نسبت فلسفه اخلاق و حکمت عملی
به گزارش روابط عمومی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، کرسی ترویجی «نسبت فلسفه اخلاق و حکمت عملی» با ارائه حجهالاسلام و المسلمین دکتر محمدی منفرد (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران)، در روز سهشنبه 14 آذرماه، در شعبه قم مؤسسه برگزار شد. در ادامه، گزارشی از این نشست از نظر میگذرد:
کرسی ترویجی «نسبت فلسفه اخلاق و حکمت عملی» در تاریخ 14/9/1402 با ارائه حجه الاسلام دکتر بهروز محمدی منفرد (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران) و با نقادی حجه الاسلام دکتر زهیر انصاریان (مدیر کارگروه حکمت عملی مجمع عالی حکمت اسلامی) و حجه الاسلام دکتر حسن محیطی (عضو هیئت علمی دانشگاه معارف) و به دییری حجه الاسلام دکتر محمدصادق علیپور (پژوهشگر وابسته مؤسسه حکمت و فلسفه ایران) در مؤسسه حکمت و فلسفه ایران (شعبه قم) برگزار شد.
در این کرسی، حجه الاسلام و المسلمین دکتر محمدی منفرد ابتدا توضیح بهنسبت کاملی از مقاله خود ارائه کردند. سپس ناقدان محترم و برخی حاضران پرسش ها و نقدهایی نسبت به کلام نویسنده محترم ابراز داشتند. در انتها نیز ایشان ضمن پذیرش برخی اشکالات، برخی دیگر را پاسخ دادند.
حجه الاسلام محمدی منفرد پس از تعریف حکمت عملی و معرفی سه قلمرو اخلاق توصیقی، اخلاق هنجاری و فرا اخلاق، با عبور از اخلاق توصیفی، ابراز داشتند حکمت عملی و فلسفه اخلاق (فرا اخلاق و اخلاق هنجاری) در مسائلی مانند معیار ارزش، فضیلتمندی، ماهیت گزارههای ارزشی و اخلاقی، واقع گرایی ارزشی و معرفت شناسی وجه اشتراک دارند. یعنی این مسائل در هر دو حوزه قابل طرح و حائز اهمیت است. اما نکته اینجا است که حکمت عملی در اینگونه مسائل وابسته به فلسفه اخلاق است و فلسفه اخلاق میتواند اثبات کننده مبادی تصوری و تصدیقی حکمت عملی باشد.
در ادامه حجه الاسلام و المسلمین دکتر محیطی (پژوهشگر حوزه فلسفه اخلاق) پس از تأکید بر اهمیت موضوع، ابراز داشتند: کلی بودن موضوع مانع از بررسی دقیق قلمرو این دو علم شده و در صورتی که موضوعات جزئی تر میشد مدعای اصلی قدری دقیقتر وضوح می یافت. همچنین ایشان ابزاز داشتند در این مقاله عدم معنا شناسی دقیق اصطلاحات کار بررسی نسبت این دو علم را با مشکل مواجه کرده است. برای مثال محدوده حکمت عملی و فلسفه اخلاق به دقت روشن نشده، اصطلاحات مختلف اخلاق هنجاری که تأثیر زیادی در تعیین نسبت این دو حوزه دارد، مغفول مانده است. همچنین ایشان در اینکه فلسفه اخلاق علم درجه دوم باشد نیز تردید کردند و این سؤال را مطرح کردند که چرا فلسفه اخلاق نتواند علم درجه اول باشد؟!
حجه الاسلام و المسلمین دکتر انصاریان (پژوهشگر حوزه حکمت عملی) نیز در ادامه ابراز داشتند کلی بودن موضوع، نه تنها نقطه ضعف نیست بلکه نقطه قوت است. ایشان در این که در کنار حکمت عملی نیازمند دانشی به نام فلسفه اخلاق باشیم، تردید کردند. به اعتقاد ایشان مسائل مربوط به اخلاق هنجاری در شاخهای از حکمت عملی (اخلاق) مطرح می شود و بیشتر مباحث مربوط به فراخلاق در کتاب برهان و خطابه مطرح میشود و همین مباحث ما را از فلسفه اخلاق به معنای امروزین آن بی نیاز میکند. ایشان معتقدند اساسا روششناسی فلسفههای مضاف با روششناسی فلسفهورزی در جهان اسلام متفاوت است.
حجه الاسلام و المسلمین دکتر محمدی (مدیر گروه حکمت عملی موسسه حکمت و فلسفه ایران) نیز به عنوان یکی از حضار ابراز داشتند: کلی بودن موضوع نقطه ضعف نیست و هدف این بوده که این دو قلرو نسبت سنجی شوند. در اینکه این دو حوزه تباین ندارند شکی نیست اما باید مشخص شود نسبت فلسفه اخلاق و حکمت عملی تساوی است یا عموم و خصوص مطق یا من وجه. در واقع باید مشخص شود فلسفه اخلاق زیر مجموعه حکمت عملی قرار میگیرد یا در جایگاهی بالاتر از آن.
در بخش پایانی حجه الاسلام دکتر محمدی به اشکالات پاسخ دادند. ایشان معتقدند میان فلسفه اخلاق و حکمت عملی نسبت عموم و خصوص من وجه برقرار است. همچنین تأکید کردند فلسفه اخلاق دانشی درجه دوم است و دانش درجه اول همان علم اخلاق است. ایشان در بخش اخلاق هنجاری، بحث از معیار را بحثی درجه دوم دانستند اما بحث از صحیح و خطا بودن فعل اخلاقی را به مشهور نسبت دادند و دانش درجه دوم دانستن آن را محل تأمل خواندند.
همچنین در پاسخ به اشکال دکتر انصاریان، ایشان ابراز داشتند هر چند مسائل مربوط به فلسفه اخلاق در میان تراث اسلامی پراکنده است و بیشتر آنها در لابلای متون وجود دارد اما اینکه این مسائل را به صورت یکجا جمع کنیم و در قالب یک علم ارائه دهیم، دچار اشکال نیست.
انتهای پیام