فضای انتخابات در میان مردم تهران | سرد و بیتفاوت
نگار فیض آبادی، انصاف نیوز: برای سنجیدن فضای انتخابات با شهروندان تهرانی گفتوگو کردیم تا نظرشان را در پاسخ به سوالهای «در انتخابات شرکت میکنید؟» و «جمعه چه خبر است؟» بدانیم.
انصاف نیوز در یک گزارش میدانی نظر مردم تهران را جویا شدهاست. گفتوگوها از ۵۰ نفر خانم و آقای بالای ۳۰سال در چهارراه ولیعصر تهران، ابتدای هفتهی جاری انجام شد. بیشتر خانمها پوشش عرف جامعه را داشتند و برخی از شهروندان هم به محض شنیدن کلمهی «انتخابات» از جوابدادن پرهیز میکردند.و
خانمی مانتویی که شال سرش بود گفت: جمعه؟ رای رو میگید؟ ولی خب من رای نمیدم. این چندسال رای دادیم ولی هیچکاری نکردن. حرفم بزنیم میشیم اغتشاشگر. ما دشمن نیستیم اتفاقا دلمون برای مملکت میسوزه. حرفمون اینه انقد که به خودتون میرسید به مردم هم برسید. حالا یه بار رای ندیم شاید نتیجه داد!
آقا: جمعه؟ هیچی تعطیله
خانمی مانتویی که روسری سرش بود و بچهاش را با کالسکه میبرد: از روی ظاهرم حدس بزنید. اینقدر از آدمهای اطرافم بیاعتمادی دیدم که نمیخوام نظرم رو بگم.
خانم مُسنی هم گفت: جوابم نهس، روستاییام، دیابتیام، میخوام گوشت و مرغ بخورم اما به خاطر گرونی نمیتونم.
خانمی مانتویی هم میگوید: بله، به خاطر کشورم رای میدم.
خانم دیگری هم با بیمیلی طوری که انگار نخواهد جواب بدهد: جمعه؟ خبر ندارم!
خانمی محجبه: نه اصلاً، به هیچوجه، هر وقت وعدههایی که قبلاً دادن رو عملی کردن و انتظارمون برآورده شد اون موقع رأی میدم. از آخرین دورهی آقای روحانی تصمیم گرفتم رای ندم. از نظر من این دولت دیگه مردمی نیست و تو هیچیش شرکت نمیکنم!
زن و شوهری که کنار هم ایستادهبودند در جواب گفتند:
زن: نه، به خاطر تورم، شرایط کار و اجتماع که خوب نیستن، شرکت نمیکنم. اصلا چرا باید رای بدم؟
شوهر: نه، به هرکسی هم برسم میگم رای نده، چون هیچ فرقی نمیکنه.
آقایی حدود ۵۰ سال هم میگوید: بعید میدونم، امیدی ندارم.
مرد دیگری با لحن پرسشی میگوید: چرا رأی بدم؟ مگه رأی ما تاثیر خاصی داره؟
آقا: نه، دلیلی ندارم. این رو بنویسید، یه مثال قدیمی هست که میگه «دیگی که سر من توش نجوشه…»
آقا: نه، چون از هیچی راضی نیستم.
خانم: نه، به خاطر گرونی.
خانم دیگری که با لحن قاطع میگوید «نه، چون گرونی اذیتمون میکنه» در پاسخ به این سؤال که اگر گرانیها نبود در انتخابات شرکت میکردید گفت: «اون موقع بله صد درصد.»
خانمی با پوشش مانتو: بله، چون میخوام در سرنوشت کشورم سهیم باشم.
آقایی با سن بالای ۵۰ سال: «نه، چون به درد نمیخوره، مشروعیت نداره. تو کشوری که بستهاست انتخابات یه امر نمایشیه.» وقتی از او میپرسم اطرافیانتان رای میدهند یا نه میگوید «اتفاقا یکی تو شهرمون کاندیدا شده ولی به بقیه گفتم به اونم رأی ندن، چون خودشم ملعبهس.»
آقایی ارمنی با سن بالای ۵۰: «نمیدونم. پنجاه پنجاهه. اگه سرِ شیفتم نباشم رأی میدم.» او دربارهی انگیزهش میگوید «باید نمایندهای رو انتخاب کنیم که به مشکلات مردم برسه. ۳ نفر از ارمنیها در تهران، تبریز و اصفهان کاندیدا شدن که میشناسمشون.»
آقا: نخیر، هیچکدوم از اینا رو قبول ندارم.
آقا: فکر نکنم. هنوز اطلاعاتی دربارهشون ندارم.
آقا: باید شرکت کنیم؟ تو عمرم شرکت نکردم این دفعه هم نمیکنم.
خانمی چادری میگوید: نه، چون تا الآن به نتیجهی مثبت نرسیدیم.
خانم: نه، چون همیشه رأی دادم و کسی که تو مجلس رفته به وعدههاش عمل نکرده.
آقا (درحالیکه میخندد) میگوید: حتماً، وظیفهس! بعد ادامه میدهد: «که چی بشه؟ حیفِ اون وقتی که میذاریم واسه رأیدادن نیست؟»
آقا: بله، بههرحال مشارکت عمومی و سرنوشته، با اینکه انتخاب ما نیست، برای همین برگهی سفید میدم.
خانمی هم میگوید نمیداند جمعه ۱۱ اسفند چه اتفاقی در کشور میافتد و با گفتن جملهی «چه فایدهای داره؟» قدمهایش را تند میکند و میرود.
آقا: نه، دلیلی نمیبینم به اینا رأی بدم.
آقا: نه رأی نمیدم، از اوضاع راضی نیستم.
آقا: نه، چون مجلسِ ما بیتأثیره.
خانم: نه، مگه برامون چی کار کردن؟ اینهمه شناسنامهمون مُهر خورد چی شد؟ فقط خودشون به ماشین آخرین مدل رسیدن و بچههاشون رو از کشور خارج کردن.
خانم دیگری هم با گفتن «نمیدونم، معلوم نیست. هنوز تصمیم نگرفتم» نشان داد که برای رأیدادن مردد است.
آقایی که از شهرستان به تهران آمده بود میگوید: اگه برسم رأی میدم. همه دارن انجام میدن ما هم انجام بدیم ببینیم چی میشه. انگیزهی خاصی ندارم!
خانمی چادری هم قبل از آنکه سؤالم به پایان برسد، با شنیدن کلمهی انتخابات در جوابدادن تعجیل میکند و با لحنی قاطع میگوید «بله، برای اینکه مشت محکمی به دشمن بزنم رأی میدم.» وقتی از او میپرسم دشمن یعنی چه کسانی؟ جواب میدهد «همهی اونایی که میگن رأی ندید. ولی من کشورم رو دوست دارم و حتماً رأی میدم.»
خانم: اصلاً به هیچ وجه. گرونی، تورم، اوضاع نابهسامان. رأی بدیم که چی بشه؟
خانم: معلوم نیست. من سیاسی نیستم.
خانم: نه، به همه هم توصیه میکنم شرکت نکنن.
دختری ۲۱ ساله و محجبه کنار دوست ۲۲ سالهاش که ظاهری شبیه خودش داشت ایستاده بود. او میگوید: بله، چون میخوام نقش داشته باشم. کُنش نداشتن حالت تقطیری داره!
دوستش میگوید: بله، برای اینکه فعالبودن کورسوی امیده، البته انتخاب قطعی ندارم.
خانم: نمیدونم، فکر نمیکنم. به نظرم تأثیری نداره.
خانم: نه مسلماً، با این شرایطی که هر روز داره بدتر از قبل میشه نه. چیز خوبی وجود نداره که بخوام رأی بدم.
خانم: نه شرکت میکنم نه جوابی دارم که بدم!
خانمی با پوشش چادر: بله به خاطر رهبری و کشورم رأی میدم.
آقا: نه رأی نمیدم، دلیل هم نمیگم.
خانم: هنوز تصمیم نگرفتم، روی نمایندهها فکر نکردم.
خانم: نه، چون نمایندهها رو نمیشناسم.
آقا: رأی نمیدم چون به هرچی گفتن عمل نکردن.
خانم: قطعاً نه، چندساله چیزی ندیدم که برای مردم کاری کنن، جز اینکه فقط جیب خودشون رو پر کنن!
آقا: اگه شیفت نباشم شرکت میکنم، صرفاً چون یه ایرانیام.
خانم: نه، به همهشون بیاعتمادم. اصلاً برام مهم نیست.
خانم: شرکت میکنم، برای اینکه به شرایط رسیدگی کنن.
یک آقا هم وقتی کلمهی انتخابات را میشنود با خنده میگوید: انتخابات؟ بیخیال بابا!
انتهای پیام
خدایی واسه چی رای بدیم وقتی کل نماینده ها از الان فکر این هستن چهارسال چجور فک فامیل ببرن سر کار مگه چیکار میکنن اونجا نشستن یه برگه از قبل براشون آماده کردند میخونن تموم بعد موقع رای گیری شانسی رای موافق مخالف ممتنع میدن ول کن رای چی بدیم دفعه قبل هم بع احترام خون شهدا رای دادیم وگرنه من ۳۰سالمه مجردم شغلم کارگری هست اسنپ ماشین داغون لوازم خانگی با بدبختی خریدم سوخته فقط یه نماینده تا حالا رفته نمایندگی ها لوازم خانگی ببینه چقدر خرابی بی کفیتی انبار شده خود نمایندگی ها میگن آقا نخر جنس ایرانی بدرد نمیخوره آقازاده ها میرن چین لوازم درجه سوم وارد میکنن با دلار دولتی بقیه به جیب میزنن من خودم تلوزیون سامسونگ داشتم زلزله زد افتاد شکست الان دوساله مرگ مادرم ۳تا تلوزیون خریدم این سومی ۳۲تومن حساب کردن خرابه شرکت میگه فقط آنتن هوایی فلش مهمه سوال دارم رفتید مجلس بگید اگه اج تی ما بقیه چیزا مهم نیستن چرا پورت میزارید جالبه میگن ساخت ایران نمیگن مونتاژ آخه خدایی ما که فیسبوک بستیم چرا تلوزیون ساخت داخل فیسبوک داره پس برد تلوزیون لوازم وارداتی هست احداقل از چین لوازم درجه یک وارد کنید بخدا بقران یه آدم معتبر خودش نماینده یه شرکت هست گفت میرن قطعات درجه سوم وارد میکنن وگرنه چین از کره پیشرفت بیشتری تو لوازم داره میرن میگن درجه سوم بدید حمایت از کالای ایرانی خخخخخ من نه رای میدم خانوادم اتفاقا حزب الهی هستن پدرم جانباز نظامی هست مرگ مادرم قسم یک بار بیشتر رای نداده اونم دهه ۶۰ یا هفتاد رای داده میگه دزدن رای چی بدم پدرم اتفاقا طرفدار نظام رهبر انقلاب ولی میگه رهبر تنهاست تمام مسولین مفسد باید محاکمه ریز درشت دارایی شون تو تلوزیون نمایش بدن بکن از کجا آوردن اگه اینکار کردن رای میدم بابام میگم رهبر پاک ترین ادم جهان ولی تک تنهاست میگه یه خانواده ۵ نفره بچه دزدی کنه پدر حرف بار میکنن نمیگن بچه خطا کرده بخدا همون تعداد رای هم میدن شاید خودم بدم میگم باز به احترام خون شهدا رهبر عزیز خون شهید سلیمانی رای میدم ولی رای باطل ميندازم که مشارکت داشته باشم ولی کاندیدا آلان تو شهرم رفتم تو دفترهاشون رفتم همه ریا کار جلوت یه جور دولا میشن گفتم رای آوردید هم یه سر بزنید نماینده شهرم ۴سال پیداش نبود الان تازگی میاد تو شهر قدم میزنه وضعیت می پرسه مردم خوبن همه میگن چهارسال کجا بودی بعد جالبه فک فامیل تو دفتر انتخاباتی نشستن زیر آب اون یکی نماینده میزنن آخه خودت بگو به کی رای بدم وقتی طرف میدونم ریا کاره استاندار استانم قبلا نماینده بود یه مدت شد وزیر کار موقت بود یادمه این آقا با بابای دوستم رفیق فابریک هستن اسم نمیارم مرگ مادرم این آقا که اون موقع حسن روحانی شد وزیر کار موقت دوستم داداشش برد تامین اجتماعی سرکار بزار بگم اسدالله عباسی استاندار فعلی استان گیلان برید نگاه کنید این آقا واسع یکی که خونش داد سخنرانی کنه تاکسی قسطی خرید جالبه با تاکسی شخصی استفاده میکنه خودش شغلش لوازم پلاستیکی این چیزاس برید ببینید تامین اجتماعی دوره موقت وزیر بودن این آقا اسم دوستم نمیارم چون گناهی نداره با باند بازی منم الان بگن حاظرم برم آبدارچی استخدامی شم برید ببینید این آقا تامین اجتماعی املش کسی استخدام شده کار نداره من میدونم راحت میتونید ریز درشت زحمات ایشون بکشید بیرون اگه تهمت زدم راحت میتونید پیدام کنید حاظرم اعدامم کنید نماینده شورای شهر املش آقای قانع نفری ۳۰۰ هزار تومن پول داد سال ۱۴۰۰ یادمه من رای به این آقای قانع دادم ریاست جمهوری اسم خودم نوشتم بعد مناظره آقای رفسنجانی با آقای اسمش یادم رفت داداشش سخنگوی دولته آقا میگفت نامزدا پاک فلانن مرگ مادرم الهی مادرم بمیره خودم زیر کامیون برم اگه دروغ گفته باشم الهی سرطان بگیرم اگه دشمن نظام باشم گفتم فقط بدونید مردم الان فقط هر کس پول بده رای میدن من گیر پول بودم رای فروختم اینقدر جرات دارم راسش بگم خب این آقا الان شورا هست چه پیشرفتی آخه میگم نماینده ها از شام پول تو پاکت مخصوصا شورای شهر خر تو خره مردم میدونن چی میگم البته چاپ نمیکنید عب نداره من شیعه مولا علی هستم مولا علی دستور داده خطا کردی مرد باش بگو حتی بالای دار بری یاحق
آقا/خانم خبرنگارمحترم خب نظرسنجی خیابانی کردی اما انتشار عکس این بندگان خدا دیگه چه صیغه اییه؟!الان از قدم زدن چندتا شهروند کنار دستفروشها ما باید نتیجه بگیریم فضای انتخابات تهران سرده یا گرم؟!
اولا خیلیها رای دادن دوما دهه ۹۰ دهه رای رفع حصری سران فتنه بود سوما رای ندید قطعا دشمن شاد کن میشید و خسره دنیا و آخرت میشید. نتیجه رای بی رای چیزی جز تجزیه ایران نیست
آقا هادی سلام
بهتر جای دیگری از عمر و تلاش سرمایه گذاری کنی. این بندگان خدا نظر شما را بعد از مرگ سهراب نشر دادند.
روزنامه نگار اینجوری ندیده بودیم!!!
إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ
در هیچ کشور پیشرفته یک روز قبل از رای گیری با یک رپرتاژ کاملا ساختگی بجای تشویق حضور مردم از عدم حضور مردم را تبلیغ کند اینکه گفته می شود سایت انصاف نیوز نقش شعبه داخلی ایران انترنشنا ل رابازی می کند چندان هم بی جا نیست
خوب بود می نوشت فضا داغ داغ بود!؟ همه شعبه های اخذ رأی بسیار بسیار شلوغ بود!؟ صف های رأی دادن کیلومترها بود!؟ و … هر آن چیزی که تو و امثال تو دوست داشتید می نوشت!!؟
راستی، چرا شماها اینقدر از واقعیات و حقایق متنفر و گریزانید!!؟ چرا!!؟
سلامتهرانمتروهایشلوغوپرازدحام
اتوبوسهایخطواحدهمینطورهوایپردود
وآلودهترافیکسنگینوازطرفدیگرفاصله
درآمدهامعناداروفاحشوازسویدیگر
توقعاتبالاسطحسوادبالارفتهوانتظارات
بالارفته…..خوباینآقایانیکهبهمجلس
تشریفبردندبرایحلاینمشکلاتطرحی
دراذهانخودپرورانیدندهبودند