامی به دامنه وسیعی از پدیده ها اطلاق میگردد. از ژست ها شامل: چهره و حالات اشاره گرفته تا مد طرز قرارگرفتن، راه رفتن، ایستادن، حرکات چشم ها، لحن صدا، نوع لباس پوشیدن، تا تئاتر، موسیقی و پانتومیم و … جملگی نشانه های ارتباطات غیرکلامی هستند.
حقیقت ارتباط انسانی بر پایه ژست، حالت، نگاه و سکوت استوار است. کلام به تنهایی نمیتواند همه چیز را بیان کند. به طور قطع باید الگویی برای حرکت وجود داشته باشد تا بتواند مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد.
اصولاً درمراودات اجتماعی بیشتر افراد به نشانه های غیرکلامی بیش از نشانه های کلامی اعتماد میکنند. تحقیقات نشان داده که کلام 7 % لحن و طنین 38 % و حرکات 55 % اطلاعات را منتقل می کنند. در این نوشته مختصر سعی می شود به دو نمونه از ارتباطات انسانی غیرکلامی پرداخته شود.
ژست:
ژست (Gesture) قالب ارتباط غیرزبانی یا غیرآوایی است و به زبانی توصیفی ترسیمی تعلق دارند که در آن عملکردهای بدنی آشکار، پیامهای خاصی را به جای کلام یا گفتار به مخاطب منتقل میکنند.
ژستها به افراد اجازه میدهند که تفکرات و احساسات گوناگونی را از احساس حقارت و دشمنی گرفته تا تصدیقکردن و عاطفه را به همراه زبان بدن، به علاوه واژگانی که در هنگام صحبتکردن ادا میکند، انتقال دهند.
یک ژست را می توان به چهار جزء تقسیم کرد: پیکربندی دست، حرکت، مکان (موقعیت) و جهت گیری دست. به علاوه، یک جزء غیر دستی در نظر گرفته شده است: حالت چهره و حرکت لب.
علي رغم تنوع و متفاوت بودن ژست ها، بسياري از آنها ساده و قابل فهم براي ديگران مي باشند و جالب است كه ژست هائي مانند تكان دادن مشت (خشم) و در هم پيچاندن دست ها (اضطراب)، لمس كردن صورت (شرم)، نشان دادن كف دست و فرود آوردن سر (تسليم) و خميازه كشيدن (بي حوصلگي و خستگي) است و ماهيت جهانی دارند.
ژست هايی مانند آهسته پشت كسي زدن، سر تكان دادن، شانه بالا انداختن، شست واژگون، كف زدن، که البته بعضي از اين ژست ها ممكن است غريزي باشند مانند بالا انداختن شانه ها و بعضي نيز اكتسابي باشد مانند ايست دادن و با ايما صدا زدن.
پانتومیم:
پانتومیم یا ادا بازی (Pantomime)، به اجرای نمایش بیکلام فقط با استفاده از حرکات بدن گویند. پانتومیم هنر نمایش و بیان مفاهیم بدون کلام است. هنر یا تکنیک انتقال عواطف، اعمال، احساسات و غیره با حرکات بدون گفتار.
یک نمایش یا سرگرمی که در آن اجراکنندگان با حرکات، اغلب با همراهی موسیقی، خود را به سکوت بیان می کنند. پانتومیم مجموعه ای از حرکات بی کلام است که کدگذاری و نشانه گذاری شده است، یعنی هر حرکتی که از بازیگر می بینید معنا و مفهوم خاصی را منتقل می کند.
تفاوت اصلی بین ژست و پانتومیم این است که ژست به معنای انجام یک حالت یا یک اشاره به همراه گفتار بوده در حالی که پانتومیم به معنای ژست بدون صحبت کردن است.
جمع بندی:
پايان سخن اينكه پانتومیم یا ژستهای پرمعنا یا رمزگذاری شده در زمینههای اجتماعیِ پیوسته در حال تغییر، فرآیند ارتباطی را ایجاد کرده و نقاط مهم گذار در فرگشت ارتباطات انسانی بودند و بیشتر فرمهای شناخت اجتماعی ویژۀ انسان و انگیزۀ لازم برای آفرینش زبانهای قراردادی را فراهمکردند.
هر چند تفاوت هاي ژستي در بسياري از فرهنگ ها را مشاهده مي كنيم ولي افراد با زبان هاي اشاره بيشتر همديگر را درك و به هم نزديك مي شوند و قادرند از طريق اين اشكال مختلف، ارتباطات را برقرار سازند.
منابع:
– خاستگاههای ارتباطات انسانی توماسلو مایکل. (مترجم: شاه قاسمی، احسان). تهران: علمی فرهنگی، 1400
– ارتباط شناسی: ارتباطات انسانی (میانفردی، گروهی، جمعی)، مهدی محسنیانراد تهران: انتشارات سروش، ۱۳۸۴
– درآمدی بر مطالعات ارتباطی، جان فیسک، (مترجم: مهدی غبرایی)، چاپ اول، ۱۳۸۶
– نظریههای ارتباطات، ورنر سورین و جیمز تانکار، (مترجم: علیرضا دهقان) تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۴
انتهای پیام