خرید تور نوروزی

شجاعت رابطه و آشتی با دولت ظالم آمریکا

حمید قاسمی فیض آباد در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

ساختار اداره ایران، چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب به دلایل عمده و از جمله فرهنگ خاص ایرانیان معیوب است. ما مردمی هستیم که شناخت دقیقی از توانایی های خود نداریم. کافی است تاریخ ایران بخصوص تاریخ سیصد ساله اخیر از سلطنت شاه سلطان حسین تا به امروز را مرور کنیم. بزرگترین ضعف مردم و شاهان ایران از آن زمان تاکنون، عدم شناخت دقیق آنها از میزان توانایی‌های ایران است.

کم اطلاعی از توانایی ها، بعد از انقلاب نیز ادامه پیدا کرد. در این دوره های تاریخی در دو سوی افراط و تفریط آونگ وار در فهم از قدرت ایران به این سو و آن سو می رفتیم.

آقای پزشکیان! همانطور که خود شما باور دارید. دست تقدیر بیشترین سهم را در رئیس جمهور شدن شما داشته است. پس از تقدیر نزدیک به شانزده و نیم میلیون نفر به شما امید بستند. تا شاید شما مسیر ناصواب اداره غیر کارشناسی و غیر علمی در ایران را تغییر دهید.

شما باطرح ایده مدیریت متکی به کارشناسی و کارشناسی آزمون شده وبه قول ترجیع بند انگلیسی شما، (مبتنی بر شواهد) این امید را خواسته یا نخواسته ایجاد کردید که می‌خواهید از این پس برای اداره کشور ابتدا قدر و توان منابع انسانی و مادی کشور را بصورت دقیق احصاء نموده و سپس کشور را درحوزه اجرا بر اساس توانایی های بالفعل و نه بالقوه با راه حل های آزمون شده و پاسخ های صحیح بصورت کارشناسی علمی اداره کنید.

کشورها در دنیای امروز عادلانه اداره نمی شوند. قواعد دنیا و آنچه درحوزه جامعه بشری جریان دارد. نه براساس حقوق بشر و کرامت انسان ونه براساس قرارداد اجتماعی خدشه ناپذیر و نه براساس روابط پذیرفته شده بین المللی است.

دنیا را قدرت و روابط قدرت اداره می کند. در حال حاضر ماکیاول های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تکثیر شده و قواعد قدرت را پیچیده تر توجیه و توصیه می کنند.
راهکارها وراهبردهای شوراهای سیاستگذاری قطب های قدرت در دنیا، نه بر اساس کرامت انسان و حقوق بشر بلکه براساس زور، لفاف و بافت خلقیات اجتماعی و قدرت فراگیر رسانه ها و شبکه های مجازی در تحریف و واژگونه سازی واقعیت و حقیقت، نوشته و دیکته می شوند.

قدرت بر پایه منافع شخصی، گروهی و ملی در حوزه سیاسی، پای بند به هیچ حق و حقیقتی نیست. کاری نیز با عدالت وحقوق برابر انسانها ندارد.
سیاستمداران، حتی آنهایی که مدعی رعایت حقوق انسان ها هستند. درعمل، تنها قاعده ای را که می‌شناسند وبه آن عمل می‌کنند. قواعد قدرت و عمل مبتنی بر آن است.

کشورما در برابر دنیای قدرت چگونه باید عمل کند.؟
اگر در یک سو جانبدارانه و به اشتباه فرض کنیم دولتمردان ایران در اداره کشور حقوق بشر را رعایت کرده و با دنیا نیز بر اساس معیارهای اخلاقی، رابطه دارند. در سوی دیگر روشن است اکثر کشورهای دنیا با استانداردهای دو گانه و چند گانه زندگی کرده و حقوق بشر را رعایت نمی‌کنند. و اگر در کشور خود به حقوق بشر متعهد باشند، در روابط بین‌الملل ملتزم نیستند.

از این رو ایران یا باید درهای کشور را به روی دنیا ببندد که ممکن نیست و یا اینکه کشور را با ظرافت در مسیری اداره کند که صدمه و ضرری از روابط بین‌الملل نبیند. در آموزه های شیعی برای روابط با حاکمان و سیاستمدران ظالم هم سیره عملی امام حسین و هم امام حسن علیهما السلام وجود دارد که می توانیم در راهبردهای بين‌المللي ازآن بهره ببریم. مهم این است. در یابیم. اندازه ما چقدر است. وچقدر قدرت داریم و از آرمانگرایی غیر واقعی درعمل دست برداریم. تا در انتخاب جنگ و صلح ازآن به درستی استفاده نمائیم.

اولین کار مردم برای پیشرفت، و آسایش ایران عزیز، شناخت قدر خود و سپس قدر و اندازه منابع کشور است. تا تصمیم بگیرند که می‌خواهند از کدام شیوه های پیامبر یا امام علی یا امام حسن و یا امام حسین علیهم السلام و یا هرمعروف و کار درست دیگری برای تعامل با دنیا استفاده نمایند.

این امر بدیهی است. اداره هرکشوری در صلح آسان تر از اداره آن در حال جنگ وتنش است. زندگی همراه باعزت و ارزش های انسانی در دنیای سیاستمداران بی اخلاق امروز، تنها از مسیر قدرت مصلح اندیشمندان آشنا با قواعد ظالمانه فعلی نظام بین‌الملل ممکن است. دراین وانفسای نظام بین‌الملل، روزگار ما را ناچارا به سوی پرهیز ازجنگ، تعامل سازنده و ارتباط با دولت ظالم آمریکا کشانده است.

اگر قدر خویش نشناسیم و بخواهیم صرفا با روحیه مقاومت و شهادت طلبی و با کنار گذاشتن آمریکا از معادلات قدرت جهانی عمل کنیم. بدین معناست نه قدرخویش و نه قدر جهان فعلی را می شناسیم.
مومن به خدا وحقیقت کسی است که قدرخویش را می شناسد. اگر قدر ناشناخته، دست به عمل زنیم. به وظیفه الهی خویش عمل نکرده ایم.

مومن این دست و آن دست نمی کند. قدر شناسانه عمل کرده و فرصت را ازدست نمی دهد. جهان و قدرت ما به‌گونه ای است. که باید مبارزه حقیقت طلبانه با اداره ظالمانه دنیا را به شکل فعلی کنار بگذاریم و راه گفتگوی سازنده و انتقادی با زبان ملایم را در پیش بگیریم. ما بر اساس وظیفه دینی نیز باید دست صلح و آشتی به سوی دولت ظالم آمریکا دراز کنیم. و موسی‌وار با فرعون های زمان با قول لین سخن بگوییم. و بیش از این با قدرناشناسی از زمان و توان خویش به ایران و ایرانیان صدمه نزنیم.

همین امروز باید برای رابطه با دولت ظالم آمریکا اقدام کرد. فردا خیلی دیر است. شاید هرگز از راه نرسد. باید شجاعت تغییر مسیر در اداره کشور را داشته باشیم. و بیش ازاین با شاخ گاو بازی نکنیم. به قول مشهور گاو فقط شاخ ندارد پستانی برای دوشیدن نیز دارد. کافی است زیرک بوده وکارشناسانه وشجاعانه عمل کنیم. امروز شجاعت بزرگ وصادقانه حاکمان و دولت مردان ما از مسیر آشتی با دولت ظالم آمریکا محک می خورد. اگر امروز برای ایران شجاعانه آبرو بگذارند .قطعا خداوند برای همیشه آبرودارشان خواهد بود. قرار نانوشته ما این است که با دنیا دعوا نداریم. ما تاکنون نیز با دنیا دعوا نداشتیم. ما فقط با دولت ظالم آمریکا و صهیونیست های نژاد پرست جانی و متوهم دعوا داریم. مذاکره برای رفع تخاصم و آشتی با دولت ظالم آمریکا، صهیونیسم جهانی را دیوانه و ناتوان از وحشی‌گری های بیشتر می‌کند.

در آشتی با دولت ظالم آمریکا می توان از مردم طرفدار حقوق بشر و آزادمنش آمریکا نیز کمک گرفت. امروز هر روشنفکر مصلح اجتماعی و سیاستمدار شجاع ایرانی که برای آشتی ایران با دولت ظالم آمریکا پیشقدم شود. از آبروی خویش مایه گذاشته است. چون معلوم نیست. نتیجه این اقدام شجاعانه چگونه رقم خواهد خورد. از این رو کسانی که از آبروی خویش به خاطر خدا و مردم می گذرند. قطعا شجاع تر از کسانی هستند که حفظ آبرو می‌کنند.

آقای رئیس جمهور! شجاعانه با تصمیم‌گیران دیگر و شورایعالی امنیت ملی گفتگو کنید و بر سر هزینه و فایده توان ایران مقاومت کرده علاوه برصداقت، شجاعانه بایستید. به دولت ظالم آمریکا وعده دهید اگر آنها مهار ددمنشی های اسرائیل را بکشند. ایران نیز از مقاومت منطقه خواهد خواست که دیگر به منافع آمریکا ضربه نزنند.

آقای رئیس جمهور! آشتی و صلح با آمریکا یک ابر پروژه است. شما در سازمان ملل گفتید ما با دنیا دعوا نداریم. با این اظهار نظر همه متوجه می شوند شما می خواهید با آمریکا رفع تخاصم کنید.

سیاستمدار شجاع برای رسیدن به خواسته هایش باید صریح باشد. و سر بزنگاه دست به اقدام عملی بزند وفرصت را ازدست ندهد. رئیس جمهور وقتی در اولین نشست با رسانه ها می‌گوید: ما با آمریکایی ها هم برادریم. در عرف سیاسی معنی می دهد که می خواهد با آمریکا رابطه برقرارکند.

اقدام عملی، درست، به‌موقع و به‌جا این است که ایران رسما اعلام کند می خواهد با دولت ظالم آمریکا رابطه دیپلماتیک برقرار کند. و با این حرکت شجاعانه توپ را به زمین آمر یکا بیاندازد. متذکر شدم. بازی نکردن با شاخ آمریکا و کسب منفعت از آن یک ابر اقدام شجاعانه و یا به عبارت بهتر یک ابر پروژه است.

همین حالا بدون فوت وقت، اعلام صریح و رسمی آمادگی ایران برای مذاکره، بدون هیچ پیش شرط، رودررو و چشم در چشم با دولت ظالم آمریکا ضروری است. در اقدامی دیگر سفارت آمریکا درتهران را تحویل سفارت کشور سوئیس که حافظ منافع آمریکا در ایران است بدهید. ایران باید نشان دهد. که می تواند و جرات کارهای سخت را دارد.

البته و حتما، ایران همزمان با این اقدام، باید گام های بزرگ دیگری درحوزه فرهنگ، جامعه، سیاست و اقتصاد بردارد. تا در مسیر پیشرفت و هم‌تراز با نسل چهارم صنعت و تکنولوژی قرار گیرد. ابر اقدام های دیگر ایران اصلاح فرهنگ آموزش و کار مولد برای ایجاد اقتصاد قابل رقابت، بهینه و ارزان، اصلاح فرهنگ صرفه جویی و مصرف لازم بدون تلف و اسراف، بازسازی فرهنگ همسایگی و هم محله گری روحیه ساز، شادی آفرین جهت تقویت مشارکت و همدلی عمومی و ملی، گسترش فرهنگ نوع دوستی، تعاون، ایثار، بخشش، دگرخواهی، وطن دوستی، بالا بردن روحیه انجام کارهای جمعی و گروهی و اصلاح ساختار اداری و چابک کردن آن، برای روان سازی کارکرد تمام بخش های کشور وکم کردن تعارض منافع در حوزه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی می باشد.

رفع و اصلاح این موارد، بدون حضور موثر مردم هرگز ممکن نیست. اولین گام های اقدام های بزرگ، پس از شناسایی منابع انسانی ومادی بالفعل وسپس بالقوه کشور، شناخت دقیق دنیا وروابط قدرت و چگونگی سرمایه گذاری مشترک با آنهاست. که همگی منوط به رفع مانع اصلی، یعنی بازی نکردن با شاخ های دولت ظالم آمریکا ست. امریکا عملا مانع همه‌ی این اقدامات موثر است. نباید غفلت کرد. فرصت ها زودگذرند نباید لحظه ای را ازدست داد. فردا برای شروع خیلی دیر است. همین حالا زمان شروع رابطه با دولت ظالم آمریکاست.

انتهای پیام

بانک صادرات

پیام

  1. با سلام
    اگرچه طبق اصل یکصد و دهم قانون اساسی، تعیین سیاست های کلی نظام با مقام محترم رهبری می باشد اما این به معنی تصمیم گیری یک نفر برای کل ملت نمی باشد، چرا که این تفسیر هم با روح قانون اساسی ( اصل جمهوریت و نفی استبداد) و هم با متن قانون اساسی ( حق تعیین سرنوشت و مراجعه به آرای عمومی در تصمیمات مهم از طریق همه پرسی، اصول 56 و59 )  در تضاد می باشد و لذا اگر خواست ملت بر امری تحقق گردد ( به طور مثال رابطه با آمریکا)  هیچ فردی نمیتواند مانع تحقق آن گردد چرا که “ولایت فقیه ضد دیکتاتوری است نه دیکتاتوری” و ” اکثریت هر چه گفتند آرای ایشان معتبر است و لو به خلاف، به ضرر خودشان باشد.”َ
    (صحیفه امام؛ ج10، ص311)
    (صحیفه امام؛ ج 9، ص 296 – 305)

  2. ظاهرا نویسنده بیش از یکسال است که در خواب به سر می برد و در همان حال خواب مطالبی را به زبان می اورد و دیگران می نویسند و منتشر می کنند!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا