پایان همکاری محمدرضا شهبازی با صداوسیما از نگاهی دیگر
جلال سمیعی، روزنامهنگار که در گذشته سردبیری و نویسندگی برخی برنامههای رادیو و تلویزیون را بر عهده داشته دربارهی پایان همکاری محمدرضا شهبازی با صداوسیما در صفحهی توییتر خود نوشت:
آذر ١٣٩٠، یک شوخی سادهام با پلیس راهنمایی و رانندگی در برنامهی طنز زندهای که صبحها در شبکهی یک سیما داشتم، با شکایت رسمی آنها روبهرو شد و کار از احضاریهی رسمی به صبحانهی توجیهی پیش دوستان رسید. جلوی اتهام نوشته بود: برنامه شبکه یک!
آذر ٩٠ در سومین دورهی آن برنامه که ٨۶ و ٨٨ هم روی آنتن رفت، متوقفش کردم و حتی نامهی توبیخ و غیره از مدیر وقت شبکه برای کار نکردنم در سایر شبکهها صادر شد. کمکم کار از «اینها را نگو» در صداوسیما داشت به «اینها را هم بگو» میرسید و حلقهی خودیها هرروز کوچکتر میشد.
با چارچوب و ابعاد اخلاقی انتخاب سوژههای شوخی آقای شهبازی و همفکرانش اختلاف نظر جدی دارم. اما تلخی خداحافظی از آنتن را به خوبی درک میکنم. با این همه دلایل بیانشده برای این خداحافظی برایم عجیب بود و گمانم حواشی اخیر داخلی صداوسیما فراتر از حضور مجریان مغضوب باشد.
این سالها جریان هممسیر ایشان، برخلاف روزگار ما نه تنها تحت فشار نبوده که حتی حمایت رسمی هم شده است. حالا این خداحافظی یا به دلایل ناگفتهی دیگری هم رخ داده که محرم شنیدنشان نبودهایم… یا طنزپردازهای امروز صداوسیما دلنازک شدهاند. به امید روشنی چراغ انتقاد در رسانهها!
انتهای پیام
تفکر این افراد بر مدار میچرخد و غیر از را نمیتوانند تحمل کنند.
تفکر این افراد بهمش واس ماس میچرخد و غیر خ را نمیتوانند تحمل کنند.
پر واضح برنامه که از حداقلم حد اقل تر بیننده دارد و تماما محتواش کوبیدن این ادم و به سخره گرفتن اون ادم بدون حتی ذره ای تفکر چه طور میتواند مخاطب داشته باشد وقتی کسانی سالها توی این راه فعالیت کردن بلد کارند اخه مصداق بازر این برنامه میشود پیش قاضی و …. کمی تعقل در خود چه میبینید تکیه بر جای بزرگان نتوان زد اقا برو شاگردی کن راه طولانی در پیش داری
من برنامه پاورقی رو خیلی قسمتهاشو دیدم ندیدم بدون منطق از کسی انتقاد کنه اگه نمونه ای دیدی بگو فلان قسمت
فلان بخشش دروغ گفته حرفای خود سلبریتی ها رو اومده نشون داده و نقد کرده از خودش چیزی در نیاورده